حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي – سيره تربيتي امام علي(ع)- حج در نهجالبلاغه
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيره تربيتي امام علي(ع)- حج در نهجالبلاغه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 16-06-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام ميکنم به همه شما هموطنان عزيزم. بينندهها و شنوندههاي خوب و نازنينمان. آرزو ميکنم در هر کجا که هستيد بهترينها نصيب شما شود. امروز در خدمت حاج آقاي حسيني قمي هستيم. سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقا حسيني: عرض سلام خدمت همه بينندگان و شنوندگان برنامه سمت خدا دارم. چون در آستانه شهادت وجود مقدس امام باقر(ع) هستيم و همچنين در آستانهي سالگرد شهداي سال 66 حج بيتالله الحرام هستيم. پس فردا ششم ذيالحجه واقعه بسيار تلخي در حج پيش آمد و جمعي از حجاج ما به شهادت رسيدند. سال گذشته هم فاجعه منا رخ داد. به نظر من قطعاً اين روز از ذهن ملت ما هرگز پاک نخواهد شد. روز گذشته مقام معظم رهبري پيام بسيار مهمي در مورد اين حادثه به حجاج بيتالله الحرام دادند. اگر ممکن است بخشي از اين پيام را قرائت کنيد.
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم. موسم حج براي مسلمانان موسم افتخار و شکوه در چشم خلايق و موسم نورانيت دل و خشوع و ابتهال در برابر خالق است. در اين فريضهي بينظير امنيت زمان و مکان هم چون نشانهاي آشکار و ستارهاي درخشان دل انسانها را آرامش ميبخشد و حج گزار را از محاصره عوامل نا امني که از سوي ستمگران سلطهگر همواره آحاد بشر را تهديد کرده است، بيرون ميکشد و لذت ايمني را در دورهاي معين به او ميچشاند. اکنون قريب به يک سال از حوادث مُدهش منا ميگذرد که در آن چند هزار نفر در روز عيد و در لباس احرام در زير آفتاب و با لب تشنه مظلومانه جان باختند. اندکي بيش از آن در مسجد الحرام نيز جمعي در حال عبادت و در طواف و نماز به خاک و خون کشيده شدند. حکام سعودي در هر دو حادثه مقصر هستند. اين چيزي است که همه حاضران و ناظران و تحليلگران بر آن اتفاق نظر دارند و گمان عمدي بودن حادثه نيز از سوي برخي صاحب نظران مطرح شد. تعلل و کوتاهي در نجات جان مجروحان نيمه جاني که جان شيفته و دل مشتاق آنان در عيد قربان با زبان ذاکر و ترنم آيات الهي همراه بود نيز قطعي و مسلم است. حکام سعودي به جاي عذرخواهي و پشيماني و تعقيب قضايي مقصران مستقيم اين حادثه هولناک با نهايت بيشرمي و وقاحت حتي از تشکيل هيأت حقيقت ياب بينالملل اسلامي نيز سر باز زدند. به جاي ايستادن در جايگاه متهم در جايگاه مدعي ايستادند و دشمني ديرين خود با جمهوري اسلامي و با هر پرچم برافراشته اسلام در مقابله با کفر و استکبار را با خباثت و سبکسري بيشتر آشکار ساختند.
اينها بخشي از پيام مهم ديروز مقام معظم رهبري در رابطه با حج امسال و وقايعي که متأسفانه در سال گذشته اتفاق افتاد. اين را به عنوان مقدمهي امروز تقديم شما کرديم.
حاج آقاي حسيني: واقعيت اين است که به ذهن من رسيد بحثي را با عنوان حج در نهجالبلاغه تقديم کنم. چون ما مهمان سفره اميرالمؤمنين(ع) هستيم. يک مقدمه در ارتباط با همين پيامي که خوانديد، عرض ميکنم. اولين سالگرد فاجعه بسيار دردناک منا هست. قطعاً مردم ما اين قربانيان را از ياد نخواهند برد. خانوادههاي محترم و معظم آنها هم اين را از ياد نميبرند. از دو مطلب نبايد غافل شد. من يقين دارم الآن خانوادههاي محترمي که در سال گذشته خانوادهها و عزيزانشان را از دست دادند. دوباره داغشان تازه ميشود. يکي موقعيت آنهاست که آنها به مقام بسيار بالايي رسيدند. نسبت به قربانيان اين فاجعه آنها چيزي از دست ندادند. امام صادق(ع) فرمودند و در من لا يحضر شيخ صدوق هست. «من مات محرما بعث يوم القيامة ملبيا بالحج مغفورا له» (من لا يحضر الفقيه/ج2/ص229) همين يک کلام نوراني براي تسلاي دل خانوادههاي کافي است. اين عزيزان بعد از احرام در روز عيد قربان جان خودشان را از دست دادند و به شهادت رسيدند، فرمود: فرداي قيامت که همه با نگراني سر از قبر برميدارند، آنها در حالي سر از قبر برميدارند که ميگويند: لبيک، اللهم لبيک، لبيک لا شريک لک لبيک!
يکي از مراحل بسيار سخت براي ما انسانها لحظهي نفخ صور است. انسان وقتي سر از قبر بيرون ميآورد دائم نگران و مضطرب است. چه خواهند شد؟ در دعاها هم آمده است. امام صادق(ع) فرمود: «أَبْكِى لِخُرُوجِى عَنْ قَبْرِى» ولي در آن زمان آنها در حالي سر از قبر بيرون ميآورند که لبيک گويان هستند و خداوند آنها را آمرزيده است. محرم شدند و شب عرفات را در صحراي مقدس عرفات بودند. روز عرفه در صحراي عرفات بودند. در غروب روز عرفه فرشتگان به مهمانان خانه خدا خطاب ميکنند که عملت را از نو شروع کن. خداوند گذشته تو را بخشيد! يعني عزيزان در حالي از دست رفتند که غروب روز عرفه را درک کردند.
شب مشعر را در مشعر الحرام درک کردند. روز عيد قربان را در سرزمين مقدس منا درک کردند. قبل از سفر ميدانيد کساني که به حج مشرف ميشوند، معمولاً رسم است که حلاليت ميطلبند. وصيت نامه مينويسند. يکي از دوستان بسيار عزيز روحاني ما که سالها به عنوان روحاني کاروان به حج مشرف ميشدند، سال گذشته قبل از تشرف به من زنگ زدند براي خداحافظي، گفتم: شما چون زياد به حج مشرف ميشويد معمولاً ديگر خداحافظي نميکنيد؟ امسال چه شده که خداحافظي ميکنيد؟ گفت: مادرم به من گفته: امسال با همه دوستانتان وداع کنيد. به دل مادر افتاده بود و پيکر اين عزيز ما بعد از سه ماه برگشت.
حاجي وقتي سه عمل را انجام بدهد، از احرام در ميآيد. روز عيد قربان بايد رمي جمره انجام بدهد. قرباني را انجام بدهد. از طرفي جناياتي که اينها مرتکب شدند، در سوره مبارکه آل عمران آيه 97 و 98 ميفرمايد: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِين، فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً» قرآن ميگويد: هرکس وارد اين حرم شد بايد در امان باشد. اين خانه «للناس» است. براي آل سعود نيست. براي هيچکسي نيست. هرکسي آنجا حکومت دستش باشد. خانه براي آل نيست. براي خانواده خاصي نيست. براي همه مردم است. هرکس وارد اين خانه ميشود بايد در امن و امان باشد.
حديثي از امام صادق(ع) است که مرحوم کليني در کافي شريف نقل کردند. «من دخل الحرم من الناس مستجيراً به فهو آمن» هرکس وارد حرم شود و به حرم پناه ببرد، آنجا در امان است. «من الوحش و الطير» پرندگان، حيوانات درنده در محدوده حرم باشد، در امان است. يکي از محرمات در احرام، از 24 چيزي که بر حاجي حرام است، يکي صيد است. شما حق نداريد يک درخت را آنجا از ريشه بکنيد. اگر يک مورچهاي روي بدن شما نشست، حق نداري شما اين را جا بهجا کني. همه در امان هستند. پرندگان آسماني در امان هستند. انسانها در زمين در امان هستند. حديثي هست که هم مرحوم کليني در کافي شريف و هم مرحوم شيخ طوسي نقل کردند، يکي از اصحاب حضرت فرمودند: آقا من از کسي طلب داشتم. مدتي بود که او را نديده بودم. حالا در مکه ديدم که او در اطراف کعبه مشغول طواف کردن است. آنجا ميتوانم طلبم را از او بگيرم يا نه؟ حضرت فرمود: نه! اطراف کعبه با او کاري نداشته باش. سلام هم به او نکن. او را نترسان. هرگاه از حرم خارج شد، بعد طلبت را از او بگير. اين موقعيت حرم است.
حديث داريم که در من لا يحضر شيخ صدوق است، اگر کسي جرمي مرتکب شود، به مکه و کعبه پناه ببرد. آنجا نميتوانند او را بگيرند و برگردانند. ولي کسي نگويد که هرکس جنايتي مرتکب شد، آنجا ميرود. آنجا بايد در غذا و امکاناتش سخت بگيرند تا خودش از حرم بيرون بيايد. نبايد دستگيرش کنند و حد الهي را بر او جاري کنند. اگر حرم امن الهي اينطور است، «وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِنا» اگر روايات ما و پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد: حتي يک شاخه درخت را نبايد کند، حتي نبايد يک انسان را عوض کني. حتي يک مورچه را نبايد جابه جا کني که جاي امنش را از دست بدهد. مقام معظم رهبري در پيامش فرمود: «شجره ملعونه طواغيت» آل سعود شجره ملعونه طواغيت و جمله دوم که خيلي مهم است، مفتيان حرام خوار! در اين جنايات و تمام جنايات آل سعود دو دسته مقصر هستند. يکي خودشان، اين شجره ملعونه و يکي هم مفتيان حرامخوار. چطور شما در برابر اين جنايات سکوت ميکنيد؟ شما عالم دين هستيد. طلبکار هستند، ديگران را محکوم ميکنند. به جاي اينکه آل سعود را محکوم کنند.
من دو سال پيش وقتي حادثه يمن و کشتار مردم مظلوم يمن پيش آمد، گفتم: چند روزي بيشتر ادامه پيدا نميکند. خود مفتيان حرام خوار يک اعتراضي ميکنند. چطور شما چيزي نميگوييد؟ گفتيم: در ماه حرام، ماه رجب بود، ديگر جنگ را تمام ميکنند. اما نکردند! اين همه جنايت ميشود چرا در برابر حادثه يمن سکوت کرديد؟ چرا در برابر داعش سکوت کرديد؟
سؤال من از اين مفتيان حرام خوار اين است که شما چطور ميايستيد اگر يک زائر بيت الله الحرام آنجا ميآيد و بخواهد به ضريح پيامبر دست بزند، در سرش ميزنيد و ميگوييد: مشرک و کافر شديد؟ اگر مسلمانان عالم بگويند: اين بقيع بي بقعه را از اين حالت دربياوريد، زائر بيايد زيارت کند، آفتاب نخورد. اين را حرام ميدانيد. شرک ميدانيد. آنوقت کشتار مردم يمن شرک نيست؟ صلح با صهيونيست را شرک نميدانيد؟ آنوقت زيارت بقيع را شرک ميدانيد؟ چرا با اين همه جنايت سکوت ميکنيد؟ تمام افسران و پليسها و نيروهاي خود را براي فاجعه يمن بردند، آنوقت اين فاجعه منا که عمدي بودنش دور از انتظار نيست.
اميدواريم که خداوند انتقام شهداي سال گذشته و هم شهداي سال 66 را از اينها بگيرد. امام(ره) در آن زمان اعلاميه دادند و فرمودند: ما اگر از صدام بگذريم، از آل سعود نميگذريم. «وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِنا» پرنده آسمان در امان است. وحوش زميني در امان هستند. يک شاخه درخت را نبايد بشکني. آنوقت شما به اين آساني چهارصد نفر را به شهادت رساندي؟ سکوت کردند و الآن هم فکر ميکنند مالک حرم هستند. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاس» براي مردم است. خانوادههاي محترم شهدا بدانند که ملت ما هيچوقت آنها را فراموش نخواهند کرد.
نهجالبلاغه فراوان به مسأله حج اشاره کرده است. در خطبه قاصعه، خطبه 192 اشاره کرديم. بخشي هم در کلمات حکمت آميز، کلمه 47 است. يک بخشي هم در خطبه 110 است. در اولين خطبه نهجالبلاغه، خطبه شماره يک که فرازهاي بسيار نوراني دارد، ميخوانم.
«فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلانَامِ يَرِدُونَهُ وُرُودَ الانْعَامِ وَ يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ» اميرالمؤمنين(ع) فرمود: خداوند حج بيت الله الحرام را بر شما واجب کرد. قبله همه مردم عالم است. «يَرِدُونَهُ وُرُودَ الانْعَامِ» حضرت ميخواهد آن شوق و اشتياقي که زائران بيت الله الحرام در ورود به مکه دارند، آنهايي که مشرف شده باشند اين خاطرات را از ياد نميبرند که در سفر اول حاجي با چه شوقي وارد حرم ميشود. حضرت دو تعبير دارد، «وَ يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ» مثل کبوتران مشتاقي هستند که ميخواهند به خانه برگردند. کبوتري که از صبح دنبال آذوقه رفته است، و با شوق برميگردد. تعبير دوم هم مثل گله گوسفندي که يک مسير طولاني را رفتند و يک مرتبه به آب ميرسند. اينها چطور همه با عجله ميروند تا خودشان را به آب برسانند. ذوق و شوق حاجيان را به اين دو تشبيه کرده است. «وَ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ» مکه نشانهاي است براي تواضع مسلمانها در پيشگاه عظمت الهي. «وَ إِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ» اعتراف به عزت پروردگار است. «وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ» خدا انتخاب کرد که اينها مکه بروند. انتخاب الهي است. خواست خودشان نيست و دعوت شدند.
از يکي از علماي بزرگ سؤال کرده بودند که داستان رفتن به حج چيست؟ آيا همت و قسمت است؟ فرموده بودند: دعوت است. خدا انتخاب کرده است «سُمَّاعاً» يعني کساني که شنيدند، «أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ» دعوت الهي را جواب دادند. خدا به ابراهيم فرمان داد: «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِ» (حج/27) فرمود: ابراهيم اعلان کن. وقتي ابراهيم بناي کعبه را ساخت، در روايات هست که ابراهيم فرمود: خدايا من اينجا وسط بيابان هيچکسي نيست، چه بگويم؟ «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ» (ابراهيم/37) نه آب دارد و نه علف دارد و نه پرندهاي دارد. کسي نيست. حياتي نيست. من چه چيزي را اعلان کنم. خطاب شد تو فقط اعلان کن. من پيام تو را ميرسانم. خدا چطور پيام ابراهيم را رساند؟ قرآن ميگويد: «يَأْتُوكَ رِجالًا» (حج/27) آنهايي که حج ميروند، يک عده سواره و يک عده پياده ميروند. خدا اول پيادهها را گفته است. «رجالاً» يعني پيادهها. «وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» (حج/27) عدهاي هم با اين مرکبهاي ضعيف، نه سوارههايي که با بهترين امکانات رفتند. کساني که با کمترين امکانات رفتند.
«فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ» (ابراهيم/37) ابراهيم دعا کرد، خدايا يک کاري کن دل مردم عالم متوجه اينجا باشد. قلب مردم عالم! در روايت هست که وقتي ابراهيم اعلان حج کرد، هرکسي جواب ابراهيم را داد و به اذن الهي لبيک گفت، سفر حج برايش مقدر شد. اميرالمؤمنين ميفرمايد: «وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ وَ صَدَّقُوا كَلِمَتَهُ» تصديق کردند و پيام الهي را پذيرفتند. «وَ وَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ» اينها کجا ايستادند؟ جاي پيامبران ايستادند. ميدانيد بسياري از پيامبران به حج بيت الله الحرام مشرف شدند. در ذيل همين روايت و کلام حضرت هست که حضرت عيسي و موسي مشرف شدند. حضرت آدم و نوح و ابراهيم و خاتم الانبياء، به حج مشرف شدند.
حج بيت الله الحرام و خانه خدا بسيار مورد علاقه پيغمبر بود. اين حديث در مصادر قديمي ما هست. در کتاب روضة الواعظين که براي نهصد سال پيش است، نقل شده که پيامبر خدا آن شبي که مجبور به هجرت از مکه شد، شبانه هجرت کردند. آمدند در يک نقطه بلندي قرار گرفتند که تمام شهر مکه را ميديدند. پيامبر با يک آه سوزناکي خطاب به شهر مکه فرمودند: «والله انک لخير ارض الله» اي شهر مکه به خدا تو بهترين زمين خدا هستي. «و أحب ارض الله» تو محبوب ترين زمين خدا نزد من هستي. «و لولا أني أخرجت منک ما خرجت» اگر مرا بيرون نميکردند، من هرگز از اين شهر بيرون نميرفتم. لذا در اين جمله اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: عدهاي با شوق و ذوق به زيارت بيت الله الحرام ميروند. «سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ» دعوت الهي را جواب دادند.
من اينها را عمداً ميخوانم براي اينکه نفرت مردم ما که امسال محروم از حج شدند با اين شجره ملعونه بيشتر شود. در روايتي داريم که از امام باقر(ع) در کافي شريف نقل شده است. حضرت به يکي از اصحاب خود به نام عيسي بن ابي منصور فرمود: «اني احب ان يراک الله فيما بين الحج الي الحج و انت تتهيا الحج» فرمود: دوست دارم از حج که برميگردي، در فاصله حج بعدي تمام مدت آماده شوي. يعني يا در حج هستي يا آماده حج بعدي شوي.
حديث ديگري هست که شيخ طوسي نقل کرده است. امام صادق فرمود: آنهايي که در قبرها هستند و در خاک آرميدهاند. آرزو ميکنند کاش همه دنيا را ميدادند و اين حج برايشان نصيب ميشد. شايد همين براي عظمت حج کافي باشد. در همين سوره مبارکه آل عمران که اشاره کردم، خداوند متعال به ابراهيم خطاب کرد، «وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِين» (حج/26) با همه مقامي که ابراهيم داشت، مأمور الهي بود و خدا به او فرمان داد، ابراهيم و اسماعيل شما خادم بيت من هستيد. آنجا را براي زائرين بيت الله الحرام تطهير کنيد.
خيلي از انبيا به حج آمدند. يکي از اصحاب امام صادق زراره است، خدمت حضرت آمد گفت: من چهل سال است در محضر شما هستم و از شما سؤال ميکنم. هنوز تمام نشده است. به امام صادق گفت: جان من فداي شما! «جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ أَسْأَلُكَ فِي الْحَجِّ مُنْذُ أَرْبَعِينَ عَاماً فَتُفْتِينِي» چهل سال است در مورد حج به من جواب ميدهيد تمام نشده است. امام صادق فرمود: عجيب نيست. «يَا زُرَارَةُ بَيْتٌ حُجَّ إِلَيْهِ قَبْلَ آدَمَ بِأَلْفَيْ عَامٍ» (وسايلالشيعه.ج11/ص12) خانهاي که قبل از آدم ابوالبشر زيارت ميشده، دو هزار سال قبل زيارت ميشد، «تُرِيدُ أَنْ تَفْنَي مَسَائِلُهُ فِي أَرْبَعِينَ عَاماً» انتظار داري چهل سال مسائلش تمام شود.
حضرت ميفرمايد: «وَ تَشَبَّهُوا بِمَلائِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ» اينهايي که دور خانه خدا ميآيند شباهت به کسي پيدا ميکنند. شبيه گروهي اين کار را انجام ميدهند. شبيه ملائکه الهي هستند. آنهايي که دور بيت المعمور، در عرش ميگردند، شبيه آنها عمل انجام ميدهند. «يُحْرِزُونَ الارْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ وَ يَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ» در روايت داريم حج عمره بازاري از بازارهاي الهي است. آنها آمدند اين تجارتخانه را با عبادتشان بدست آورند، «جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي» خداوند اين خانه را يک پرچم براي اسلام و مسلمانها قرار داده است. آنهايي که به اين خانه پناه ميبرند، حرم امن الهي است.
«جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لِلْإِسْلَامِ عَلَماً» حج بايد نشانه اسلام و مسلمانها باشد. در کلمات حکمت آميز، کلمه 47 هست که فرمود: «الله الله في بيت ربکم» نکند خانه خدا را رها کنيد. «لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ» تا زنده هستيد حج را تعطيل نکنيد. «فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا» اگر حج را کنار بگذاريد، ديگر به شما نگاه نميکنند.
الآن اين حجي که آل سعود انجام ميدهند نشانه سعادت را دارد؟ يکي از اساتيد بزرگوار ميفرمود: چند ميليون زائر در فصل حج در کنار خانه خدا هستند. آنوقت همين مفتي حرامخوار خطبهاش اين بود که از اين چند ميليون چطور بايد استفاده کند. مفتي در خطبه ميگفت: ايها الناس در نماز جمعه آمديد، مواظب باشيد سير و پياز نخوريد دهانتان بو بگيرد! امروز اينها از اين به عنوان يک پرچم استفاده نميکنند. «فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِين» (آلعمران/97)
شريعتي: انشاءالله با نابودي آل سعود زيارت بيت الله الحرام نصيب فرد فرد ما شود. صفحه 330 قرآن کريم، جز هفدهم آيات 91 تا 101 سوره مبارکه انبياء براي شما تلاوت ميشود.
«وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ «91» إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ «92» وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُونَ «93» فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ «94» وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ «95» حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ «96» وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ «97» إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ «98» لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ «99» لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ «100» إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ «101»
ترجمه: و (بياد آور مريم را، آن) زنى كه دامان خويش را پاك نگاه داشت، پس ما از روح خود در او دميديم و او و پسرش (عيسى مسيح) را (آيت و) نشانهاى براى جهانيان قرار داديم. همانا اين، امت شماست، امتى يگانه، و من پروردگار شما هستم، پس مرا پرستش كنيد. و (از تفرقه بپرهيزيد، ولى با اين وجود) آنها كار خودرا در ميانشان به تفرقه كشاندند (و بايد بدانند كه سرانجام) همگى به سوى ما باز مىگردند. پس هركه از كارهاى نيكو انجام دهد و مؤمن باشد، پس براى تلاش او هيچگونه ناسپاسى نخواهد بود و همانا ما (كارهاى نيكويش را) براى او ثبت مىكنيم. و بر آبادىهايى كه آنها را (بخاطر فساد و گناه) هلاك نموديم، حرام است (كه باز گردند) آنان باز نمىگردند. تا آن زمان كه (راه بر) يأجوج ومأجوج گشوده شود وآنان از هر بلندى بتازند و به سرعت عبور كنند. و وعدهى حقّ (برپايى قيامت) نزديك گرديد، پس در آن هنگام چشمهاى كفّار (از وحشت و حيرت) خيره و باز ماند (و با خود گويند:) اى واى بر ما! براستى كه ما از اين (روز) در غفلت بوديم، بلكه ما ستمگر بوديم. (به آنان گفته مىشود) همانا شما و هر آنچه كه غير از خدا مىپرستيد، هيزم دوزخ خواهد بود (و قطعاً) در آن وارد خواهيد شد. اگر اينها خدايان (واقعى) بودند، وارد آن (دوزخ) نمىشدند، در حالى كه همگى براى هميشه در آن ماندگار خواهند بود. براى آنان در دوزخ، نالهها ونعرهاست و آنان در آنجا (هيچ پاسخى) نمىشنوند. همانا كسانى كه قبلًا از جانب ما به آنان (در برابر كارشان، وعده) نيكو داده شده است، آنان از آن (دوزخ) دور نگاهداشته خواهند شد.
شريعتي: اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي حسيني: آيه 97 که تلاوت شد يک هشدار است. «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا» اگر بخواهيم گرفتار اين بلا نشويم. رستاخيز که نزديک ميشود، آنهايي که از فرصت عمر استفاده نکردند، ميگويند: «يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ» ما غفلت کرديم، ظلم کرديم. کاش استفاده ميکرديم. اين هشدار است. قرآن هم ميگويد: ديگر تمام شده و گذشته است. «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» انساني که بنا بود در اوج به آنجا برود و مسجود فرشتگان بود، به جايي برسد که خود شما آنهايي که ميپرستيديد، همه هيزم جهنم هستيد. «أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ» اگر کسي اينجا غفلت کرد، گرفتار اين بلا ميشود.
من با همين مقدمه ميخواهم عرض کنم که ماه ذيالحجه يک فرصتي براي از بين بردن غفلتها است. دهه اول ذيالحجه به سرعت ميگذرد. ما در آستانه روز عرفه هستيم. اين فرصت استثنايي براي توبه است. انشاءالله نماز توبه را روز عرفه بخوانيد. دو تا دو رکعت است، مثل نماز صبح است، فقط بعد از حمد پنجاه «قل هو الله» دارد. جمعاً دويست «قل هو الله» دارد. سوره مبارکه «والفجر» به اين دهه تفسير شده است. «وَ الْفَجْرِ، وَ لَيالٍ عَشْرٍ» (فجر/1و2) قسم به فجر، قسم به سپيده ماه ذيالحجه، خدا وقتي اين ماه آغاز شد، به سپيدي ماه ذيالحجه قسم خورد. قسم به اين شبهاي ده گانه. «وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْر» (فجر/3) قسم به زوج و فرد! شفع يعني هشتم، وتر يعني روز نهم، روز عرفه! خدا به روز عرفه قسم خورده است. اين فرصت را اگر بخواهيم گرفتار عذاب نشويم، اين غفلت را نداشته باشيم.
خيليها اين روزها عازم سفر کربلا هستند.
زائر کرب و بلا گفت: خداحافظ و رفت *** دل من پشت سرش کاسه آبي شد و ريخت
چون در آستانه منا و روز عرفه هستيم، يک جمله بگويم. اين شجره ملعونه آباء و اجدادشان نگذاشتند امام حسين(ع) حج خود را تمام کند. امروز چهارم ذي الحجه است. دقيقاً سه روز ديگر هفتم ذيالحجه امام حسين(ع) آن خطبه تاريخيشان را در مکه ميخوانند. هفتم خطبه را ميخوانند و يک اعلاميه جهاني ميدهند. سه روز ديگر امام حسين(ع) اعلاميه جهانيشان را ميدهند. هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله!
هشتم ماه ذيالحجه از مکه بيرون آمدند. چون به حضرت خبر دادند که عدهاي از طرف يزيد آمدند شمشير زير احرام بستند و ميخواهند در کنار کعبه امام حسين(ع) را به شهادت برسانند. يوم الترويه روز هشتم ذيالحجه را ميگويند.
به يوم الترويه محمل ببستند، خواتين اندر آن محمل نشستند
همه قربانيان کعبه دل، برون خرگه زدند از کعبه گل
اين قصه نيمه تمام گذاشتن حج و اينکه آدم نتواند حج خود را تمام کند، هم براي اولياي خدا و سيد الشهداء بود و اين شجره ملعونه هميشه بوده است.
خدا مرحوم شهريار را رحمت کند. شعر بسيار زيبايي دارد.
شيعيان ديگر هواي کربلا دارد حسين *** روي دل با کاروان نينوا دارد حسين
شريعتي: والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين.