اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-06-24-حجت الاسلام و المسلمين حسيني قمي-ازدواج آسان

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ازدواج آسان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش
: 94/06/24

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


آسمان مي خواند امشب قدسيان دف مي زنند *** حوريان کِل مي کشند و خاکيان کف مي زنند
شير عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟ *** تيغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسماني بي کراني، عاشق دريا شدي *** آمدي آيينه ي انسيه ي حورا شدي
امشب اي زيباترين! اي دلبر کوثر بيا! *** شب، شبِ عشق است، اي داماد پيغمبر بيا!
بيش از اين ها با دل محبوب ما بازي نکن *** پيش اين نيلوفر يکدانه غمازي نکن
مثل اقيانوس آرام است اين بانو ولي *** در دلش طوفان به پا کردي، مدارا کن علي!
«ليلة القدر» نگاهش يا علي! اجر تو است *** او «سلامٌ فيه حتي مطلعِ الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آيينه دارش مي شوي *** در عبور از کوچه باغ عشق، يارش مي شوي
قدّ و بالاي علي از چشم زهرا ديدني ست *** واي! وقتي مي رسد دريا به دريا ديدني ست
ماه در اوج برکه ديدني تر مي شود *** قدر زهرا با علي فهميدني تر مي شود
مانده احمد تا کدامين وجه رب را بنگرد *** روي حيدر را ببيند يا به زهرا بنگرد
اي بلال امشب اذاني را که مي خواهي بگو *** «اشهدُ انّ علياً حجة الله»ي بگو
عقد زهرا و علي در آسمان ها بسته شد *** سرنوشت عشق هم بر زلف آن ها بسته شد
گفت احمد: اين زره خرج جهاز دختر است *** خوب مي دانست حيدر بي زره هم حيدر است
تا در ميخانه امشب روح را پر مي دهيم *** دل به چشم کوثر و دستان حيدر مي دهيم


سلام به همه‌ي شما سالروز ازدواج حضرت علي و حضرت زهرا عليهما السلام ان شاء الله مبارک شما باشد در اولين روز ماه ذي الحجه با سمت خدا مهمان خانه‌هاي نوراني شما هستيم خيلي خوشحاليم همراه شما هستيم در خدمت حاج آقاي حسيني عزيز هستيم سلام عليکم و رحمة الله
حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله و برکاته من هم خدمت همه‌ي بينندگان خوب سمت خدا عرض سلام و ارادت خالصانه دارم و تبريک اول ماه ذي الحجه حلول ماه ذي الحجه ماه عبادت و بندگي و امروز که به نام روز ازدواج به مناسبت ازدواج امير مومنان و فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليهما است شعر بسيار زيبايي خوانديد به وجد آمديم ما هم شعر مي‌خوانيم يک قصيده‌ي بلندي است از مرحوم آيت الله غروي اصفهاني ايشان استاد شخصيت‌هايي مثل مرحوم آيت الله بهجت و ديگران بوده ديوان دارد شعرهاي فارسي و عربي از جمله قصيده‌ي بلندي در مورد حضرت زهرا سلام الله عليها دارد در يک بيتش مي‌گويد
عقد علي و فاطمه بسته خداي فاطمه *** سزد که جان عالمي شود فداي فاطمه
يک شعري من دستم رسيد خيلي جالب بود
خوانده احمد به لبش خطبه‌ي زهرا و علي *** جبرئيل آمده از عرش به يک صوت جلي
من وکيلم که به ساقي بدهم کوثر را *** زير لب فاطمه از سوي خدا گفت بلي
مي گويند عروس خانم مي‌گويند با اجازه‌ي بزرگ تر‌ها زير لب فاطمه با اذن خدا يا از سوي خدا گفت بلي
ان شاء الله که مبارک همه‌ي ارادت مندان به اهل بيت عليهم السلام باشد ازدواج‌ها در زندگي‌ها فراوان و پايدار باشد
شريعتي: خيلي خوشحاليم خدمت شما و دوستان خوب هستيم ماه ذي الحجه را آغاز کرديم براي همه تان آرزوي خير و برکت مي‌کنم بهترين‌ها در اين ماه نصيب فرد فرد شما شود با توجه به مناسبت امروز قطعا حال و هواي برنامه‌ي ما حال و هواي جشن و شادي و سرور خواهد بود و ازدواج آسماني اميرالمومنين و حضرت زهرا صلوات الله عليهما
حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم به نظرم در اين روز بسيار مبارک خوب است ما يک الگويي بگيريم از زندگاني اميرمومنان و فاطمه‌ي زهرا اگر اجازه بفرماييد من در دو بخش مطالبي را تقديم مي‌کنم الآن در جامعه‌ي ما دو مشکل وجود دارد يکي مشکل کساني که ازدواج نکردند الگو بگيريم از ازدواج اميرمومنان و فاطمه‌ي زهرا براي ازدواج هايمان دوم کساني که ازدواج کردند و احيانا گرفتار يک سلسله مشکلاتي در زندگي هستند در اين هم باز الگو بگيريم آن‌هايي که ازدواج نکردند چون امروز روز جشن است نمي‌خواهيم آمار تلخ بگوييم فقط اشاره مي‌کنم عزيزان فراوان شنيده اند مي‌گويند دوازده ميليون دختر و پسر در کشور ما وقت ازدواجشان رسيده در سن ازدواج هستند و ازدواج نکردند خيلي نگران کننده است من به نظرم رسانه‌ي ملي و همه‌ي رسانه‌ها نه فقط رسانه‌ي ملي بايد به اين موضوعات خيلي بيش از اين‌ها بپردازند اگر اهم و مهم در نظر بگيريم گاهي رسانه‌ها روزنامه‌ها از جمله رسانه‌ي ملي چيزهاي غير اهم را در نظر مي‌گيرد ولي به نظر اين‌ها از همه مهم تر است خيلي مهم است مگر ما چند ميليون جوان داريم ما هفتاد ميليون جمعيت هستيم چقدر خردسالان چقدر بزرگسالان چقدر جوان اند دوازده ميليون دختر و پسر ازدواج نکردند و وقت ازدواجشان رسيده است بخش اعظمش به خاطر فرهنگ است و اين واقعا جاي نگراني دارد ما هر چه بگوييم کم است با لبخند مي‌گوييم اگر من متصدي بودم اول اخبار ساعت دو که مي‌شد مي‌گفتم بسم الله الرحمن الرحيم توجه توجه توجه يک خبر ناگوار به دست ما رسيده و آن اين که دوازده ميليون پسر و دختر در کشور هفتاد ميليوني وقت ازدواجشان است و ازدواج نکردند اين را در صدر اخبار قرار مي‌داديم و در صدر توجهات نه فقط خبرش را منتقل کنيم ديگران بيايند متوجه شوند اولويت بندي بکنند دنبال اين مسئله باشند راهکار پيدا بکنند راهکارهاي فرهنگي اقتصادي و همه‌ي اين‌ها يک بخشي مشکلات اقتصادي است بخشي مشکلات فرهنگي است که اشاره مي‌کنم واقعا مشکلات اقتصادي بخشي از آن است راه حلش چيست؟ فقط گرفتاري‌ها را بگوييم که فايده ندارد امروز ما در جامعه مان دست هم ياري‌ها کم شده درست است دولت وظيفه‌ي خودش را دارد آن هم جاي خودش است هميشه گفتيم ولي ما چه؟ چرا ما امروز کمک نمي‌کنيم به هم ديگر ياري نمي‌رسانيم چون روز ازدواج اميرمومنان و فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليهما است از اين بزرگواران شروع مي‌کنم داستان خيلي جالبي است برادر اميرمومنان سلام الله عليه عقيل آمد به حضرت علي گفت علي جان چرا ازدواج نمي‌کني برادر بزرگ تر بود عقيل امير مومنان فرمودند «هَيَّجْتَ مِنِّي سَاكِنا وَ أَيْقَظْتَنِي لِأَمْرٍ كُنْتُ عَنْهُ غَافِلا» (بحارالانوار، ج 43، ص 124) در روايت است اشک حضرت جاري شد فرمود دوباره من را ياد مسئله‌ي ازدواج انداختي گاهي آدم غصه‌اي در زندگي اش دارد با آن کنار مي‌آيد فراموش مي‌کند کاري درست مي‌کند يادش برود فرمود دوباره ياد من انداختي دست روي دلم نگذار مي‌داني که من مايل هستم با فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها ازدواج بکنم دستم خالي است نمي‌توانم عقيل گفت نه پيامبر که دنبال مسائل مالي نيست تشويق کرد اميرمومنان سلام الله عليه را اين برادر بزرگ تر و رفتند داستان خيلي زيبا و مفصل است من نکاتي که به بحث ما مربوط مي‌شود را اشاره مي‌کنم پيغمبر خدا به اميرمومنان سلام الله عليه فرمودند چه داري علي جان گفت شما مي‌دانيد من چه دارم هيچ چيز ندارم معروف است داستان زره که اميرمومنان زره شان را تقديم رسول الله کردند و پيغمبر خدا به عنوان خرج و هزينه‌هاي تهيه‌ي جهيزيه‌ي صديقه‌ي طاهره سلام الله عليها خرج عروسي فاطمه‌ي زهرا پيغمبر خدا فرمودند يَا عَلِيُّ ، إِنَّهُ لا بُدَّ لِلْعَرُوسِ مِنْ وَلِيمَةٍAA  (كشف الغمه، ج 1، ص 365) مستحب است پنج جا خوب است آدم مهماني بدهد عروسي وليمه مي‌خواهد يک مهماني نمي‌خواهيد بدهيد براي ازدواج با فاطمه‌ي زهرا اميرمومنان عرض کرد شما باز وضع من را خبر داريد دستم خالي است خيلي جالب است سعد معاذ آن جا بود گفت ما باني سفره مي‌شويم بعضي از انصار هم بودند اصحاب بودند گفتند ما باني سفره مي‌شويم قبول کردند مهماني را بدهند کجا باشد اين مهماني محلش تالارش کجا باشد تالار عروسي که نداشتند گفتند در خود مسجد النبي تالار عروسي شد مسجد النبي اميرمومنان مي‌خواستند فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها را به خانه‌ي خود ببرند خانه نداشتند اين جا عروس خانم پا در مياني کردند به پدر بزرگوار عرضه داشتند يا رسول الله حارثة بن نعمان اتاق خالي دارد شما يک اتاق براي ما بگيريد ما برويم براي عروسي خانه‌ي جديد را تشکيل بدهيم پيامبر فرمود من از بس از حارثة بن نعمان خانه گرفتم براي کارهاي مختلف ديگر حيا مي‌کنم به او بگويم خودش متوجه شد شنيد اين جمله را که پيغمبر دنبال خانه مي‌گردد آمد گفت يا رسول الله جان من مال من همه‌ي هستي من به فداي شما باد پس يک کسي باني سفره‌ي مهماني شد يک کسي باني محل زندگي و خانه و اتاق زندگي اميرمومنان و فاطمه‌ي زهرا شد تالار عروسي شان هم مسجد النبي بود جهيزيه هم وقتي آوردند فراوان اين جمله را شايد بينندگان شنيده باشند پيغمبر خدا نگاهشان که افتاد به جهيزيه‌ي فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها اشک شوقشان جاري شد دعا کردند اللّهُمَّ بارِک لِقَوْم جُلّ آنيَتِهُم الْخَزَف (کشف الغمه، ج 1، ص 358) خدايا مبارک بکن نگاه کردند ديدن بيشتر ظرف‌ها گلي است بشقاب کاسه کوزه ليوان گلي خدايا مبارک بگردان زندگي که تمام ظرفش يا بيشتر ظروفش از گل است اين کل جهيزيه است آن هم باني خانه آن هم باني سفره آن هم دست خالي اميرمومنان آن هم محل عروسي تالار عروسي و جالب است در روايت است وقتي اميرمومنان زرهشان را دادند چيزي نداشتند براي اين هزينه‌ها زره را دادند صحابي که زره را خريداري کرد و پول زره را داد دوباره زره را به اميرمومنان پس داد گفت شما مرد ميدان نبرد هستي احتياج به اين زره داري اين کل زندگي اميرمومنان و فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليهما است شايد بينندگان بگويند اين حرف‌ها قديمي شده نگوييد اين‌ها را چه فايده دارد فقط ما بايد بشنويم من مي‌گويم امکان دارد اگر امروز بياييم دست ياري به هم ديگر بدهيم باز هم مي‌شود اگر توقعات را کم کنيم امکان دارد ما نشستيم کنار به داد هم که نمي‌رسيم سراغ هم ديگر نمي‌رويم حتي خويشاوندان از هم خبر ندارند گرفتاري‌هاي هم را نمي‌شناسند نمي‌دانند بدانند هم کمک نمي‌کنند توقعات هم رفته حد بالا اين آمار‌ها قهرا مي‌رود بالا من شب گذشته يک جايي بودم آقاياني بودند صنف لوازم خانگي گفتم ما فردا مي‌خواهيم در مورد اين موضوع صحبت کنيم مردم نوعا مي‌گويند جهيزيه‌ها خيلي سنگين است به نظر شما امروز مي‌شود اين‌ها در همين صنف بودند تمامشان دست به قلم بردند گفتند ما ليست جهيزيه‌ي کامل به شما مي‌دهيم ببينيد همين الآن با همه‌ي اين البته توقعات را کم بکنيم ليست را براي من نوشتند جالب است من چند قلم را مي‌خوانم برآورد قيمت کردند من به اين‌ها گفتم اگر کم و زياد بگوييد شما يک صنف هستيد مردم مي‌آيند سراغ شما گفتند نه ما پاي حرف شما ايستاديم آن دفعه گفتيم يخچال هفتصد تومان گفتند مگر يخچال هفتصد توماني داريم البته اگر يک سري مشکلات اقتصادي در کشور نبود اگر دولت بهتر از اين‌ها مي‌توانست کمک بکند اگر بعضي از اين فساد‌هاي اقتصادي نبود اگر بانک‌ها انصاف داشتند با مردم کنار مي‌آمدند گفتيم الآن سي و شش سال است يک بانک ورشکست نشده نصف مردم ايران وام گرفتند و گرفتار شدند اگر آن‌ها نبود شأن مردم ما خيلي بالاتر از اين است ما منکر نيستيم همين اول بگوييم نه مي‌گوييم در عين حال با اين مشکلات مي‌شود اين طوري کنار آمد آن جلسه گفتم يک آقايي گفت يک يخچال فريزر شما باني مي‌شويد گفتم بله چقدر گفت دو نفر هستند دو عروس داماد من پنج ميليون به اسم شما نوشتم دو تا دو ميليون و پانصد گفتم چه خبر است يخچال فريزر را چقدر در نظر گرفتيد مگر اول زندگي ما اين طوري بوده انسان زندگي اش پيشرفت کرد از نعمت استفاده بکند حق مسلمان است از صنعت پيشرفته استفاده بکند ولي عروس داماد اول زندگي لازم نيست يخچال فريزر‌هاي دو دره سايد باي سايد داشته باشند نداشته باشند اين ليست از آن يخچال فريزرها نيست ولي يک زندگي آبرومند است يخچال فريزر بيست فوت 950 هزار تومان اجاق گاز پنج شعله طرح فر سي صد هزار تومان بخاري گازي دويست هزار تومان سرويس آرکوپال 300 هزار تومان لباس شويي دو قلو هفت کيلو چهارصد هزار تومان پنکه پايه بلند با کنترل 150 هزار تومان فرش دوازده متري 750 هزار جاروبرقي 300 هزار تومان چرخ گوشت 200 هزار تومان پلوپز برقي 200 هزار تومان پلوپز هم نباشد خيلي به جايي نمي‌خورد از اين چيزهايي است که خانم‌ها چند روز غذا درست مي‌کنند بعد مي‌روند کنار آب ميوه گيري 200 هزار تومان اتوبخار صد هزار تومان زودپز دويست هزار تومان چرخ خياطي دويست هزار تومان سرويس پلاستيک کامل چون من گفتم کم نگذاريد اين هم دويست و پنجاه سرويس قاشق چنگال دويست هزار پتو وسايل خواب پانصد هزار تومان اين هفده قلم جمعش شده پنج ميليون و پانصد هزار تومان من گفتم شايد فکر کردم دو سه قلم هم مي‌گويند تلويزيون را نگفتيد تلويزيون نبايد حتما از ال سي دي‌ها از اين پيشرفته‌ها نباشد بگويند يک فرش هم کم است يک فرش هم اضافه کنيم اگر واقعا ما کم گفتيم بينندگان کم بود‌ها را بگويند پنج ميليون نه بفرماييد هفت ميليون بفرماييد ده ميليون تومان الآن دولت اعلام کرده ان شاء الله پاي حرفشان بمانند جدي مردم را بدون زحمت و پيچيدگي انجام بدهند گفتند ده ميليون جهيزيه مي‌دهيم به نظر من مي‌شود امروز اگر ما توقعات را کم کنيم اگر قانع باشيم اگر راضي باشيم يا دولت واقعا ده ميليون پاي حرفش باشد مثل قصه‌ي وام ازدواج طولش ندهد گفتند به جاي وام ازدواج ده ميليون کالا مي‌دهند واقعا مي‌شود اگر ما توقعات را کم کنيم اين قشنگ نيست ما امروز نشستيم خيلي گل و بلبل شاد و شنگول الحمدلله روز ازدواج اميرمومنان است واقعا هم خوشحال هستيم بايد شاد باشيم بياييم بگوييم پيغمبر خدا اشک شوقشان جاري شد باني غذا يکي شد تالارش در مسجد بود زندگي اين قدر ساده بود حضرت زره را فروخت آن آقا هم زره را برگرداند اين‌ها را افسانه نمي‌خواهيم بگوييم.
شريعتي: خيلي از اين‌ها به نوع نگاه ما برمي‌گردد يک دختر خانمي نوشته بود با ده ميليون جهيزيه سرم پايين است واقعا چرا؟
حاج آقا حسيني: بله فرهنگ سازي که شما مي‌فرماييد همين است من يقين دارم پيام‌هاي ما امروز زياد مي‌شود يک عده مي‌گويند شما مردم را تحقير مي‌کنيد چه بود اين هفده قلم که گفتيد بله خدا کند مردم ما شايسته‌ي خيلي بهتر از اين‌ها هستند ما منکر نيستيم اما مي‌خواهم بگويم چرا کسي بگويد من خجالت مي‌کشم سرم پايين است مثلا بگويم جهيزيه ام اين است بگويم يخچال فريزرم از مدل آن طوري نيست بگويم تلويزيونم مدل اين طوري نيست اين فرهنگ سازي‌ها خيلي مهم است البته باز هم تاکيد مي‌کنم ملت واقعا شايسته‌ي بيش از اين‌ها هستند ان شاء الله به روزي برسيم اين مشکلات برطرف شود دولت به گرفتاري‌هاي مردم برسند به هر جواني پنجاه ميليون وام ازدواج و صد ميليون وام اشتغال بدهند آرزوي ماست اين دوازده ميليون نفر بايد خواب را از چشم ما ببرد من اگر جاي تصميم گيرنده‌ها بودم اول اخبار ساعت چهارده مي‌گفتم انا لله و انا اليه راجعون تا مردم گوش بدهند انا لله مال مصيبت بزرگ است واقعا هم مصيبت است نبايد ساده از کنارش گذشت پس مسئله‌ي اول اين است که دست ياري بدهيم اين‌ها کم شده الآن چند تا از مساجد ما صندوق قرض الحسنه دارد که يک جوان بتواند به راحتي اول زندگي اش پنج ميليون راحت وام بگيرد قسطش را هم بدهد دولت وظيفه دارد ولي چند نفر اين کار را مي‌کنند دست همديگر را نمي‌گيريم در کارهاي خير شراکت نداريم دوم اين که خودمان تجملات و تشريفات را کم کنيم بحث سومم هم اين است الآن پيام مي‌دهند شما جهيزيه را قانع شديم درست کرديم کار جوان چه مي‌شود اشتغالش چه ما سه جلسه مفصل در مورد اشتغال بانوان صحبت کرديم گفتم الآن امروز در کشور ما قريب دو سه ميليون بانوان سر کار هستند معادل همين هم جوان‌ها نشستند در خانه بيکار هستند ما مي‌خواهيم باور بکنيم بالاخره حقيقت را بپذيريم دو سه ميليون خانم‌ها سر کار هستند همين مقدار جوان‌ها نشستند در خانه جا به جا شده خانم‌ها رفتند آن جا فقط اشتغال است مفصل گفتيم ما مخالف اشتغال‌هاي خوب نيستيم يک وقت اشتغال خيلي خوبي است دست خانم‌هايي که درس خواندند تحصيلات خوب مفيد در رشته‌هاي پزشکي خانم‌ها امروز نياز ندارند مراجعه به مرد‌ها داشته باشند يا زناني که سرپرست خانواده هستند اشتغال بحث مفصل است مي‌خواهم بگويم امروز که شما اشاره فرموديد حاج آقاي ماندگاري در پيام هايشان داشتند اين که ما اشتغال را به عنوان ارزش معرفي مي‌کنيم يعني يک خانم اگر اشتغال نداشته باشد احساس کمبود مي‌کند سر يک جايي مي‌خواهند فرمي پر بکنند مشخصات چه است اسمتان فاميل خانم مي‌نويسد خانه دار واقعا خجالت مي‌کشد خانه داري هم شد شغل؟ مادري شغل نيست؟ جا به جا کرديم خانم‌ها شدند شاغل دو سه ميليون جوان نشسته بيکار فرصت شغلي در اختيار خانم‌ها قرار گرفته ما مي‌گوييم نمي‌شود بايد حتما خانم‌ها باشند کنوانسيون‌هاي جهاني را بايد جواب بدهيم يک وقت قرآن و دين را قبول داريم «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ‌ بِبَعْضٍ» (نساء/ 150) نمي‌شود علامه طباطبائي فرمودند خيلي زيباست شما ده سال حکومت پيغمبر را ببينيد پنج سال حکومت امير مومنان را هم ببينيند پانزده سال نمونه‌ي حکومت اسلامي در حد خودش داشتيم امام علي موفق نشدند درگير سه جنگ بزرگ شدند نتوانستند نمونه‌ي ايده آل درست کنند تاريخ اسلام هم گم نشده در آن ده سال در اين پنج سال نه پيغمبر نه اميرمومنان لَم يُوَّلَ اِمرَأة به يک زن يک مسند مديريتي رده‌ي بالا ندادند يک فرماندار زن در زمان حکومت پيغمبر و امير مومنان نيست يک استاندار زن نيست امروز الآن سي و شش سال است هر کس مي‌خواهد از مردم راي بگيرد مي‌گويد من بيايم خانم‌ها را مي‌آورم در پست‌هاي مديريتي چرا نمي‌خواهيم بپذيريم سه ميليون اين طرف نشستند سر ميز اداره سه ميليون جوان بيکار نشستند اين هم مسئله‌ي سوم يک وقت خوانديم «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ‌ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُ‌وا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (رعد/ 11) خدا از آسمان نمي‌آيد زمين بگويد اين کار را بکنيد اين را بردار آن را بردار بيان روشن است تکليف معلوم است ما هستيم که بايد عمل بکنيم اين هم يک مطلب است مطلب چهارمي که من اشاره بکنم الآن باز بينندگان حتما جلو جلو پيام دادند يک کمي صبر بکنيد بحث مهريه‌ها است يکي بحث جهيزيه است واقعا بحث مهريه مهم است ما خودمان مشکل کرديم کار را مهريه‌هاي سنگيني که ما درست کرديم همين که شما نمي‌فرماييد با ده ميليون جهيزيه مي‌گويد سرم پايين است باور کنيد الآن متاسفانه بگويي مهريه ات چقدر است خجالت مي‌کشم الآن خانم‌ها بگويند چهارده سکه خجالت مي‌کشند يک خانمي بخواهد بگويد پنج سکه به نام پنج تن خجالت مي‌کشند مي‌گويند خجالت دارد اما بگو پانصد تا هزار تا اين قشنگ است شأن را در اين مي‌دانيم اين که اشاره فرموديد کارهاي فرهنگي يکي اش همين است کي بايد جا بيفتد به خدا چهارده سکه اشکال ندارد ببينيد مهريه‌ي حضرت زهرا روز ازدواج ايشان است مي‌خواهيم درسي بگيريم و الا براي چه مي‌خوانيم اين‌ها را تاريخ که نمي‌خواهيم بخوانيم وقت خيلي کم است وقت نداريم تاريخ بخوانيم بگذريم از کنارش آن‌ها چهره‌هاي آسماني بودند هيچ ربطي هم به ما ندارند الآن که داريم با هم صحبت مي‌کنيم سه هزار زنداني مهريه در زندان هستند سه هزار جوان در زندان هستند به خاطر مهريه نبايد اين سه هزار تا آن جا باشند ولي چرا؟ براي اين که روزي که خواسته عقد بخواند گرم بوده خجالت کشيده همين حرف‌ها کمتر از اين نمي‌شود پانصد بنويس باور کنيد دوستان مي‌ترسم فکر کنند مزاح است خدا مي‌داند شوخي نيست يک جواني آمد البته در اين جا يک جاي ديگر بوديم در ايران نبود براي عقد ازدواج پيش من گفتم در مورد مهريه توافق کرديد گفت بله گفتم چقدر توافق کرديد داماد گفت توافق کرديم ده هزار سکه‌ي بهار آزادي گفتم ده هزار سکه مي‌داني يعني چه؟ گفت شما نمي‌داني عشق يعني چه به من مي‌گفت گفتم برو يک جايي عقدت را بخوان بدانند عشق يعني چه گفت شما بايد بخواني گفتم نه الزامي ندارد من مجبور نيستم برو يک جاي ديگر بخوان با هزار زحمت راضي کرديم آمد پايين از هزار تا کمتر نتوانستم ديدم يک وقت مي‌رود خداي نکرده بدون عقد مجبور شديم عقد را با هزار تا خوانديم سر هفته دوباره آمد به جان خودم گفتم چه شد دوباره گفت مي‌خواهيم از هم جدا شويم گفتم سر يک هفته گفت بله گفتم برو پانصد تا از سکه‌ها را بياور تا ببينيم عشق يعني چه تو برو خدا را شکر کن من از ده هزار تا رساندم هزار تا قبل از عروسي بايد پانصد تا برگرداند بعد از عروسي هزار تا مهريه دين است بارها اين مسئله را گفتيم روايت داريم مَنْ أَمْهَرَ مَهْراً ثُمَّ لا يَنْوِى قَضاءَهُ كانَ بِمَنْزِلَةِ السّارِقِ (کافي، ج 5، ص 383) آقايان داماد‌هايي که مي‌خواهيد ازدواج کنيد پيغمبر فرمود کسي که مهري تعيين مي‌کند مي‌گويد چه کسي داده چه کسي گرفته مثل دزد است دزد فقط کسي نيست که از ديوار خانه‌ي بالا مي‌رود بالا دزد آن کسي است که مهر مي‌کند مي‌گويد چه کسي داده چه کسي گرفته نمي‌خواهد بدهد بنويس قصد ندارد بدهد عين روايت است نيت دادنش را ندارد اگر مي‌توانيد بگيريد يک دين است يک بدهي است مثل دزد است فرهنگ به هم خورده يک کسي مي‌گويد رفتم خانه‌ي امام حسين عليه السلام ديدم آقا پرده هايشان را نو کردند گفتم مبارک است پرده‌ي خانه عوض مي‌کنيد حضرت فرمود نه من نکردم مهر همسرم را دادم همسرم پرده‌ها را عوض کرد ائمه بلافاصله بعد از عقد مهر مي‌دادند امام موسي کاظم فرمودند ما اهل بيتي هستند که مهر همسرانمان را از پاک ترين اموال مي‌داديم يکي هزينه‌ي حج يکي مهر يعني هزينه‌ي حج را با مهر يکي مي‌داند از پاک ترين اموال ما هم بگوييم ما شيعيان شما اهل بيت هستيم که از اول مي‌گوييم چه کسي داده چه کسي گرفته داستاني از امام جواد عليه السلام مي‌خوانم سيد بن طاووس يک کتابي دارد مهج الدعوات ايشان پانزده کتاب در موضوع دعا دارد يکي اش اين است امام جواد عليه السلام وقتي ازدواج کردند دستشان خالي خالي بود مهر همسرشان را چه قرار دادند اِنَّ لِکُلِّ زَوجَةٍ صِدَاق حضرت فرمودند هر همسري حق دارد مهر داشته باشد و اِنَّ لَنَا اَموَالٌ مَزخُورَه جَعَلَ اللهِ اَموَال فِِي الآخِرَة خدا اين جا به ما چيزي نداده اموال ما در آخرت است ... هناک آن جا خدا براي ما ذخيره کرده اين جا چيزي نداريم اَلوَسَائِل اَلَى المَسَائِل وَ هِىَ مُنَاجَاتٌ دَفَعَها الىّ اَبى حضرت فرمودند يک مناجاتي است پدرم امام رضا به من داده امام رضا از پدرشان تا مي‌رسد به جبرائيل خداي متعال به پيغمبر داده مناجات خيلي قشنگ و زيبايي است ده صفحه است به يادگار مانده براي امام جواد عليه السلام از اجداد بزرگوارشان خداوند به پيغمبر خطاب کرد هَذِهِ مَفَاتِيحُ کُنُوزُ الدُّنيَا وَ الآخِِرَة (مهج الدعوات، 463) اين‌ها کليد‌هاي گنج دنيا و آخرت است گنج دنيا طلا و نقره نيست نياز به معارف و چطور زندگي کنيم آرامش در زندگي گنج نيست؟ امام جواد مهر همسر خودشان را مجموعه‌ي اين مناجات‌ها قرار دادند کتابچه‌اي بوده يا همين تعليمش بوده تعليم هم مي‌تواند مهر باشد در تاريخ اسلام داشتيم بعضي‌ها مي‌آمدند مي‌گفتند هيچ چيز نداريم پيغمبر مي‌فرمود قرآن را ياد همسرت بده تعليم اين مناجات يا کتابچه‌اي بوده امام جواد اين را مهر همسر خودش قرار داده الآن بينندگان مي‌گويند اين آقا از کجا آمده مهر همسر تعليم قرآن باشد؟ من نمي‌گويم مهر همسر تعليم قرآن قرار نده ولي ده هزار سکه هزار سکه هم قرار نده
شريعتي: بحث ازدواج مقوله‌ي بسيار پيچيده‌اي است اگر مهر پايين باشد مي‌گويند آقايان ممکن است وسوسه شوند هر وقت دلشان خواست زنشان را طلاق بدهند يا اگر مهر بالا باشد ممکن است خانم‌ها وسوسه شوند يک تعادلي باشد باشد
حاج آقا حسيني: من نمي‌گويم مهر امام جواد ولي مي‌گويم اين مسابقه‌اي که ما الآن داريم درست است؟ اين دختر خاله بخواهد مهر تعيين کند اول ته و توهش را در مي‌آورد ببيند دختر عمه اش مهريه اش چقدر است چشم آن را بايد بترکاند از آن کمتر نباشد اگر کم باشد سرش را بيندازد پايين آن کسي که اول ازدواج کرده برده بعدي‌ها مي‌خواهند بالاتر باشد در ازدواج‌هاي امروز خدايي صادقانه ما با بينندگان يک خانه و خانواده هستيم صادقانه بپرسيد خواستگار مي‌آيد چه مي‌پرسيد ما روز و شبي نيست جوان‌ها مي‌گويند پدر مادر‌ها مي‌گويند هر کجا مي‌رويم مي‌گويند دعا کنيد براي ازدواج فرزندان دختر و پسر درست است دعا بعد از دعا بايد چه کار کرد ما چه کار کرديم؟ الآن خواستگار آمده چه مي‌پرسيم ماشين دارد خانه دارد ماشين داري چه داري؟ پرايد؟ برو پي کارت خانه داري؟ بله خانه دارم کجا يک واحد هشتاد متري اجاره اي؟ اجاره آپارتمان هشتاد متر؟ اين از خانه اش اين ماشينش شغل داري؟ تلاشي داريم مي‌کنيم يا شغل‌ها را فقط مديريتي استخدام باشد حقوق بالايي باشد مهريه‌ها که سنگين است اول زندگي مي‌نويسد خريد بازاري چقدر تالارش کجا باشد اين ده ميليون ليستي که من خواندم يک عده مي‌خندند مي‌گويند ده ميليون پول ثلث تالار ما نمي‌شود بله راست هم مي‌گويند همين طوري کرديم مي‌خندند همين شده که دوازده ميليون نشستند تالارها را سنگين گرفتيم جهيزيه‌ها مهريه‌ها را سنگين گرفتيم شرط شغل و خانه گذاشتيم يادمان رفته بپرسيم اخلاق آقاي داماد چطور است تحقيق بکنيم بدانيم ماشين و خانه سوال مي‌کنيم اين‌ها خوب باشد اخلاق را نمي‌پرسيم بعد از دو ماه مي‌بينيم جوان خداي نکرده معتاد است گرفتار شرب خمر و رفقاي بد است مي‌زند در سرش اين‌ها مهم نبوده اين هم خيلي جالب است شيخ طوسي داستاني را نقل مي‌کند يکي از اصحاب امام جواد نامه نوشت به امام جواد کانه نامه‌ي امروز زمان ماست امام زمان بودند همه اين نامه را مي‌نوشتند علي بن اسباط از اصحاب حضرت است گفت آقا من چه کنم چند دختر دارم خواستگارهايي که مي‌آيند هم کفوش نيستند کَتَبَ اَنَّهُ لَا يَجِد اَحَد اين‌ها بايد هم کفو باشند هم کفو براي بچه هايم نمي‌آيد دخترانم در خانه ماندند از اين نامه استفاده مي‌شود از جوابي که حضرت دادند آن چه کفوي مي‌خواسته ولي در چه بايد کفو باشد؟ او ظاهرا دلش مي‌خواسته مثلا اگر يک مقام بالايي دارد موقعيت و شأن بالايي دارد وضع مالي فوق العاده‌اي دارد حتما يک خواستگاري بيايد در اين حد من سرمايه دار هستم من کارخانه دار هستم وضع مالي من خيلي خوب است چطور دخترم را بدهم به جواني که آه در بساط ندارد من مشهد بودم خانمي گفت خواستگار آمده براي دخترم همه چيزش خوب است فقط سر مهر ما اختلاف داريم گفتم تو را به خدا اگر همه چيزش خوب است دستي يک چيزي بدهيد عقد بخوانيد شوخي است بايد همه‌ي عالم را مهر خانم‌ها کرد چهار سکه که چيزي نيست گفتم اگر اخلاقش خوب است در صحن امام رضا قسم دادم نگذار اين داماد از دست برود اگر اخلاقش خوب است اگر دين دارد به خاطر فقر جوابش نکن به خاطر اين که نمي‌تواند مهريه‌ي سنگين بدهد داماد خوب پيدا نمي‌شود اين به امام جواد نوشت چه کار کنم دخترهايم مانده پيداست مال و مقام مي‌خواسته کفويت در موقعيت مي‌خواسته حضرت خيلي قشنگ گفتند نوشتند فَهِمتُ مَا ذَکَرتَ فهميدم مشکلت چيست لَا تَنظُر فِي ذَلک اين‌ها را معيار خودت قرار ندهAA  فَاِنَّّ رَسُولُ الله قَالَ پيغمبر خدا فرمودند إذَا جَاءَكُم مَن تَرضَونَ خُلُقَهُ و دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ « إلاّ تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتنَةٌ في الأَرضِ و فَسادٌ كَبيرٌ (وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏51) اگر جواني که آمده خواستگاري دختر شما دينش اخلاقش خوب است دختر به او بدهيد تتمه‌ي زيبايي دارد اگر معيارهاي ازدواج شما عوض شد اگر دين داري و اخلاق بود هيچ اگر معيارهاي ديگر را اضافه کرديد و دختران را شوهر نداديد به خاطر فقر داماد به خاطر اين که داماد ماشين خانه ندارد پيغمبر فرموده اگر ملاک شما اخلاق و دين نباشد فتنه و فساد بزرگ در زمين پيدا مي‌شود الآن فتنه و فساد بزرگ در کشور ما هست يا نيست؟ تعارف که نداريم هست نمي‌شود ما بگوييم دوازده ميليون جوان ازدواج نکنند پاک پاک بمانيد از خانه بياييد بيرون چشمانتان را ببنديد و برگرديد با اين وضعيت جامعه مقدس اردبيلي که نيستند مقدس اردبيلي هم گفت زمينه‌ي گناه براي من پيش بيايد نمي‌دانم به خدا پناه مي‌برم اين دوازه ميليون مقدس اردبيلي اند؟ نمي‌خواهم خداي نکرده نه اين‌ها حتما بايد پاکي را حفظ بکنند دارند حفظ مي‌کنند اما پيغمبر فرمود اگر معيارها را عوض کرديد بستر فساد ايجاد کرديد.
شريعتي: خيلي ممنون نکات خوبي را شنيديم صفحه‌ي 570 آيات پاياني سوره‌ي مبارکه‌ي معارج و آيات ابتدايي سوره‌ي مبارکه‌ي نوح در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود لحظه لحظه‌ي تمام زندگي‌ها نوراني باشد به نورانيت آيه‌هاي قرآن کريم و به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَلَا أُقْسِمُ بِرَ‌بِّ الْمَشَارِ‌قِ وَالْمَغَارِ‌بِ إِنَّا لَقَادِرُ‌ونَ ?40? عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَيْرً‌ا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ?41? فَذَرْ‌هُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ?42? يَوْمَ يَخْرُ‌جُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَ‌اعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ ?43? خَاشِعَةً أَبْصَارُ‌هُمْ تَرْ‌هَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ?44?
سورة نوح
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـنِ الرَّ‌حِيمِ
إِنَّا أَرْ‌سَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ‌ قَوْمَكَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ?1? قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ?2? أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ ?3? يَغْفِرْ‌ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْ‌كُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّـهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ‌ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ?4? قَالَ رَ‌بِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارً‌ا ?5? فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَ‌ارً‌ا ?6? وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ‌ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّ‌وا وَاسْتَكْبَرُ‌وا اسْتِكْبَارً‌ا ?7? ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارً‌ا ?8? ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَ‌رْ‌تُ لَهُمْ إِسْرَ‌ارً‌ا ?9? فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُ‌وا رَ‌بَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارً‌ا ?10?
ترجمه:
به پروردگار مشرق ها و مغرب ها سوگند که ما تواناييم، (??) بر اينکه به جاي آنان بهتر از آنان را بياوريم؛ و هيچ چيز ما را مغلوب نمي کند. (??) پس آنان را واگذار تا [در گفتار باطل] فرو روند و مشغول بازي باشند، تا روزشان را که به آنان وعده داده اند ديدار کنند، (??) روزي که شتابان از خاک بيرون آيند، گويي به سوي نشانه هاي نصب شده مي دوند، (??) درحالي که ديدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، خواري و ذلت آنان را مي پوشاند. اين همان روزي است که همواره وعده داده مي شدند. (??)
سورة نوح
بسم الله الرحمن الرحيم
ما نوح را به سوي قومش فرستاديم که قوم خود را پيش از آنکه عذابي دردناکبه آنان رسد، بيم ده. (?) گفت: اي قوم من! همانا من شما را بيم دهنده ايآشکارم، (?) که خدا را بپرستيد و از او پروا کنيد و از من اطاعت نماييد، (?) تا خدا گناهانتان را بيامرزد و شما را تا زماني معين مهلت دهد. اگر آگاهي داشته باشيد [توجه خواهيد کرد که] بي ترديد هنگامي که اجل خدايي فرا رسد، تأخير نخواهد داشت. (?) گفت: پروردگارا! همانا قوم خود را شب و روز [به آيين توحيد] دعوت کردم، (?) ولي دعوت من جز بر فرارشان نيفزود، (?) و من هرگاه آنان را دعوت کردم تا آنان را بيامرزي، انگشتان خود را در گوش هايشان کردند و جامه هايشان را به سر کشيدند و بر انکار خود پافشاري ورزيدند و به شدت تکبّر کردند، (?) آن گاه آنان را آشکارا دعوت کردم، (?) سپس آشکار و پنهان آنان را خواندم. (?) پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد که او همواره بسيار آمرزنده است. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: وقت در اختيار شماست
حاج آقا حسيني: من يک اشاره به سوره‌ي حضرت نوح مي‌کنم جالب است از امام جواد سلام الله عليه روايت داريم کسي به حضرت نامه نوشت که من مشکلاتي در زندگي ام پيش آمده چه کنم حضرت فرمودند أدِم? قِرَاءَة: (اِنَّا أرسَلنَا نُوحًا اِلَي قَومِهِ) (اصول کافي، ج 5، ص 316) سوره‌ي نوح را زياد بخوان مي‌گويد من يک سال خواندم هيچ فرجي نشد نگفتيم ما گاهي حاجت هايمان را فوري مي‌خواهيم دوباره نامه نوشت من يک سال خواندم حضرت فرمود قدر را بخوان مي‌گويد مدتي قدر را خواندم مشکلم برطرف شد اين از برکات تلاوت سوره‌ي قدر است ولي يادمان باشد گاهي ممکن است يک سال طول بکشد از يادگارهاي امام جواد عليه السلام نماز اول ماه است امروز اول ماه ذي الحجه است يادگار امام جواد است هر ماه جديد که رسيد دو رکعت است از صبح تا غروب وقت دارد مثل نماز صبح است رکعت اول بعد از حمد سي مرتبه سوره‌ي توحيد خود امام جواد فرمودند مگر يک ماه سي روز نيست به تعداد روز‌ها رکعت دوم سي سوره‌ي قدر بعد از نماز هم دعاي خيلي کوتاهي دارد در مفاتيح است امام جواد فرمود نماز را بخوان بعد هم صدقه بدهد صدقه‌ي اول ماه يادمان نرود بعضي‌ها مي‌گويند نماز هر چه بخواهي مي‌خوانم اسم پول را نياور هم نماز هم صدقه صدقه را کم نگيريم هر کس در توانش هر چه هست توان يک کسي ممکن است ده جهيزيه باشد بعضي شهر‌ها ديدم جشن است 110 جهيزيه مي‌خواهند بدهند صدقه اين طوري باشد خدا خيرشان بدهد نشد کمتر بدهند. اين بحث بحث خيلي حساسي است بينندگان حتما پيام دادند من مي‌گويم ما منصفانه برخورد کرديم يعني نگاه دين اين طوري است ما نمي‌آييم از يک طرف بگوييم شما جهيزيه را کم بگيريد مهريه را بالا بگيريد مهريه هر چه مي‌خواهد باشد مهريه را بده هزار سکه جهيزيه نه گوش نکردي سمت خدا چه گفت ما ليست را گرفتيم پنج ميليون و پانصد هزار تومان آن وقت مهر دخترش را هزار سکه مي‌کند خوش انصاف من اگر جهيزيه را اين گفتم مهريه را گفتم چهارده سکه از آن طرف يکي جهيزيه را بگيرد يکي مهريه را بگيريد يکي بگويد مهريه چهارده سکه باشد آن وقت انتظار داشته باشد جهيزيه آن چناني باشد ما در بحث اشتغال بانوان چشم بسته مخالفت نکرديم سه جلسه گفتيم ما سه دسته داريم دنبال اشتغال هستند يک عده شغل‌هايي که واقعا ضروري است خانم‌هايي که رشته‌هاي معلمي پزشکي استاد دانشگاه هستند چقدر دعا کرديم به بانواني که آمدند اين رشته‌ها را ما قبل از انقلاب مرد‌ها محتاج پزشک‌هاي هندي بودند اوايل انقلاب هم همين طور خدا خير بدهد به بانواني که جراح مختصص هستند آن‌هايي که پزشکي مي‌خوانند معلمي هستند پرستار هستند يا دسته‌ي دوم سرپرست‌هاي خانواده هستند‌اي کاش وقتي به جايي مي‌رسيديم دولت اين‌ها را بي نياز مي‌کردند از خانواده اين‌ها چاره‌اي ندارند از اشتغال اما نه يک سري شغل‌هايي است ضرورتي ندارد خانم منشي است خدا مي‌داند من غصه مي‌خورم حقوق کم صد و پنجاه هزار تومان اگر نان آور خانواده است بحثي نيست اگر اين سه تا نيست ضرورتي ندارد شغل حساسي نيست سرپرست هم نيست نان آور نيست کمک خرجي ديگري نيست به ما بگويند چه ضرورتي دارد
شريعتي: خيلي ممنون خيلي بحث خوبي بود من خودم خيلي استفاده کردم بايد خداحافظي بکنيم يادآوري مي‌کنم فردا ان شاء الله با حضور آقاي دکتر رفيعي خدمت شما خواهيم بود دعا بکنيد خداحافظي بکنيم
حاج آقا حسيني: سه مرتبه آيه‌ي « أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ‌ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل/ 62) مي‌خوانيم خدايا به حق محمد و آل محمد امر ازدواج جوان‌هاي ما را به خوبي مقرر بفرما
شريعتي: خيلي ممنون از تيتراژ امروز چيزي نمي‌گويم ديدني است نه شنيدني اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم