اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-07-21-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي - گراميداشت سومين ختم قرآن برنامه

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: گراميداشت سومين ختم قرآن برنامه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 21-07-94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
دست مرا گرفت و به دست قلم گذاشت *** حسي که باز پاي مرا در حرم گذاشت
حسي که اشک وار به چشمم قدم گذاشت *** تا "اشفعي لنا"به لبم دم به دم گذاشت
پس از کنار هجره ي پروين که رد شدم... *** بي اختيار شعر سرودن بلد شدم
در اين حرم که آمده ام پا به پاي عشق  *** عاشق شدن دعاي من است و دعاي عشق
مادست خالي آمده ايم اي خداي عشق *** اذن دخولمان بده محض رضاي عشق
تا چشم کار مي کند اينجا کرامت است *** اينجا شفيعه هست پس اين جا قيامت است
ما اشک مي شويم که بارانمان کني *** ما درد ميشويم که درمانمان کني
مارا غريب و بي کس و بي خانمان کني *** تا شب نشين صحن شبستانمان کني
يادش بخير ماه مبارک‌ بهار تو *** سي جزء عشق خوانده شده در کنار تو
خوش روييت نبود چنين رو نمي زديم  *** نورت نبود با دل شب مو نمي زديم
صحنت نبود دست به جارو نمي زديم  *** بالا اگر نبودي  زانو نمي زديم
ما با حضور لطف تو حاجت نداشتيم *** ما بي حضور لطف تو بهجت نداشتيم
بال فرشته است و قدم هاي مردم است *** در حوض صحن آينه اش آسمان گم است
ديگر نگرد مادرمان در همين قم است *** ((اينجا که آب هست چه جاي تيمم است؟))
گفتند باز مي شود از قم در بهشت *** مارا ببر بهشت تو  اي خواهر بهشت
آهو شديم در دل صيادمان ببر *** پروازمان بده به گهر شادمان ببر
يک لحظه سمت پنجره فولادمان ببر *** در هشت هشت لحظه ي ميلادمان ببر
مشهد به پاست در سرمان شور عشق تو *** پس مال ماست کوچه ي سرشور عشق تو

شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما بينندگان گزيده هايي از برنامه‌ي سمت خدا در روز پنج شنبه‌ي هفته‌ي گذشته که به مناسبت سومين ختم قرآن در برنامه‌ي سمت خدا برگزار شده بود خدمت شما تقديم مي‌شود.
شريعتي: سلام بر همه از حرم مطهر کريمه ي اهل بيت حضرت معصوم در خدمت شما هستيم سلام عرض مي‌کنم خدمت شما حاج آقاي حسيني.
حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه‌ي بينندگان و حضار دارم ما نائب الزياره‌ي همه هستيم چون جلسه‌ي اختتامه‌ي قرآن است چند جمله‌اي در مورد قرآن در نهج البلاغه در خدمت شما خواهيم بود در نهج البلاغه ده ها بار در کلمه ها خطبه ها نامه ها وجود مقدس اميرمومنان از عظمت قرآن ياد کرده اند از جمله در خطبه‌ي 176 حضرت مي‌فرمايد وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لَا يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لَا يُضِلُّ قرآن نصيحت کننده‌اي است که هيچ گاه کسي را فريب نمي‌دهد هدايت گري است که کسي را گمراه نمي‌کند سخنگويي است که دروغ نمي‌گويد وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِيَادَةٍ فِي هُدًى أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى احدي با قرآن هم نشين نشد مگر اين که وقتي هم نشيني اش به پايان رسيد همراه با يک اضافه‌اي هدايتي به او اضافه شد از جهل فاصله گرفت و بر هدايتش افزوده شد وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ کسي بعد از قرآن ديگر گرفتار فقر و درماندگي و بيچارگي نمي‌شود وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِكُمْ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ کسي از قرآن بي نياز نمي‌شود از قرآن شفاي دردهاي خودتان را بخواهيد براي شدائد و مشکلات و گرفتاري هايتان از قرآن استفاده بکنيد از سخت ترين درد قرآن شما را شفا مي‌دهد حضرت علي به چهار درد اشاره مي‌کند به چهار بيماري وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَيُّ وَ الضَّلَالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ قرآن انسان را از کفر از دو رويي از جهالت و از گمراهي نجات مي‌دهد خدا را به حق قرآن قسم بدهيد يکي از با عظمت ترين قسم هاي ما قسم به قرآن است و وَ تَوَجَّهُوا إِلَيْهِ بِحُبِّهِ اگر مي‌خواهيد خدا به شما نگاه بکند با محبت قرآن توجه الهي را به سوي خودتان جلب بکند وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ قَائِلٌ مُصَدَّقٌ اين نهج البلاغه‌ي حضرت علي است مي‌فرمايد بدانيد يقين داشته باشيد قرآن فرداي قيامت از شفاعت کنندگان است انبياء شفاعت مي‌کنند ائمه شفاعت مي‌کنند اولياء شفاعت مي‌کنند شهدا شفاعت مي‌کنند يکي از شفاعت کننده ها قرآن است شفاعت کننده‌اي که حتما شفاعتش پذيرفته مي‌شود أَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ شُفِّعَ فِيهِ حتما شفاعت قرآن پذيرفته مي‌شود ولي حضرت علي يک هشداري هم مي‌دهد وَ مَنْ مَحَلَ بِهِ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صُدِّقَ عَلَيْهِ ما با روزي يک صفحه تلاوت قرآن در برنامه‌ي سمت خدا الآن سومين ختم قرآن را داريم سومين باري است که جلسه‌ي ختم قرآن با روزي يک صفحه تلاوت قرآن دارد برگزار مي‌شود ما روزي يک صفحه مي‌توانيم بگوييم فرصت نداريم؟ با روزي يک صفحه تلاوت قرآن سه مرتبه اين برنامه کساني که پاي اين برنامه بودند قرآن را ختم کردند حضرت علي هم بشارت مي‌دهد هم هشدار هم بشارت قرآن شفاعت مي‌کند و قطعا شفاعت قرآن در پيشگاه الهي پذيرفته مي‌شود ولي هشدار هم مي‌دهد اگر قرآن از کسي شکايت بکند اين انذار است همان طور که شفاعت قرآن حتما پذيرفته مي‌شود کساني که با قرآن محشور هستند اگر قرآن فرداي قيامت از کسي شکايت کرد شکايت قرآن حتما پذيرفته مي‌شود حضرت مي‌فرمايد وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَيْهِ آرَاءَكُمْ از قرآن نصيحت بخواهيد قرآن کتاب هدايت است قرآن داروست درمان است به تعبير يکي از اساتيد بزرگوار مي‌فرمودند درست است قرآن درمان و دارو است همان طوري که حضرت علي مي‌فرمايد ولي ياد ما باشد اگر قرآن نسخه‌ي شفا بخش جان ما و روح ماست کي اين نسخه تاثير گذار است وقتي به نسخه اش عمل کنيم اگر شما به پزشکي مراجعه بکنيد متخصص ترين پزشک در يک رشته‌اي که شما گرفتار يک بيماري باشيد باشد براي شما نسخه بنويسد تا اين نسخه را عمل نکنيد درمان نمي‌شويد کافي نيست که اين نسخه را با خط زيبا بنويسيد کافي نيست ما اين نسخه را روزي چند بار بخوانيم بدهيم نسخه را يک خطاط بنويسد تابلو کنيم در منزل نصب کنيم درمان حاصل نمي‌شود روزي چند بار نسخه را بخوانيم درمان حاصل نمي‌شود کافي نيست اين ها مگر اين که به آن نسخه عمل کنيم حضرت مي‌فرمايد از قرآن نصيحت بخواهيد وَ اتَّهِمُوا عَلَيْهِ آرَاءَكُمْ خيلي تعبير زيبايي است در برابر قرآن آراء خودتان را متهم بکنيد نظر خودتان را بر قرآن تحميل نکنيد قرائت و برداشت خودتان را بر قرآن تحميل نکنيد من يکي دو نمونه خيلي کوتاه از سيره‌ي عملي حضرت علي در ارتباط با قرآن هم بگويم شما از اين در برويد بيرون در صحن حضرت معصومه قبر يکي از علماي بزرگ شيعه است اين جا قبر مردم علما بود الآن يک قبر طرف قبله ديده ايد حدود يک متري از زمين بلند است اين قبر يکي از علماي بزرگ است به نام قطب راوندي کتاب هاي فراواني دارد حدود هفت صد سال پيش زندگي مي‌کرده ايشان کتابي دارند به نام خرائج در اين کتاب اين داستان را نقل کردند حضرت علي سلام الله عليه در بازار کوفه قدم مي‌زدند رسيدند به يک جواني در مغازه خياطي مي‌کرد چون يکي از برنامه هاي حضرت علي قبلا گفتيم حضرت هر روز مي‌آمدند در بازار کوفه به اصناف مختلف سر مي‌زدند نصيحت مي‌کردند يک جواني داشت خياطي مي‌کرد و آواز مي‌خواند حضرت علي ايستادند فرمودند يَا شَابّ لَو قَرَئتَ القُرآنَ لَکَانَ خَيرًا لَک چرا قرآن نمي‌خواني اگر قرآن بخواني که بهتر است جوان خيلي با ادبي بود گفت يا اميرالمومنين من قرآن را بلد نيستم اگر بلد بودم مي‌خواندم حضرت فرمودند بيا نزديک آمد نزديک يک جمله‌اي حضرت علي به گوش او گفت ننوشتند چه جمله‌اي در آن واحد حافظ تمام قرآن شد گفت من وعده مي‌دهم به شما از اين به بعد قرآن بخوانم واقعا در زندگي هاي ما در محل کسب ما البته من زياد ديدم فراوان مي‌بينم آدم هايي که در محل کارشان در عين حال که کارشان را انجام مي‌دهند اما گوششان هم به صوت قرآن است دارند راديو قرآن راديو معارف گوش مي‌دهند مغازه هاي فراواني را مي‌بينيم هم زمان با کسب و کار شبکه‌ي سه دارند سمت خدا مي‌بينند حضرت فرمود اگر قرآن بخواني بهتر است قرآن در زندگي ما باشد باز داستان ديگري از سيره‌ي حضرت علي عرض مي‌کنم ابن ابي الحديد شارح نهج البلاغه اين داستان را در شرح نهج البلاغه مي‌نويسد از قول فرزدق شاعر اهل بيت عليهم السلام که شعر معروف را در مدح امام سجاد عليه السلام دارد هَذا الّذي تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ مي‌گويد من هنوز نوجوان بودم همراه با پدرم خدمت حضرت علي رسيديم حضرت از پدرم سوال کردند اين نوجوان کيست پدرم گفت اين پسر من است و من دارم شعر يادش مي‌دهم البته شعر قابل پرورش است يک کسي که قريحه‌ي شعر دارد و خدا داده اين قابل پرورش است پدر فرزدق به حضرت علي گفت من دارم شعر يادش مي‌دهم تا اين جمله را گفت حضرت علي فرمود لَو أقرَأتَهُ القُرآنَ لَكَانَ خَيرًا َله (في ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 472) قرآن يادش بده اگر ما بنا است شروع بکنيم از شعر شروع بکنيم يا از قرآن شروع بکنيم اگر ما بناست نوجوان ها و جوان هايمان را آموزش بدهيم از چه آموزشي بايد شروع بکنيم نبايد از قرآن شروع بکنيم يکي از نگراني هاي ما امروز اين است نوجوان ها جوان هاي ما بعد از سال ها درس خواندن در مدرسه مقاطع مختلف تحصيلي گاهي روخواني قرآن را نمي‌دانند آن وقت حضرت علي اين همه انتظار از ما دارد که از قرآن نصيحت بخواهيم اين هم يک جمله. تربيت قرآن مقدم بر تربيت هاي ديگر باشد. يک داستاني را اشاره مي‌کنم خدا رحمت کند مرحوم آيت الله شيخ مرتضا طالقاني از علماي بزرگ بوده استاد شخصيت هايي بوده مثل مرحوم آيت الله بهجت ما اين جا در کنار قبر خيلي از علماي بزرگ هستيم مخصوصا من سفارش مي‌کنم زائريني که از راه هاي دور آمدند بعد از زيارت حضرت فاطمه‌ي معصومه حتما سر قبور اين علماي بزرگ بروند قبر مرحوم آيت الله عظمي شيخ عبدالکريم حائري موسس حوزه‌ي علميه‌ي قم آيت الله عظمي بروجردي آيت الله عظمي آسيد احمد آسيد محمد تقي خوانساري مرحوم آيت الله عظمي صدر مرحوم آيت الله عظمي گلپايگاني علامه طباطبائي شهيد مطهري مرحوم آيت الله بهجت و بسياري از علما و شهدا شهيد آيت الله مدني اين جا مزار بسياري از علماي بزرگ شيعه است از جمله قبر آيت الله بهجت همين جا است مرحوم آيت الله شيخ مرتضي طالقاني استاد آيت الله بهجت بوده مدتي درس سطوح عالي خدمت ايشان مي‌خوانده مکاسب و کفايه اين ها را علامه جعفري هم شاگرد ايشان بوده داستان من دو جمله است عزيزان مخصوصا جوانان شخصيتي که مي‌شود آيت الله بزرگاني مثل آيت الله بهجت و علامه جعفري و ديگران از کي خودش شروع کرده و چه شد که شروع کرد ايشان در طالقان بوده دنبال يک کار ديگري بوده چوپاني مي‌کرده مي‌گويد من بيرون شهر طالقان مشغول چوپاني با گاو و گوسفند و دامي که داشتم صداي تلاوت قرآن به گوشم رسيد يک لحظه با خودم گفتم اگر فرداي قيامت خدا به من بگويد اين قرآن نامه‌اي بود که من براي تو فرستادم آيا يک بار همه‌ي اين نامه را خواندي و فهميدي چه جواب خدا را بدهم پيش خودم گفتم آيا مي‌توانم بگويم من عربي بلد نبودم خدا به من نمي‌گويد چرا نرفتي اين زبان را ياد بگيري همين سوال که به ذهنش مي‌رسد از بيابان اطراف شهر مي‌آيد در شهر دام هايي که در اختيارش بوده به صاحبش تحويل مي‌دهد مي‌گويد من مي‌خواهم بروم مي‌گويد کجا مي‌خواهي بروي مي‌گويد مي‌خواهم بروم درس بخوانم بفهمم قرآن چه مي‌گويد نامه‌ي پروردگار چيست در خود طالقان مدتي درس مي‌خواند بعد مي‌آيد اصفهان مدرسه‌ي صدر اصفهان پنج سال درس مي‌خواند بعد مي‌رود نجف به جايي مي‌رسد که مي‌شود استاد شخصيت هايي مثل آيت الله بهجت و علامه جعفري در مقامات علمي و مقامات معنوي مرحوم آيت الله بهجت مي‌فرمودند شب آخري که ايشان مي‌خواست از دنيا برود تا دير وقت در هجره‌ي ايشان بوديم چون در مدرسه زندگي مي‌کردند مطالب فراواني براي ما گفت مرحوم آيت الله بهجت براي کسب معنويت و معرفت خدمت ايشان مي‌رفته مطالب فراواني گفت و فرمود فردا خبر من را به شما مي‌دهند در نود سالگي و فردا ايشان از دنيا مي‌رود که آقاي بهجت فرمودند صبح که رفتم حجره شان عين عبارت ايشان است چهره شان مثل عروس در حجله از دنيا رفته بود مقصود من اين است که چه شد آدمي که دنبال يک شغل ديگري بود رها کرد آمد گفت اگر فرداي قيامت خدا به من بگويد مسلمان اين نامه بود من برايت فرستادم يک بار اين نامه را خواندي يا نه بايد جواب بدهيم عزيزان جواب بدهيم اين نامه را يک بار مطالعه کرديم تلاوت قرآن فهم قرآن؟ و همه‌ي اين ها مقدمه‌ي عمل به قرآن است.
شريعتي: خيلي ممنون حاج آقاي حسيني عزيز