اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-07-28-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي - ماه محرم

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ماه محرم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 28-07-94

اگرچه مثل محرم نمي‌شوم هرگز * * * جدا ز حلقه‌ي ماتم نمي‌شوم هرگز
مرا ببخش مرا چون که خوب مي‌دانم * * * که توبه کردم و آدم نمي‌شوم هرگز
اسير جاذبه‌ي حسن يوسف ياس‌ام * * * که مست در گل مريم نمي‌شوم هرگز
گناه کارم و اما بدون اذن شما * * * نصيب خشم جهنم نمي‌شوم هرگز
نمي فرات بياور چرا که من قانع * * * ز سلسبيل و به زمزم نمي‌شوم هرگز
قسم به قلب سپيدت سياه پوش کسي * * * به جز شهيد محرم نمي‌شوم هرگز
به جان عشق قسم غير چهارده معصوم * * * به پاي هيچ کسي خم نمي‌شوم هرگز

شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما بينندگان عزيز در خدمت حاج آقاي حسيني هستيم سلام عليکم.
حاج آقا حسيني: بنده هم سلام دارم به بينندگان عزيز در آستانه‌ي تاسوعا و عاشوراي اباعبدالله الحسين هستيم خدا رحمت کند مرحوم دکتر رياضي يزدي شعري دارد مي‌گويد بوي بهشت مي‌وزد از کربلاي تو‌اي صد هزار جان گرامي فداي تو. اجر هزار عمره و حج در طواف تو‌اي مروه و صفا به فداي صفاي تو. رفتي به پاس حرمت کعبه به کربلا شد کعبه‌ي حقيقي دل کربلاي تو. با گفتن رضا بقضائک به قتلگاه شد متحد رضاي خدا با رضاي تو. برخيز و باز بر سر ني آيه‌اي بخوان. اي من فداي آن سر از تن جداي تو. ما را هم اي حسين گدايي حساب کن آخر کجا رود به جز اين در گداي تو. آرزوي ما اين است که اين روزها ما هم يکي از گدايان دستگاه سيدالشهدا عليه السلام محسوب باشيم.
شريعتي: ان شاء الله امروز قطعا رنگ و روي برنامه‌ي ما رنگ و بوي امام حسين خواهد داشت مي‌شنويم.
حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم من به سه مطلب اشاره مي‌کنم در ارتباط با روزها و شب‌هاي عزاداري سيدالشهدا مطلب اول اين که بحمدالله ملاحظه مي‌فرماييد از اول محرم نه فقط مردم ما مردم همه‌ي عالم همه‌ي دل باختگان سيدالشهدا سلام الله عليه شب و روزشان را وقف امام حسين کردند خدا رحمت کند مرحوم آيت الله بهجت نقل مي‌فرمودند از موسس حوزه‌ي علميه‌ي قم آيت الله عظماي حايري زمان رضاخان وقتي عزاداري‌ها را ممنوع کرده بودند کسي اجازه نداشت مجلس عزاي سيدالشهدا بگيرد ايشان خيلي ناراحت بودند خيلي نگران بودند کسي به خدمت مرحوم آيت الله عظمي حائري موسس گفته بود اين قدر نگران نباشيد يک دستور کار مستحبي است جلويش را گرفتند اين قدر که غصه مي‌خوريد جا ندارد ايشان فرموده بود عزاداري سيدالشهدا مستحبي است که هزار واجب از آن بيرون مي‌آيد واقعا هم همين طور است چقدر معارف دين به برکت دستگاه سيدالشهدا عليه السلام منتشر مي‌شود و مردم با معارف دين آشنا مي‌شوند حضرت امام فرمودند اين محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته خدا رحمت کند آيت الله عظمي سيد عبدالهادي شيرازي را ايشان مرد بسيار بزرگي بوده هم مقامات علمي هم معنوي فوق العاده‌اي داشته الآن بعضي از مراجع تقليد افتخار مي‌کنند شاگرد مکتب اين مرد بزرگ بودند وقتي نمازشان را مي‌خواستند بخوانند اذان و اقامه که مي‌گفتند قبل از اين که الله اکبر نماز را بگويند يک سلام به سيدالشهدا مي‌دادند السلام عليک يا اباعبدالله الله اکبر شاگردان ايشان گفته بودند شما يک مرجع تقليد هستيد و عمل شما را ديگران حجت مي‌دانند انجام مي‌دهند آيا روايتي داريم که قبل از شروع نماز سلام به امام حسين بگوييم ايشان فرموده بود نه در اين مورد خاص من روايتي نديدم که قبل از شروع نماز باشد ولي من چون نمازم را از امام حسين دارم نمي‌توانم بدون سلام بر سيدالشهدا نمازم را آغاز بکنم همه‌ي دين ما به برکت سيدالشهدا سلام الله عليه است در زيارت نامه مي‌خوانيم اَشْهَدُ انَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوه اگر اين شهادت انجام نمي‌شد بني اميه چه مي‌کردند چه چيزي را از دين باقي مي‌گذاشتند يکي از عزيزان مي‌گفت من در مشهد منبر بودم در محضر مرجع بزرگ مرحوم آيت الله عظمي ميلاني رضوان الله عليه موقع روضه شد اين شعر معروفي که در مورد امام حسين است اشعار زيباي قديمي است مي‌خواندم رسيدم به اين بيت که اي خاک کربلاي تو مهر نماز من مهر تو را به مهر سليمان نمي‌دهم. ايشان همان طور که نشسته بود و بلند بلند گريه مي‌کرد از پايين منبر فرياد زد که چرا مي‌گويي اي خاک کربلاي تو مهر نماز من نه اصل نماز من. اي خاک کربلاي تو اصل نماز من اين واقعيتي است که ما هر چه داريم به برکت سيدالشهدا داريم خدا رحمت کند علامه اميني ايشان يک ده جلسه در مشهد سخنراني کردند نوارهاي سخنراني ايشان است دوستان اگر جستجو بکنند در اينترنت خيلي راحت پيدا مي‌شود خيلي جالب است علامه اميني يک شور و حرارت خاصي در بيان معارف وقتي به روضه مي‌رسد واقعا عجيب است بايد خدا را شکر کنيم اين نوارها از ايشان باقي مانده ايشان در يک بخشي وقتي روضه‌ي امام حسين را مي‌خواهد بخواند اين تعبير زيبا را دارد مي‌فرمايد حسين آن چه داشت در راه خدا داد و خدا آن چه دارد به حسين مي‌دهد واقعا امام حسين کم نگذاشت از طفل شش ماهه تا پيرمرد هشتاد نود ساله جوان برادرش هر چه داشت آن چه بودت داده‌اي در راه ما مرحبا صد مرحبا خود هم بيا همه را داد خدا آن چه دارد به امام حسين مي‌دهد اين عزت عالم گيري که امروز براي سيدالشهدا عليه السلام است خدا رحمت کند ابن قول وي قمي کتابي دارد به نام کامل الزيارات به فارسي هم ترجمه شده در بازار اينترنت است ايشان استاد شيخ مفيد بودند کساني که مشرف شده باشند کاظمين بعد از زيارت امام کاظم و امام جواد اگر بيايند داخل رواق قبر شيخ مفيد آن جا است آن بالا نوشته شده شيخ مفيد کنار قبر استادش ابن قول وي به خاک سپرده شده اين مرد بزرگ در کال الزيارات حديثي را نقل مي‌کند لَيسَ مِن مَلَک مُقرّب وَ لَا نبّي مُرسَل الاّ وَ هُوَ يَسئَلُ اللّه اَن يَزُورَه فَفوج يَهبِط و فوج يصعَدُ (کامل الزيارات، ص 48) اگر ما نداشتيم جز همين حديث کافي بود ايشان صد‌ها حديث نقل مي‌کند هيچ فرشته‌ي مقربي هيچ نبي فرستاده شده‌اي يعني از آدم و نوح و عيسي و موسي و ابراهيم همه‌ي انبيا و تمام فرشتگان جبرائيل و ميکائيل نيست الا يک تقاضا از خدا دارد تقاضايش اين است که برود زيارت امام حسين عليه السلام يک عده‌اي دائما در حال زيارت اند عده‌اي در حال بازگشت از زيارت سيدالشهدا عليه السلام هستند يقين دارم عده‌اي دلشان مي‌شکند اشکشان جاري مي‌شود مي‌گويند ما دلمان مي‌خواست کربلا برويم باز اربعين دارد نزديک مي‌شود چه کنيم من جمله‌اي را از مرحوم علامه شيخ جعفر شوشتري اضافه مي‌کنم خيلي دل گرمي است ايشان مي‌فرمايد به اعتقاد من حرم امام حسين فقط آن جايي نيست که قبر شش گوشه‌ي سيدالشهدا است که در روايت داريم إِجَابَةَ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ (وسائل الشيعه، ج 14، ص 537) استجابت دعا زير بارگاه ايشان است ايشان مي‌گويد نه اعتقاد من اين است هر کجا خيمه‌ي امام حسين برپا شد آن جا قبه و بارگاه سيدالشهدا است به نظر من امروز ما اين توفيق را داريم روزي دو سه بار چهار بار زير قبه و بارگاه سيدالشهدا حضور پيدا کنيم اگر همه‌ي انبيا فرشتگان آرزوي زيارت سيدالشهدا را دارند الآن سوگواران امام حسين عليه السلام به تعبير علامه شوشتري همه موفق به اين زيارت هستند انصافا مردم ما سنگ تمام مي‌گذارند اين که مي‌گويم سنگ تمام نمي‌رسد به وظيفه‌اي که داريم. کجا مي‌توانيم حق امام حسين را ادا کنيم واقعا نمي‌توانيم مرحوم آيت الله حائري موسس ايامي که در عراق مشغول شاگردي ميرزاي شيرازي بودند رسم بوده ميرزا قبل از شروع درسشان هر روز يکي از شاگردانشان چند نفري بودند يک چند جمله روضه مي‌خواندند بعد ميرزا درس را شروع مي‌کرده در کل سال و يکي از روضه خوان‌هاي درس ميرزاي شيرازي مرحوم آيت الله عظمي حائري بوده اين‌ها همه افتخار بدانند براي خودشان خدا رحمت کند آيت الله تبريزي ايشان سر درسشان يک روزي يکي از شاگردان اشکالي کرد ايشان جواب دادند شاگرد گفت اين که جواب نشد شما روضه خواني مي‌کنيد جواب اشکال فقهي من را بدهيد ايشان به شدت به گريه افتادند گفتند کاش مي‌توانستم براي سيدالشهدا روضه خواني بکنم کاش بلد بودم روضه خواني بکنم افتخار مي‌کردم اگر بلد بودم اين افتخار مال آيت الله حايري بوده يک روزي که نوبت ايشان مي‌شود اين جمله از روضه را مي‌خواند که و دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها (ارشاد، ص 244) يعني زينب را وارد کردند بر مجلس ابن زياد در حالي که لباس‌هاي مندرس و کهنه‌اي بر تن داشت زينب وارد شد بر ابن زياد در اين ملاحظات چقدر مي‌گوييم يک کسي که مقامش بالاتر است او بايد برود بايد موقعيت‌ها ملاحظه شود آن وقت زينب را وارد کردند وقتي اين جمله را ايشان مي‌خواند به قدري مرحوم ميرزا گريه مي‌کند مي‌گويد بس است آن روز درس تعطيل مي‌شود مي‌گويد بگذاريد ما حق اين جمله را ادا کنيم بعد بقيه‌ي روضه را بخوانيد واقعا ما مي‌توانيم درک کنيم عمق را چون اين روضه‌ها را ما مکرر شنيديم گاهي عظمت مصيبت و عمق مصيبت مورد غفلت قرار مي‌گيرد اين که در زيارت ناحيه‌ي مقدسه است أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ سلام بر محاسن غرق به خونت سلام بر آن صورتي که بر خاک گذاشتي اين مصيبت‌ها را ببينيد تا مي‌رسد به آن جا که السَّلامُ عَلى الطِّفلِ الرَّضيعِ أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى واقعا از روي اعتقاد مي‌گويم اگر روي اين جمله شيعه تا قيامت ضجه بزند حق عزاي امام حسين ادا نمي‌شود الآن در فاجعه‌ي منا ببينيد چقدر ملت ما نگران بود يک وقت نکند به اجساد مطهر قربانيان منا جسارتي شود ديديد رهبر معظم انقلاب تهديد کردند تمام نظام را در برابر آن حکومت قرار دادند براي اين که يک وقت جسارتي به اجساد مطهر حاجي‌هاي ما شود آن وقت مي‌شود مقايسه کرد اين‌ها همه قربانيان يک موي سيدالشهدا نمي‌شوند آن وقت امام زمان در زيارت ناحيه‌ي مقدسه مي‌گويند سلام بر آن آقايي که بدنش را دفن نکردند گذاشتند رفتند روستا نشينان اطراف آمدند بدنش را دفن کردند و بدنش را جمع کردند اگر بني اسد نمي‌آمدند و اين بدن را به خاک نمي‌سپردند تا کي اين جنازه روي زمين مي‌ماند واقعا از آن جمله‌هايي است اگر ما تا قيامت ضجه بزنيم براي اين يک جمله که اين‌ها بدن‌هاي خودشان را دفن کردند رفتند اين که حضرت زينب نگران بود براي همين يک جمله بود ولي بدن طيب و طاهر سيدالشهدا و اهل بيت را گذاشتند زمين ما واقعا نمي‌توانيم حق اين مصيبت‌ها را ادا کنيم ولي هر چه مي‌توانيم بايد انجام دهيم مردم ما در اين چند روزه انجام وظيفه کردند ولي در باقيمانده‌ي روز تا عاشورا بيشتر سرمايه گذاري کنيم از وقت مال هر چه که بلد هستيم من آماري گرفتم شنيدم خوشبختانه با همه‌ي مشکلات اقتصادي که هست مردم در اين ايام کمکشان به مجالس عزاي سيدالشهدا بيشتر شده کمتر نشده کم نمي‌گذارند من سوال کردم از بعضي از هيئات مذهبي گفتند نه بيش از گذشته است واقعا در باقيمانده شبانه روز ما وقف سيدالشهدا باشد مرحوم آيت الله بهجت مي‌فرمودند ما شاگرد آيت الله غروي اصفهاني بوديم خدمت ايشان درس مي‌خوانديم ايشان پنج شنبه‌ها روضه داشتند الآن هم رسم است مراسم علما و مراجع هفته‌اي يک روز ذکر توسل و روضه‌اي است پنج شنبه‌ها روضه داشتند ما روضه‌ي ايشان را مي‌رفتيم از آقا تقاضا مي‌کرديم ما شاگردان چون شاگرداني داشته مثل آيت الله ميلاني مظهر شاه علي محمد نجفي بروجردي و بهجت روضه‌ي پنج شنبه که مي‌رفتند مي‌گفتند اجازه بدهيد يک سهمي هم ما در روضه خدمت کنيم ايشان مي‌فرمودند هر خدمتي مي‌خواهيد انجام بدهيد ولي دو خدمت روضه مال خودم است دم در مي‌نشستند کفش واردين را جفت مي‌کردند و همان جا سماوري گذاشته بودند چايي مي‌ريختند مي‌فرمودند اين دو مال خودم بقيه مال شما من اگر بگويم خاک پاي آن کساني هستم که اين روزها کفش عزاداران امام حسين را جفت مي‌کنند چيزي نگفتم وقتي بزرگان به اين افتخار مي‌کردند ما چه هستيم که بگوييم خاک پا هستيم اين را بدانند هر کسي مخصوصا در اين باقي مانده من بعضي از شهرهاي ايران ديدم مخصوصا طرف خراسان ديدم از ششم به بعد کسب و کار تعطيل مي‌شود شهر تعطيل مي‌شود کلا مردم تا عاشورا شبانه روزشان وقف سيدالشهدا عليه السلام است ديگر به نظر من بيش از اين طول ندهيم مادح خورشيد مداح خود است خواستيم بگوييم مي‌شناسيم عزاداران سيدالشهدا را. مطلب دوم اين است که من تقاضا مي‌کنم اين روزها عزيزان من يادشان باشد همه مهمان سيدالشهدا هستند ولي مخصوصا به جوانان عرض مي‌کنم اگر مي‌بينيد در ميان دوستان يک قيافه‌هايي تيپ‌هايي که فکر مي‌کنيد شما فکر مي‌کنيد خطاست شما فکر مي‌کنيد اين‌ها با امام حسين رابطه‌اي ندارند نه اتفاقا دست اين‌ها را بگيريد بياوريد فراوان شنيده ايم وقتي پيغمبر خدا به معراج رفتند به جايي رسيدند که جبرائيل نتوانست پيغمبر را همراهي بکند جبرائيل گفت نمي‌توانم نزديک شوم جبرائيل پيغمبر را تنها گذاشت «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى، فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى» (نجم/ 9-8) بار ديگر از ملک پران شوم آن چه در وهم تو نايد آن شوم وقتي پيغمبر رفت و رفت رسيد به عرش آن جا که رسيد وقتي آمد گزارش عرش را پيغمبر داد چه بود فرمود وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ يَمِينِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 59) بر سر در بهشت نوشته شده ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجات پيغمبر را بردند به مقامي جايگاهي که جبرائيل نتوانست همراهي کند چه نشانش دادند اين کلمه را اين کشتي نجات است من مي‌خواهم بگويم مخصوصا دختران پسراني که ما فکر مي‌کنيم اين‌ها حسيني نيستند ما اشتباه مي‌کنيم اين‌ها را سوار اين کشتي کنيد دستش را در دست ناخدا بگذاريد اين است که هيئات مذهبي مواظب باشند مواظب جوانان مواظب نوجوانان باشند بزرگسالان پير مرد‌ها خانم‌ها آقايان سال خورده جايشان موقعيت شان همه را واگذار بکنند به اين جوان‌ها يک جوان را دلشکسته از مجالس نرانيم يک تکريم استثنائي داشته باشيم از نوجوانان از بچه‌ها آن‌هايي که سال خورده هستند حسيني هستند اين‌ها مشکل ندارند من از علامه شيخ جعفر شوشتري ياد مي‌کنم خيلي زيباست اين جمله مي‌فرمايد اگر ماه رمضان نتوانستي از باب التوبه وارد شوي کوتاهي کردي از دستت رفت ماه رمضان محرم از باب الحسين وارد شو باب الحسين هم همان باب التوبه است ماه رمضان به هر دليلي نتوانستيم عرفه هم گذشت بياييد محرم از باب الحسين وارد شويد واقعا از اين جمله قشنگ تر من سراغ نداريم متواضعانه عرض مي‌کنم ما در همه‌ي قشر‌ها بيننده داريم مجال نيست اشاره کنم هر روز مي‌بينيم دوستان که مي‌گويند ما بيننده‌ي برنامه هستيم هر کسي در طبقات مختلف واقعا اگر کسي سراغ دارد از اين جمله بالاتر به ما بگويد من که نديدم. امام حسين عليه السلام چند روز ديگر روز عاشورا مي‌شود براي هر کدام از عزيزان يک جمله‌اي گفتند براي حضرت علي اکبر و قاسم و هر کدام ولي جمله‌اي براي حرّ فرمودند که من براي حضرت علي اکبر هم نديدم اين خريدن است اين باب الحسين است باب التوبه که مي‌گويند اين است امام حسين اين طوري مي‌خرد همين آدمي که نيم ساعت قبل مي‌گفت من خودم را مخير مي‌دانم نمي‌دانم بهشتي شوم يا جهنمي با يک فاصله‌ي کوتاه وقتي آمد طرف خيمه سرش پايين بود حضرت فرمود اِرفَع رَأسَک يَا حُرّ سرت را بالا بگير رفت و به شهادت رسيد اين را نوشتند که امام حسين عليه السلام نشست سر حر را به دامن گرفت علي اکبر ايستاده بود وقتي متوجه حضور علي اکبر شدند فرمودند پسرم اين جا ايستاده‌اي روضه‌اي بخوان سر حرّ به دامن امام حسين بوده علي اکبر روضه خوان بوده امام حسين گريه کرده اين شعرها را منصوب به علي اکبر مي‌دانند لنعم الحرّ حرّ بني رياح صبور عند مشتبک الرّماح (مقتل خوارزمي، ج1، ص11) مهمان تازه وارد را امام حسين اين طوري تحويل گرفته او روضه خوانده امام حسين اين طوري گريه کرده اگر نظير اين جمله بود به من خبر دهيد حضرت نگاهي کرد به بدن غرق خون حر فرمود عجب شهادتي قَتلُهُ مِثلُ قَتلَه النَّبِيينَ و آل النَّبيين (حياة الامام حسين بن علي، ج 3، ص 239) شدي مثل پيامبران مثل پيامبر زادگان الآن يک جوان ناباب را در نظر بگيريد که ما حاضر نيستيم يک عکس دو نفره بگيريم مي‌گوييم دردسر کار دست ما مي‌دهي يک جواني که افکار و تيپش به ما نمي‌خورد اين کجا حر کجا حر چه کرده به قول خودش اللَّهُم إنّي أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِيَائِك (مقتل مقرم، ص 246) من دل اولياء خدا را به لرزه آوردم با نيم ساعت فاصله يک چنين جواني امام حسين مي‌گويد شهادتت شده مثل ابراهيم و عيسي موسي پيغمبر و پيغمبر زادگان اين طوري مي‌خرند امام حسين شب عاشورا داشتند تلاوت قرآن مي‌کردند در يک روايتي است که برير که از شهداي بسيار بزرگوار کربلا است مشغول نماز بود يک کسي از لشکريان کوفه چون اطراف خيمه‌هاي امام حسين مواظب بودند ببينند چه خبر است وقتي صداي تلاوت قرآن امام حسين را شنيد يک جمله‌ي تندي گفت من نقل نمي‌کنم آن جمله را جسارت آميز بود برير در حال نماز قَطَعَ صَلَاتَهُ نمازش را شکست رفت سراغ اين آدم گفت اشتباه مي‌کني حسين اين طوري نيست شروع کرد به هدايت و راهنمايي اش دستش را بگيرد بلکه بياورد اين طرف شب عاشورا نماز واجب که نبود نماز مستحبي را آدم مي‌تواند بشکند نمازش را شکست قطع کرد رفت يک نفر را به راه بياورد حتي روايت داريم عده‌اي با تلاوت قرآن امام حسين شب عاشورا به کاروان سيدالشهدا پيوستند داستان حبيب بن مظاهر بسيار مهم است وقتي کسي پيام از طرف عمر سعد آورد شخصي بود به نام قرة بن قيس پيامش را که به امام حسين رساند خواست برگردد برود حبيب گرفت وَصَبَّ چسبيد گرفت گفت نمي‌گذارم بروي گفت چرا من پيام رسان هستم پيام آوردم بايد جوابش را بدهم گفت نه تو مال آن لشکر نيستي مال اين جا هستي جايت اين جاست من نمي‌گذارم بروي تو بمان تو حسيني هستي آن طرفي نيستي من حرفم اين است اين روز‌ها ما بچسبيم اگر يک نفر را ما وارد اين خيمه و اردوگاه بکنيم وارد سفينه النجات بکنيم براي محرم امسال ما بس است در زيارت سيدالشهدا هستيم فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ (زيارت اربعين) يعني در دعوت ديگران عذر براي ديگران باقي نگذاشت امام حسين يعني در نصيحت در اوج مهرباني بود خون قلبش را داد براي اين که چهار نفر را از گمراهي نجات بدهد ما عذر باقي نگذاريم اگر تا ديشب تنها خودمان مي‌آمديم در مجلس امام حسين امشب که شب هفتم است برويم چهار نفر از اين‌هايي که ما فکر مي‌کنيم تيپ و قيافه‌ي اين‌ها اين طرفي نيست برداريم بياوريم قصه‌ي امام حسين را گفتيم يکي از دوستان من از اساتيد بزرگوار حوزه است به من زنگ زد گفت من اين حديث را از قول شما نقل کردم در يک جايي گفتند اين حديث سند ندارد اگر سندش را پيدا کردي ما جايزه مي‌دهيم شما سند داري گفتم حديث سند دارد در کتاب مناقب ابن شهر آشوب است در حدود هفت صد سال پيش حديث چه بود که ايشان تعجب کرده اين که سيدالشهدا در گودال قتل گاه بود وقتي چشمان مبارک را باز کردند متوجه شدند شمر روي سينه اش نشسته ضَحَکَ عليه السلام حضرت تبسمي کردند فرمودند تَقتُلني وَ لَا تَعرِفني قصد کشتن من را داري من را نمي‌شناسي در گودال امام نمي‌خواهد جان خودش را نجات بدهد مي‌خواهد دست يکي را بگيرد اين کار را ما مي‌توانيم انجام بدهيم اين هنر کساني است که اين روزها و شب‌ها در مجالس امام حسين عليه السلام حضور دارند.
شريعتي: خيلي ممنون دوستان اگر فرصت کردند کتاب فتح خون شهيد آويني را بخوانند اين هم پيوندي است بين امروز ما و محرم سال 61 هجري. صفحه‌ي 8 قرآن کريم را با هم تلاوت مي‌کنيم آيات 49 تا 57 سوره‌ي مبارکه‌ي بقره
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ?49? وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ?50? وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ ?51? ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ?52? وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ?53? وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ?54? وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّـهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ?55? ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ?56? وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ?57?
ترجمه:
و [يادکنيد] آن گاه که شما را از [سيطره حکومت ظالمانه] فرعونيان نجات داديم؛ آنان که همواره شما را به سخت ترين صورت شکنجه مي کردند، پسران شما را سر مي بريدند و زنان شما را [براي بيگاري و کنيزي] زنده مي گذاشتند. و در اين سختي ها ومشکلاتْ آزمايشي بزرگ از سوي پروردگارتان بود. (??) و [ياد کنيد] هنگامي که دريا را براي شما شکافتيم، پس شما را نجات داديم و فرعونيان را در حالي که مي ديديد، غرق کرديم. (??) و [ياد کنيد] زماني که [براي نازل کردن تورات] چهل شب با موسي وعده گذاشتيم، سپس شما بعد از [غايب شدن] او گوساله را معبود خود گرفتيد، در حالي که [به سبب اين کار بسيار زشت] ستمکار بوديد. (??) سپس بعد از آن [کار زشت] از [گناه] شما درگذشتيم، تا سپاس گزاري کنيد. (??) و [ياد کنيد] هنگامي که به موسي، کتاب و ميزان جداکننده [حق از باطل] عطا کرديم تا هدايت يابيد. (??) و [ياد کنيد] زماني که موسي به قومش گفت: اي قوم من! قطعاً شما به سبب معبود گرفتن گوساله به خودتان ستم ورزيديد، پس به سوي آفريننده خود بازگرديد، و [افرادي از] خودتان را [که گوساله را به پرستش گرفتند] بکشيد که اين [عمل] براي شما در پيشگاه آفريدگارتان بهتر است. پس خدا [به دنبال اجرا کردن دستورش] توبه شما را پذيرفت؛ زيرا او بسيار توبه پذير و مهربان است. (??) و [ياد کنيد] آن گاه که گفتيد: اي موسي! هرگز به تو ايمان نمي آوريم تا خدا را آشکارا [با چشم خود] ببينيم. پس صاعقه مرگبار شما را گرفت، در حالي که مي ديديد. (??) سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا سپاس گزاري کنيد. (??) و [در صحراي سوزان سينا] ابر را بر سر شما سايبان قرار داديم؛ و بر شما گزانگبين و بلدرچين نازل کرديم؛ [و گفتيم:] از خوراکي هاي پاک و پاکيزه اي که روزيِ شما قرار داده ايم بخوريد. و آنان [در تجاوز و طغيانشان وناسپاسي وکفرانشان] بر ما ستم نکردند، بلکه همواره بر خود ستم مي ورزيدند. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: اشاره‌ي قرآني را حاج آقاي حسيني بفرمايند.
حاج آقا حسيني: ادامه‌ي همين بحثي که عرض کرديم در آيه‌ي قرآن است «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ، ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» قوم موسي بت پرست شدند ظلم بزرگي کردند آن همه زحمات حضرت موسي را با چهل روز رفتن موسي به ميقات از بين بردند بت پرست شدند شش صد هزار نفر مرحوم علامه طبرسي در مجمع البيان مي‌نويسد در سه روز سامري فرصت داشت مردم را به گوساله پرستي دعوت کرد سه روزه شش صد هزار نفر گوساله پرست شدند ولي خداي مهربان چه مي‌گويد ما بخشيديم ما مي‌بخشيم ما گوساله پرستان را هم مي‌بخشيم ما بت پرستان را مي‌بخشيم اين همه نعمت داديم به اين قوم آيات اول را من اشاره نکردم از آل فرعون نجات داديم از غرق شدن در دريا نجات داديم فرعونيان غرق شدند اين‌ها نجات پيدا کردند اين همه نعمت داديم گوساله پرست شديد اما ما بخشيديم شما بياييد خدا کسي را نمي‌خواهد نا اميد بکند باب الحسين باب التوبه هميشه است اگر دير بجنبيم يک وقت فرصت به کلي از دست مي‌رود.
شريعتي: خيلي ممنون ان شاء الله قدر بدانيم نکته‌ي سوم شما را مي‌شنويم.
حاج آقا حسيني: همه‌ي ما دوست داريم از اين باقيمانده‌ي روزهاي عزا حداکثر استفاده را ببريم اگر بخواهيم استفاده بکنيم يک طهارت ظاهري در مجالس داشته باشيم يعني با وضو باشيم خيلي سخت نيست عزيزي مي‌گفت به ياد ندارم در مجلس سيدالشهدا شرکت کرده باشم يا صحبت کرده باشم بدون وضو خيلي کار خوبي است خدا رحمت کند گفت عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحينَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ (محجّة البيضاء، ج 4، ص 17) هنگامي که نام اولياء خدا را مي‌بريد رحمت الهي نازل مي‌شود خدا رحمت کند علامه طباطبائي نقل است از ايشان سوال کرده بودند سخت ترين حالت شما در زندگي چه حالتي است ايشان فرموده بود آن لحظه‌اي که از خواب بيدار مي‌شوم وضو ندارم تا دوباره وضو بگيرم اين فاصله سخت ترين حالت زندگي من است من حداقل تقاضايم جدا اين است صاحبان مجالس نوشته‌اي بنويسند با وضو وارد مجلس شويد اين طهارت ظاهري خيلي خوب است سخت هم نيست اما مهم تر از آن طهارت باطني است اگر مي‌خواهيم شب‌هاي خوبي داشته باشيم بايد روز خوبي داشته باشيم من داستاني اشاره مي‌کنيم در کتاب کامل الزيارات است ايشان يک حديثي نقل کرده از محمد بن مسلم بيشترين روايات را از امام صادق ما از طريق اين بزرگوار داريم يک وقتي خدمت امام صادق رسيد گفت ما که کربلا مي‌رويم ما در حج نيستيم؟ حضرت فرمود چرا گفت يعني چه يعني آن محرماتي که در حج بر حاجي حرام است آدم که مي‌رود حج وقتي محرم مي‌شود 24 چيز بر انسان حرام مي‌شود گفت يعني تمام اين 24 چيز بر انسان حرام است حضرت فرمودند نه اين چيزهايي که من مي‌گويم رعايت کنيد 14 مورد را حضرت اشاره کردند من چهار پنج مورد را مي‌گويم اين کربلا رفتن است من اعتقادم اين است ما الآن داريم مي‌رويم وارد مجلس امام حسين مي‌شويم اين جا هم قبه‌ي سيدالشهدا است نگفتيم علامه شوشتري مي‌گويد بارگاه امام حسين فقط آن جايي نيست که قبر شش گوشه‌ي حضرت است هر کجا خيمه‌ي عزاي حضرت به پا شد آن جا بارگاه امام حسين است ما روزها و شب‌ها مي‌رويم مجلس اين آداب زيارتي که اگر مي‌رفتيم کربلا بايد رعايت مي‌کرديم رعايت کنيم ببينيم بهره مان چقدر زياد مي‌شود يک قِلَّةُ الكَلامِ إلاّ بخَيرٍ مواظب سخن گفتن باشيم در سفر زيارتي سيدالشهدا کم حرف بزن مگر حرف خوب. حرف خوب داري بزن همه قبول دارند ما ماه رمضان احساس مي‌کنيم معنويت و نشاط معنوي بيشتري پيدا مي‌کنيم چرا؟ چون روز‌ها مراقبت ما بيشتر است اگر اين شب‌ها مي‌خواهيم در مجلس سيدالشهدا آن نشاط معنوي را پيدا کنيم روزها مواظب باشيم هر حرفي را نزنيم يک کمي ملاحظه کنيم ملاحظه‌ي آبروي مردم به اين راحتي آبروي کسي را نبريم دوم تَغُضَّ بَصَرَكَ چشمت را ببند چشمت را از گناه ببند امتحان کنيم اين چند روزي که باقي مانده روزها کلاممان را مواظب باشيم چشممان را از گناه بپوشانيم ببينيم نشاط معنوي ما بيشتر مي‌شود در مجلس امام حسين يا نه. من نمي‌خواهم بگويم براي هميشه حداقل در اين ايام دستگاه گناه که در خانه‌هاي ما است بساط ماهواره‌ها که در خانه‌هاي ما است يقين داشته باشيم سيدالشهدا راضي نيست قابل توجيه نيست موشک فرهنگي دشمن است از موشک نظامي دشمن سنگين تر است ما در برابر موشک نظامي دشمن فرياد مي‌زنيم ولي موشک فرهنگي اش را خودمان خريداري کرديم آورديم در خانه اين چند روز فاصله بگيريم از آن اگر تا امروز که ششم عزاي سيدالشهداست ما ماهواره را جمع نکرديم عيبي ندارد اين چهار روز را نبينيم فکر کنيم دستگاه ما خراب شده هيچ طوري نمي‌شود ان شاء الله بعد از محرم خود سيدالشهدا کمک مي‌کند نمي‌گذارد ما از کشتي پياده شويم گوشي‌هاي تلفن همراه نکات مهم است در گوشي‌ها عکس‌ها کليپ‌هايي که داريم شماره‌هايي که داريم و يقين داريم سيدالشهدا راضي نيست فرض کن اين گوشي دست علمدار بي دست سيدالشهدا افتاد واقعا گوشي من طوري است اگر حضرت عباس ببيند بگويد بارک الله عجب سينه زني هستي سيدالشهدا خوشحال شود چه سينه زن‌هايي من دارم حضرت زينب خوشحال شود چه خانم‌هايي مي‌آيند مجلس عزا واقعا گوشي‌هاي ما اين طوري است اين کار را بکنيم در فضاهاي مجازي مسئله‌ي دوم بحث حجاب و عفاف و ارتباطات درست است ما هميشه بايد پاک باشيم عيب ندارد در عاشورا حرمت نگه داريم اگر اين روسري يک کم بيايد جلو من نمي‌خواهم بگويم همه چيز در اين خلاصه مي‌شود نه بخشي از دين است اگر اين روسري يک مقدار جلوتر بيايد به هيچ کجا بر نمي‌خورد نه که برنمي خورد امام حسين راضي مي‌شود زينب کبري در مجلس يزيد در اين سفر يک گلايه نکرده وقتي رسيدند به شام در مجلس يزيد گلايه‌ي حضرت زينب اين بود امن العَدل يَابنَ الطُلَقَا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، ص 200) اين عدالت است که زنان و کنيزان تو پشت پرده باشند ولي ما مقابل چشم نامحرمان باشيم اين را با حضرت زينب همراهي کنيم قطعا حضرت زهرا خوشحال مي‌شود سوم كَثرَةُ الصَّلاةِ نماز است امروز زياد ياد کرديم از علامه شيخ جعفر شوشتري باز ياد مي‌کنيم ايشان يک جمله‌اي دارد اگر عزيزان سندش را دارند خوشحال مي‌شوم به من بگويند ايشان نقل مي‌کند صبح روز عاشورا وقتي صف‌هاي جماعت آماده شد امام حسين خواستند نماز بخوانند يک موذني داشتند به نام حجاج بن مسروق از شهداي کربلاست بلند شد که اذان بگويد فرمودند شما اذان نگو فرمود امروز علي اکبر اذان بگويد موذن صبح عاشورا. الهي بهر درگاهت سر آوردم نه تنها برايت سر بلکه از سر بهتر آوردم پي ابقاء قد قامت به صبح روز عاشورا براي گفتن الله اکبر اکبر آوردم. اين صبح عاشوراست بينندگان موذن ظهر عاشورا چه کسي بود علي اکبر حضرت عباس بود ولي روايت دارد فَاَذَّنَ الحُسَين بِنَفسِهِ خود حضرت اذان ظهر عاشورا را گفتند قصه‌ي عاشورا تمام شد کربلا تمام شد کوفيان برمي‌گشتند از کسي مي‌پرسيدند چه کسي را کشتي جانيان گزارش مي‌دادند يکي مي‌گفت من علي اصغر يکي مي‌گفت من علي اکبر يکي مي‌گفت خود امام حسين به کسي گفتند چه کسي را کشتي گفت من نمي‌گويم مشخصاتش را مي‌گويم شما حدس بزنيد چه کسي است گفت اِنّي قَتَلتُ رَجُلًا وَسيمًا جَسيمًا بَينَ عَينَيه اَثَر السُّجود (مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 58) مشخصاتي داد از علمدار کربلا از جمله گفت من کسي را کشتم در پيشاني اش جاي سجده بود حبيب بن مظاهر هشتاد نود ساله در پيشاني اش جاي سجده باشد عجيب نيست ولي علمدار سي و چهار ساله‌ي کربلا دشمن دارد گزارش مي‌دهد مي‌گويد در پيشاني اش جاي سجده باشد آخرين سفارش که نقل مي‌کنم فرمود حُسنُ الصَّحابَةِ لِمَن يَصحَبُكَ (ميزان الحکمة، ج 5، ص 122) با هر کسي که رفيق هستي رفت و آمد داري اخلاقت را خوب کن عصر روز عاشورا امام سجاد در خيمه بودند فرمودند پدرم آمد در خيمه نگاه کردم وَ الدِّماَء تَغلي خون از زره پدرم مي‌جوشد ساعتي بعد حضرت به شهادت رسيدند فرمود پسرم آمدم يک نصيحت يک دعا بکنم دعايش در مفاتيح است بِحَقِّ يسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَكيمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلينَ يا مَنْ يَعْلَمُ ما فِى الضَّميرِ يا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبينَ يا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومينَ يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغيرِ يا مَنْ لايَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ دعاي عجيبي است عنوانش حوائج دنيا و آخرت است فرمود يک نصيحت هم مي‌کنم با بدن غرق به خون فرمود پسرم يَا بُنَيَّ إِيَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ (اصول کافي، ج 4، ص 24) از ظلم به کسي که جز خدا پناه ندارد بپرهيز من دروغ نمي‌گويم خدا مي‌داند چند روزي است خبر شدم يک کسي گفت با اين خانم صحبت کنيد گفتم چه شده گفت به خاطر مسئله‌اي دخترش را زده دختر پانزده شانزده ساله را به شدت زده من صحبت کردم با آن خانم گفتم مقلد چه کسي هستي به چه اجازه‌اي مجوزي آيا تربيت فرزند اين است آدم غصه مي‌خورد يک وقت مي‌گوييم کاري به دين نداريم يک وقت مي‌گوييم ما براي حسيني عزادار هستيم که با بدن غرق به خون گفت به کسي ظلمي نکن.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.