اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-08-12-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي - نماز

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: رعايت آداب
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 12-08-94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

تو چراغ آفتابي ، گل آفتابگردان *** نکند به ما نتابي ، گل آفتابگردان
گل آفتاب ما را ، لب کوه سر بريدند *** نکند هنوز خوابي ، گل آفتابگردان؟
نه گلي فقط که نوري ، نه که نور بوي باران *** تو صداي پاي آبي ، گل آفتابگردان
نفس بهار دستت ، من و روزگار مستت *** قدح پر ازشرابي ، گل آفتابگردان
نه گلي نه آفتابي ، من و اين هواي ابري *** نکند به ما نتابي ، گل آفتابگردان ؟
تو بتاب و گل بيفشان ، " سر آن ندارد امشب *** که بر آيد آفتابي " ، گل آفتابگردان...

شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما بينندگان و حاج آقاي حسيني خيلي خوش آمديد.
حاج آقا حسيني: عليکم السلام و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه‌ي بينندگان برنامه اربعين قربانيان فاجعه‌ي منا است عرض تسليت دارم به همه‌ي بازماندگانشان. اين غمي نيست که به اين زودي‌ها از قلب مردم ما برطرف شود. جدا از خدا مي‌خواهيم به همه‌ي بازماندگان صبر و اجر عنايت بکند مخصوصا کساني که هنوز منتظر عزيزانشان هستند ان شاء الله خبرهاي خوبي به خانواده‌ها برسد متاسفانه طرف حساب ما آدم‌هاي مغرور متکبر و بد دل است اين تعبيري که مقام معظم رهبري فرمودند يک عده جوان بي خرد بي تجربه هستند الآن چهلم اين قربانيان شد بعد از چهل روز هنوز ويزا ندادند به يک هيئت پزشکي قانوني براي اين که آزمايشات را انجام بدهند کجاي عالم چنين چيزي را پيدا مي‌کنيد هزاران نفر جانشان را از دست دادند چهل روز گذشت مي‌گويند اجازه بدهيد ما بياييم تکليف باقي مانده‌ها را مشخص بکنيم غير از غرور و تکبر و بد دلي و بي شخصيتي آن‌ها چيز ديگري نيست. الآن همين باقيمانده‌اي که از آن‌ها خبري نيست خدا مي‌داند چه مادراني چه دختراني چشم انتظارند چه همسراني چشم انتظارند من امروز قبل از برنامه تماس داشتم يک پيامي آمده بود هفته‌ي گذشته يکي از خانواده‌هاي مفقودين در مشهد روحاني بزرگوار کارواني بودند من که صحبت کردم تلفني گفتند من دختر اين روحاني مفقود هستم ايشان چهار دختر و يک پسر دارند اين‌ها چشم انتظار آمدن عزيزشان هستند خيلي متاثر شدم ايشان گريه کردند من به گريه افتادم ولي به هر ترتيب بايد دعا کنيم و همين جا بد نيست من ياد کنم دل آرامي براي اين خانواده‌ها باشد شما چهل روز است مفقود داريد ولي هستند خانواده‌هايي که بيش از سي سال است مفقود دارند در دوران دفاع مقدس مادراني که هنوز چشم انتظارند امروز صبح من در پيک بامدادي گوش مي‌کردم دختر هفت ساله‌اي که هنوز چشم انتظار است و گفته من مدرسه نمي‌روم تا مشخص شود پدرم مي‌آيد نمي‌آيد ما با يک چنين آدم‌هايي طرف هستيم ولي اين‌ها مطمئن باشند خون قربانيان يمن و فاجعه‌ي منا قطعا نخواهد گذاشت که اين‌ها آب خوشي از گلويشان پايين برود ما اين قصه را از کربلا آموختيم امام حسين عليه السلام عصر عاشورا در آستانه‌ي شهادت يک جمله‌اي که لشکريان عمر سعد گفتند اين‌ها بد تر از لشکر عمر سعد نباشند کمتر نيستند در همان رديف هستند تابعين همان افکار هستند حضرت به آن‌ها فرمود وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَقْتُلُنِي الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ وَ لَيُلْبِسَنَّهُمُ اللَّهُ ذُلًّا شَامِلًا وَ سَيْفاً قَاطِعاً وَ لَيُسَلِّطَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَنْ يُذِلُّهُمْ حَتَّى يَکُونُوا أَذَلَّ مِنْ قَوْمِ سَبَإٍ إِذْ مَلَکَتْهُمُ امْرَأَةٌ فَحَکَمَتْ فِي أَمْوَالِهِمْ وَ دِمَائِهِمْ ثُمَّ يَصُبُّ عَلَيْکُمُ الْعَذابَ الْأَليمَ (مقتل، خوارزمي، ج 1، ص 226) به خدا قسم من به فضل پروردگار اميدوار هستم که اگر مورد اکرام پروردگار قرار بگيرم پايان من شهادت باشد ولي بدانيد خدا از شما انتقام مي‌گيرد من به شهادت مي‌رسم برايم افتخار است ولي از شما انتقام خواهد گرفت براي عزيزاني که جانشان در اين حادثه از دست دادند حديثش را مفصل خوانديم مَن ماتَ مُحرِماً حُشِرَ مُلَبِيّ (الحجّ و العمره، ص 158) ما فرداي قيامت بايد با هزاران اضطراب و نگراني ببينيم تکليف ما در محشر چه خواهد شد در حالي که قربانياني که در احرام از دنيا رفتند لبيک گويان وارد صحراي محشر مي‌شوند اين بالاترين تسلي است براي کساني که عزيزانشان را از دست دادند و الآن در آستانه‌ي اربعينشان هستيم ولي سيدالشهدا فرمود اين به ما برمي‌گردد خدا از شما انتقام مي‌گيرد يک کسي از ميان لشکريان عمر سعد مسخره کرد گفت خدا چطوري مي‌خواهد انتقام بگيرد همه چيز دست ما است ما سر مي‌بريم ما خيمه آتش مي‌زنيم سعودي‌ها مي‌گويند همه چيز دست ما است ما اجازه نمي‌دهيم ما ويزا نمي‌دهيم همه چيز دست ما است ما بمباران مي‌کنيم ما مردم مظلوم را مي‌کشيم چه کسي مي‌تواند به ما اعتراض بکند امام حسين جوابشان را داد فرمود فکر نکنيد اين يک پارچگي تان باقي مي‌ماند اختلافات بين شما ايجاد خواهد شد ثُمَّ يَصُبُّ عَلَيْکُمُ الْعَذابَ الْأَليمَ خدا عذاب دردناکش را بر شما نازل خواهد کرد خون شما را حتما خواهد ريخت حوادث بعد از قصه‌ي کربلا را ببينيد يک يک قيام‌هايي که صورت گرفت قيامت زيد بن يحيي قيام مختار اين وعده‌ي الهي است. « إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ » (فجر/ 14) ضمن عرض تسليت اميدواريم خبرهاي خوبي از مفقودين به خانواده هايشان و ما برسد.
شريعتي: حاج آقاي حسيني هفته‌ي گذشته در ذيل بحث سيره‌ي تربيتي امام علي نکات خوبي را اشاره کردند خيلي مورد استقبال دوستان قرار گرفت امروز ادامه‌ي فرمايشات شما را خواهيم شنيد.
حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم همان طور که اشاره فرموديد بدون يک استثناء تک تک پيام‌ها را مطالعه کردم بحمدالله استقبال خوبي شده بود و ما خودمان اين انتظار را نداشتيم از امتيازات برنامه‌ي سمت خدا است که ما جدا الآن نمي‌دانيم چهار جلسه‌ي ديگر چه خواهيم گفت کليات بحث مشخص است ولي اين که به کجا مي‌برد بينندگان تعيين مي‌کنند خيلي استقبال غير منتظره بود اصرار داشتند اين بحث را ادامه بدهيم من همين جا خوب است تشکر بکنم اين خبر را اين روزها عزيزان شنيدند در مشهد امام رضا طرحي را آستان قدس رضوي انجام داده ازدحامي که مخصوصا در قسمت بانوان است براي رفتن به ضريح خيلي خانم‌ها اذيت شدند مسير‌هايي را مشخص کردند که در مسيرهاي منظمي خانم‌ها بيايند بروند برگردند اين کار بايد خيلي زود تر از اين‌ها اجرا مي‌شد اما باز تشکر مي‌کنيم باز تاکيد مي‌کنيم اگر کسي دستش به ضريح نرسيد آن هفته گفتيم الزاما زيارت به معناي رسيدن به ضريح نيست من واقعا اين جا تشکر مي‌کنم از مسئولين آستان قدس رضوي يک پيشنهادي هم بينندگان داشتند که اين شيشه‌اي که بين آقايان و خانم‌ها است‌.اي کاش اين شيشه مثل حرم حضرت معصومه مثل همه جا شيشه را مشجر مي‌کردند خانم‌هايي که آن طرف هستند گاهي پوشش کامل و کافي را ندارند اگر پشت شيشه‌ي مشجر باشند بهتر است پدر بزرگوار دو شهيد از روحانيون بسيار گرانقدري در قم هستند سيد پيرمرد هشتاد ساله‌اي هستند به من زنگ زد که اين قضيه را بگوييد که مشخص نباشد و خانم‌ها بهتر بتوانند زيارت بکنند. اگر خدا بخواهد امروز چهارده پانزده مورد ديگر عرض مي‌کنم. بينندگان خودشان مواردي را تذکر داده اند از نقطه نظر آن‌ها استفاده مي‌کنيم. عده‌اي پيامک دادند و مسئله‌ي بسيار مهمي است آن هفته گفتيم گاهي مي‌خواهيم مستحبي را انجام بدهيم خداي نکرده گرفتار مکروه مي‌شويم يا واجب را از دست مي‌دهيم الآن در مساجد فراوان ديديد در هر مسجدي مي‌رويد در همه‌ي کشور رسم شده پنج ده بيست سي تا از اين ميز صندلي‌ها گذاشتند و يک عده‌اي آن جا مي‌نشينند نمازشان را مي‌خوانند آيا اين نماز‌ها درست است؟ من خيلي ساده مي‌گويم خيلي از اين ساده تر نمي‌شود آقاي محترم شما که دو ساعت سه ساعت در بازار سر پا ايستادي خانم محترم شما که يکي دو ساعت در آشپزخانه سر پا مي‌ايستي چطور موقع نماز به همين راحتي در خانه يا در مسجد مي‌آيي مي‌نشيني در مسجد روي ميز صندلي مي‌گويد نمي‌توانم بايستم تو در بازار يا آشپزخانه يا هر جاي ديگر ايستاده‌اي اگر کسي مي‌تواند بايستد به هر مقداري که مي‌تواند بايستد يک عده از اول مي‌نشينند نه اگر مي‌تواند بايستد ولو به اندازه‌ي حمدش بايستد تا حمدش تمام شود اين مقدار را بايستد بعد بنشيند تا مالک يوم الدين بايستد بعد بنشيند تا الحمدلله رب العالمين بايستد فقها فرمودند حتي الله اکبر را مي‌تواند بايستد بايد بايستد يک پيرمردي است مي‌تواند ايستاده الله اکبر را بگويد اين را ايستاده بگويد بعد بنشيند قشنگ از اول مي‌آيند گاهي سر جا دعوا مي‌شود اسمي نوشتند مشخص است اين جا جاي من است کلاس يک مدرسه‌اي است اين درست نيست يک وقت تا حمد تا آيه‌ي فلان مي‌تواند تا الله اکبر مي‌تواند همين مقدار را ايستاده انجام بدهد اين که از اول بيايند بنشينند صحيح نيست شايد بگوييد ما جزء کساني هستيم که حتي يک الله اکبر را نمي‌توانيم ايستاده بخوانيم بسم الله چرا روي صندلي مي‌نشينيد اين چه رسمي شده در مساجد من تعجب مي‌کنم گاهي کاري همه جا است غافل مي‌شويم وقتي کسي نشست روي صندلي وقتي مي‌خواهم به سجده بروم نهايت اين است که دستم را مي‌گذارم اين جا مي‌روم در سجده در سجده چند موضع بايد روي زمين باشد هفت موضع؟ دو تايش سر زانو است اين سر زانو روي زمين نيست دو تا سر انگشتان است آن‌ها روي زمين است؟ نخير چهار تا را از کار انداختيم اگر من مي‌توانم نشسته نماز بخوانم و سجده ام را به طور عادي بروم من نمي‌توانم بايستم بايد عيب ندارد بنشين زمين نشسته سجده اش را مي‌تواند به طور معمولي برود در سجده مواضع هفت گانه بايد برود روي زمين آن نماز روي صندلي باطل است من که مي‌توانم سجده با هفت موضع کامل انجام بدهم براي چه مي‌نشينم روي صندلي دستم را مي‌گذارم روي ميزها سر زانو‌ها در هوا است مگر نبايد اين‌ها روي زمين باشد چهار موضع را از دست مي‌دهيم. ما بخواهيم وارد اين‌ها شويم خيلي است يک چيزي عادي مي‌شود الآن هر کس از راه مي‌رسد جالب است بعضي‌ها چنين بدو بدو مي‌آيد مسجد جا بگيرد روي اين صندلي بنشيند صندلي از دست نرود کجا بودي بازار کجا بودي خانه کجا بودي دنبال خريد آن جا ساعت‌ها ايستاده اين جا تا مي‌آيد مي‌نشيند روي صندلي. پس مسئله‌ي اول حتي اگر به اندازه‌ي الله اکبر بتواند بايد بايستد مسجد و خانه فرق ندارد خيلي از خانم‌ها در خانه هايشان ميز صندلي گذاشتند نماز بخوانند اگر نمي‌تواني زمين بنشيني که هيچ اگر مي‌تواني زمين بنشيني سجده ات را درست بروي روي زمين بنشين روي صندلي ننشين که هفت موضع سجده بر زمين باشد. اگر نتوانست به صورت صحيح سجده بکند آن فرق مي‌کند فرض کنيد يک کسي عمل چشم انجام داده پزشک مي‌گويد يک هفته نبايد سرت را روي زمين بگذاري يا بعضي‌ها ميگرن دارند نمي‌توانند سرشان را روي زمين بگذارند باز اين‌ها را ديديم تا عمل چشم مي‌کنند مي‌نشينند روي صندلي چرا نشستي ايستاده اش را که مي‌تواني حتي ايستاده باشد روي صندلي نمي‌تواند سجده بکند چشمت را عمل کردي پايت را که عمل نکردي اول بايستد ايستاده حمد و سوره را بکن اگر رکوع مي‌تواني بکن اگر نمي‌تواني بحث ديگري است روي ميز رکوع بکن يا زمين که مي‌نشيني يک چيزي بياور بالا روي آن بلندي سجده بکن کف دستت روي زمين باشد حداقل تا آن جا که مي‌تواني. فقط در همين حد مي‌گويم که تحريک شده باشند اين مسئله را بپرسند از امشب هر کس مي‌رود مسجد مستقيم نرود روي صندلي بنشيند برود خودش بپرسد تازه مهر را مي‌گيرند روي پيشاني مي‌گذارند درست نيست جزئيات را بخواهيم بگوييم خيلي پيچيده مي‌شود خودشان بپرسند. ما بخش احکام نداريم فقط اشاره کرديم از يک عالم مسئله دان بپرسند. از هر کسي از آدم کم سوادي مثل من نپرسند از آدمي که مطمئن هستند حالات مختلف را بلد باشد چون فتاواي مراجع در بعضي حالات فرق مي‌کند زنگ بزنند بپرسند جواب بگيرند. مسئله‌ي دوم که بينندگان تذکر دادند براي خود من هم پيش آمده من رفتم در منزل يکي از بستگان زنگ زدم در را باز کرد گفتم چه کار مي‌کردي گفت داشتم نماز مي‌خواندم گفتم چرا در را باز کردي گفت ديدم شما زنگ زدي نماز را قطع کردم گفتم‌اي داد بيداد نماز واجب را که نمي‌شود قطع کرد گفت نه من مسئله اش را بلد هستم من نماز واجبم را اول نيتش را تبديل کردم به نماز مستحب و نماز مستحب را که مي‌شود بشکني گفتم اين را از کجا پيدا کردي که نماز واجب را مي‌شود به نماز مستحب نيت را تغيير بدهي اين که تلفن زنگ زد در خانه زنگ زنگ زد نماز واجب را نمي‌شود قطع کرد يک وقت است يک خطري پيش مي‌آيد به جان انسان به جان ديگري مال قابل توجهي دارد از انسان از بين مي‌رود قطع نماز انجام مي‌شود ولي قطع نماز به اين آساني نيست. مسئله‌ي سوم اين است که در مساجد ديديد همه منتظرند نماز شروع شود نماز بخوانند گاهي امام جماعت آمده نافله مي‌خواند اين‌ها مي‌گويند زودتر نافله ات را تمام کن مي‌خواهيم نماز بخوانيم يک کمي با نوافل انس بگيريم حالا بگوييم نافله‌ي ظهر هشت رکعت است ما حالش را نداريم نافله‌ي صبح را که حالش را داريم دو رکعت قبل از نماز صبح است عزيزي مي‌گفت من از وقتي اين روايت را شنيدم رُکعَتَا الفَجرِ خَيرٌ مِنَ الدُّنيَا وَ مَا فِيهَا دو رکعت نافله‌ي صبح از دنيا و آن چه در دنيا است بهتر است با نافله انس بگيريم به امام سجاد گفتند ما حضور قلب نداريم چه کار کنيم حضرت گفتند با نافله جبران بکنيد اِنَّ اَللهَ مُتّمَمُ ذلِکَ لِلْمُؤمِنينَ بِالنَّوافِلِ (وسائل الشيعه، ج 5، ص 478) خدا رحمت کند مرحوم آيت الله تستري را ايشان اواخر عمرش ديگر حال نداشت ايستاده نافله بخواند دو نفر زير بغلش را مي‌گرفتند ايستاده نافله هايش را بخوانند تا مي‌توانست ايستاده نخواند. سوال ديگري را پرسيدند که چه مسئله‌ي خوبي است ما تا به حال نمي‌دانستيم بچه را مي‌شود موقع نماز بغل کرد حتي گفتيم شير هم مي‌شود داد زير چادر يواشکي بچه را شير بدهيم هيچ مانعي ندارد زير چادر شير بدهيم بغلش کنيم يک کسي سوال کرده در نماز واجب هم مي‌شود بله فرقي ندارد فکر کرده براي نماز مستحبي گفته ايم نه موقع نماز مي‌شود. پيغمبر خدا در مسجد النبي نماز مي‌خواندند رسول خدا نمازشان معلوم است چه حسابي دارد يک روز نمازشان را تند تر از حد معمول خواندند نه از تندهايي که ما مي‌خوانيم. يک جايي جلسه‌ي زيارت عاشورا بود نماز صبح هم به جماعت بود يک آقايي دير رسيد به نماز رفت به سجده کنار من باور کنيد سه سبحان الله مي‌گفت يکي رفتني يکي در سجده يکي برگشتني گفتم تو دو ساعت وقت مي‌گذاري براي زيارت عاشورا نمازت را اين طوري مي‌خواني؟ پيغمبر نه اين که از اين نماز‌ها بخواند يک کمي تند تر خواند گفتند چرا نمازت را تند خواندي حضرت فرمود أَما سَمِعْتُمْ صُراخَ الصِّبِىِّ؟ (بحارالانوار، ج 88، ص 93) نشنيدي بچه‌اي داشت گريه مي‌کرد من نمازم را زود تمام کردم بچه را بروند آرام بخوانند اين پيغمبر راضي است در مساجد ما حرم‌ها نماز جماعت که خوانده مي‌شود فرياد و گريه و ضجه‌ي بچه‌ها شنيده شود؟ در روايت است پيغمبر خدا سجده اش را طولاني کرد گفتند يا رسول الله وحي نازل شد؟ فرمود نه بچه‌ها آمدند روي دوش من طولش دادم که با ميل خودشان بروند کنار نماز ما بايد براي بچه‌هاي ما پيام داشته باشد مظهر محبت باشد. مطلب ديگر اين که در نمازي که اشاره کرديم نماز تحيت يعني به احترام مسجد وارد مسجد که مي‌شويد دو رکعت نماز بخوانيد سوال کردند يک بار بايد براي مسجد بخوانيم فکر کردند ما نماز اول صيغه‌ي مسجد بخوانيم نه هر بار که شما وارد مسجد شديد مستحب است نماز تحيت را بخوانيد ولو اين که روزي ده بار برويم مرحوم آيت الله عظمي گلپايگاني آيت الله تبريزي روزي دو سه بار درس مي‌آمدند همان کنار در ورودي سجاده مي‌انداختند نماز مي‌خواندند بعد مي‌رفتند طرف تدريس. حالا لازم نيست حتما نماز مستحبي بخوانيم نماز قضا هم بخوانيم کافي است اين جبران آن تحيت را هم مي‌کند هم نماز قضايي خوانديم هم نماز تحيت. آن هفته گفتيم موذن اذان مي‌گويد مستحب است مردم با آن حکايت بکنند بعد از آن که گفت الله اکبر ما هم بگوييم در تحرير الوسيله‌ي امام در همه‌ي کتاب‌هاي فقهي ما است که بعضي از فقها نظرشان اين بوده که اذان و اقامه در نماز واجب است الآن کسي واجب نمي‌داند مسئله اين قدر قوي است بعضي‌ها قائل به وجوب بودند واجب نيست ولي مستحب بسيار موکد است در مورد فضيلت نمازي که با اذان و اقامه باشد در يک روايتي است که صفي از شرق تا غرب از فرشتگان پشت سرش هستند بعضي‌ها مي‌گويند ما ياد نمي‌گيريم اشکالي ندارد يک اذان اقامه بنويس بگذار مقابلت آن جايي که نماز مي‌خواني چند بار بگويي ياد مي‌گيري خيلي چيز پيچيده‌اي نيست چيز سختي نيست. مطلب ششم اين است که در آداب نماز و جماعت اين است که انسان وقتي نماز مي‌خواند عطر استفاده بکند الصَّلاة مَعَ الطيب تُعادل سَبعينَ صَلوة (موسوعه الامام خوئي، ج 12، ص 469) در مسجد مي‌روي يا خودت در خانه‌ي خودت معطر به نماز بايست روايت داريم نماز با عطر معادل هفتاد نماز است اين روايت کافي نيست براي تشويق ما؟ شما دو رکعت نماز صبح بدون عطر بخواني همان دو رکعت است عطر استفاده بکني هفتاد برابر مي‌شود اين چقدر خرج دارد؟ اين‌ها هم تفضل خداست البته اين را بگويم در مسجد اگر خانم‌ها مي‌خواهند بروند مسجد نه چون در مسير بوي عطرشان به مشام نامحرم مي‌رسد نه. اما در خانه مي‌توانند. مطلب هفتم که زياد مي‌بينيم از دغدغه‌هاي ما است که نماز تعقيباتي دارد تسبيحات حضرت زهرا که بهترين تعقيبات است همه‌ي فقها فرمودند اين تعقيبات بايد متصل به نماز باشد يعني هيئت نمازگزاري ات به هم نخورد. درصد‌ها را شما تعيين بکنيد. بينندگان گفتند همان درصد‌هايي که آقاي شريعتي تعيين کرد درست است فقه ما گفته نماز تمام شد همان طور که نشستي سلام نماز را دادي تمام شد اين هيئت نماز به هم نخورد چطور وقتي مي‌خواستي نماز را ادامه بدهي هيچ کاري نمي‌کردي با همين هيئت تعقيبات را انجام بده اگر مي‌خواهي آن ثواب‌هايي که براي تعقيبات است حساب شود بايد در هيئت نماز باشد در مساجد ديديم تا سلام نماز را مي‌دهند مي‌گويند تقبل الله احوال شما برمي‌گردد پشت سر اين صف و سه صف آن طرف تر موبايلش را هم چک مي‌کند بعد شروع مي‌کند تسبيحات اين ديگر تعقيب نماز نيست اين ذکر ثواب دارد ولي جزء تعقيبات نيست تعقيباتي که اين قدر سفارش کردند که امام باقر عليه السلام فرمود پيش من تعقيبات فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها از هزار رکعت نماز مستحبي محبوب تر است اين در صورتي است که متصل به نماز باشد با همان هيئت نماز گزار باشد الآن در مسجدي شما برويد نماز ظهر عصر تمام مي‌شود گاهي برايم پيش مي‌آيد چهار رکعت احتياطي قضايي مي‌خوانم چهار رکعتم که تمام مي‌شود مي‌شوم مثل حضرت مسلم در مسجد کوفه ديگر احدي نيست چهار دقيقه نماز خوانديم همه رفتند کجا مي‌روند؟ اگر دنبال روزي مي‌رويد حديث از امام صادق عليه السلام است فرمود تعقيبات بعد از نماز روزي رساني اش بيشتر از اين است که دنبال کسب و کار مي‌رويد تعقيابت نماز التَّعْقِيبُ أَبْلَغُ فِى طَلَبِ الرِّزْقِ مِنَ الضَّرْبِ فِى الْبِلَاد (تهذيب الأحكام، ج 2، ص 104) است روزي رسان تر است ده دقيقه هم بنشين جايي نمي‌رود صبح تا ظهر در بازار بودي چند دقيقه اين جا بنشين در روايت داريم وقتي بنده‌اي زود بلند مي‌شود مي‌رود خدا به فرشتگان مي‌گويد ببينيد اين بنده‌ي من فکر مي‌کند حوائجش دست ديگران است اگر مي‌دانست حوائجش دست من است به اين زودي بلند نمي‌شد برود پس تعقيبات را با همان حالت نمازگزار انجام بدهيد بهترينش با تسبيح سيدالشهدا است اگر تسبيح امام حسين دست انسان باشد حتي ذکر هم نگويد من کانت معه سَبْحَة من طين قبر الحسين عليه السلام کتِبَ مُسَبِّحا وان لَمْ يسَبِّحْ بِها (وسائل الشيعه، ج 10، ص 410) حتي ذکر نگويد ثواب سبحان الله مي‌دهند خودش فضيلت دارد الآن متاسفانه تسبيح‌ها همه پلاستيکي است چيني‌ها همه چيز درست کردند قرآن هم براي ما فرستادند يک اشکالي به برگش گرفتند. در روايت در سيره‌ي حضرت علي داريم حضرت نماز صبحشان که تمام مي‌شد تا طلوع آفتاب مشغول تعقيبات بودند در مرحوم سيد کاظم طباطبائي در عروه مي‌فرمايد تعقيب فقط به ذکر هم نيست يا ذکر بگويد يا تفکر بکند. امروز زندگي‌هاي ماشيني ما ديگر وقت براي فکر نگذاشته شايد دستور دين به همين جهت است نماز صبحت را خواندي فرار نکن از مسجد يک ده دقيقه بنشين ذکر هم نگفتي نگو تعقيب الزاما نبايد ذکر باشد بنشين فکر کن نه اين که حساب کتاب‌هاي بازارت را فکر کني نه اين فايده ندارد از کجا آمديم رَحِمَ اللّهُ اِمْرَاً عَلِمَ مِن أينَ وَفي أينَ وَ إلي أينَ (شرح اصول کافي، ج 1، ص 571) کجاي دنيا هستيم پنجاه سال گذشت چقدر بارمان را بستيم چقدر ديگر بايد برويم يک بيننده‌اي پيامک داده بود نوشته من مادر بزرگي دارم هشتاد و پنج سال دارد جرئت ندارم بگويم لب گور است مي‌زند به سرم شما مي‌گويي امام در شصت و سه سالگي گفته به من بگوييد پايت لب گور است سي سال بعدش هم عمر کرد. پس تعقيبات انحصارا ذکر نيست انسان همين که بنشيند در سجاده اش فکر بکند تعقيب است يک دستوري است سجده‌ي طولاني برويد ذکر يونسيه بگوييد همه‌ي اين‌ها به جهت آن تفکر است ما شبانه روز ما آن قدر درگير هستيم آن قدر درگير کرديم خودمان را يا همراه با کسب و کار يا تلفن يا تلويزيون هستيم شايد ده دقيقه بين خود و خدايمان خلوت و تفکري نداريم. نکته‌ي هشتم اين است که مستحب است انسان نفر اول به مسجد بيايد نفر آخر از مسجد بيايد بيرون نه اين که آخرين نفر برود اولين نفر برگردد الآن در مساجد مخصوصا بازار من زياد ديده ام کساني که مي‌روند مسجد دو نماز يک نمازه مي‌کنند دو نمازش را با يک نماز آقا مي‌خواند کجا مي‌خواهي بروي هفت هشت ساعت بازار هستي آقاي قرائتي مي‌گفت پدر ما هرچه مادر مان مي‌گفت يک روز بمان در خانه کارت داريم مي‌گفت نه دو هزار تومان ضرر مي‌کنم بايد برويم بازار يک روز که به زور نگه مي‌داشتيم مي‌گفت ضرر کردم روزي که مي‌رفت بازار مي‌گفت بازار خبري نيست کسادي بازار است آقايان بازاري اگر بازار کساد است ده دقيقه هم اين جا صبر بکن فتواي بعضي از آقايان مثل مرحوم آيت الله عظمي گلپايگاني و عده‌اي از مراجع مي‌گويند شما نمي‌توانيد دو نماز را با يک نماز بخوانيد شما که از اول نيت داريد در قنوت جدا شوي دو رکعت نماز عشا يا عصرت را بعدا بخواني اجازه نمي‌دهند من حق ندارم از اول نيت بکنم دو نماز ظهر و عصرم را با ظهر آقا بخوانم بعضي‌ها اجازه نمي‌دهند يک وقت تصادفا جدا شد تصميم بعدي گرفت هيچ اما از اول نمي‌تواند. مطلب دهم اين است که من مشهد گاهي مشرف مي‌شوم ناراحت مي‌شوم آدمي که حرم مي‌رود مسجد مي‌رود يک جاي زيارتي مي‌رود لباس‌هاي قشنگ بپوشد لباس خوب بپوشد مستحب است عين روايت است آدم لباس‌هاي فاخر خوب بپوشد براي زيارت و مسجد. من گاهي ديدم بيشتر در حرم‌ها ديدم نه اين که اين‌ها غريب هستند مي‌گويند کسي ما را نمي‌شناسد با لباس‌هاي نامناسب مي‌روند داري خانه‌ي خدا حرم پيغمبر حرم امام مي‌روي اين مستحب است که اين آداب را انسان حتما رعايت بکند البته در مورد خانم‌ها لباس‌هاي فاخر اتفاقا به عکس است مفاتيح را ببينيد محدث قمي سي ادب از آداب زيارت را قبل از زيارت پيغمبر ذکر کرده يکي از آداب زيارت براي خانم‌ها اين است که عبارت اين است به جاي لباس‌هاي عادي از لباس‌هاي از ساده هم يک کم پايين تر بپوشند با آرايش کسي برود زيارت با چادر خيلي تجملي يا آرايش کرده؟ نه براي آقايان لباس‌هاي فاخر ولي براي خانم‌ها براي حفظ شئون بانوان حتما لباس‌هاي معمولي بپوشند.
شريعتي: خيلي ممنون صفحه‌ي 22 را با هم تلاوت مي‌کنيم آيات 142 تا 145 سوره‌ي مبارکه‌ي بقره
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُل لِّلَّـهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ?142? وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّـهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ ?143? قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ?144? وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ?145?
ترجمه:
به زودي مردم سبک مغز مي‌گويند: چه چيزي مسلمانان را از قبله‌اي که بر آن بودند [يعني بيت المقدس، به سوي کعبه] گردانيد؟ بگو: مالکيّتِ مشرق و مغرب فقط ويژه خداست، هر که را بخواهد به راه راست هدايت مي‌کند. (???) و همان گونه [که شما را به راه راست هدايت کرديم] شما را امتي ميانه [ومعتدل و پيراسته از افراط و تفريط] قرار داديم تا [در ايمان، عمل، درستي و راستي] بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبله‌اي را که بر آن بودي فقط به خاطر اين قرار داديم تا کساني که از پيامبر پيروي مي‌کنند از کساني که از اسلام و اطاعت پيامبر برمي‌گردند [و متعصبانه به قبله پيش از کعبه مي‌مانند] معلوم و مشخص کنيم؛ گر چه اين حکم جز بر کساني که خدا هدايتشان کرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نيست که ايمان شما را تباه کند؛ زيرا خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است. (???) ما گردانيدن رويت را در [جهت] آسمان [چون کسي که به انتظار مطلبي باشد] مي‌بينيم؛ پس يقيناً تو را به سوي قبله‌اي که آن را بپسندي برمي‌گردانيم؛ پس رويت را به سوي مسجد الحرام گردان؛ و [شما‌اي مسلمانان!] هر جا که باشيد، روي خود را به سوي آن برگردانيد. و مسلماً اهل کتاب مي‌دانند که اين تغيير قبله [از بيت المقدس به کعبه] از سوي پروردگارشان [کاري] درست و حق است؛ [زيرا در تورات و انجيلشان خوانده اند که پيامبر اسلام به دو قبله نماز خواهد خواند] و خدا از آنچه [بر ضد پيامبر و مؤمنان] انجام مي‌دهند، بي خبر نيست. (???) به خدا سوگند اگر براي اهل کتاب هر نشانه و دليلي بياوري، از قبله تو پيروي نمي‌کنند، و تو هم از قبله آنان پيروي نخواهي کرد و [نيز] برخي از آنان [که يهودي اند] از قبله ديگران [که نصراني اند] پيروي نخواهند کرد. اگر پس از دانشي که [چون قرآن] برايت آمده از هوا و هوس‌هاي آنان پيروي کني، مسلماً در آن صورت از ستمکاران خواهي بود. (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حاج آقا حسيني: اين که ما گفتيم عده‌اي بايد نشسته بخوانند همه از راه نروند روي صندلي بعضي‌ها حتما بايد روي صندلي بنشينند از فردا هر کس ديديد نشسته روي صندلي نگوييد بلند شو نه بالاخره بايد يک عده نشسته بخوانند يک عده دراز کش ولي اگر مي‌توانند ايستاده بخوانند ولو تکيه بدهند بايد اين طور بخوانند يک وقت کسي بايد عصا دستش بگيرد اين مقدم بر نشستن است به ديوار تکيه بکند اين مقدم بر نشستن است ايستاده تکيه به همان ميزي که مقابلش است مقدم بر نشستن است اما کساني هستند که حتما معذور هستند از فردا مساجد صندلي‌ها را جمع نکنند که گفتند جايز نيست. يکي از مسائلي که خيلي بينندگان پيام دادند اين است که يکي از آداب خيلي مهم دستور دين ما اين است کسي از دنيا رفت تا سه روز شما غذا ببريد خانه‌ي مصيبت زده چند درصد مردم اين کار را مي‌کنند؟ بالاتر از مصيبت از دست دادن عزاي عزيزش مصيبت پذيرايي از اين مهمان‌ها است تالارهاي ميليوني حداقل بدانيم دين مي‌گويد کسي عزايي مصيبتي رسيد شما سه روز برايش غذا ببريد الآن مي‌روند گاهي هم مال صغير است نمي‌دانم چطور تصرف مي‌کنند کسي صغير دارد چطور مي‌تواني از مال صغير هفته چله بگيريد؟ کفنش حد واجب دارد چهار انگشت اضافه بياوريد که مستحب کفن است اين هم جايز نيست از مال صغير بدهيد يک عزيزي مي‌گفت ما سال‌ها روضه خواني داشتيم امسال هم داريم منزل پدرمان است گفتم پدرتان چطور است گفت پدر آلزايمر گرفته فراموشي گرفته هيچ چيز تشخيص نمي‌دهد اولادش را نمي‌شناسد گفتم اگر اولادش را نمي‌شناسد چطور داريد در مالش تصرف بکنيد گفت چه کار کنيم؟ گفتم اول بايد برويد در خانه‌ي مجتهد مرجع تقليد اين شده مثل صغير برايش قيم تعيين بکنند چقدر خانواده‌ها درگير هستند پدر خانواده فراموشي مي‌گيرد نمي‌توانيد در مالش تصرف بکنيد با اجازه‌ي چه کسي روضه خواني مي‌کنيد؟ گفت روضه ثواب دارد گفتم ثواب با مال چه کسي؟ گفت آخرش اين اموال به ما ورثه مي‌رسد گفتم آخرش مي‌رسد اين الآن زنده است اين هم عبرت تاريخ است آدم به جايي مي‌رسد که آخر عمري بايد برايش قيم تعيين بکنند به هر ترتيب حکم خداست نمي‌شود در اموالش تصرف کرد آن وقت ما در صغير چطور تصرفات را انجام مي‌دهيم بعضي از شهرستان‌ها خيلي بد است هر روز در سمت خدا بگوييم کم است طرف از دنيا رفته به جاي اين که دعايي نمازي خيراتي بکنند بنر مي‌زنند پانصد تا من تا صد و پنجاه تا بنر شمردم در يک روستايي شمردم تا صد و پنجاه بنر زدند اين صد و پنجاه بنر چه مي‌شود براي اين مرده؟ روايت داريم اِرحَمُوا مُوتَاکُم بِالصَّدَقَةِ صدقه بدهيد براي اموات. ده‌ها شاخه‌ي گل مي‌آورند جالب است در بعضي از شهر‌ها حجله مي‌زنند براي پيرمرد هشتاد ساله ناکام از دنيا رفته؟ به جاي اين تشريفات آداب را رعايت بکنيم.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار