برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: دعا در نهج البلاغه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 31-06-94
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
باز هم اول مهر آمده بود
و معلم آرام
اسم ها را مي خواند.
اصغر پورحسين!
پاسخ آمد: حاضر.
قاسم هاشميان!
پاسخ آمد: حاضر.
اکبر ليلا زاد...
پاسخش را کسي از جمع نداد.
بار ديگر هم خواند:
اکبر ليلازاد!
پاسخش را کسي از جمع نداد
همه ساکت بوديم
جاي او اينجا بود
اينک اما، تنها
يک سبد لاله ي سرخ
در کنار ما بود
لحظه اي بود، معلم سبد گل را ديد
شانه هايش لرزيد
همه ساکت بوديم
ناگهان در دل خود زمزمه اي حس کرديم
گل فرياد شکفت!
همه پاسخ داديم:
حاضر، ما همه اکبر ليلا زاديم
سلام عرض ميکنيم خدمت شما آغاز هفتهي دفاع مقدس و بازگشايي مدارس را گرامي ميداريم حاج آقاي حسيني سلام عليکم و رحمة الله
حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله عرض ارادت خالصانه به همهي بينندگان دارم سر تعظيم فرود ميآوريم در برابر ايثار گران و شهدا و خانوادهي معظم شهدا و گرامي ميداريم آغاز هفتهي دفاع مقدس را هفتهي گذشته پيام هاي بسيار فراواني داشت تقريبا چهل پنجاه صفحه پيام بود من همهي پيام ها را نگاه کردم خيلي هم چالشي بود عدهاي خيلي شديد موافق بودند عدهاي خيلي شديد انتقاد داشتند مخالف بودند اجازه ميخواهم آن موضوع را در يک برنامهي ديگري مطرح بکنم
شريعتي: ان شاء الله بحث ما در ذيل بحث سيرهي تربيتي امام رضا عليه السلام به بحث دعا در نهج البلاغه رسيديم نکات خيلي خوبي فرمودند با توجه به اين که فردا روز عرفه است بحث ما تناسب دارد با اين روزها
حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم بحث دعا در نهج البلاغه بحث مفصل و گستردهاي است و مفصل تر از اين کتابي که معارفي کرديم مستدرک نهج البلاغه يک جلد تمام دعاهاي حضرت علي است چون محور ما نهج البلاغه است از اين جا ميخوانيم بحثي را در آداب دعا در نهج البلاغه تقديم ميکنم مهم ترين ادب و اولين ادب از آداب دعا در نهج البلاغه آمده اين است که انسان اميدوار به فضل و رحمت الهي باشد هم نگران از پايان خودش باشد حالت خوف و رجا که فراوان شنيده ايم مخصوصا همين طور که اشاره فرموديد امشب و فردا واقعا شب و روز استثنائي است در زندگي ما در طول سال امشب که شب عرفه است شب بسيار با عظمتي است يک کمي مورد غفلت است ما همه دنبال روز عرفه ميگرديم ببينيم آداب دعا در کلام امير مومنان چيست اولين ادب اين است که انسان هم اميدوار باشد هم نگران اعمال خودش باشد در نهج البلاغه در بخش حکمت ها حکمت 90 است اَلْفَقِيهُ كُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ (نهج البلاغه، حکمت 90) از اين کلام روشن تر نميشود حضرت ميفرمايد فقيه آدم فهميده آن کسي است آن هم در اوج فقه و فهم کسي است که نه مردم را از رحمت الهي نا اميد بکند و از آن طرف نگويد خيال شما راحت باشد بعضي ها اين طوري صحبت ميکنند چرا اين قدر خدا را بد جلوه ميدهيد عذاب يعني چه اين طوري نيست همه اش رحمت است نه مردم را نا اميد نکند از آن طرف هم ما بايد نگران باشيم پايان کار ما به کجا خواهد رسيد خوف و رجا هميشه بايد مساوي باشد دومين جمله در بخش خطبه ها است خطبهي 160 نهج البلاغه راجع به کساني که فقط اميدوار هستند ميفرمايد دروغ ميگويد يَدَّعِي بِزَعْمِهِ أَنَّهُ يَرْجُو اللَّهَ (نهج البلاغه، خطبه 160) فکر ميکند او اميدوار به خداست چه اميدي يک کشاورز اگر اميدوار باشد که محصول خوبي داشته باشد دنبال کار نميرود؟ حتما ميرود دنبال کشت ميرود برداشت ميرود اميدوار کسي است که دنبال يک کاري باشد نه اين که بنشيند بگويد منتظرم محصولي برسد حضرت مي فرمايد ادعا دارد به خدا اميد دارد كَذَبَ وَ اَلْعَظِيمِ مَا بَالُهُ لاَ يَتَبَيَّنُ رَجَاؤُهُ فِي عَمَلِهِ (همان) به خداي بزرگ دروغ مي گويد چرا اميدش آشکار نمي شود در اعمالش اگر اميدوار به فضل و رحمت الهي هستيم چرا در عمل کاري انجام نمي دهيم اگر دعا مي کنيم حتما بايد دعا بکنيم همه ميخواهيم برويم در خانهي خدا فردا روز عرفه است حتما بايد اميدوار باشيم رحمت خدا شامل ما ميشود اگر اميد نداشته باشيم براي چه برويم دعا براي چه دعا بخوانيم اميد به استجابت داشته باشيم اگر بگوييم خدا ما را نميآمرزد يک موج نا اميدي در جامعهي ما مخصوصا در جوانان است هيچ هفتهاي نداريم که پيام نفرستند در اثر وسوسه هاي شيطاني يا وسوسه هاي هواهاي نفساني يک گناهي مرتکب شده گناه خيلي سنگين است نا اميد است خدا حتما من را نميآمرزد ميگويند ما يقين داريم خدا ما را نميآمرزد ميگوييم اين طور نگوييد ميگويد اجازه بدهيد من به شما بگويم چه گناهي کردم اگر بگويم شما تصديق ميکنيد من چه گناهي کردم در حالي که اعتراف به گناه پيش ديگران حرام است من بروم خدمت عالم اعتراف به گناه بکنم خودش گناه است درست نيست موج نا اميدي در جامعه از يک طرف فراوان است از يک طرف هم کساني هستند ميگويند بهشت صد در صد مال ما است ما بهشت نرويم چه کسي برود بهشت هر دو خطر دارد آن جواني که به خاطر يک گناه هر گناهي گناهاني است که انسان شرم ميکند در برنامهي عمومي به زبان بياورد بدترين گناهي که از آن گناه بالاتر قابل تصور نيست چطور ما نا اميد باشيم از رحمت الهي وسوسهي شيطاني است حتما بايد اميدوار باشيم ولو سنگين ترين بار گناه را دارند مردم را از رحمت خدا نبايد نا اميد کرد در پيام ها گاهي ميآيد يک خانمي ميگويد من به شوهرم خيانت کردم گناه بسيار سنگيني است آيا لازم است به کسي بگويد حتي پيش شوهرش اعتراف بکند ابدا معاذ الله پيش هيچ کسي نبايد اعتراف به گناه بکند اعتراف خودش گناه سنگين تري است من بروم پيش عالمي بگويم آمدم اعتراف کنم گناهش اضافه ميشود در حق الله بايد استغفار کرد حتي در سنگين ترين گناهان جملهي ديگري حضرت علي دارد در بخش خطبه ها خطبهي 63 حضرت مواظب است هميشه که نه انسان اميدش قطع شود نه از آن طرف بگويد ما صد در صد بهشت هستيم حضرت ميفرمايد عدهاي اين طوري هستند الشَّيْطَانَ مُوَكَّلٌ بِهِ يُزَيِّنُ لَهُ الْمَعْصِيَةَ لِيَرْكَبَهَا وَ يُمَنِّيهِ التَّوْبَةَ لِيُسَوِّفَهَا حَتَّى تَهْجُمَ مَنِيَّتُهُ عَلَيْهِ أَغْفَلَ مَا يَكُونُ عَنْهَا (نهج البلاغه، خطبه 63) به شيطان دارد وسوسه اش ميکند خدا رحمت کند امام رضوان الله عليه در چهل حديث ميفرمودند دو وسوسه دارد شيطان يک توبه را بزرگ جلوه ميدهد که ما جرئت نکنيم نزديک برويم ميگويد گناه من سنگين است ميگويد نه اين آيات روايتي که ميخوانند شامل تو نميشود گناه تو غير از همه است وعده هاي الهي مال تو نيست توبه را بزرگ جلوه ميدهد جرئت نکند همه که ميخواهند بروند دعاي عرفه ميگويد نه فايده ندارد آن گناه تو غير از گناهاني است که بقيه ميروند چون شياطين نميخواهند کسي از دايره شان خارج شود نميخواهند کسي بيرون برود ميخواهند به هر وسوسهاي است نگه دارند از يک طرف هم به يک عده ميگويد اين گناه چيزي نيست يک وسوسهي شيطان هم اين است که گناه را کوچک جلوه ميدهد آدم راحت گناه را انجام بدهد اين گناه را مرتکب نشو بدحجابي گناه است يا نيست ميگويد ما از ديوار خانهي مردم که بالا نرفتيم آدم که نکشتيم خدا ميآمرزد اين هم خطرناک است گناه را براي تزئين ميدهد تا اين را انجام بدهد و توبه را مثل يک آرزو برايش در ميآورد باشد ما هم دلمان ميخواهد توبه بکنيم حالا فرصت زياد است هر کسي هم اگر گفته فرصت زياد است ميگويد امروز نميشود امشب و فردا کسي نميتواند بگويد فرصت زياد است فراوان شنيده ايم اگر کسي در ماه رمضان آمرزيده نشد بايد منتظر روز عرفه باشد ببينيد چه خبر است رحمت الهي که اگر در ماه رمضان آمرزيده نشد امشب و فردا فرصتش است شيطان اين دو جهت را تذکر ميدهد اولين ادب دعا هم اميدوار باشيم واقعا خودمان را به قرآن عرضه کنيم يک داستاني ميگويم حتما نام بهلول را بينندگان فراوان شنيده اند بهلول بن عمر سيرفي داستانش را مرحوم علامه محمد محسن امين در اعيان الشيعه مفصل نقل کرده اين آقا از اصحاب امام صادق و امام کاظم سلام الله عليهما بوده داستاني پيش آمد هارون ميخواست امام کاظم را به شهادت برساند گفت چطوري بايد دليلي داشته باشم به يک عده از بزرگان گفت شما نظر بدهيد اين آقا خروج کرده قيام کرده قتلش واجب است وقتي نوبت رسيد به بهلول بن عمر سيرفي ديد خيلي کار سختي است چطور من بنويسم امام مهدور الدم است خون امام کاظم خودش را به ديوانگي زد کسي سراغش نيايد خيلي حرف مهمي است ما به سادگي از کنارش رد ميشويم کسي به خاطر اين که از يک گناه از قتل نفس فاصله بگيرد يک عمري خودش را به ديوانگي بزند از بسياري از امتيازات طبيعي زندگي خودش را محروم بکند بعضي ها نقل ميکنند پيشنهاد قضاوت هارون به او داد قاضي دستگاه هارون گفت نه من صلاحيت ندارم هارون گفت تمام مردم تمام اهل شهر ميگويند تو صلاحيت داري گفت من خودم ميدانم صلاحيت ندارم اگر راست ميگويم که صلاحيت ندارم اگر دروغ هم ميگويم باز صلاحيت ندارم ديد چارهاي ندارد خودش را به جنون زد تا بگويند قاضي ديوانه به چه درد ميخورد البته هارون متوجه شد گفت اين ديوانه نشد اين دينش را گرفت و فرار کرد گفت من ميدانم ديوانه نيست ما جَنَّ وَ لكِنْ فَرَّ بِدِينِهِ مِنّا (بهجة الآمال، ج 2، ص 435) اين حرف خيلي زياد است کسي حاضر است براي نپذيرفتن پست قضاوت در تشکيلات حکومت ظالمانه يک عمري از اوليات خودش را محروم بکند زندگي ديوانگي را ادامه بدهد براي اين که نرود در آن تشکيلات هارون يک بار آمد کوفه ديد کسي از دور دارد صدا ميزند هارون هارون هارون تعجب کرد خليفهاي که وقتي اسمش را ميآورند بايد ده لقب اول و آخر بگويند مگر به اين زودي کسي ميتواند اسم بياورد چه کسي است اين طور ميگويد برگشت ديد همان آدم است بهلول است گفت من را ميشناسي گفت بله ميشناسم گفت من چه کسي هستم خيلي جملهي عجيبي است يک کتابي است بهلول عاقل عاقل بود ولي حرفهايش در اين پوشش بود گفت اگر کسي کمترين مسئوليتي در اين نظام دارد يادش باشد اَنتَ الَّذِي اِذَا ظُلِمَ اَحَدٌ فِي المَشرِقِ وَ اَنتَ فِي المَغرِب سُئلتَ عَنهُ يَومَ القِيَامه (عنوان الكلام فشاركي، ص 206) اگر در شرقي ترين نقطهي کشور به کسي ظلم شود و تو در غربي ترين نقطهي کشور باشي فرداي قيامت از تو ميپرسند او را متوجه مسئوليتش کرد در اين نظام واقعا تعجب ميکنيم خدا رحمت کند شهيد رجايي را ميفرمود کسي که مسئوليت در نظام جمهوري اسلامي قبول ميکند يا عاشق است يا ديوانه است چقدر مسئولين امروز عاشق اند چقدر ديوانه ان شاء الله همه شان عاشق باشند واقعا شوخي نيست گفت اگر در شرقي ترين نقطهي کشور به کسي ظلم شود تو در غربي ترين نقطه باشي مسئول هستي بايد جواب بدهي اين هايي که مخصوصا پست ها و مسئوليت هاي بالا را به اين آساني استقبال ميکنند گاهي دو سه پنج تا هل من مزيد دارند واقعا بايد جواب بدهند در هر گوشهي کشور کمترين ظلمي شود اگر من مسئول غذاي کشور هستم اگر در قوه قضائيه مقننه مجريه هر جايي هستم در دور ترين نقطه اين ها بايد خواب نداشته باشند گفت من را شناختي گفت تو چنين آدمي هستي در دور ترين نقطه تو بايد جواب بدهي گفت.. کيف تري حالي من چطور آدمي هستم خيلي قشنگ جواب داد گفت چرا از من ميپرسي از قرآن سوال کن دو آيه از سورهي مبارکهي انفطار سوال کن قرآن ميفرمايد «إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ، وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ» (انفطار/ 14-13) ابرار و نيکان در بهشت اند فجار و فساق در جهنم اند ببين از کدام ها هستي خودت قضاوت بکن هر چه بگويد دردسر دارد گفت اَعرِض نَفسَکَ عَلَي القُرآن (عنوان الكلام فشاركي، ص 206) واقعا امروز امشب فردا ما بياييم خودمان را بر قرآن عرضه بکنيم ما مصداق کدام يک از آيات هستيم آياتي هستيم که نماز را به پا ميدارند آياتي که نماز را کوتاهي ميکنند آياتي که اهل انفاق اند يا آياتي که بخيل اند آياتي که ربا خوار هستند يا آياتي که اهل قرض الحسنه هستند خيلي مهم است گفت خودت را به قرآن عرضه بکند داستانش ادامه دارد گفت اين همه داريم سعي ميکنيم تلاش ميکنيم کشور داريم اداره ميکنيم خليفهي اسلامي هستيم اين ها براي ما فايدهاي ندارد؟ گفت قرآن ميفرمايد «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (مائده/ 27) خدا از متقين قبول ميکند گفت ما قوم و خويش پيغمبر هستيم عباسي بودند فرزندان ابن عباس بودند ابن عباس هم پسر عموي پيغمبر بود باز آيهي قرآن خواند سورهي مبارکهي مومنون «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» (مومنون/ 101) وقتي در صور دميده ميشود مردم از قبرها ميآيند بيرون ديگر کسي نميپرسد پسر چه کسي هستي پدرت کيست از اين چيزها کسي نميپرسد حديث از پيامبر است در مجمع البيان است به بني عبدالمطلب فرمود يتوني بِأَعْمَالِكُمْ لَا بأحسابكم وَ أَنْسَابِكُمْ (بحارالانوار، ج 46، ص 177) فرداي قيامت با اعمالتان بياييد پيش من حسب و سب نگوييد من پسر فرزند چه کسي هستم خودت چه داري گفت نصبم به درد نميخورد گفت نه گفت هر چه ميپرسيم آيه جواب ميدهي کاري نداري حاجتي نداري گفت اتفاقا حاجت دارم گفت چه است حاجتت گفت حاجتم اين است که گناهان من را بيامرزي و من را بهشتي کني گفت اين که مسخره است مگر بهشت دست من است گفت کاري نداري پس براي چه به من ميگويي گفت نه من عوضش ميتوانم اگر ديني داري دين ات را ميدهم گفت دين را با دين ميخواهي بدهي هر چه پيش توست مديون مردم بدهکار مردم هستي اگر راست ميگويي دين خودت را بده گفت اگر راست ميگويي اِقضِ دَينِ نَفسَه (عنوان الكلام فشاركي، ص 206) تو خودت مديون خلق اول و آخري حکومت ظالمانه همه اش دين است گفت من مستمري به تو ميدهم گفت نه آن هم لازم نيست فکر ميکني خدا به تو روزي ميرساند از روزي من غافل است شاهد من اين قسمت است ولي اين که گفت اَعرِض نَفسَکَ عَلَي القُرآن (همان) خودت را به قرآن عرضه کن واقعا ما خودمان را به قرآن عرضه کنيم من در نظر گرفتم اين سلسله آيات و روايات و احاديث و اين دعاها که کسي نباشد پاي اين برنامه اگر ما واقعا تصميم بگيريم با خدا آشتي کنيم کسي شک نداشته باشد که قطعا خدا ميپذيرد حتما خدا غفار است دنبال بنده هايش ميگردد اوج اين فرصت فرصت امشب و فردا روز عرفه است من روايتي ميخوانم من متواضعانه عرض ميکنم آدم فکر ميکند چه شد امروز چه گفتيم اين همه وقت مردم را اگر در بحث امروز فقط همين حديث باشد قبل و بعدش هيچ اين براي بحث ما کافي است حديث در کافي شريف جلد هشتم است ده صفحه است مناجات خداوند با حضرت عيسي خيلي حديث زيبايي است بحثي است اگر کارشناسش بيايد بايد چند ماه اين مناجات را مطرح بکند من يک سطر از اين ده صفحه را ميخوانم يَا عِيسَى كَمْ أُطِيلُ النَّظَرَ وَ أُحْسِنُ الطَّلَبَ وَ الْقَوْمُ فِي غَفْلَةٍ لَا يَرْجِعُون (كافي، ج8، ص134 )عيسي من تا کي چشم به راه مردم باشم تا کي مشتاق آمدن مردم باشم مردم در غفلت اند نميآيند امشب فردا آن هايي که ميخواهند بروند دعاي عرفه يادشان باشد خدا دنبال ماست تا کي من چشم به راه آمدن مردم باشم خدا منتظر ماست تا کي من مشتاق باشم مردم در غفلت اند نميآيند خدا چشم به راه ماست خدا منتظر ماست آن حديث معروفي که لَوْ عَلِمَ المُدْبِرونَ کَيْفَ اشْتِياقِي بِهِمْ لَماتُوا شَوْقاً ((اسرار الصلوة، ص 19) اگر ما ميدانستيم که خدا چقدر مشتاق ماست چطور با بعضي ها ميخواهيم بلکه محصول برنامه اين باشد کسي واقعا نباشد ولو سنگين ترين گناه را کرده باشد زواياي قلبش بگويد اين يکي من نيستم يک دعايي دارد مناجات خمسة عشر را عزيزان ديده اند از امام سجاد عليه السلام است مناجات هشتم مناجات مريدين است حيف که ما محروم هستيم شده ما يک بار همهي مناجات ها را بخوانيم با تامل فَيَا مَنْ هُوَ عَلَى الْمُقْبِلِينَ عَلَيْهِ مُقْبِلٌ وَ بِالْعَطْفِ عَلَيْهِمْ عَائِدٌ مُفْضِلٌ وَ بِالْغَافِلِينَ عَنْ ذِكْرِهِ رَحِيمٌ رَءُوفٌ وَ بِجَذْبِهِمْ إِلَى بَابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ (مناجات خمسة عشر، دعاي هشتم) خدايي که آن هايي که به تو اقبال ميکنند رو ميکنند تو به آن ها رو ميکني لطف و کرمت شامل حال آن ها ميشود آن هايي که ميآيند هيچ بلکه آن هايي که خدا يادشان رفته چه؟ خدا با آن ها چه ميکند؟ اي خدايي که آن هايي که غافل اند رحيم و رئوف هستي دنبال جذب آن ها هستي خدا جاذبه اش قوي است به عکس ما که همه اش شديم دافعه با هزار زحمت داريم آدمي که ادعاي مسلماني ميکند را کافر کنيم اين از هنرهاي عجيبي است که ما داريم اصرار داريم طرف ميگويد من مسلمان هستم اگر حرفي زدم چنين قصدي نداشتم اصرار داريم مسلمان را کافر کنيم خدا جاذبه دارد اين خداي مهربان است پس ما امشب فردا داريم در خانهي خدايي ميرويم که ميگويد تا کي من چشم به راه شما باشم من دنبال جذب غافلين هستم نورانيت آيات قرآن در زندگي ما تاثير دارد فکر نميکنم اگر کسي اين آيات را بشنود ذرهاي نا اميدي در قلبش بماند من بارها گفتم مخصوصا در اين برنامه چون در آستانهي روز عرفه هستيم اگر امشب فردا ما در زواياي قلب مان ندايي ميآيد همهي حرف هايي که گفتند مال تو نيست يقين داشته باشيم اين ندا شيطاني است اگر يک ندايي ميگويد اين ها مال تو نيست گناه تو استثناء است اين شيطاني است اگر ديديد ندايي ميآيد ميگويد «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ» (بقره/ 186)) بگوييم اين ندا نداي الهي است اگر ديديم ندايي گوشهي قلب ماست «نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (حجر/ 49) اين نداي الهي است اگر ديديم ندا ميگويد «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (زمر/ 53) اين ندا نداي الهي است اگر ديديم ندا ميگويد «وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى» (طه/ 82) الهي است اگر ندايي بود «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا» (نوح/ 10) استغفار کنيد خدا غفار است ندا الهي است اگر ندايي شنيديد «إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَـئِكَ يُبَدِّلُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا» (فرقان/ 70) نداي الهي است اگر ديديم ندا ميگويد «إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» (بقره/ 222) نداي الهي است اگر ديديم ندا ميگويد يکي از کارهاي فرشتگان حامل عرض الهي «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ» (غافر/ 7) يکي از ماموريت هايي که خدا به فرشتگان حامل عرشش داده اين است که طلب آمرز ميکنند براي توبه کننده اين نداي الهي است اگر ديديم ندايي ميگويد «إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا» (نساء/ 43) صيغهي مبالغه است نداي الهي است «وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ» (هود/ 90) اگر اين نداها آمد مطمئن باشيد الهي است من بارها گفتم ولي مخصوصا فردا روزش است نماز توبهاي که مکرر در برنامه گفتيم شأن نزولش روز عرفه است حتما بينندگان ميدانند وقتي اسم کتاب ها منابع قديمي برده ميشود ميگويند منابع قديمي و اصيل ما کافي مرحوم کليني من لا يحضر شيخ صدوق تهذيب و استبصار شيخ طوسي منابع اصلي و قديمي و مصادر اصلي حديثي ما مال اين سه نفر است چهار کتاب دارند عجيب است هر سه بزرگوار يعني شيخ طوسي شيخ صدوق و مرحوم کليني در کتاب هايشان اين حديث را از امام صادق عليه السلام نقل کردند که اگر کسي اين نماز توبه را بخواند همان نماز اميرمومنان است وقتي نمازش تمام ميشود أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ مَنْ صَلَّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ بِمِائَتَيْ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ خَمْسُونَ مَرَّةً لَمْ يَنْفَتِلْ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ إِلَّا غُفِرَ لَهُ (کافي، ج 3، ص 468) صورتش را از قبله برنميگرداند مگر اين که خداوند تمام گناهانش را ميآمرزد عزيزان در مفاتيح نگاه بکنند از اعمال فردا روز عرفه اولين نماز نماز دو رکعتي است دومين نماز اميرمومنان يا نماز توبه است خيلي ساده است دو دو رکعت مثل نماز صبح است ما در نماز صبح بعد از حمد يک توحيد ميخوانيم اين جا پنجاه تا جمعا ميشود دويست تا توحيد خيلي وقت ببرد نيم ساعت است شيخ صدوق شيخ طوسي مرحوم کليني که صاحب کتب اربعه هستند هر سه بزرگوار نقل کردند از امام صادق اين ها اميد است اين نماز مال عرفه است اسم ديگرش نماز اميرمومنان است اول مفاتيح که نماز ها را نوشته نماز رسول اکرم نماز اميرمومنان جزء اعمال روز عرفه است آدم گاهي متحير است خيلي من ديدم از نزديک جوان ها يک جوري گريه ميکنند نگران اند آدم نگران ميشود به گريه ميافتد متاثر ميشود خانم آقا در پيام ها اين گناهي که ما گفتيم قسم ميدهند با ما تماس بگيريد زنگ بزنيد اين گناهي که ما کرديم استثناء است راه حلش چيست؟ اين آيات آن روايت آن انتظار پروردگار اين خطاب به حضرت عيسي اين هم نماز توبه و اين هم روز عرفه ديگر چه کار بايد بکنيم لابد اين جمله را بينندگان شنيدند سيد مرتضي در امالي دارد ما سيد رضي را داريم نهج البلاغه را گردآوري کرده برادر بزرگوارش سيد مرتضي است که هر دو از بزرگان شيعه هستند هزار سال پيش زندگي ميکردند سيد مرتضي کتابي دارد به نام امالي اين داستان را ايشان نقل کردند به امام سجاد عليه السلام خبر رسيد که حسن بصري گفته قيلَ لِعَلِىِّ بْنِ الحسينِ عليه السلام: انَّ الْحَسَنَ الْبَصْرِىَّ قالَ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ، وَ انَّما الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ فَقالَ عليه السلام: انَا اقُولُ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ وَ امَّا الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اللّهِ (بحارالانوار، ج 75، ص 153) تعجب نيست اين هايي که از بين ميروند نابود ميشوند گرفتار عذاب الهي ميشوند تعجب از کساني هستند که نجات پيدا ميکنند آن کسي که گرفتار خشم الهي ميشود عجيب نيست آن کسي که مشمول رحمت الهي ميشود عجيب است وقتي حضرت سجاد اين جمله را شنيدند به قدري ناراحت شدند فرمودند اتفاقا من به عکس ميگويم تعجبي نيست آن هايي که نجات پيدا کردند چطور نجات پيدا کردند تعجب اين است کساني که گرفتار عذاب شدند با آن همه رحمتي که خداوند دارد چطور گرفتار شدند اين همه رحمت اين همه بهانه عرفه رمضان شب جمعه کربلا بهانه است قبهي امام حسين مکه بهانه است زيارت امام رضا بهانه است اين همه مجال امام سجاد فرمود تعجب است با اين رحمت باز کسي نيايد با اين همه فرصت باز کسي هلاک شود من تقاضا ميکنم حتما عزيزان براي فردا برنامه ريزي دارند ميخواستم بخش هايي از دعا را بخوانم فردا که روز عرفه است معمولا مردم دعا را ميخوانند در حال خوشي هم هستند شايد بعضي ها به مضامين توجه نکنند دلم ميخواهد اگر فرصتي دارند امشب فردا قبل از دعا سيري در مضامين دعاي عرفه داشته باشند ميخواستم فرازهايي از دعاي 31 ام صحيفهي سجاديه دعاي توبه و دعاي عرفه بخوانم ولي مجال نيست سيد بن طاوس نقل کرده امام سجاد در حالي اين دعا را ميخوانده ان شاء الله ما چنين حالي داشته باشيم اولا در جمع بخوانيم چون روايت داريم در جمع دعا زودتر مستجاب ميشود از آداب دعا در جمع دعا خواندن است به اجابت نزديک تر است اگر ممکن نبود رسانهي ملي پخش ميکند امام سيدالشهدا اين طوري دعا خوانده در روز عرفه کنار جبل الرحمه ثُمَّ رَفَعَ عَلَيهِ السَّلَام صَوتَهُ وَ بَصَرَهُ اِلَي السَّمَاءِ وَ عَينَاهُ قَاطِرَتَان کَأنَّهُ مَزادَتَان با صداي بلند نگاهشان به آسمان بود عجيب است اشک امام مثل مشکي که جاري باشد دو چشم امام مثل دو مشک جاري بود صداي بلند نگاه به آسمان مثل ابر بهار امام حسين گريه کرده و اين دعا را خوانده اين دعاي طولاني را که ما بايد ممنون اهل بيت باشيم اگر به ما ياد نداده بودند اگر نگفته بودند با خدا چطور سخن بگوييم چه کار بايد ميکرديم سيدالشهدا فردا مثل ابر بهار نگاهشان به آسمان است با صداي بلند اشک ريختند و اين دعا را خواندند ان شاء الله کسي نباشد که ذرهاي نا اميدي در قلبش باشد
شريعتي: ان شاء الله صفحه ي577 را امروز تلاوت ميکنيم
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ ?48? فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ ?49? كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ ?50? فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ ?51? بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن يُؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ?52? كَلَّا بَل لَّا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ ?53? كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ ?54? فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ ?55? وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ?56?
سورة القيامة
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ ?1? وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ?2? أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُ ?3? بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ ?4? بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ?5? يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ?6? فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ?7? وَخَسَفَ الْقَمَرُ ?8? وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ?9? يَقُولُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ?10? كَلَّا لَا وَزَرَ ?11? إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ?12? يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ?13? بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ?14? وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ ?15? لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ?16? إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ?17? فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ?18? ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ?19?
پس آنان را شفاعت شفيعان سودي نمي دهد؛ (??) آنان را چه شده که از تذکر و هشدار روي گردانند؟ (??) گويي گورخراني وحشي و رميده اند (??) که از [چنگال] شيري گريخته اند؛ (??) بلکه هر کدام از آنان توقع دارد نامه هايي سرگشاده [از سوي خدا] دريافت دارد! (??) اين چنين نيست [که علت فرارشان از دين براي دريافت نکردن نامه باشد] بلکه [فرارشان براي اين است که] از آخرت نمي ترسند؛ (??) اين چنين نيست [که نامه سرگشاده اي از سوي ما به آنان رسد]، بلکه بي ترديد اين قرآن تذکر و هشداري است [که براي جهانيان کافي است.] (??) پس هرکه بخواهد از آن پند گيرد، (??) و از آن پند نمي گيرند مگر آنکه خدا بخواهد، او سزاوار است که از وي پروا کنند، و سزاوار است که به آمرزشش اميد بندند. (??)
سورة قيامت
بسم الله الرحمن الرحيم
به روز قيامت سوگند مي خورم، (?) و به نفس سرزنش گر قسم مي خورم. (?) آيا انسان گمان مي کند که ما هرگز استخوان هايش را جمع نخواهيم کرد؟ (?) چرا در حالي که تواناييم که [خطوط] سر انگشتانش را درست و نيکو بازسازي کنيم، (?) [نه اينکه به گمان او قيامتي در کار نباشد] بلکه انسان مي خواهد [با دست و پا زدن در شک و ترديد] فرارويش را [از اعتقاد به قيامت که بازدارنده اي قوي است] باز کند [تا براي ارتکاب هر گناهي آزاد باشد!] (?) [با حالتي آميخته با ترديد] مي پرسد: روز قيامت چه وقت است؟ (?) پس هنگامي [است] که چشم [از سختي و هولناکي آن] خيره شود، (?) و ماه تاريک و بي نور گردد، (?) و خورشيد و ماه به هم جمع شوند. (?) آن روز انسان گويد: گريزگاه کجاست؟ (??) اين چنين نيست، هرگز پناهگاهي وجود ندارد. (??) آن روزقرارگاه [نهايي] فقط به سوي پروردگار توست. (??) آن روز است که انسان را به اعمالي که از ديرباز يا پس از آن انجام داده، آگاه مي کنند. (??) بلکه انسان خود به وضع خويش بيناست. (??) و هر چند [براي توجيه گناهانش] بهانه ها بتراشد (??) [پيش از پايان يافتن وحي به وسيله جبرئيل] زبانت را به حرکت در نياور تا در خواندن آن شتاب ورزي. (??) بي ترديد گردآوردن و [به هم پيوند دادن آيات که بر تو وحي مي شود و چگونگي] قرائتش بر عهده ماست، (??) پس هنگامي که آن را [به طور کامل] خوانديم، [به همان صورت] خواندنش را دنبال کن. (??) سپس توضيح و بيانش نيز بر عهده ماست. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: لحظه لحظهي زندگي مان منور به نور قرآن کريم باشد اشارهي قرآني را بفرماييد
حاج آقا حسيني: آيهي پاياني سورهي مدثر که تلاوت شد نکتهي لطيفي دارد خداوند خودش را اهل تقوا معرفي کرده «هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ» يعني تقوا به قدري با عظمت است که خداوند تقوا را براي خودش هم قرار داده عزيزان در نماز عيد قربان ميگويند يَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَةِ گرفته از همين آيه است تقوا چيزي است که خدا ميگويد من اهل تقوا هستم تقوا در مورد خداوند يعني چه اين که انسان عادلانه رفتار بکند ظلم به کسي نکند خدا مگر به کسي ظلم ميکند «وَأَنَّ اللَّـهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ» (آل عمران/ 182) خدا عدل محض است بنابراين تقوا به قدري زيباست که خدا به خودش نسبت داده و ما در دعا خدا را با اين وصف ميخوانيم
شريعتي: خيلي ممنون در اين دقايق پاياني نکات پاياني شما را ميشنويم
حاج آقا حسيني: ديروز هم حاج آقاي فرحزاد فرمودند من باز يادآوري ميکنم عزيزان از قرباني روز عيد قربان غفلت نکنند حديثي که حاج آقا خواندند من متنش را از من لا يحضر شيخ صدوق ميخوانم ام سلمه همسر پيامبر به حضرت عرض کرد يَا رَسُولَ الله يَحضَرُ الاَضحَي دارد عيد قربان ميرسد و من پول ندارم استقرض قرض بکنم و قرباني بکنم حضرت فرمود اِستَقرِضِي اِنَّهُ دَينٌ مَقضِي (من لا يحضر الفقيه، ج 2، ص 489) يعني حتي اگر شده قرض بکنيم اگر نداريم روايت است شيخ صدوق نقل کرده پيغمبر فرمود قرض بکن قرباني عيد قربان را انجام بده الان ما بگوييم قرض منظور اين نيست يک قرباني چهارصد هزار پانصد هزار برايم سخت است نه مشترک شدن شريک شدن خيلي خوب است مخصوصا در خويشاوندان يک نفر باعث خير شود يک نفر به ده نفر بدهد فضاي مجازي است حداقل يک استفادهي خوب ازش ببريم اهل خانهاي بستگان خويشاوندان چه کسي آماده است هر مبلغي حاضر هستيد نفري پنج هزار تومان هزار تومان جمع شوند يک قرباني انجام بدهند اگر در بستگان جمع نميشوند در مساجد امشب فردا شب در مساجد جمع بکنند در همهي مساجد چه اشکالي دارد امام جماعت مسجد و هيئت امنا کساني که مردم به آن ها اعتماد دارند بگويند ميخواهيم قرباني بکنيم خيلي از مساجد اين کار را انجام ميدهند شايد تواناي من در حد هزار تومان است رويم نميشود بگويم هزار تومان ميدهم شريک در قرباني شوم بعضي ها هزار تومان ميدهند ميگويند جگر و کله پاچه اش را بياور براي ما هزار تومان را رويش نميدهد در مساجد هزار تومان را هم از آدم ميگيرند مخصوصا مساجد باني باشند خويشاوندان مقدم است تا ما ميگوييم ما دنبال کار آسان ميگرديم يک کسي را پيدا کنيم پول را بدهيم قرباني را انجام بدهد فرمود لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ (بحارالانوار، ج 93، ص147) تا در خويشاوندان نيازمندي است نميشود به ديگري داد ما بارها گفتيم يکي از يادگارهاي امام کميتهي امداد است ولي اين که سر هر کوچهاي صندوق است اين مال کساني است که در ميان خويشاوندان هيچ فقيري ندارند تمام بستگان من ارحام من بي نياز اند هيچ فقير ندارند اگر بيندازند فايده ندارد ثوابي که بايد داشته باشد چطور گفتند نماز بايد در مسجد باشد لَا صَلَوة لِجَارِ المَسجِد اَلَّا فِي مَسجِد (تهذيب الأحكام ، ج1، باب صفة الوضوء، ح 93) نماز کامل در مسجد است صدقهي کامل اين است که شما به خويشاوندت بدهي ميخواهيم کارمان را آسان بکنيم صندوق کميتهي امداد پول براي قرباني ميگيرند بدهيم کميته اگر شما هيچ فقيري نداريد برادر برادر زاده عمو عمه خاله دايي زاده هيچ فقيري نيست؟ برو خودت را راحت بکن بده به کميته اما مقدم بر اين ها خويشاوندان است ديروز فرمودند خيلي ها فکر ميکنند آن هايي که حج رفتند قرباني بکنند نه چنين چيزي نيست در حالات پيغمبر خدا است کان يذبح يوم الأضحي کبشين أحدهما عن نفسه والآخر عمّن لم يجد من أمَّتِهِ (ميقات الحج، ج 26، ص 171) پيغمبر دو قرباني ميکرد گفتند يا رسول الله چرا دو تا فرمود يکي مال خودم ببينيد نگاه آسماني را دوم هر کسي از امت من امروز دلش ميخواسته قرباني انجام بدهد نتوانسته من يک قرباني به نيابت از امتم انجام ميدهم اين نگاه نگاه آسماني است اين است که ميتواند بشود پيغمبر و رحمة للعالمين فردا اول مهر اول مدارس است ما هفتاد ميليون جمعيت هستيم آمار ميگويند سالي هفده هزار پانزده هزار تلفات داريم کشوري مثل آلمان هشتاد ميليون جمعيت دارد تلفاتش سه هزار تا است ميگويند چرا ما سه هزار تا تلفات داريم ما به اين سادگي از کنارش ميگذريم البته به نظر من رسانه ها مسئوليت دارند رسانهي ملي در صدرش يکي از همين عزيزان تصوير برداري که هستند همين دوربين را برداريم سر خيابان بايستيم سر خط عابر پياده هم بايستيم نيم ساعت بايستيم ببينيم يک وسيلهي نقليه توقف ميکند که ما رد شويم ما نه يک خانمي دو بچه هم دستش بدهيم دوربين مخفي مخفي هم نميخواهد ببينيد يک نفر توقف ميکند يا نه ان شاء الله چون مدارس شروع ميشود التماس دعا داريم کساني که مشرف هستند کربلا مکه صحراي عرفات مشهد امام رضا حضرت عبدالعظيم حضرت شاهچراغ به همهي ما دعا بکنند. امروز هشتم ماه ذي الحجه است يوم الترويه است امروز کاروان امام حسين از مکه ميآيد بيرون به طرف کربلا اين شعر معروفي که است حرم را از حرم کردند بيرون همه سرگشته اند در دشت و هامون مال امروز است
شريعتي: ان شاء الله التماس دعا خدانگهدار