اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-11-27-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي - آداب تشييع و تدفين

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آداب تشييع و تدفين
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 27-11-94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
در حريـم روشـن بـاران نگاهـش سبـز بود *** شاهدي از جنس فروردين، گواهش سبز بود
بر لبش آبي تـرين احسـاس باران تـازه ماند *** آتـش آوازي که چشـم انـداز آهش سبز بود
کوفـه بود و کوچـه‌هاي منتظـر در قحط مرد *** خيمه زد در لحظه‌هاي کوفه، راهش سبز بود
مي رسيد از مشـرق آواز، از فصــلي زلــال *** لحـظه لحـظه غربت آغاز پگـاهش سبز بود
ياد و رؤيايي تـرين اعجاز چشـمانـش به خيـر *** ساقي کوثـر که نخلسـتان آهـش سبــز بود
شوقي از جنـس تماشـا مثل دريا، مثل عشق *** در صدايش خيمه مي‌زد در نگاهش سـبز بود
مي خـواهـم از کسي بسـرايم که آفتــاب *** حسـرت نشين سايـه‌اي از ذوالفـقار اوسـت
آن راز گـونـه‌اي که به عالم هر آنچـه هست *** يا نيـسـت، يا هميشـه تـرين وامـدار اوسـت
مي خـواهم از کسي بسـرايم که اسـم نيست *** امّــا، کليد گمشــدة اســم اعظــم اســت
ايينـه‌اي که هـر چـه بـر او خيـره مي‌شـوم *** حس مي‌کنـم که بينش و بينايي ام کم است
مي خـواهـم از کسي بسـرايـم کـه آگـهـم *** شايـسـته ســرودن آن قلــه نيســتـم
خود اعـتـراف مي‌کـنـم و غبـطـه مي‌خـورم *** با اينکه شرحـه شرحـه ز شوقـش گريستــم
ميــلاد او بـراي مـن آغـاز خلـقت اســـت *** آغـــاز آفــرينــش ذرات منــجــلي
آغـــاز آفــريـنــش شـود آفــريـن خــاک *** خاکي که جان گرفت و شد انسان و شد علي

شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما بينندگان محترم و حاج آقاي حسيني خيلي خوش آمديد. سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه‌ي بينندگان محترم دارم. تک تک پيام‌هاي عزيزان را خوانديم در ضمن مباحث اشاره خواهيم کرد. من يک يادآوري هم داشته باشم خيلي از عزيزان سوال مي‌فرمايند چون در آستانه‌ي ايام فاطميه هستيم که ايام فاطميه چه روزهايي است هفته‌ي آينده سوم اسفند چهارم و پنجم اسفند دوشنبه سه شنبه و چهارشنبه‌ي هفته‌ي آينده ايام فاطميه است که دوشنبه روز شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها است که در تقويم‌ها نوشته اند برنامه ريزي بکنيم فاطميه‌ي دوم را بدانيم چه ايامي است ما دو فاطميه داريم فاطميه‌ي اول و دوم فاطميه‌ي دوم دو هفته‌ي بعد مي‌شود بيست و يک و بيست و دو و بيست و سوم اسفند يعني جمعه شنبه و يک شنبه دو هفته بعد از اين فاطميه است که روز بيست و سوم مي‌شود روز شهادت صديقه‌ي طاهره سلام الله عليها که تعطيل رسمي هم است که يک شنبه باشد امسال عزيزان مي‌دانند ايام فاطميه قبل از نوروز تمام مي‌شود در سال‌هاي گذشته گاهي فاطميه در سال جديد قرار مي‌گرفت ولي امسال قبل از سال جديد ايام فاطميه هر دو فاطميه تمام مي‌شود ديگر تلاقي ندارد از اين جهت الحمدلله تلاقي ندارد جالب است من يادآوري بکنم امسال روزهاي اول سال نو يازدهم فروردين روز ولادت صديقه‌ي طاهره سلام الله عليها است بيستم جمادي الثاني روز يازدهم فروردين ان شاء الله روز ولادت حضرت زهرا روز زن و روز مادر ان شاء الله آن ايام هم تبريکات را خواهيم گفت.
شريعتي: توفيقي است خدمت شما رسيدن و مهمان خانه‌هاي نوراني شما شدن در هفته‌هاي گذشته حاج آقاي حسيني بحث ياد مرگ را داشتند در کلام نوراني حضرت علي در ذيل بحث سيره‌ي تربيتي امام علي عليه السلام پيام‌هاي شما را خواندند بر اساس آن پيام‌ها مباحث را خواهيم داشت.
حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم سوالات زيادي بينندگان عزيز در مورد خطبه‌هايي که ما خوانديم داشتند در مورد مرگ و به همين سوالات بدون اين که عين سوال را بخوانيم مي‌پردازيم مطلب اول من چند حديث از کتاب بحار علامه‌ي مجلسي مي‌خوانم حديث اول از امام صادق عليه السلام است در مورد صديقه‌ي طاهره سلام الله عليها ما مي‌خواهيم بدانيم مرگ به چه شکل است چطوري بايد آماده باشيم بعد از مرگ چه بايد کرد سفارشاتي که حضرت علي فرمودند روايت اول از امام صادق است فرمودند که ان فاطمه سلام الله عليها فقالت اذا انا مت فتول غسلي و جهزني و صل علي وانزلني قبري و الحدني و سو التراب علي و اجلس عند راسي قباله وجهي فاکثر من تلاوه القرآن و الدعا فانها ساعه يحتاج الميت فيها الي انس الاحياء حضرت زهرا قبل از شهادتشان اين طوري وصيت کردند به حضرت علي وقتي من به شهادت رسيدم شما متولي غسل من باش خود حضرت علي حضرت زهرا را غسل دادند جَهِّزنِي يعني مراحل بعد تکفين و حنوط را خود شما متولي باش خودت بر من نماز بخوان همه مي‌دانند اين در منابع عامه خاصه همه جا آمده است که حضرت زهرا وصيت داشتند شبانه و مخفيانه نمازشان همه‌ي مراسمشان مخفيانه و شبانه بود. من يک مطلبي را همين روزها مي‌ديدم در يکي از کتاب‌هاي مهم اهل سنت صحيح بخاري يکي از کتاب‌هاي مهم منابع مهم اهل سنت است شرح‌هاي فراواني دارد چطور کافي شريف ما ده‌ها شرح دارد علماي بزرگ ما شرح کردند صحيح بخاري هم همين طور يکي از شرح‌هايي که صحيح بخاري است مال ابن بطال است که از علماي مهم اهل سنت است ايشان يک بابي دارد که آيا مي‌شود جنازه را شبانه دفن کرد يا نه که آن هفته گفتيم در روايات ما است تعجيل کنيد اگر شب از دنيا رفت منتظر روز نباشيد اگر روز از دنيا رفت منتظر شب نباشيد اين عالم که مال قرن پنجم است يعني نه صد سال پيش او اين داستان را نوشته من يک فرازي اش را يادداشت کردم مي‌گويد دفن علي بن ابي طالب زوجته فاطمه ليلا (شرح صحيح البخاري، ج 3، ص 325) حضرت علي فاطمه‌ي زهرا را شبانه دفن کرد و بعد داستان را آورده چرا شبانه دفن کرد به خاطر وصيت حضرت زهرا و اين که حضرت زهرا نمي‌خواست ديگران در تشييع اش حضور پيدا بکنند در نماز جنازه اش حضور پيدا بکند کساني که از آن‌ها بي مهري ديده بود ناراضي بود دستگاه خلافت نمي‌خواست در مراسمش حضور پيدا بکند لذا مي‌خواست شبانه دفن بکنند اين مسلم است منابع خاصه عامه قديم و جديد اين را دارند حضرت عرضه داشتند سو التراب علي من را در قبرم بگذار لحد من را بچين وقتي بدنم را به خاک سپردي اجلس عند راسي خيلي جالب است ياد بگيريم شخصيتي مثل حضرت زهرا وصيت مي‌کنند به حضرت علي وقتي من را دفن مي‌کني بالاي سر من بنشين رو به صورت من قرآن برايم زياد بخوان دعا برايم زياد داشته باش واقعا عجيب است صديقه‌ي طاهره سلام الله عليها معصومه است قطعا مصداق آيه‌ي تطهير است قطعا به شهادت رسيده صديقة‌ي شهيده‌ي معصومه ولي وصيت مي‌کند به حضرت علي که بنشين رو به روي صورت من قرآن برايم زياد بخوان دعا برايم زياد بخوان چرا؟ چون ساعتي است که ميت نياز دارد به انس با زنده‌ها بالاخره خانه‌اي است که خانه‌ي وحشت است اولين خانه است خانه‌ي غربت است لحظات اول است وقتي اين وصيت‌ها را کردند فرمودند من با شما خداحافظي مي‌کنم شما را به خدا مي‌سپارم سفارش مي‌کنم مواظب فرزندان من باش بعد وقتي حضرت به شهادت رسيدند حضرت علي شبانه حضرت زهرا را دفن کرد حالا اين که چه مقدار توانستند بنشينند قرآن بخوانند نيامده در تاريخ چون دفن مخفيانه بوده حضرت نمي‌توانستند شايد زياد بنشينند ولي حتما به اين وصيت عمل کردند اين که رسم است مي‌نشينند بالاي قبر ميت قرآن مي‌خوانند کار بسيار خوبي است سنت بسيار خوبي است اين که آيا اين قرآن تاثير دارد يا نه حتما تاثير دارد شايد اگر انسان در طول زندگي اش با قرآن رابطه‌اي نداشته باشد شايد آن قرآن آن تاثير را خداي نکرده نداشته باشد يک وقت خداي نکرده تاثير منفي داشته باشد به هر ترتيب قرآن نور است ولي نور براي کسي که در حياتش هم با اين نور مانوس بوده است در ادامه‌ي حديث دارد که وقتي حضرت علي فاطمه‌ي زهرا را دفن کردند اين جمله را گفتند بسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ صلى اللّه عليه وآله و سلّم سَلَّمْتُكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ اِلى مَنْ هُوَ اَوْلى بِكِ مِنّي وَرَضيتُ لَكِ بم ا رَضىَ اللّهُ تع الى لَكِ (امالي طوسي، ص 109) تو را تسليم کسي کردم که او از من سزاوارتر است به تو و راضي هستم به آن چه خدا براي تو راضي است از درس‌هاي مهم تاريخ است اين بحث را ان شاء الله هفته‌ي ديگر بايد به مناسبت شهادت حضرت بگوييم واقعا با همه‌ي اين مصيبت‌ها حضرت علي راضي است به رضاي خدا چقدر بلا ديد چقدر مصيبت ديد بعد از رحلت پيغمبر ولي اين چنين سخن مي‌گويد راضي هستم به رضاي خدا بعد اين آيه را خواندند «مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى» (طه/ 55) وقتي دفن حضرت تمام شد آب پاشيدند روي قبر حضرت زهرا رَشَّ عَلَيهِ المَاء که در روايات هم داريم از آداب مستحبات است بَاکِيًا حَزِينًا نشستند کنار قبر و در حال گريه و محزون بودند يک جمله‌ي ديگري را هم اضافه مي‌کنم وقتي دفن حضرت تمام شد يک جمله‌اي گفتند حضرت علي خيلي عجيب است عرضه داشتند اللّهم اِني راضٍ عَنْ اِبنَة نَبيّکَ (بحارالانوار، ج 43، ص 156) خدايا من از دختر پيغمبرت همسرم فاطمه راضي هستم چرا حضرت علي اين را گفتند؟ چه تاثيري دارد؟ امام باقر فرمودند لا شَفيعَ لِلمَرأَةِ أَنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها (خصال، ج 2، ص 588) هيچ شفاعتي براي زن بالاتر از رضايت همسرش نيست خيلي چيزها مي‌تواند به فرياد ما برسد شفاعت ائمه شفاعت قرآن و اهل بيت ولي حضرت باقر فرمود بالاترين شفاعت براي زن اين است که شوهرش از او راضي باشد بعد حضرت فرمود به همين جهت چون اين شفاعت بالاترين شفاعت است حضرت علي ايستادند بعد از دفن فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها و اين جمله را گفتند خدايا من از دختر پيغمبرت راضي هستم از همسرم راضي هستم البته همين طوري که اشاره کردم واقعا يک مسئله‌ي دو طرفي است يعني اين طور نيست که فقط بگوييم رضايت مرد از همسرش به دردش مي‌خورد اما مرد هر کاري مي‌خواهد بکند هر ظلمي مي‌خواهد انجام بدهد مهم نيست و رضايت زن مهم نيست نه واقعا دو طرفه است مجال نيست يک وقتي بايد مفصل بپردازيم الآن در زندگي‌ها که خيلي‌ها هم اشاره مي‌کنند نگراني‌ها اختلافات جدايي‌ها زياد است اگر محبت و صميميت و صفا باشد اين‌ها حل مي‌شود بسياري از اين بيماري‌هاي جسمي و بيماري‌هاي روحي منشأش همين دعواهاست الآن هر کسي هر بيماري دارد به پزشک مراجعه مي‌کند مي‌گويند از استرس و اعصاب است بالاترينش دعواهاي خانگي است اين دعواها هم به جسمش هم به روحش ضربه مي‌زند حضرت علي رضايت خودش را از فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها هنگام دفن اعلام کردند آن طرفش هم است يک روايتي را تازگي مي‌ديدم خيلي برايم جالب بود يکي از علماي بزرگ ما فيض کاشاني است در محجة البيضا اين حديث را نقل کرده که پيغمبر خدا آخرين سخني که بر زبان جاري کردند حَتَّي تَلَجلَجَ لِسَانَه وَ خَفِيَ کَلَامه الله الله فِي النِّسَاء (محجه البيضاء، ج 3، ص 97) پيغمبر چه سخني مي‌گفتند که ديگر زبانشان بند آمد؟ آخرين حرف پيغمبر چه بود؟ تلجلج يعني زبان بند آمد کسي ديگر متوجه نمي‌شد پيغمبر چه مي‌گويد آخرين جمله‌اي که فرموده و زبان مبارکشان بند آمده اين بوده الله الله في النساء خدا را در نظر داشته باشيد خدا را در نظر داشته باشيد از خدا بترسيد درباره‌ي زن‌ها حقوق زن‌ها را از بين نبريد حقوق همسرانتان را مراعات بکنيد اين خيلي پيام دارد با افتخار بايد در دنيا اعلام بکنيم اين‌هايي که اين همه دم از حقوق زن مي‌زنند پيغمبر اسلام آخرين سخني که مي‌گويد و بعد زبانش بند مي‌آيد ديگر متوجه نمي‌شدند پيغمبر چه مي‌گويد آخرين سخن قبل از اين که سخن حضرت شنيده نشود اين بود الله الله في النساء مواظب زن‌ها باشيد اگر ما به همين دستور عمل بکنيم از آن طرف زن بگويد رضايت شوهر من بالاترين شفيع من است مگر حضرت علي نايستاد بالاي قبر حضرت زهرا و اعلام رضايت کرد اگر براي حضرت زهرا مفيد و نافع نبود حضرت علي اين جمله را نمي‌گفتند لغو بود با همه‌ي مقام و عظمتي که حضرت زهرا دارد از اين طرف هم جمله‌اي که پيغمبر گفتند و کلامشان ديگر بند آمده سخنشان به آخر رسيده الله الله في النساء بوده است اين بخشي از حالات است.
شريعتي: طبق اين روايت نوراني امام صادق يکي اين که بعد از تدفين بالاي سر ميت بنشينيم دعا قرآن بخوانيم و تنهايش نگذاريم.
حاج آقا حسيني: الآن رسم نيست نوعا همه برمي‌گردند حالا در ادامه عرض مي‌کنم آب پاشيدن هم باز در همين روايت بحار علامه مجلسي است که أَنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم رَشَّ عَلَى قَبْرِ ابْنِهِ إبْرَاهِيمَ مَاءً خود پيغمبر وقتي يکي از اصحاب بسيار عزيزشان عثمان بن مظعون بسيار پيغمبر به او علاقه داشت وقتي از دنيا رفت رش قبر عثمان بن مظعون بالماء، بعد ان سوى عليه التراب (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 337) پيغمبر روي قبرش آب پاشيدند اين هم کاري است که سفارش شده و دستور آمده نکته‌ي ديگري که همين جا روايتش را مي‌خوانم اين است که تذکرش خوب است در مجموعه يادآوري‌هايي که مي‌گوييم در حديث است امام صادق عليه السلام فرزندي داشتند به نام اسماعيل زمان خود امام صادق از دنيا رفت حضرت وقتي فرزندشان را به خاک سپردند روايت اين است که قَعَدَ عَلي حَاشِيَةِ القَبر لَم يَنزِل فِي القَبر امام صادق وارد قبر فرزندشان نشدند يکي از دستورات اسلامي و ديني اين است که پدر وارد قبر فرزندش نشود حتي در مورد خويشان هم است اما در مورد پدر خيلي تاکيد شده يک وقت ايمانش تزلزل پيدا نکند وارد قبر شود عزيزش را فرزندش را آن جا ببيند امام صادق فرمود پيغمبر هم همين کار را کرد ابراهيم فرزند هجده ماهه‌ي پيغمبر وقتي از دنيا رفت وارد قبر نشد پدر نبايد وارد قبر فرزند شود.
شريعتي: در مورد ديگر نزديکان چه؟
حاج آقا حسيني: در مورد بقيه‌ي نزديکان خيلي تاکيد نشده خيلي سفارش نشده خداي نکرده به خاطر بعد عاطفي ايمان انسان در معرض خطر قرار مي‌گيرد روايت ديگر از دستورات مهم است در سه مرحله ما تقلين داريم براي انساني که در آستانه‌ي مرگ است و از دنيا مي‌رود سه بار بايد تلقين کرد يک بار آن وقتي که در سکرات مرگ است هنگام احتضار است به او بگويند تمام اين که در روايات زياد سفارش شده اعتقادات ديني اش را به او يادآوري بکنند يکي هم وقتي داخل قبر گذاشتند الآن مرسوم است همه انجام مي‌دهند يکي مورد غفلت است من روي اين بيشتر تاکيد دارم حضرت صادق فرمود نبغي أن يتخلّف عند قبر الميّت أولي الناس به بعد انصراف النّاس عنه و يقبض علي التراب بکفّيه و يلقّنه و يرفع صوته فإذا فعل ذلک کفي الميّت المسأله في قبره (وسائل، ج 3، ص 201) به هر کسي به او نزديک تر است پدري از دنيا رفته پسرش پسري از دنيا رفته پدرش آقايي از دنيا رفته خانمش او بنشيند وقتي همه‌ي مردم رفتند همان که الآن رسم شده تنها مي‌گذارند زود برمي‌گردند مردم بروند ولي شما نرو شما نزديک ترين نزديک بنشين يک بار ديگر تلقينش بکني بعد از خاک سپاري بعد از اين که همه رفتند همان تلقين را تکرار بکنند يعني سه تلقين داريم يکي موقع جان دادن يکي همين تلقيني که همه انجام مي‌دهند يکي هم تلقيني که وقتي همه رفتند اين نشان از همان تاکيد دارد که تنها نگذاريد به اين سرعت ميت را تنها نگذاريد الآن شما نمي‌دانم گاهي پيش آمده يک دانشجويي جوان مي‌خواهد برود شهري درس بخواند بستگانش خويشاوندانش همه مي‌روند بدرقه اش يک مرتبه همه مي‌خواهند برگردند وحشت مي‌کند از اين بالاتر عروس خانم شب عروسي اش است يک مرتبه مي‌بيند همه رفتند شب عروسي اش نگران است فردا زود اسلام مي‌گويد سفارش است پدر برود سر بزند چه برسد به آن جايي که آدم به خانه‌اي مي‌رود که بيت الغربه بيت الوحشة بيت الوحده خانه‌ي تنهايي وحشت و غربت است اصلا باور نمي‌کرد روزي به اين خانه بيايد برنگردد اگر برگشتند نزديک ترين نزديکان بماند اين تلقين را براي سومين بار بگويد در کنارش قرآن و دعا حتما انجام بدهد يک دستور ديگري است با اين که اين خيلي آسان است نمي‌دانم چرا در جامعه‌ي ما فراموش شده واقعا عجيب است جريدتين است يعني چه؟ چقدر روايت داريم مجال نيست من دارم خيلي به عجله مي‌گويم چقدر روايت داريم کسي که از دنيا رفت وقتي دفنش مي‌کنيد زمان پيغمبر بوده ائمه اين کار را مي‌کردند مي‌خواهيد دفن بکنيد دو چوب درخت به اندازه‌ي نيم متر بهتر است درخت خرما باشد نشد درخت انار نشد هر درختي سخت نگيريم چوب تازه حتما چوب تازه باشد به اندازه‌ي يک ذراع نيم متر دو چوب همراه اين ميت دفن بکنند چه تاثيري دارد چه اتفاقي مي‌افتد؟ نمي‌دانم چرا وقتي مي‌گويند نماز باران بخوانيد در دعاي باران نماز باران روايت داريم دستورات ديني است شما که مي‌رويد بيابان نماز باران بخوانيد حيوانات را هم همراه خودتان ببريد گاو و گوسفند را هم ببريد شايد ما آن قدر گناه کار هستيم که ما شايسته‌ي رحمت الهي نيستيم اين‌ها که گناهي ندارند حيوان زبان بسته هستند خدا به خاطر حيوانات زبان بسته به ما انسان‌ها رحم بکند شايد به خاطر اين درخت که تکليفي ندارد نمي‌خواهم بگويم حکمتش چيست ولي خيلي روايت داريم خيلي آسان است خرج و مخارجي ندارد دو تکه چوب هر کدام به اندازه‌ي نيم متر يک ذراع چوب تازه بهترش درخت خرما نشد درخت انار نشد هر درختي مهم نيست عجيب است روايت داريم امام صادق فرمود از کافر دفع بلا مي‌کند تا اين چوب‌ها تازه است تا چه برسد به مومن البته خيلي مستحبات دارد چه ذکري بنويسند رويش حالا آن‌ها را ما سخت نگيريم همين را بگذاريم کجا بگذارند جزئيات را نمي‌گوييم يکي سمت چپ يکي سمت راست بگذاريم اين خيلي آسان است اما غفلت مي‌شود من کم ديدم کسي انجام دهد يک روايتي را شيخ طوسي در مصباح نقل کردند حضرت موسي بن جعفر فرمودند مَا عَلَى أَحَدِكُمْ إِذَا دَفَنَ الْمَيِّتَ وَ وَسَّدَهُ التُّرَابَ أَنْ يَضَعَ مُقَابِلَ وَجْهِهِ لَبِنَةً مِنَ الطِّينِ وَ لَا يَضَعَهَا تَحْتَ رَأْسِهِ (وسائل الشيعه، ج 3، ص 30) چرا اين کار را نمي‌کنيد شکايت مي‌کردند گلايه داشتند وقتي جنازه را دفن کرديد مقابل صورتش يک کمي از تراب سيدالشهدا تربت سيدالشهدا قرار بدهيد خرجي ندارد البته حضرت فرمود زير سر نگذاريد الآن بعضي‌ها روي صورت مي‌گذارند اين پسنديده نيست مقابل صورت باشد با فاصله هم باشد دليلش در روايات آمده در کلمات فقها آمده است به هر ترتيب اين بدن با فاصله‌ي زماني خيلي زيادي طول نمي‌کشد اين بدن حالتش تغيير مي‌کند اين تربت سيدالشهدا عليه السلام نجس شود خوني از اين بدن جنازه مي‌آيد بي احترامي به اين تربت نشود زير سر نه ديدم بعضي‌ها زير صورت سر مي‌گذارند اتفاقا تاکيد شده زير سر و صورت قرار نگيرد.
شريعتي: به فاصله‌ي يک وجب مقابل صورت.
حاج آقا حسيني: بله يک مقداري مقابل صورت حضرت گلايه دارند که چرا اين کار را نمي‌کنند باز از کارهاي خيلي خوبي که در روايات فراواني داريم اين است که انسان هم کفنش آماده باشد هم قبرش آماده باشد من يک داستاني بخوانم باز مرحوم شيخ طوسي نقل کرده خيلي جالب است مي‌دانيد يکي از سفراي امام زمان عليه السلام سفير دوم امام زمان شخصيتي است به نام ابوجعفر چند سال سفير امام زمان بوده؟ شايد بينندگان ندانند سفير دوم امام زمان حضرت چهار سفير داشتند در دوران غيبت اول در اين دوران غيبت صغري ابوجعفر سفير دوم پنجاه سال سفير امام زمان بود نيم قرن يعني حدود هفتاد سال هفتاد و دو سال تقسيم شده بين اين چهار نفر پنجاه سالش اين آقا بوده کسي که پنجاه سال سفير امام زمان بوده مي‌گويد من يک وقتي رفتم ديدنش ديدم که يک قبري کنارش است در خانه اش گفتم اين چيست گفت اين قبر خودم است کندم هر روز وارد اين قبر مي‌شوم و چند جزء قرآن مي‌خوانم در اين قبر من نمي‌گويم ما به اين جا برسيم نمي‌خواهم بگويم انجام بدهيم شايد بگويند شدني نيست ولي يادمان باشد سفير پنجاه ساله‌ي امام زمان به قدري ياد مرگ است که قبر خودش را کنده و روزي چند جزء قرآن در قبرش مي‌خواند ما در قبرمان نخوانيم در خانه مان بخوانيم چقدر قرآن مي‌خوانيم در خانه؟ آخرين باري که يک ختم قرآن خوانديم کي بوده آخرين باري که يک جزء قرآن بوديم کي بوده آخرين باري که زيارت عاشورا و زيارت امام زمان خوانديم کي بوده؟ سفير پنجاه ساله هر روز اين کار را مي‌کرده بعد مي‌گويد من وقتي خدمتش رسيدم به من گفت من فلان روز فلان ماه از دنيا مي‌روم و همين جا دفن مي‌شوم مي‌گويد من آن تاريخ را يادداشت کردم ديدم بله همان تاريخي که گفته بود از دنيا رفت باز يکي از آداب ديگري که من تا بحار علامه مجلسي دستم است بخوانم قبلا هم اشاره کرديم ولي به نظرم تذکرش مهم است اين است که ديروز هم حاج آقاي فرحزاد در مورد جعفر طيار اين شهيد بزرگوار صحبت کردند امام صادق فرمود وقتي جعفر به شهادت رسيد لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَاطِمَةَ ع أَنْ تَتَّخِذَ طَعَاماً لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ (محاسن، ج 2، ص 419) پيغمبر به فاطمه‌ي زهرا دستور دادند فرمودند غذا ببريد خانه‌ي همسرش اسماء تا سه روز و اين سنت شد و ما روايت زياد داريم کسي که از دنيا مي‌رود ما الآن حمله مي‌کنيم کار خيلي بدي است سنت بسيار بدي است ما داريم.
شريعتي: يک وقت‌هايي دعوت مي‌کنند.
حاج آقا حسيني: ما اين رسم‌ها را ايجاد کرديم شما مي‌گوييد دعوت مي‌کنند ولي کم نيستند کساني که مصيبت پذيرايي و خرج‌ها برايشان از مصيبت عزيزشان کمتر نيست اسلام دستور داده شما سه روز غذا ببريد براي اين‌ها نه اين که سه روز خراب شويد خانه و زندگي آدم مصيبت زده‌اي که تازه موقع دفن پدرش فکر بکند پول از کجا تهيه بکند از مردم پذيرايي بکند به هر صورت سنت و سيره اين است نکته‌ي ديگري که در آداب خيلي مهم است در سوالات هم زياد آمده در حالات حضرت زهرا است حاجي نوري کتابي دارد به نام مستدرک الوسائل ايشان در آن جا نقل مي‌کند حضرت زهرا در آستانه‌ي شهادت که قرار گرفتند لحظات آخر زندگي روايت اين است سلما مي‌گويد من در خدمت حضرت بودم کُنتُ اُمَرِّضُ من پرستاري مي‌کردم از ايشان آخرين روز زندگاني شان بود ساعات آخرشان به من فرمودند يا سَلمي هَلُّمِي ثِيَابي الجُدَد، فَاتَيتُها بِهَا فَلَبِستها ثُم جَاءت اِلَي مَکَانِهَا الذي کانت تصلي فيه لباس‌هاي نو من را بياور لباس را آوردم پوشيدند حضرت زهرا بدنشان را شستشو دادند حتما از جراحت‌هاي بدن مطهر بوده هر چه بوده بدن را شستشو دادند لباس پوشيدند منظورم اين قسمت است رفتند جايي که نماز مي‌خواندند خيلي مهم است معصومه صديقه شهيده فاطمه‌ي زهرا حجة علي الحجج موقع شهادتشان آمدند آن جايي که نماز مي‌خواندند اين دستور ديني است اگر رسيديم مي‌خوانم که انسان موقع جان دادنش برود آن محلي که نماز مي‌خواند در خانه اش مخصوصا خانم‌ها يک جايي دارند هميشه نماز مي‌خوانند موقع جان دادن جنازه‌ي انسان آن جا باشد حالت احتضار قبل از احتضار حالت جان دادنش آن جا باشد آن جان دادن را آسان مي‌کند محل نمازش است مي‌گويد من اين کار را کردم خود حضرت زهرا فرمودند رو به قبله قرار گرفتند و به شهادت رسيدند اين هم يک ادب است من دو سه ادب ديگر اين جا خيلي سريع از کتاب وسائل الشيعه‌ي شيخ حر عاملي مي‌خوانم اين کتاب بسيار مهمي است و امروزه همه‌ي فقهاي ما تقريبا مي‌شود گفت همه‌ي فقهاي ما اين کتاب دستشان است براي فتاواي فقهي شان از کارهايي که خيلي خوب است گفتيم موقع جان دادن محل نماز باشد کفن اش هم امام صادق فرمود يَستَحِبَّ اَن يَکون فِي کَفَنِهِ ثَوبَه الذي کَانَ يُصَّلَي فِيه لباسي که در آن نماز مي‌خوانده است کفنش باشد اين مستحب است انسان لباسي که در آن نماز مي‌خوانده در آن لباس به خاک سپرده شود باز از امام صادق عليه السلام است فرمود كَتَبَ أَبِي فِي وَصِيَّتِهِ أَنْ أُكَفِّنَهُ فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ أَحَدُهَا رِدَاءٌ لَهُ حِبَرَةٌ كَانَ يُصَلِّي فِيهِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ (کافي، ج 3، ص 144) پدرم به من وصيت کرد يعني امام باقر به امام صادق وصيت کرد يکي پيراهني که روزهاي جمعه در آن نماز مي‌خواندم در آن لباس دفنم بکند امام باقر باز من تاکيد مي‌کنم وقتي حضرت زهرا آن طوري وصيت بکند امام باقر اين طوري وصيت بکند قطعا اين‌ها تاثير دارد.
شريعتي: در آن لباس دفن بکنند کفن لازم نيست؟
حاج آقا حسيني: چرا بخشي از کفن را اين پيراهن قرار مي‌دهند در روايتي از امام صادق است فرمود کان ثوبا رسول الله اللذان احرم فيهما يمانيين عبري و اظفار و فيهما کفن (وسائل الشيعه، ج 2، ص 470) خود پيغمبر کفنشان لباس احرامشان بود هيچ مانعي ندارد مي‌توانند آقايان خانم‌ها وصيت بکنند لباس احرام انسان کفن انسان باشد لباس احرام لباسي که آدم در آن طواف رفته نماز خوانده بعضي‌ها مشرف مي‌شوند مکرر مشرف شدند اين هم خيلي خوب است که پيغمبر اين را وصيت کرد باز در حالات ائمه است فرمود إِنِّي کَفَّنْتُ أَبِي فِي ثَوْبَيْنِ شَطَوِيَّيْنِ کَانَ يُحْرِمُ فِيهِمَا (کافي، ج 3، ص 50) پدرم را در يکي از لباس‌هايي که در آن محرم مي‌شدند من کفن کردم اين را داشته باشد آدم خوب است آن‌هايي که مشرف شدند به حج خانه‌ي خدا مي‌توانند وصيت بکنند دم دست باشد لباس احرامشان کفنشان باشد من در مورد جريدتين تاکيد مي‌کنم دو سه روايت است که تاثيرش خيلي عجيب است حتي از کافر عذاب قبر را تا اين‌ها تر و تازه است برمي‌دارد اين هم يک روايت باز از چيزهاي خيلي خوبي که جالب است توجه بکنيم ائمه خودشان کفنشان را آماده مي‌کردند ما تقريبا مي‌ترسيم اگر به کسي بگويي کفنت آماده باشد مي‌گويد کفنم آماده باشد قبرم آماده باشد وصيت هم آماده باشد برويم در قبر قرآن بخوانيم خب عزرائيل مي‌گويد اين آماده است او را ببرم تا بقيه آماده شوند واقعا اين طوري نيست کسي کفن و وصيت و قبرش آماده باشد حساب کتاب هايش روشن باشد اين طور نيست مرگش زودتر برسد «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ» (يونس/ 49) وقتي مرگ برسد يک لحظه تقديم و تاخير ندارد کسي به امام کاظم گفت اجازه بدهيد کفن شما را من قرار بدهم کفن شما با من حضرت فرمود نه اِنّا اهل بيتُ مُهورُ نسائِنا و حجُّ صرورتنا و اکفانُ موتانا مِن طاهرِ اموالنا (مستدرک الوسائل، ج 8، ص 52) ما خانواده‌اي هستيم که سه چيز را از پاک ترين اموالمان تهيه مي‌کنيم يک حج سفر اولمان دوم مهر همسرانمان سوم کفنمان را يعني ائمه هم کفنشان را خودشان تهيه مي‌کردند هم از پاک ترين اموالشان تهيه مي‌کردند ما جرئت نداريم واقعا يک آقايي مي‌گفت من کفن خريدم خودم تا مدتي وقتي کفن در خانه بود نگران بودم خانواده ام نگران بودند روايت داريم از امام صادق مَن كان كَفَنُهُ مَعَهُ في بَيتِهِ لَم يُكتَبْ مِنَ الغافِلين و كانَ مأجوراً كُلّما نَظَر اِلَيه (وسائل الشيعه، ج 2، ص 732) کسي کفنش در خانه اش باشد از غافلين نوشته نمي‌شود اين‌ها بي تاثير نيست آدم باورش مي‌آيد جدي مي‌گيرد کمي که شوخي نيست اين طور نيست فقط مال ديگران باشد کسي که کفنش همراهش باشد از غافل‌ها نوشته نمي‌شود و هر وقت به اين کفن نگاه بکند خدا به او اجر و پاداش مي‌دهد. همه‌ي حرف‌هايي که ما زديم به اين معنا نيست پس بسم الله الآن رو به قبله بخوابيم همه‌ي علائق مادي مان را قطع بکنيم زندگي مان را تعطيل بکنيم واقعا معنايش نيست هيچ کسي به اندازه‌ي حضرت علي در مدينه کار اقتصادي کشاورزي نکرده در اين بيست و پنج سالي که خانه نشين بوده هيچ کسي به اندازه‌ي حضرت علي بيل نزده تلاش نکرده کوشش نکرده همه‌ي حرف‌ها اين است که ما يادمان باشد مال مردم آبروي مردم يک تعبيري دارد حضرت علي حضرت مي‌فرمايد اگر مي‌تواني خطبه‌ي 176 است فَمَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمْ أَنْ يَلْقَى اللَّهَ تَعَالَى وَ هُوَ نَقِيُّ الرَّاحَةِ مِنْ دِمَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ أَمْوَالِهِمْ سَلِيمُ اللِّسَانِ مِنْ أَعْرَاضِهِمْ فَلْيَفْعَلْ (نهج البلاغه، خطبه 176) همه‌ي اين‌ها مقدمه‌ي همين يک کلمه است اگر مي‌تواني يک طوري به ملاقات خدا برو که از سه چيز پاک باشي خون کسي به گردنت نباشد مال کسي به گردنت نباشد و آبروي کسي به گردنت نباشد همه‌ي حرف‌ها بر همين سه جمله است واقعا اگر الآن مرگ ما برسد بگويند يک ساعت ديگر خلاص واقعا کاري کرديم آبروي مردم به گردن ما نباشد؟ آبروي کسي را نبرده باشيم حق الناسي که به گردن ما نباشد؟ پيام‌هايي که هفته‌ي قبل آمد من اگر اشاره بکنم همه متاثر مي‌شوند واقعا در آستانه‌ي سال جديد است تقاضا مي‌کنيم هر کسي اين‌ها را باور دارد مخاطب ما کساني هستند قطعا ايمانشان از من رو سياه بالاتر است اگر ما به اين حرف‌ها باور داريم حضرت علي مي‌فرمايد يک طوري باش هر لحظه‌اي که به ملاقات خدا رفتي مال کسي آبروي کسي به گردنت نباشد خون کسي به گردنت نباشد اين روزهاي آخر سال است بسم الله شما که مي‌خواهيد طلب طلبکارت را بدهي زودتر بده آقاي کارخانه دار درست است گرفتاري‌ها زياد است الآن ما تا مي‌گوييم خبر داريم واقعا بي اطلاع نيستيم خيلي هم اطلاع داريم خود کارخانه داران شکايت دارند گلايه دارند مي‌گويند شما خبر نداريد وضع ماليات وضع رکود تورم چطور است بعضي‌ها مي‌گويند ما تعطيل بکنيم نفعش بيشتر است تا باز بکنيم با اين ماليات‌هاي سنگيني که مي‌گيرند ولي هر چه شما گرفتاري داشته باشيد کارگرت به مراتب صد‌ها برابر گرفتاري اش از شما بيشتر است اگر بنا داري مزد کارگرت را بدهي زودتر بده تمام شد بهمن اين بنده‌ي خدا مي‌خواهد لباس نويي بخرد مسافرتي برود کاري انجام بدهد من يک وقتي در تهران منبر بودم مسجد لاله زار در بازار به بازاري‌ها گفتم شما الآن همه مي‌گوييد همه شکايت داريد مي‌گوييد رکود و تورم ما هم قبول داريم ولي در همين اوضاع در بازار نمي‌شود راه بروي از ازدحام جمعيت اگر شما از رکود و تورم و گرفتاري اقتصادي بناليد که من نمي‌خواهم بگويم شما گلايه نداشته باشيد بدانيد کارگر شما چه مي‌گويد او کسي که شش ماه است حقوقش عقب افتاده چه مي‌گويد آن کسي که مي‌گويد دوس ال به من حقوق ندادند چه مي‌گويد دولت بدهي‌ها را بدهد حداقل از کارخانجات خصوصي‌ها کارفرما‌ها هر کسي دستش مي‌رسد به هر کسي بدهکار است ولو از خودش بزند مي‌خواهي بروي مسافرت از مسافرت بزن از يک حساب ديگر بده تا دير نشده الآن آخر سال است در پيام‌ها خيلي بود واقعا خيلي ناراحت کننده بود بعضي هايش را من بگويم کام بينندگان عزيز تلخ مي‌شود فقط مي‌خواهم بگويم بينندگان يقين داشته باشند ما تک تک را خوانديم احساس مي‌کنيم درک مي‌کنيم تقاضا مي‌کنيم هر کسي به هر کسي بدهکار است مخصوصا آن کارفرماهايي که هستند زودتر بدهند نگذارند کاري بکنند به اسفند نرسد همين چند روز بهمن تمام شود اگر خبر خوشي شد اگر هر رئيس اداره‌اي حقوق کارمندش را داد هر کارخانه داري کارفرمايي هر بدهکاري پول را داد يک خبر خوش بدهد ما حداقل خبر خوش بخوانيم جبران خبرهاي متاثر کننده بکند خبر خوش بدهند ما خوشحال شويم هفته‌ي ديگر اين خبرهاي خوش را به مردم بگوييم.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون آداب مرگ را مي‌توانيم وصيت بکنيم که کسي يادش نرود؟
حاج آقا حسيني: بله
شريعتي: صفحه‌ي 127 را با هم امروز تلاوت مي‌کنيم آيات پاياني سوره‌ي مبارکه‌ي مائده
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّـهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ  ?114? قَالَ اللَّـهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَن يَكْفُرْ بَعْدُ مِنكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَّا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِينَ  ?115? وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ  ?116? مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ  ?117? إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ  ?118? قَالَ اللَّـهُ هَـذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ  ?119? لِلَّـهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ  ?120?
ترجمه:
عيسي بن مريم گفت: خدايا! اي پروردگار ما! براي ما از آسمان سفره اي پر از غذا نازل کن تا عيدي باشد براي اهل زمان ما و نسل آينده ما، و نشانه اي از سوي تو؛ و ما را روزي بخش که تو بهترين روزي دهندگاني.  (???) خدا فرمود: من مسلماً آن را بر شما نازل مي کنم، پس اگر کسي از شما بعد از آن کافر شود [و به انکار نبوّت عيسي و معجزه اش برخيزد] بي ترديد او را عذابي خواهم کرد که هيچ يک از جهانيان را آن گونه عذاب نکنم.  (???) و [عرصه هول انگيز قيامت را ياد کنيد] هنگامي که خدا به عيسي بن مريم مي فرمايد: آيا تو به مردم گفتي که مرا و مادرم را به عنوان دو معبود به جاي خدا انتخاب کنيد؟! مي گويد: منزّه و پاکي، مرا چنين قدرتي نمي باشد که آنچه را حقّ من نيست بگويم، اگر آن را گفته باشم يقيناً تو آن را مي داني، تو از آنچه در جان و روح من است آگاهي، و من از آنچه در ذات توست نمي دانم؛ زيرا تو بر نهان ها بسيار دانايي.  (???) من به آنان جز آنچه را که به من دستور دادي نگفتم، [گفتم:] خدايي را بپرستيد که پروردگار من و شماست. و تا زماني که در ميان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا [از ميان آنان به سوي خود] برگرفتي، خود مراقب و نگاهبانشان بودي؛ و تو بر همه چيز گواهي.  (???) اگر آنان را [به سبب شرک ورزيدنشان] عذاب کني، بندگان تواند، و اگر آنان را بيامرزي، يقيناً تويي که تواناي شکست ناپذير و حکيمي.  (???) خدا فرمود: اين روزي است که راستان را راستي و صدقشان سود دهد. براي آنان بهشت هايي است که از زيرِ [درختانِ] آن نهرها جاري است، هميشه در آن جاودانه اند، خدا از آنان خشنود و آنان هم از خدا خشنودند؛ اين است رستگاري بزرگ.  (???) مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين و آنچه در آنهاست، فقط در سيطره خداست، و او بر هر کاري تواناست.  (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: نتايج نظر سنجي ما روي سايت اعلام شده دوستان مي‌توانند مراجعه بکنند اسامي را مشاهده بفرمايند وقت در اختيار شماست
حاج آقا حسيني: من دو حديث از کافي شريف مي‌خوانم خيلي‌ها سوال کردند که آيا وقتي کسي از دنيا مي‌رود گذشتگان ما خبر از احوال ما دارند يا نه؟ راه‌هايي دارند براي خبر گرفتن از ما يکي اش اين است امام صادق فرمود کسي که از دنيا مي‌رود إِذَا مَاتَ الْمَيِّتُ اجْتَمَعُوا عِنْدَهُ يَسْأَلُونَهُ عَمَّنْ مَضَي وَعَمَّنْ بَقِيَ فَإِنْ كَانَ مَاتَ وَلَمْ يَرِدْ عَلَيْهِمْ قَالُوا قَدْ هَوَي هَوَي وَيَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ دَعُوهُ حَتَّي يَسْكُنَ مِمَّا مَرَّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ (بحارالانوار، ج 6، ص 269) کسي که از دنيا مي‌رود آن‌هايي که قبلا از دنيا رفتند جمع مي‌شوند يک مهمان تازه که مي‌آيد جمع مي‌شوند خانواده‌ي ما پنج نفر ده نفر از بستگان ما از دنيا رفتند يک عزيزي که تازه از دنيا مي‌رود آن‌ها همه دورش جمع مي‌شوند سوال مي‌کنند چه کساني از دنيا رفتند چه کساني هستند آن‌ها مي‌پرسند نکته‌ي قابل توجه اش اين است مي‌پرسند مثلا پسرم حسن آقا چطور است کجاست؟ اگر بگويند حسن آقا دو سال است از دنيا رفته مي‌بينند حسن آقا دو ساله در جمع اين‌ها وارد نشده مي‌گويند پس معلوم مي‌شود او جهنمي بوده اگر بهشتي بود بايد مي‌آمد پيش ما اين يکي از راه‌هاي خبر گيري وقتي کسي از دنيا مي‌رود به جمع گذشتگان مي‌پيوندد گذشتگان دورش مي‌کنند سوال مي‌کنند در مورد افراد اگر بگويند پسرت مدت هاست از دنيا رفته پس چرا اين جا نيامده؟ وقتي از او سوال مي‌کنند بقيه مي‌گويند کاري اش نداشته باشيد اين قدر سوال پيچش نکنيد بگذاريد آرام بگيرد از اين سختي شدائد مرگ که پشت سر گذاشته رهايش بکنيد. خدا آمادگي براي مرگ در همين دنيا را براي ما قرار بدهد بدهي هايمان را بدهيم مال مردم آبروي مردم جان مردم بدهکار نباشيم واقعا آماده باشيم براي اين سفري که بخواهيم نخواهيم نمي‌دانيم کي به سراغ ما مي‌آيد.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.