برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: مروري بر طرح هاي موفق برنامه ي سمت خدا
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 08-10-94
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
بر چهرهي تو نقش تبسم هميشگي *** در چشمهاي تو غم مردم هميشگي
دريايي و نمايش آرامشي ولي *** در پهنهي دل تو تلاطم هميشگي
در وسعتي که عطر سکوت تو ميوزد *** باراني از ترانه، ترنم هميشگي
با حکمت ظريف تو ما بين عشق و عقل *** سازش هميشگي و تفاهم هميشگي
خورشيد جاودانهي اشراق روي توست *** سرچشمهي «مکارم الاخلاق» خوي توست
شريعتي: سلام عرض ميکنم خدمت شما بينندگان محترم و حاج آقاي حسيني خيلي خوش آمديد. سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همهي بينندگان محترم دارم. تبريک ميگويم ولادت وجود مقدس خاتم الانبيا و هم وجود مقدس امام صادق و هم عزيزان ميدانند همين روزها ولادت حضرت عيسي مسيح پيامبر بزرگ الهي است ما همهي اين ولادتها را تبريک ميگوييم به همهي بينندگان مخصوصا بينندگان خوب برنامهي سمت خدا ياد ميکنم از شهيد آيت الله مطهري يک جملهي زيبايي ايشان داشتند گلايهاي داشتند ميفرمودند که ببينيد مسيحيان عالم چه ميکنند اتفاقا همين روزها براي ولادت عيسي مسيح عليه السلام چه جشنهايي در همهي عالم برقرار است آن وقت پيامبر ما که خاتم الانبيا است افضل الانبيا است ولادت امام صادق انصافا ما آن جشني که بايد بگيريم گرفتيم؟ نگرفتيم بايد ما مفصل جشن ميگرفتيم مفصل چراغانيها شاديها ميشد همين دستوراتي که در اعياد آمده فقط نگاه بکنيم شهيد مطهري گلايه ميکردند چرا ما نگاه نميکنيم مهم ترين جشن مسيحيان عالم همين ولادت عيسي مسيح است ما خيلي کوتاهي کرديم برنامه ريزي بکنيم براي آينده بيشتر و کامل تر و بهتر. عزيزان ميدانند امروز يک اعمال بسيار ويژهاي دارد روزهي امروز خيلي ثواب داشت آنهايي که موفق بودند گرفتند خوشا به حالشان ما در سال چهار روز داريم که روزه اش ممتاز است يکي هفدهم ربيع است ان شاء الله آنهايي که موفق شدند خوشا به حالشان ولي اگر روزه را از دست دادند دو سه عمل ديگر دارد زيارت پيغمبر گرامي اسلام است از راه دور در مفاتيح است حتما عزيزان اين زيارت را بخوانند ولو يک زيارت مختصر و جالب است با اين که ولادت حضرت رسول است ولادت امام صادق است از اعمال امروز زيارت اميرمومنان وارد است اگر اميرمومنان نبود اين قصه به ثمر نميرسيد رسالت به جايي نميرسيد «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» (مائده/ 67) يک نمازي دارد امروز خوشا به حال آنهايي که امروز توفيق ديد و بازديد و ضيافت و مهماني و عيدي دادن دارند يک نماز دارد نمازش خيلي سخت نيست عين نماز صبح است دو رکعت است فرقش اين است که شما در نماز صبح بعد از حمد يک توحيد ميخوانيد اين جا در هر رکعت ده توحيد و ده قدر ميخوانيد از اين آسان تر نميشود. اين نماز امروز را هم عزيزان از دست ندهند امروز اين چند عمل را هم زيارت هم غسل دارد امروز هم اين نمازي که گفتم موفق باشند انجام بدهند مرحوم محدث قمي تاکيد کردند امروز ديد و بازديد اطعام دادن عيدي دادن خوشحال کردن اهل خانه خوشحال کردن بچهها آنهايي که توانايي اش را دارند عيدي بدهند به همسران بچهها مهمانان مهماني بگيرند ديد و بازديد بگيرند معلوم باشد امروز عيد است من حرم حضرت معصومه منبر داشتم گفتم اين طوري معلوم نباشد هفده ربيع از کجا معلوم باشد؟ تعطيل رسمي است اين طور نباشد از روي تعطيل بفهميم عيدي بدهيم بگيريم ديد و بازديد انجام دهيم ديگران را خوشحال بکنيم از همهي اينها بالاتر اگر خداي نکرده با کسي اختلافي ناراحتي داشتيم برطرف بکنيم اين فرصت را از دست بدهيد ديگر به دست نميآيد ولادت پيغمبر باشد ولادت امام صادق و ولادت حضرت عيسي باشد ماه ربيع الاول باشد بهار در بهار در بهار عيد در عيد در عيد آغاز ولايت امام زمان ديگر اين فرصت را از دست بدهيد معلوم نيست شيطان بگذارد اگر بنا داريد تصميم بگيريد ان شاء الله اين عيد بر شما مبارک باشد.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون ميخواهيم از حاج آقاي حسيني عيدي بگيريم ببينيم براي ما چه به ارمغان آوردهاند.
حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم ما بعد از اين همه که در خدمت بينندگان بوديم يک مرتبه ما از بينندگان عيدي بگيريم آن قدر بينندگان به ما محبت دارند حتما حاضر هستند عيدي امروز را به ما بدهند سخت نيست عيدي شان من طوري ميگويم نه تنها سخت نباشد بلکه نتيجهي عيدي دادن عزيزان اين باشد که باز دوباره ما عيدي بدهيم يک رسمي است در خود رسانه گاهي ميآيند مثلا ميگويند فيلمهاي ده سال گذشته تمام فيلمها و سريالهاي ده سال گذشته را بينندگان بيايند انتخاب بکنند بگويند منتخب شما در اين همه فيلم و سريال در ده سال چه بوده نظرسنجي ميکنند بعد هم جايزه ميدهند من امروز به ذهنم رسيده در اين روز بسيار مبارک از بينندگان عيدي بگيريم بگوييم شما بگوييد در طول سالهايي که سمت خدا موضوعات مختلفي را مطرح کرده جذاب ترين و مهم ترين موضوعي که دغدغهي شما مخاطب عزيز بوده چه بوده شما بگوييد آن وقت ما عيدي ميدهيم من اين را بدون هماهنگي ميگويم مطمئنم دوستان هماهنگ ميکنند پيشنهادم اين است به چهارده نفر از بهترين انتخابهايي که عزيزان ميکنند به قيد قرعه ما چون ميخواهيم منتخب برنامه را بگوييم يک سري از کتابهاي سمت خدا را بدهيم کتابهاي همهي کارشناسان عزيز مجموعهي کارشناسان را بدهيم هر چه کتاب حاج آقاي فرحزاد دکتر رفيعي نوشتند حاج آقاي عالي ماندگاري رنجبر ما داشتيم هر چه کتاب است اين بستهي کتابها را به چهارده نفر که به ما بگويند آن چيزي که براي شما در اين سالها سمت خدا موضوعاتي که داشته مهم تر بوده دغدغهي شما بوده است باني کتابش را هم ببينيم آقاي رکني که وضعش خوب است شما خود کارشناسان ديگر چيزي نيست اگر کمکها زياد شد عدد را بيشتر ميکنيم من خودم شروع ميکنم براي اين که راهنمايي هم به بينندگان عزيز کرده باشيم آن چيزي که به ذهن من رسيده ميگويم اين چند موضوعي که مطرح ميکنم در اين روز عيد دلم ميخواهد يک بار ديگر توقفي داشته باشيم اينها را مهم تر ميدانم هر کسي نظر خودش را دارد موضوع اول اين است که ما اين توفيق را داريم شبانه روز هر کجا ميرويم حرم زيارت کوچه بازار مدرسه تاکسي اتوبوس ما با مردم هستيم مردم ميگويند فلان برنامه تان خيلي خوب بود آن چيزي که به ما گفتند ما يادمان نميرود را ميگويم يک اين که احيا سنت قرض الحسنه بکنيم خيلي به ما گفتند خيلي خيلي به ما گفتند چقدر افراد گفتند اين را شما مطرح کرديد ما رفتيم قرض داديم يا به ما قرض دادند مشکل ما حل شده روز عيد است ميخواهيم از پيغمبر از خدا عيدي بگيريم ارْحَمْ تُرْحَمْ (أمالى صدوق، ص 209) ما دست بده داشته باشيم تا خدا به ما بدهد پيغمبر به ما بدهد قرض است نميگوييم بده ديگر نه شما بده اين آقا دو ماه ديگر شش ماه ديگر عين پول را به تو پس ميدهد روايتش را خوانديم مگر نميخواهيم از سيرهي پيغمبر بگوييم پيغمبر فرمود شبي که من به معراج رفتم از سوغاتيهاي پيغمبر در معراج اين بود فرمود ديدم عَلي بابِ الجنّةِ مكتوبٌ: القرضُ بثمانيةَ عَشْرٍ و الصَّدَقَةُ بِعشرَةٍ (بحار الانوار، ج 103، ص 138) صدقه بر سر در عرش نوشته بود صدقه ثوابش ده تا است ولي قرض هجده تا است يعني قرض الحسنه ثوابش از صدقه که ميدهي پس نميگيري بيشتر است چرا؟ چون صدقه ممکن است طرف مستحق نباشد ما فکر ميکرديم داديم اما در قرض الحسنه طرف ميداند بايد پس بدهد اگر گرفتار نباشد اگر نيازمند نباشد نميآيد از آبرويش خرج بکند پول بگيرد يک سال ديگر شش ماه ديگر بدهد مولود امروز پيغمبر خدا فرمود بر سر در بهشت نوشته صدقه ده ولي قرض هجده برابر ثواب دارد. همين امروز يکي از بينندگان تماس گرفتند گفتند شما در آن فرصتي که بحث احيا سنت قرض الحسنه را مطرح کرديد من نيت کردم بيست ميليون تومان در اختيار يک آقايي قرار دادم براي قرض الحسنه گفتم هر کس به تو مراجعه کرد بيست ميليون تومان قرض بده ايشان با اشک چشم ميفرمود کاش ميتوانستم احساسات او را منعکس بکنم نميشود با گريه گفت من شش سال بود بچه دار نميشدم شش سال ازدواج کرده بودم آن روزي که شما اين حرف را زديد بيست ميليون تومان را دادم پيش خودم نيت کردم گفتم خدايا ما اين قدم را برداشتيم شما هم اولاد عنايت بکنيد پول را که من دادم به اين آقا به فاصلهي چند روز بعد از شش سال خانم ام از در آمد داخل خوشحال و ذوق زده برگهي آزمايشگاه دستش بود جواب مثبت است و من حامله هستم ميگفت من فقط نيت کردم يک معامله با خدا کرداي کاش ميگفتم آن آقا چطور گريه ميکرد اشک ميريخت گريه ميکرد ميگفت اين معامله اين قدر زود جواب داد تا من بيست ميليون تومان را در اختيار آن آقا قرار داده که قرض بدهم و پيش خودم گفتم من اين را دادم به اين نيت تو هم کمک بکن ايشان گفتند خيلي هم تمکن مالي نداشتند نه اين که بيست ميليون پول خوردش باشد براي پس اندازش جمع کرده بود پول را گفتند بعد از چند روز خداوند عنايت کرد ميگفت الآن نه ماه است از جريان گذشته بچه ام به دنيا آمده اسمش را گذاشتيم فاطمه حسنا ما از همين جا به اين پدر مادر ولادت فاطمه حسنا را تبريک ميگوييم قدم نورسيده شان مبارک باشد با خدا معامله بکنيم جاده يک طرفه نيست دو طرفه است ارْحَمْ تُرْحَمْ (أمالى صدوق، ص 209) ارْحَمُوا مَنْ فِي الْأَرْضِ يَرْحَمْكُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ (مستدرك الوسائل، ج 9، ص 159) شما به زمينيها رحم بکنيد تا آسمانيها به شما رحم بکنند خيليها گفتند احيا سنت قرض الحسنه فراوان افراد گفتند بيست ميليون ده ميليون در صندوق قرض الحسنه مسدود کرديم چقدر افراد مشکلاتشان حل شد اگر شما پولي داريد خيلي احتياج نداريد نبريد در بانکها سود به من بدهد اگر ما وعدههاي الهي را باور داريم بانک چند درصد سود به ما ميدهد؟ بيست درصد سود هشتاد درصد به اين بيست درصد اضافه بکند تازه ميشود دو برابر پول را دادي معادلش ميخواهد سود بدهد ولي قرآن ميگويد اگر اين قرآن را باور داريم قرآن ميگويد اگر شما در راه خدا «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّـهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (بقره/ 261) شما در راه خدا بدهيد من هفتصد برابر ميکنم اين تازه مال انفاق است اگر بدهي در راه خدا اما اگر آمدي قرض الحسنه بدهي ثوابش از صدقه بيشتر است يکي از سنتهايي است که در اين سالها اين همه سمت خدا چه کرد مردم چه شنيدند موثر بوده به اين روز ولادت خواهش ميکنم اين را بيشتر توجه بکنند يک پولي پنج تومان ده تومان صد تومان بيست تومان يک جايي صندوق قرض الحسنهي مطمئن مسدود بکنيد بگوييد اين مسدودي ما ده ميليون هر کس به شما مراجعه کرد نامه بنويسيد به اين آقايي که حامل اين نامه است يک ميليون دو ميليون وام بدهيد تمام مراحل ضمانتش و تضمين و چکش هم با خود آن صندوق موجودي مسدود ميشود ده بيست ميليون اين همه ثواب است.
شريعتي: هيچ وقت يادم نميرود پيام دختر خانمي را که نوشتند وقتي حاج آقاي حسيني و کارشناسان از احيا و ثواب سنت قرض الحسنه گفتند مادرم وقتي ديد خيلي نقدينگي و پولي ندارد روزه و نماز استيجاري قبول کرد که بتواند اين پول را بگذارد و در اين سنت نيکو شرکت بکند.
حاج آقا حسيني: بله خاطرم است يک کسي ميرود نماز ميتي را قبول ميکند که مبلغي را بگيرد اين پول را بگذارد من خدا را شاکر هستم خوشحال هستم اگر اين اميدواريها نبود که ما اين جا نبوديم اين قدر ما را خوشحال کردند گوشه کنار افراد گفتند ما اين کار را کرديم البته بعضيها يقين دارم پيامها آمده که ما داديم برنگشت عزيز من من به آقايي گفتم چرا قرض نميدهي گفت من يک بار وام دادم يک قسطش را نداد صد هزار تومانش را خودم دادم مثلا بيست سي سال پيش بوده طرف يک قسطش را نداده ميگويد من قسم خوردم ضامن کسي نشوم به کسي پول وام ندهم حالا اين که يک حادثهاي يک مورد پيش آمده در تمام خيرات را به روي خودمان ببنديم؟ من صميمانه ميگويم از سر دلسوزي ميگوييم من در يکي از شهرها بودم عزيزان مهمان نواز گرگان در ايام فاطميه در يک خيابان قدم ميزدم ديدم خيلي بانک است گفتم بشمارم در يک خيابان يک شهري که مثلا سي صد هزار نفر جمعيت دارد پنجاه و شش موسسهي مالي و غير دولتي بود 56 تا در يک خيابان از يک شهر سي صد هزار نفره که بيست خيابان از اينها دارد من و شما مقصر هستيم چرا ما کمک نميکنيم به صندوقهاي قرض الحسنه چرا به تبع آن بيست درصدهايي که هشتاد در صد بيايد بغلش تازه ميشود دو برابر هفتصد برابر قرآن اين همه روايات و بشارتهاي پيغمبر را قبول نداريم؟ باورها ضعيف است اگر به من بگويند چه کرديد چه شد البته نه اين که ما کاري کرده باشيم بينندگان عزيز کاري کرده اند يک جرياني شکل گرفته من ميگويم يکي احيا سنت قرض الحسنه است من خواهش ميکنم شما اگر واقعا دختر خانمي هست ميتواند ازدواج بکند گير پنج ده ميليون تومان است ما يک صورت جهيزيه يکي از بحثهايي که اتفاقا بايد جزء منتخبها بگوييم ترويج ازدواج آسان است ليست را که آورديم اين جا خوانديم از اتحاديهي لوازم خانگي گرفتيم که با پنج شش ميليون لوازم خانگي ميشود زندگي را شروع کرد از آن يخچالهايي که يخ ميآيد نباشد از اين تلويزيونها که صفحه اش بزرگ است نباشد من از اين يخچالها ندارم از اينها نباشد فرش آن چناني نباشد ما گفتيم ازدواج باشد با پنج ميليون جهيزيه نه بفرماييد ده ميليون با پنج ميليون جهيزيهي ساده ميشود ازدواج کرد بينندهاي نوشته بود اين يخچالي که شما ميگوييد با پنج ميليون ده ميليون يخچالش خراب ميشود يکي از بينندگان جملهي قشنگي گفت اگر جهيزيهي ما ساده باشد گيرم هم يک روزي يخچالش خراب شود يخچال خانه مان خراب شود بهتر است يا فرزندان ما به فساد کشيده شوند؟ ما گفتيم الآن آمار داريم دوازده ميليون دختر پسر وقت ازدواجشان است ازدواج نکردند مراحل متعدد دارد يک قدمش بحث جهيزيه است ازدواجها را پيچيده کرديم يکي از حرفهاي قشنگي که بايد رويش مانور بدهيم ازدواج آسان است شما بياييد با پنج ميليون بيننده واقعا شما راضي هستيد دختر و پسري نتواند ازدواج بکند معطل ده ميليون پنج ميليون است؟ من پيام ديدم امروز فقط ميخواهيم عيد است غم نگوييم شيرين بگوييم نوشته من سه دختر دارم در خانه خواستگار ميآيد همه را به بهانه رد ميکنم براي اين که معطل پنج ده ميليون هستم اين ده ميليون را با قرض الحسنه ميتوانستي مشکلش را حل بکني پولت هم برميگردد دو سال ديگر فقط آن سود بيست درصد گيرت نيامده ولي سود هفتصد برابري را خدا به تو داده اگر باورهاي ديني تقويت باشد هفتصد برابر به ما ميرسد ازدواجها را زياد بکنيم الآن فصل ازدواج است ماه ربيع الاول است به ما هم مراجعه بکنند ولي من اعلام ميکنم هر چه بتوانم زمان باشد مهلت باشد فرصت باشد هر روز به ما بگويند يک عقد ازدواج بخوانيد چه چيزي از اين بهتر هم من هم قول ميدهم از طرف بقيهي کارشناسان حاج آقاي ميرباقري رنجبر عالي رفيعي هماهنگي اش با ما شما ازدواج راه بيندازيد شب و روز بگوييد عقد بخوانيد.
شريعتي: در حاشيهي برنامهي ما اتفاقات شيريني ميافتد که شايد بد نباشد بعضي هايشان را با شما به اشتراک بگذاريم يک نمونه اش آماده است من چيزي نميگويم شما فقط ببينيد برميگرديم. ان شاء الله همهي زندگيها سرشار از آرامش و آسايش و همهي زيباييها باشد حالا که صحبت از ازدواج شد من کتاب معرفي ميکنم مجموعهاي است به اسم اولين دانشگاه و آخرين پيغمبر از شهيد دکتر سيد رضا پاکنژاد جلدش مربوط به ازدواج است با عنوان ازدواج مکتب انسان سازي مجموعهي بسيار خوبي است برگرفته از آموزههاي نبي اکرم ان شاء الله دوستان تهيه بکنند.
حاج آقا حسيني: نمايندهي يزد بودند شهيد شدند.
حاج آقا حسيني: من يک بار ديگر يادآوري ميکنم امروز بحث ما اين شد که بينندگان به ما عيدي بدهند عيدي بينندگان عزيز به ما اين باشد که بگويند در اين سالها همهي کارشناسان چه برايشان از همه جالب تر بوده در زندگي شان موثر بوده دغدغهي زندگي شان بوده جرياناتي که راه افتاده مثلا بگويند شما اين مطلب را گفتيد من اين کار را کردم يا فلان جريان فلان موضوعي که مطرح کرديد در زندگي من تاثير گذاشت بنا شد آنها به ما جايزه بدهند ما هم جايزه ميدهيم به جمعي شان تمام کتابهاي سمت خدا را اگر از من سوال بکنند يکي از چيزهايي که در ذهن شما مانده و من ميبينم بينندگان زياد مراجعه ميکنند يکي بحث زنده کردن سنت جلسات خانگي بود ماه رمضان اين بحث پيش آمد خانههاي نوراني اين که ما مواظب خودمان باشيم خانوادهها مواظب خودشان باشند امروز روز ولادت پيغمبر نيست؟ اگر امروز من قبل از برنامه بعد از برنامه آن قدر فکرمان درگير است که در اين پنجاه دقيقه چه گفتيم چه شد وقت اين رسانه را به چه گذرانديم اگر امروز من هيچ چيز نگفته باشم جز اين حديث نوراني پيغمبر از برنامهي امروز راضي هستم پيغمبر فرمود لا صَدَقَة و ذو رَحمٍ مُحتاج (جامع المدارک، ج 2، ص 101) محتاج يادمان بماند پيغمبري که امروز ولادتش است فرمود تا خويشاوند تو گرفتار و نيازمند است صدقه به بيگانه بدهي فايدهاي ندارد به آن درجهي کمال نميرسي من ديشب حرم حضرت معصومه بودم يک عزيزي آمد گفت خيلي برنامه تان خوب است گفتم کجا گفت آن جا که گفتيد شما اول به خويشاوندان برسيد اين در ذهن بينندهي عزيز مانده ما مواظب خويشاوندان باشيم بعضي وقتها از روي تنبلي من بارها گفتم امام رضوان الله عليه يکي از يادگارهاي بسيار ارزشمند امام کميتهي امداد بود ولي کميتهي امداد را امام براي چه کساني تاسيس کرد؟ سر هر کوچه محلي صندوق هايش است اين صندوق مال کسي است اگر شما برادر هايت خواهر هايت برادر زاده هايت هيچ کدام از خويشاوندانت فقير گرفتار نداري بسم الله صبح بينداز در صندوق کميته از بس در اين مسئله حساس هستم گاهي افراد ميبينم پول مياندازند ميگويم سلام شما در خويشاوندانت فقير نداري؟ ميگويد اتفاقا يک برادر گرفتار دارم شما پول داري بدهي؟ ميگويم نه خواستم بگويم شما پول چرا در صندوق مياندازي؟ ما ميخواهيم کار خودمان را آسان بکنيم صندوق دم است بيندازيم اين را بگذار زير فرش بينداز در قلک جمع بکن سر ماه به ارحامت بده به برادر زاده عمو عمه زاده لازم نيست بگوييم صدقه يک هديه برايش بگيريم حتي ميتوانيم به واسطه بدهيم به ديگري بدهيم بدهد شماره حسابش را داشته باشيم ما خيلي پيام داريم مردم ميگويند گرفتاري دارند من مينشينم فکر ميکنم واقعا يک نفر در ارحامشان وضع مالي شان خوب نبوده به داد ايشان برسد؟ پنجاه نفر شصت نفر يک طائفه خانواده اند يک نفر در اين صد نفر نبوده؟ ميگويد بچهي مريض پسر بيکار دارم خانهي اجارهاي دارم اجازه ام عقب افتاده واقعا در خويشاوندان اينها يک نفر در اين صد نفر نبوده که مشکل اين را برطرف بکند اين هم خيلي موثر بوده باز هم تاکيد ميکنم خواهش ميکنم دقت بکنيد آيه نازل شد «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (آل عمران/ 92) به نيکي نميرسيد مگر اين که از آن چيزي که دوست داريد در راه خدا بدهيد ابوطلحهي انصاري صحابي خوب پيغمبر خدا آمد محضر رسول خدا گفت مگر آيه نازل نشده؟ من اين نخلستانم را دربست ميخواهم بدهم در اختيار شما شما بين فقرا تقسيم بکنيد پيغمبر قبول نکرد عرض کرد آيه نازل شده ميخواهم کمک بکنم حضرت فرمود مگر در خويشاوندانت فقير سراغ نداري؟ براي چه به من ميدهي؟ تو اگر فقير سراغ داري در بستگانت چرا به من به صندوق کميته ميدهي؟ چرا به مسجد بدهي خودتان مواظب ارحام باشيد اين جلسات خانوادگي يک برکتش اين است که به داد هم ميرسيم قديمها زياد بود ميگفتند سياره ميچرخيد سيارهها تمام شد يک شب اگر بروند مهماني از در که وارد ميشوند رمز واي فاي چه است؟ کاري به کار هم ندارند اين جلسات يک برکتش اين بود کسي ميخواست ازدواج بکند براي پسرش براي دخترش به هم معرفي ميکردند احکام بود نماز بود تصحيح قرائت بود صله رحم بود همهي اينها در اين بود مرحوم آيت الله گلپايگاني سوال کردند صله رحم به چيست اسلام اين همه تاکيد کرده صله رحم يعني من زنگ بزنم؟ الآن فاصلهي طبقاتي زياد شده يک برادر نميداند چطور خرج بکند از بس دارد يک برادر نميداند با بدبختي هايش کنار بيايد آن برادر که از بس دارد مسافرتها گردشها خارج داخل همهي تورها را رفته آمده ميگويد ميخواهيم فردا شب بياييم خانهي شما مهماني اين نميداند حقوقش را دهم ماه اداره بکند اين را بايد تا آخر نگه دارد اين بيچاره بايد براي آن برادر تمام حقوق را خرج بکند که اين برادر آمده صله رحم بکند پسر عموها بنشينند بگويند رفتيم کيش رفتيم فرانسه پز بدهد به ماشين زندگي اش و مسافرتها او هم بسوزد آه بکشند بعد بگويند خب الحمدلله امشب موفق شديم صله ارحام انجام بدهيم اين است آن صله ارحامي که اسلام گفته؟ اين قدر اسلام گفته واجب است قطع رحم حرام است اين است که تو بيايي پز بدهي؟ سفرهايت را به اين برادرت بگويي؟ پسر عمو دختر عموها زندگي شان را فخر بفروشند؟ سوال کردند از مرجع تقليد فرمودند تفسير صله رحم اين است که اگر تو ميتواني گرفتاري مالي اش را برطرف بکني برطرف بکني دستش را بگيري اين هم خيلي موثر بوده من تقاضا ميکنم حتي در قصهي رد مظالم که از مراجع تقليد اجازه گرفتيم عزيزان تا صد هزار تومان رد مظالم بخواهند بدهند بدهند ديگر نيازي نيست با دفاتر مراجع تماس بگيرند ميخواهي رد مظالم بدهي مقدم بر همه ارحامت است البته پدر و مادر نه اولاد نه آنها واجب النفقهي ما هستند پدر پدر بزرگ مادر مادر بزرگ اولاد من نوهي من واجب النفقه هستند اين پيغمبر ميگويد اينها را اينها تکليف ما است اما رد مظالم ميخواهي بده به خويشاوندان اگر در هيچ کدام از اينها نبود بده به ديگري يکي از مواردي که واقعا براي من عجيب بود در اين سالهاي سمت خدا تقدير و تشکر ميکنم اين همه لطف و محبت بود خدا ميداند آن چيزي که به ما انرژي ميدهد محبت بينندگان است همهي دوستان من که خدا شاهد است خودم را کمترين ميدانم ولي همهي دوستان از قم ميآيند تهران يک روز ميآيند تمام وقتشان گرفته ميشود تمام هفته فکرمان درگير سمت خدا است به قول حاج آقاي فرحزاد من يک جا ميخواهم بروم منبر يک ماه بروم منبر به اندازهي يک جلسهي سمت خدا فکرم مشغول نميشود انرژي نميگيرد ايشان از بس حافظه شان خوب است يک ماه ميتواند منبر برود.
شريعتي: من به حاج آقاي عالي گفتم شبهايي که سمت خدا داريم ساعت يک دو ميخوابم ايشان فرمود تو دو ساعت ميخوابي من خوابم نميبرد من ديشب کتابخانه بودم رفقا دوازده آمدند نگاه کردند گفتند تعطيل است گفتم آن هفته سمت خدا گفتم که شما من را بيرون کردي اگر امشب هم بيرون بکني اين هفته هم ميگويم گفتند نه پس بنشين اگر موافقي برويم همهي دلخوشي ما به چه است؟ به آن تاثير است يکي از موضوعاتي که خيلي اثر گذاشت بحث آزادي زندانيان بود حمايت از زندانيان بدهکار بود من تعجب ميکنم خيلي طرح در سمت خدا مطرح کرديم ولي هيچ طرحي به اندازهي اين طرح مردم استقبال نکردند پانصد هزار تومان آن وقت از مراجع اجازه گرفتيم از سهم امام بگيرند آن قدر مردم مراجعه کردند من تقاضا ميکنم اينها باز هم يادشان باشد بروند پيگيري بکنند يک طرحي بحث مراعات حال مستاجرين بود که آن هم خيلي استقبال شد هنوز به من ميگويند بعد از آن حرفي که شما مطرح کرديد مراعات کرديم از مستاجر چيزي نگرفتيم باز هم اگر از اين کارها بينندگان انجام دادند به ما بگويند.
شريعتي: يکي از طرحهاي موفق که در برنامهي سمت خدا رقم خورد تلاوت روزانه يک صفحه قرآن کريم بود.
حاج آقا حسيني: طرح آقاي دکتر رفيعي بود صادقانه عرض کنيم بسياري از اين طرحها را جناب آقاي رکني ميپزند آماده ميکنند به اسم ما کارشناسان تمام ميشود.
شريعتي: مشرف ميشويم محضر قرآن کريم صفحهي 78 را با هم تلاوت ميکنيم آيات هفتم تا يازدهم سورهي مبارکهي نسا
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ?7? وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ?8? وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّـهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ?9? إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا ?10? يُوصِيكُمُ اللَّـهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِّنَ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ?11?
ترجمه:
براي مردان از آنچه پدر و مادر و نزديکان [پس از مرگ خود] به جاي ميگذارند سهمي است؛ و براي زنان هم آنچه پدر و مادر و نزديکان به جاي ميگذارند سهمي است، اندک باشد يا بسيار، سهمي است لازم وواجب. (?) چون هنگام تقسيم کردن ارث، خويشاوندان و يتيمان و مستمندان حاضر شدند، چيزي از آن را به ايشان بدهيد، و با آنان سخني شايسته و پسنديده گوييد. (?) و کساني که اگر فرزنداني ناتوان پس از خود به جاي ميگذارند، بر آنان [از ضايع شدن حقوقشان] بيم دارند، بايد [از اينکه حقوق يتيمان ديگران را ضايع کنند] بترسند. پس لازم است [نسبت به شأن يتيمان] از خدا پروا کنند، و [درباره آنان] سخني درست و استوار گويند. (?) بيترديد کساني که اموال يتيمان را به ستم ميخورند، فقط در شکمهاي خود آتش ميخورند، و به زودي در آتش فروزان در آيند. (??) خدا شما را درباره [ارث] فرزندانتان سفارش ميکند که سهم پسر مانند سهم دو دختر است. و اگر [ميراث برانِ ميّت] دخترند و بيش از دو دختر باشند، سهم آنان دو سوم ميراث است؛ و اگر يک دختر باشد، نصف ميراث سهم اوست. و براي هر يک از پدر و مادر ميّت چنانچه ميّت فرزندي داشته باشد، يک ششم ميراث است؛ و اگر فرزندي نداشته باشد، و [تنها] پدر و مادرش ارث ميبرند، براي مادرش يک سوم است [و باقي مانده ميراثْ سهم پدر اوست] و اگر ميّت برادراني داشته باشد، سهم مادرش يک ششم است. [همه اين سهام] پس از وصيتي است که [نسبت به مال خود] ميکند، يا [پس از] دَيْني است [که بايد از اصل مال پرداخت شود.] شما نميدانيد پدران و فرزندانتان کدام يک براي شما سودمندترند [بنابراين اختلاف سهم ها، شما را نگران نکند و موجب اعتراض نشود]. [اين تقسيم بندي] فريضهاي از سوي خداست؛ زيرا خدا همواره دانا و حکيم است. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: آن وقتي که حاج آقاي حسيني در مورد طرح خادم معنوي صحبت کرديد حاج آقاي ماندگاري اين طرح را ارائه دادند کلام نوراني حاج آقاي مهندسي که گفتند بياييم ديوارهاي حرم را توسعه بدهيم خدا رحمتشان بکند هر کسي هر جايي است يک روز در سال دو روز در سال روزهاي ويژه و متمايزش را به نام حضرت رضا به نام يکي از حضرات معصومين به مردم خدمت بکند به نام آنها شايد ما اين طرحها را اگر چه مکرر ياد آوري نميکنيم ولي يک جايي نوشته باشيم و ثبت بکنيم اين روزها روزش است خدمت بکنيم.
حاج آقا حسيني: اگر ما هر روز ياد مرحوم مهندسي باشيم باز هم کم است من هنوز فراوان ميبينم کساني که ميگويند ما با نواي دلنشين آقاي مهندسي به سمت خدا آمديم خيلي موثر بود کلام ايشان من چند روز پيش صبح زود مسجد جمکران مشرف بودم ساعت پنج شش صبح بود ديدم از بلندگوهاي مسجد جمکران سخنراني آقاي مهندسي را پخش ميکنند به قدري لذت بردم اگر قدرداني نکنيم يکي از حرفهايي که بايد تاکيد کنيم قدرداني است عزيزاني که بودند به گردن ما حقي دارند پدري مادري مرحوم آيت الله بهجت روز آخر در تخت بيمارستان بودند دکتر آمده بود معاينه بکند به دکتر فرموده بودند تو پسر فلاني نيستي؟ گفته بود چرا شما از کجا ميشناسيد فرموده بود من از کودکي دعايم تمام کساني که از کودکي براي من طبابت کردند همه را دعا ميکنم به نام دعا ميکنم مشهد مشرف ميشدند امسال که مشرف ميشدند ميگفتند برويم تمام صاحب خانههايي که سالهاي قبل مستاجرشان بوديم سر بزنيم اين روحيهي قدرشناسي را يادمان نرود. عروس خانمها زنگي اگر زدند که هيچ اگر نزدند زنگي بزنند دامادها به مادر زنها محبت و صفا و صميميت باشد مادر شوهرها مادر زنها گوش نکنند فقط ميخواهم به عروس دامادها بگويم اين مادر شوهر يک وقت از دستت ميرود بالاخره بعد غصه ميخوري پيرزن بندهي خدا هفتاد هشتاد ساله است خدا عمر طولاني بدهد ولي از دست ميرود بعد ميگويي کاش قدر ميدانستم کاش خدمت ميکردم يک سري ميزدم قدرداني بکنيم او دخترش را در اختيار شما گذاشته.
شريعتي: خوب خوبش اين است که احترام دو طرفه باشد.
حاج آقا حسيني: بله متقابل باشد آيهي دومي که تلاوت شد «وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى» در مورد تقسيم ارث است من از اين فرصت استفاده ميکنم يکي از طرحهاي بسيار خوبي که باور بفرماييد هر تريبوني بعد از سمت خدا در اختيارم قرار گرفت بعد از سمت خدا شروعش سمت خدا بود بحث وصيت بود گفتم بايد وصيت داشته باشيم نداشتنش چه ضررهايي دارد غير از اين که جزوهاي شد چاپ شد حرم حضرت معصومه حرم امام رضا هر کجا رفتم گفتند چقدر تکراري منبر ميروي گفتم اين قدر تکرار ميکنم ياد کنم از حاج آقاي قرائتي ايشان ميفرمودند گاهي يک حرف را آن قدر بايد گفت تا جا بيفتد بايد اين قدر بيفتيم تا يادمان بيفتد وصيت نامه داشته باشيم آقاي محترم تو از دنيا بروي خانمت با يک هشتم ارثي که به او ميرسد او هم طبق فتواي مشهور فقها از زمين ارث نميبرد از هوايي فقط ارث ميبرد اين بندهي خدا بيچاره آواره ميشود در زمان حيات خودت بيا بحث واگذاري منافع خانه را وصيت بکن بعد از مرگت تا اين خانم زنده است در اين خانه بنشيند بچهها حق نداشته باشند بيرونش بکنند خيلي موثر است تا آخر عمر سرگردان نشود اين به نظر من يکي از چيزهايي است که در ذهن من مانده است.
شريعتي: خيلي خوب يکي از طرحها اين بود اعياد را در بچه هايمان پر رنگ بکنيم بحث نامگذاري حضرت خديجه و اسامي نيکو را داشتيم يک گزارشي در ايام ميلاد نبي مکرم اسلام بود يکي دو سال گذشته با حاج آقاي فرحزاد رفتيم به يکي از مدارس با بردن شيريني و کتاب و هدايا بچهها خيلي خوشحال شدند امسال هم اين کار را انجام داديم بخشهايي اش آماده است ببينيم برميگرديم. شيريني اين خاطره هنوز در کام ما است ميدانيم خيليها ديروز اين کار را کردند ولي اگر به هر دليلي موفق نشدند فردا را از دست ندهند.
حاج آقا حسيني: يک روز کم است حداقل بايد ده روز براي ولادت پيغمبر امام صادق جشن بگيريم مسيحيان عالم چه کار ميکنند؟ تا يک ماه بعد از ولادت عيسي مسيح جشن و چراغاني شان برقرار است براي پيغمبر خاتم و رحمت خيلي بايد تلاش بکنيم. يکي از بحثهايي که دغدغهي بينندگان بود يکي از دوستان از لندن همان روز که من گفتم به من زنگ زد گفت من اين برنامه را ديدم چقدر نکتهي قشنگي گفتيد چون روز ولادت پيغمبر است از سيرهي پيغمبر ميگويم عبدالله بن مسعود ميگويد وقتي ما سه صف نماز ميايستاديم پيغمبر يَمسَح مَنَاکِبَنَا فِي الصَّلَوة (جامع احاديث الشيعه ، ج 6 ، ص 470) حضرت دست ميگرفت به شانههاي ما صفهاي نماز ما را مرتب ميکرد پيغمبر خدا موقع نماز با دست مبارک ميآمدند اگر صفها نامرتب بود منظم ميکردند الآن جامعهي ما جامعهي نبوي است نظم و نظام در کشور ما نبوي است؟ آن چيزي که پيغمبر ميخواست است؟ جلسه ميگيرند ساعت چهار ميگويد خودمان خبر داريم ميگوييم چهار فکر نکنم پنج و نيم زودتر شروع شود اين نظم و نظام در زندگيهاي ما يک طرف آن چيزي که من خيلي غصه ميخورم اعتراف ميکنم صادقانه غصه ميخورم يک روزي چرا من اين را نگفتم تاکيد نکردم يک روزي که نباشماي کاش اين حرف را بيشتر گفته باشم ما حتي در يک رانندگي مان اگر از من بپرسند مهم ترين غصهي شما چيست در زندگي اجتماعي ميگويم مهم ترين غصهي من اين است صبح که از خانه ميآيم بيرون اين وضع حوادث تصادفات را نبينم بخش اعظمش به بينظمي ما برميگردد در سال حدود بيست هزار تلفات داريم ده برابر اين مجروح و معلول داريم يعني سالي بيست هزار انسان از بين ميروند بيشتر اينها سرپرست خانواده اند خانوادهها به هم ميپاشد و دويست هزار معلول کشوري مثل سوئد را مثال نزديم؟ عزيزان کمک بکنند رسانه کمک بکند من يک وقت در همين کشورهاي اروپايي که خيلي منظم هستند رانندگي ميکردم رسيديم به خط عابر پياده کسي ميخواست رد شود ترمز کردم عابر رد شود يک دوستي کنار دست من نشسته بود سالها آن جا زندگي ميکرد گفت خدا به تو رحم کرد پليس سر چهار راه نبود و الا جريمه حسابي ميشدي گفت چه جريمهاي ايستادم گفت نبايد بيايي لب خط بايستي قانون ميگويد شما بايد از پنجاه صد متر عقب تر سرعت را کم بکني آرام آرام اين عابر پياده با خيال راحت از خط عبور بکند آب در دلش تکان نخورد شما آمدي جلوي خط توقف کردي شايد اين ترسيده باشد شايد با نگراني رفته باشد اصلا اين حرفها فکاهي است پيش ما آمار دادند اين آمار رسمي است ما ده ميليون موتور سوار داريم هشت ميليون اش بيمه ندارد آن وقت حادثه پيش ميآيد طرف زندان ميافتد آن که کشته شده يک جور آن معلول آن زنداني يک جور پيامبري که شانهها را ميگرفت ميفرمود صف نمازتان مرتب باشد اين وضعيت است.
شريعتي: اين وضعيت واقعا برازندهي جامعهي ما که مدعي هستيم پيرو نبي مکرم هستيم اين همه توصيه و سفارش به نظم کردند نيست.
حاج آقا حسيني: من هر روز وقتي ميروم بيرون اين تخلفات حوادث تلفات معلولها کشتهها زخميها خانوادههايي که درگير ميشوند خيلي غصه ميخورم مثال ميزنم ميخواهم بگويم ما مقصر هستيم مردم مقصر هستند رسانه مقصر است اين کمربند ايمني در ماشينها جدي شد يا نشد؟ جدي شده تقريبا نود درصد چطور اين را توانستيم انجام بدهيم؟ در برابر بقيهي حوادث نميتوانيم؟ شايد بگويند شما سمت خدا هستيد؟ يا صندوق قرض الحسنه يا راهنمايي رانندگي يا وام ازدواج سمت خدا يعني همين سمت خدا يعني دغدغهي همهي مشکلات جامعه را داشته باشد. يک آقايي به من زنگ زد گفت من سرطان داشتم در بيمارستان شب اين دعا را خواندم شفا گرفتم ميگفت غوغايي شد که بقيه ريخته بودند که شما چه خوانديد؟ دعاي سيدالشهدا را. بِحَقِّ يسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَكيمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلينَ يا مَنْ يَعْلَمُ ما فِى الضَّميرِ يا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبينَ يا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومينَ يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغيرِ يا مَنْ لايَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى كَذا و كَذا
شريعتي: الهي آمين خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.