اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

93-11-07- حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي (پرسش و پاسخ بينندگان)

کارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

موضوع: پرسش و پاسخ بينندگان

تاريخ: 93/11/07


بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

دل ما هر چه کشيد از تو کشيد * * * هر چه از هر که شنيد از تو شنيد

گر سياه است شب و روز دلم * * * بايد از چشم تو از چشم تو ديد

غنچه از راز تو بو برد شکفت * * * گل گريبان به هواي تو دريد

موج اگر دعوي دريا دارد * * * گردن ناز به نام تو کشيد

خواب سنگين ز سر صخره و کوه * * * رنگ از روي شب تيره پريد

روشن از روي تو چشم و دل روز * * * صبح از نام تو دم زد که دميد

شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما هم وطنان خوب خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز. ديروز من عرض کرده بودم حوالي ساعت دو و نيم خدمت شما مي‌شويم منتها به دليل تغييرات سر پخش جدول شبکه‌ي سه در اين ساعت خدمت شما رسيديم. حاج آقاي حسيني سلام عليکم و رحمة الله

حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله عرض ارادت خالصانه دارم خدمت بينندگان.

شريعتي: سلامت باشيد. در ذيل بحث سيره‌ي تربيتي امير مومنان بحث آداب تجارت را که شما گفتيد بازتاب‌هاي بسيار مثبت داشته مخصوصا هفته‌ي گذشته که پاسخ به پرسش‌هاي بينندگان بود خيلي از هموطنان استقبال کردند و خيلي از دوستان گفتند ما همين الآن نگاه ما کلا عوض شد، تاثير پذيرفتيم و مسير زندگي و تجارت مان را اصلاح کرديم. يک گزارش تصويري آماده است مي‌بينيم برمي‌گرديم خدمت شما.

گزارش. من حسيني هستم از برنامه‌ي سمت خدا مزاحم مي‌شوم پيامکي از شما آمده بود که به اين متن که من به ولله قسم از امروز حقوق کارگر‌ها را اضافه مي‌کنم و گذشته را خيلي جبران مي‌کنم.

بيننده: قبلا هم اجحاف نشده بود ولي بر حسب آن توليد و درآمدي که تعيين کرديم توازن باشد ولي برنامه‌ي شما يک نوع معامله با خداست و هر چه دل بيشتران را خوشحال بکند بيشتر خوشحال مي‌شود و آن برنامه تاثير داشت.

حاج آقا حسيني: الحمدلله.

حاج آقا حسيني: نوشته بوديد سي درصد حقوق کارگر‌ها را بعد از برنامه تصميم گرفتيد اضافه کنيد خواستم تشکر کنم

بيننده: وظيفه مان بود

حاج آقا حسيني: شما کجا زندگي مي‌کنيد

بيننده: ما اهل تبريز هستيم

حاج آقا حسيني: من يک پيامي از شما ديدم هفته‌ي گذشته نوشته بوديد ما بعد از برنامه تصميم گرفتيم به هر کدام از کارگر‌ها صد هزار تومان اضافه کنيم خيلي خوشحال شدم

بيننده: اتفاقا ما داشتيم با کارگر‌ها نهار مي‌خورديم برنامه‌ي شما که پخش مي‌شد من گفتم به احترام حاج آقا نفري صد هزار تومان اضافه مي‌کنم خيلي هم خوشحال شدند و شما را دعا کردند

حاج آقا حسيني: الحمدلله ما هم دعا گوي شما هستيم.

حاج آقا حسيني: من يک پيامي از شما ديدم نوشتيد چند کارگر داريد و حقوق شان را زياد مي‌کنيد. کجا تشريف داريد

بيننده: ان شاء الله من کرمان هستم.

بيننده: من کارم مسافرکشي بود از کار عادي صفر صفر الآن صاحب کارخانه و مجموعه هستم حدود دويست و پنجاه نفر و شش صد نفر به صورت غير مستقيم با خانواده هايشان دعايي که اين‌ها و خانواده هايشان مي‌کند واقعا توفيقي شده من از جهت مادي نگاه نمي‌کنم از نظر معنوي دخترم حافظ دو جزء قرآن شده پسرم اهل مسجد است.

بيننده: شما هم سلام ما را به برنامه‌ي سمت خدا و دست اندر کاران برسانيد دعاي خير ما بدرقه‌ي راه آن‌ها است

حاج آقا حسيني: سلام ما را به همه‌ي کارگران برسانيد. دست همه شان را مي‌بوسيم.

شريعتي: تصاوير گويا بود خدا خيرتان بدهد من فکر مي‌کنم ضمن اين که از اين دوستان خوبمان بسيار تشکر مي‌کنيم البته اين‌ها بخشي از پيام‌هايي بود که براي ما ارسال شد ولي فکر مي‌کنم اين کارگرهايي که اتفاق خوب براي آن‌ها افتاد دعاي خيرشان بدرقه‌ي راهشان خواهد بود

حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم من جدا خيلي خوشحال شدم اين تاثير کلام اميرمومنان بود خيلي‌ها پيام داده بودند که ما بعد از برنامه‌ي هفته‌ي گذشته والله قسم خوردند که ما از همين الآن هم حقوق کارگران را اضافه مي‌کنيم هم گذشته را جبران مي‌کنيم و هم بيمه را انجام مي‌دهيم اگر همين تاثير در برنامه باشد. اين کلام اميرمومنان سلام الله عليه که اين تاثير را داشته يک بار ديگر اشاره مي‌کنيم يک کمي بيشتر صحبت کنم اگر هنوز کارفرماياني هستند که تحت تاثير قرار گرفتند امروز جوري صحبت کنيم که دل سنگ آب شود اين کلام در نهج البلاغه کلمات قصار کلمه‌ي 468 بود اميرمومنان فرمودند زماني مي‌رسد که يکي از ويژگي هايش اين است وَيُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ ‌عده‌اي مي‌روند از کساني که مجبور هستند از باب اضطرار جنس خودشان را مي‌فروشند به قيمت ارزان اين‌ها معامله مي‌کنند با اين ها. يک وقت شما جنس را ارزان مي‌فروشيد، يک وقت وقت و کار خودتان را ارزان مي‌فروشيد چون مجبور هستيد الآن مصداق اين زمان است يعني افراد فراواني هستند به دليل اين که کار کم است مجبور هستند کارشان را ارزان بفروشند اگر کسي اين طوري با کارگر برخورد بکند اين کلام امير مومنان است حضرت فرمودند فَقَدْ نَهَي رَسُولُ اللَّهِ  پيامبر از اين کار نهي کرده که شما اگر ديديد کسي مجبور است کارش را ارزان بخريد‌ اُولئِکَ هُم شِرارُ النّاس‌ اين‌ها بدترين مردم هستند کساني که از اضطرار مردم سوء استفاده مي‌کنند کار او را ارزان مي‌خرند شِرارُ النّاس هستند اين تعبير نهج البلاغه است خيلي تند است يک تعبير از اين بالاتر در يک روايت ديگر ديدم پيامبر مي‌فرمايد اين‌ها ‌سَيِّدُ شِرارُ اُمَّتي اين‌ها جزء رئيس اشرار امت من هستند، چطور خوب‌ها رئيس دارند، بد‌ها هم رئيس دارند تعارف ندارد اين کلام نهج البلاغه است عرض کردم حضرت اشاره به آيه‌ي قرآن کردند که مي‌فرمايد «وَلاَ تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ» (بقره/237) احسان بين خودتان را ياد نرود. خدا رحمت کند آيت الله حاج آقا رحيم ارباب از علماي بزرگ بودند در اصفهان من از يکي از اساتيد شنيدم که مي‌فرمود ما رفتيم ملاقاتشان موقع خداحافظي تقاضاي موعظه کرديم از آيت الله حاج آقا رحيم ارباب تقاضاي موعظه کرديم موعظه اش همين آيه بود «وَلاَ تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ» احسان بين خودتان يادتان نرود پيامبر مي‌فرمايد کساني که کار مردم را از باب اضطرار چون مضطرند ارزان خريداري مي‌کنند اُولئِکَ هُم شِرارُ النّاس‌ در يک تعبيري ‌سَيِّدُ شِرارُ اُمَّتي رئيس اشرارند تعارف که ندارد اين همه کار بد، اين همه گناه ولي اين جا مي‌فرمايد رئيس اشرارند کساني که کار کارگر را چون مجبور است ارزان مي‌خرند از گرفتاري آن‌ها سوء استفاده مي‌کنند. در ميان اين پيام‌هاي خوشحال کننده پيام‌هاي تلخي داشتيم چند روايت ديگر بخوانيم تا پيام بدهند اين تلخي‌ها تمام شده. يک عزيزي مي‌گفت ما در يک جايي کار مي‌کنيم من اسم نمي‌آورم ولي مي‌گفت صاحب کار ما نمي‌دانم اين تعبير‌ها خوب است بد است، مي‌گفت صاحب کار ما هفتگي جلسه‌ي مذهبي دارد. محرمش جلسه‌ي مذهبي دارد تمام مناسبت‌ها جلسه مذهبي دارد، اعلاميه‌ي فاطميه را آماده کرده ولي ما که کارگرش هستيم شايد الآن بعضي از بينندگان بگويند نگوييد مردم به مومنين، متدينين به اين‌هايي که مجلس برگزار مي‌کنند بدبين مي‌شوند همه اين طور نيستند يک نفر هم باشد زياد است من متاثر شدم، همين يک مورد را که شنيدم غم گوشه‌ي قلبم مانده، محرم، فاطمه، صفر اين آقا خوب ولي از ما که کارگرش هستيم برگه‌ي سفيد گرفته امضا کنيد و بعد مي‌نويسد ما هم بيمه به اين‌ها داديم، هم مزدشان را قانوني داديم و هم همه چيز داديم، از اين‌ها کم نيستند در پيام‌ها بود ولي اين بدترين نوع بود که شنيدم من دو حديث و يک داستان مي‌گويم کلام اميرمومنان را که گفتيم اگر تاثير نگذاشت من مطمئنم تاثير مي‌گذارد اگر تاثير نگذارد به نظر من هيچ راهي نيست. حديث اول شيخ صدوق در سه کتاب هايش هم امالي، هم من لا يحضر، هم ثواب و العقاب الاعمال پيامبر خدا فرمود مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أُجْرَتَهُ اگر کسي به کارگرش در حقوقش ظلم بکند أحبَطَ اللّهُ عَمَلَهُ احباط يعني چه؟ نابود است بارها عرض کرديم حبط عمل چيزي نيست که بگوييم کجا عمل حبط مي‌شود امام پيامبر بايد بگويد شما اين پول‌ها را کم مي‌دهي براي چه؟ که چي؟ که مي‌خواهي چند روز ديگر فاطميه سفره بيندازي، اطعام دهي قطعا صديقه‌ي طاهره از تو راضي نيست. اين تعبير اميرمومنان است تو مزد کارگر را ندادي و کم گذاشتي اگر از اضطرارش سوء استفاده کردي پيامبر فرمود رئيس اشراري، اين‌ها غفلت است توجه ندارند ما گاهي کارهاي واجب را ترک مي‌کنيم دنبال کار مستحبيم.

شريعتي: يک ظلم فاحش است ديگر.

حاج آقا حسيني: پيامبر فرمودند اگر کسي به کارگري ظلم کرد اجرتش را نداد خدا عملش را حبط مي‌کند ‌ وَحَرَّمَ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ  بوي بهشت بر او حرام است بوي بهشت از پانصد ساله به مشام مي‌رسد اما اين کسي که ظلم کرده بوي بهشت به مشامش نمي‌رسد روايت دوم اين کافي شريف است از کتب اربعه‌ي ما حديث از پيامبر است إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ كُلَّ ذَنْبٍ خدا فرداي قيامت همه‌ي گناهان را مي‌آمرزد اما سه گناه را نمي‌آمرزد يک رَجُلٌ اغتصَبَ أجِيرا أجرَهُ کسي که مزد کارگرش را ندهد خدا فرداي قيامت همه‌ي گناهان را مي‌آمرزد اما گناه کسي که مزد کارگرش را نداده نمي‌آمرزد دوم کسي که جَحَدَ مَهْراً اِمرَاتِه کسي که مهر همسرش را منکر مي‌شود نمي‌دهد سوم کسي که اَحْدَثَ دينا  بدعت کند يک ديني ايجاد کند در رديف دين گزاري بدعت چه چيزي آمده؟ حقوق کارگر، مهر همسر را ندادن. چقدر در تاريخ داريم کساني آمدند يک مذهب تاسيس کردند يک مذهب باطل. يک وقت صحبت کرديم يعني وهابيت يک افکار باطل است در رديف بنيان گذار وهابيت کسي را قرار مي‌دهند که مهر همسرش را ندهد، حق کارگر را ندارد. روايت بعدي در همين کافي شريف ديدم که پيامبر فرمود أَنَا خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ  فردا طرف حسابش من هستم ديگر کارگر نمي‌خواهد بيايد حقش را مطالبه کند من حق او را مطالبه مي‌کنم، من دشمن او هستم پيامبري که رحمة للعالمين است. اگر کسي با اين حديث‌ها تاثير نپذيرد باور‌ها را بايد عوض کرد. کافي شريف يکي از چهار کتاب کتب اربعه‌ي ما است چهار کتاب داريم اصل همه‌ي کتب مقدم بر همه است يکي­اش کافي شريف است کسي آمد محضر امام جواد عليه السلام‌ قُلتُ لاَبي جَعفَر ثاني اِنّي اُريدُ گفت مي‌خواهم بروم مکه، مدينه؛ اين‌هايي که حقوق کارگر را کم مي‌گذارند مي‌خواهند کار خير بکنند مجلس بگيروند مکه مدينه بروند، چه مکه‌اي؟ چه مدينه‌اي؟ گفت مي‌خواهم بروم مکه مدينه ولي مديون کسي هستم ‌فَما تَکُون ‌‌‌به امام جواد گفت من چه کار کنم فرمود ‌اِرجَع برگرد دينت را بده انْظُرْ أَنْ تَلْقَي اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَيْسَ عَلَيْکَ دَيْنٌ يک کاري کن اگر رفتي زيارت خانه‌ي خدا مديون کسي نباشي، من شاهدهم جمله‌ي آخري است فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يَخُونُ مومن خيانت نمي‌کند. مي‌خواهي بروي مکه، مدينه فرمود نمي‌خواهد بروي برو اول دينت را بده حق مردم را بده فکر نکنيم ما اگر با حق مردم برويم مي‌گويد مي‌خواهم بروم مکه پول مردم را بعدا مي‌دهم فرمود يک کاري کن برو خانه‌ي خدا که مديون کسي نباشي.

شريعتي: يک وقتي به حاج آقاي فرحزاد عرض مي‌کردم ما کارهاي واجبمان را خيلي جدي نمي‌گيريم پرداخت حقوق و ديون واجب است آن وقت کارهاي خيري مثل سفرهاي زيارتي و در امور خيريه خيلي پر رنگ­تر است.

حاج آقا حسيني: تصور مي‌کند اگر از پول کارگرش کم بگذارد مي‌گويد ما زائر سرا ساختيم در مشهد، امام رضا با اين پول که زائر سرا نمي‌خواهد.

شريعتي: کار خير را آن جا نمي‌بينيم.

حاج آقا حسيني: بله اين کار واجب است ما واجب را ترک مي‌کنيم.

شريعتي: فکر مي‌کنيم واجب ثواب ندارد.

حاج آقا حسيني: بله تصور مي‌کنيم ثواب در مستحبات است يک روايت ديگر مي‌خوانم با اين روايت‌ها تير خلاص است به وجدان کسي که خداي نکرده غفلت کرده باشد من با کمال ادب و احترام يقين دارم بسياري لطف مي‌کنند خيلي در پيام‌ها بود ما تا به حال حق و حقوق را مي‌داديم زيادي هم مي‌داديم عيدي مي‌داديم. هستند کساني که ما غالب و نادرش را تعيين نمي‌کنيم. اين پول‌ها جمع شد نمي‌خواهيم بياوريم در سفره و زندگي خودمان؟ در کافي شريف است از امام صادق داريم کَسْبُ الحَرامِ يُبينُ في الذّرّية پول حرام در نسل آثارش آشکار مي‌شود ما نگران نيستيم براي فرزندان مان؟ تربيت فرزند فقط به اين نيست که ما کلاس ببريم برنامه‌ي ديني ببيند لقمه‌ي حلال سر سفره‌ي ما بيايد کسب حرام در نسل اثرش را مي‌گذارد تا چند نسل؟ من اين را بگويم شايد بينندگان تعجب کند روايت در بحار علامه مجلسي است خداوند به يکي از پيامبران وحي کرد ‌اِنَّ آثارَ الذَّنبِ يَبلُغُ اِلي بَطنِ السّابِع ‌لقمه‌ي حرام تا هفت نسل انسان تاثير مي‌گذارد بگو نسل ما چه تقصير دارد البته نمي‌خواهيم بگوييم راه براي آن‌ها بسته مي‌شود کار براي آن‌ها دشوار مي‌شود يعني اگر دنبال کسب حلال باشيم براي خودمان براي نسل مان براي ذريه مان اين هم يک روايت. يک روايت ديگر ديدم از پيامبر خدا ‌ما جائَني جِبرائيل پيامبر فرموده هرگاه جبرائيل بر من نازل شد اين دو دعا را بر من ياد داد تاکيد کرد. ‌ما جائَني جِبرائيل الاّ اَمَرَني‌ جبرائيل از طرف خداوند آيه يا هر چيز ديگر را مي‌آورد. هر گاه جبرائيل مي‌آمد مي‌گفت پيامبر اين دعا را بخوان ‌اَللّهُمَّ ارزُقني طَيِّباً وَاستَعمِلني صالِحاً شوخي نيست هر گاه جبرائيل نازل شده بر رسول الله هر گاه آمد به من گفت خدا دستور داده اين طوري بگو خدايا روزي طيب و حلال و کار خوب انجام بدهم درست کار کنم در مسير باشم گاهي انسان يک عمري فعاليت مي‌کند فعاليتش باطل است و حديث ديگري که اين را قبلا اشاره کرديم من اين جا مي‌خواهيم تاکيد کنم جايش اين جا است در اين پيام‌ها داشتيم در تماس تلفني هم که ما با بينندگان داشتيم بخش مختصري پخش شد. ما دل ما مي‌خواهد در هر هفته پيام‌ها را همه را مي‌بينم دلم مي‌خواهد در هر هفته به همه زنگ بزنم اما مقدور نيست من عذرخواهي مي‌کنم خود بينندگان مي‌گفتند ما خودمان آثار رسيدگي به کارگر در زندگي­مان ديديم يک بيننده گفت فرزندم حافظ قرآن است، پسرم مومن است خانواده ام اهل کار خير است از يک کار خيلي عادي شروع کردم الآن 250 کارگر دارم همه از من راضي­اند اگر براي زندگي خودمان مي‌خواهيم من خواهش مي‌کنم دو بار سه بار اين روايت را مي‌خوانم عزيزان به خاطر بسپارند مگر نمي‌خواهيم زندگي مان رونق پيدا بکند؟ زندگي برکت پيدا کند؟ نمي‌خواهيد ده نفر شود پنجاه نفر؟ چند نفر از بينندگان مي‌گفتند ما از کم شروع کرديم ملاحظه کرديم مراعات کرديم خدمت کرديم به کارگر رسيديم از ده نفر شده صد نفر دويست نفر. اين روايت را ببينيد ‌اِرحَمُوا مَن فِي الاَرض شايد ده‌ها منبع من براي اين حديث پيدا کردم‌ اِرحَمُوا مَن فِي الأرضِ يَرحَمکُم مَن فِي السَّماءِ، به زميني‌ها رحم کنيد آسماني‌ها به شما رحم بکنند. بارها عرض کرديم معامله است بدهيد خدا به شما مي‌دهد. من سوال مي‌کنم از اين کارفرماي عزيز شما در خانه­تان دختر نداريد؟ دختر بچه نداريد؟ براي دختر بچه وسائل بازي نمي‌گيريد دستش را نمي‌گيريد ببريد بازار که هر چه مي‌خواهي خريد کن. کارگر شما دختر ندارد؟ دختر کوچکي ندارد؟ دختر بچه‌ي او آرزو ندارد؟ او هم نبايد يک روزي به آرزوهاي کودکانه­اش برسد؟ شما خودتان شايد بليط هايتان را گرفتيد براي نوروز داخل، خارج، تور ده روز بيست روز خدا به شما بيشتر بدهد موفق هم باشيد ولي کارگر شما نبايد يک سفري برود؟ کارگر شما تفريح نمي‌خواهد؟ کارگر شما بيماري ندارد؟ الآن در مسائل بيماري‌ها کسي گرفتار بيمارستان‌ها پزشک‌ها شود با همه‌ي خدمات خوبي که انجام شده باز بيداد مي‌کند.

شريعتي: تعارف نداريم واقعا يک مقداري شرايط زندگي سخت تر شده گرفتاري‌ها زياد شده بار مسئوليت ما زياد شده بايد بيشتر هواي هم را داشته باشيم.

حاج آقا حسيني: آن هفته عرض کردم عزيز کارفرما شما يک پسر داري بيست سي سال خدا حفظش کند شما حاضري پسرت يک جايي ده دوازده ساعت، هشت ساعت کار کند ماهي 150 هزار تومان بگيرد؟ خوابت مي‌برد آن شب؟ يکي از بينندگان پيام داده بود من در مهد کودک کار مي‌کنم صد هزار تومان به من مي‌دهند. براي يک ماه. من حرفم اين است فکر نمي‌کنم بعضي از اين‌ها کارفرماها حاضر باشند صد هزار تومان بگيرند صندلي شان را جا به جا کنند از اين صندلي بروند آن صندلي بنشينند. من عرض کردم حتي حداقل دستمزد خيلي از بينندگان پيام داده بودند شايد من نتوانسته بودم کلامم را درست برسانم که آقاي حسيني شما فکر مي‌کنيد ما با حداقل دستمزد ما مي‌توانيم مبل دکور را عوض کنيم؟ من نه نخواستم بگويم با آن پول‌ها نمي‌شود. خود مسئولين مي‌گويند همين حداقل را هم بايد يک ميليون رويش گذاشته شود يک خانواده‌ي چهار پنج نفره سر بکنند، اگر اجازه خانه هم داشته باشند ديگر مصيبت. من حرفم اين است من مي‌خواهم وجدان‌ها بيدار شود شما فرزندت را نگاه کن شما مالک خانه هستي، کارگر شما نبايد هيچ وقت آرزوي صاحب خانه شدن را معاذ الله بايد به گور ببرد؟ او خانه زندگي نمي‌خواهد؟ تو مي‌تواني. اگر مي‌خواهي کار خير بکني مقدم بر هر کار خيري همين کار است يقين داشته باشيد يک خانه‌ي چهل متري در نظر بگيريد پنج نفر بخواهند زندگي بکنند کوچک، بزرگ، دختر، پسر نوه دارد عروس دارد داماد دارد به قول يکي از بينندگان در پيام‌ها نوشته بود بعضي‌ها اتاق خوابشان به اندازه‌ي تمام خانه‌ي ماست. اشتباه برداشت نشود قبول دارم بسياري از کارهاي خيري هم دارد انجام مي‌شود اين همه بيمارستان، مسجد ساخته شده و اين همه کارهاي خير انجام شده من خبر دارم کساني هستند بيش از چهار هزار خانواده را تحت پوشش قرار داده يک نفر بدون اين که احدي خبردار شود از اين‌ها داريم اين‌ها با پول و ثروت اين کار را کردند از اين‌ها زياد داريم، ولي اگر آن طرفش يک مورد باشد کسي بيگاري بکشد استعمار، مدرن استثمار مدرن بگويد تو ورقه‌ي سفيد امضا بده که من حق و حقوق و بيمه­ات را داده­ام الآن در اين شرايط کسي بيمه نداشته باشد حتي بازنشستگي نداشته باشد چطور مي‌تواند زندگي خودش را ادامه دهد اين رواياتي که ما بلد هستيم هم تقدير تشکر داريم از عزيزاني که انجام دادند هم تشکر مي‌کنيم از کساني که کار خير مي‌کنند نمي‌خواهيم بگوييم هر کسي ثروت داشت کارخانه داشت کارفرما بود ظلم مي‌کند نه ما مي‌گوييم کمش هم زياد است يک بار ديگر اين حديث را مي‌خوانم اِرحَمُوا مَن فِي الأرضِ يَرحَمکُم مَن فِي السَّماءِ اصلا کاري به دين نداشته باشيد به خاطر دنيايمان يَرحَمکُم مَن فِي السَّماءِ خيلي از بينندگان نوشته بودند به دولتي‌ها بگوييد فرقي ندارد دولتي‌ها که حرف ما را گوش نمي‌کنند مردم اگر گوش بدهند.

شريعتي: خيلي ممنون اميدوارم به برکت کلام معصومين و بيان شيواي شما اين نکات موثر باشد و خبر خوشش را به دوستان بدهيم.

حاج آقا حسيني: خيلي پيام خوشحال کننده بود اما غم‌ها بيشتر بود از اين خوشحال کننده‌ها بيشتر به ما بفرستند.

شريعتي: در بخش بعدي معرفي کتاب هم خواهيم داشت. صفحه‌ي 339 قرار امروز ماست آيات 56 ام تا 64 ام سوره‌ي مبارکه‌ي حج. تمام لحظات زندگي تان به برکت اين آيات منور به نور نبي اکرم باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ?56? وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَـئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ?57? وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّـهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّـهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ?58? لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّـهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ?59? ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّـهُ إِنَّ اللَّـهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ?60? ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّـهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ?61? ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ?62? أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّـهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ?63? لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّـهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ?64?

ترجمه:

آن روز، حاکميّت و فرمانروايي ويژه خداست. ميان آنان داوري مي کند؛ پس کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، در بهشت هاي پر نعمت اند. (??) و کساني که کافر شده و آيات ما را تکذيب کرده اند، پس عذابي خوارکننده براي آنان است. (??) و کساني که در راه خدا هجرت کرده سپس کشته شده يا مرده اند، به يقين خدا رزقي نيکو به آنان مي دهد؛ و قطعاً خدا بهترين روزي دهندگان است. (??) مسلماً آنان را به جايگاهي که آن را مي پسندند وارد مي کند؛ و بي ترديد خدا دانا و بردبار است. (??) [مطلب درباره مؤمن و کافر] همان است [که گفتيم]، و هر کس به مانند آنچه به آن عقوبت شده [متجاوز را] عقوبت کند، آن گاه به وي ستم شود، يقيناً خدا او را ياري مي دهد؛ زيرا خدا باگذشت و بسيار آمرزنده است. (??) اين [ياري ستمديده بر ضد ستمکار] به سبب اين است که خدا [داراي قدرت بي نهايت است و گوشه اي از قدرتش اينکه] همواره شب را در روز و روز را در شب درمي آورد؛ و به يقين خدا شنوا و بيناست. (??) اين [قدرت بي نهايت او نسبت به امور آفرينش و نسبت به وضع و حال مردم] براي اين است که فقط خدا حق است، و اينکه آنچه را جز او مي پرستيد، باطل است، و اينکه فقط خدا بلند مرتبه و بزرگ است. (??) آيا ندانسته اي که خدا از آسمان آبي نازل مي کند، در نتيجه زمين سرسبز و خرم مي شود؛ به يقين خدا لطيف و آگاه است. (??) آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست؛ و يقيناً خداست که خود بي نياز و ستوده است. (??)


اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: خيلي خوشحاليم خدمت شما هستيم اشاره‌ي قرآني امروز را حاج آقاي حسيني بفرمايند

حاج آقا حسيني: آيه‌ي اول «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ»، يک نکته‌ي لطيفي علامه طباطبائي در تفسير دارد اين «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ» يعني چه؟ مال قيامت است که خداوند خطاب مي‌کند امروز تمام ملک مال خدا است مرحوم علامه فرمودند مگر در دنيا ملک مال خدا نبود چرا در قيامت مي‌فرمايند «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ» نظير اين آيه هم داريم «وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» (انفطار/19) فرمودند در قيامت ظهور سلطنت بروز مي‌کند و الا هميشه ملک است در دنيا عده‌اي نمي‌پذيرفتند مي‌گفتند «أناَ رَبُّکُمْ الأعْلي» آن جا ديگر نفس کشي وجود ندارد پس هميشه ملک مال خدا است ظهورش در صحنه‌ي قيامت است.

شريعتي: کتاب آيين تجارت از ديدگاه اسلام نوشته‌ي آقاي حيدري نراقي را معرفي مي‌کنم کتاب خوبي است نکات بسيار خوبي است، از منابع فقهي معتبر و در مقدمه­اش هم همان کلمه‌ي قصار حضرت امير آمده که اَلْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ که در جلسات گذشته حاج آقاي حسيني توضيحات مفصلي در مورد اين کلام حضرت داده­اند.

حاج آقا حسيني: در پيام‌ها فراوان داشتيم يک عده‌اي نوشته بودند شما از آن طرف تشويق به اين مي‌کنيد که بيش از حد کار نکنيد ولي از آن طرف ما گرفتار مرداني هستيم که تن به کار نمي‌دهند. من به اين پيام‌ها هم جواب داده باشم اجمال در طلب که ما از اين جا بحث را شروع کرديم اعتدال است نه بيش از حد کار کردن نه دنبال کار نرفتن. ما دو دسته پيام داشتيم يک دسته پيام‌هايي که خانم‌هايي که نوشته بودند به خدا ما راضي نيستيم شوهر ما چند شغل کار کنند بعضي‌ها نوشته بودند گرفتاري است مجبورند کار کنند بعضي‌ها نوشته بودند گرفتاري نيست باز مرد ما مي‌خواهد برود دنبال کار زياد گفتيم سلامت روح و جسم مهم­تر است يک عده هم نوشتند آقايان نوشتند هر دو دسته را بگوييم آقايان گفتند ما نمي‌خواهيم اين قدر کار کنيم خسته شديم ولي خانم‌ها نمي‌گذارند، خرج‌هايي که خانم‌ها ايجاد مي‌کنند مي‌گويند چرا نشستي. نگاه دين را ما مي‌گوييم هم زياده روي در کار غلط است که ما اگر مي‌توانيم زندگي را جمع کنيم شب و روز نداشته باشيم به کار خودمان نرسيم هم تن به کار ندادن غلط است. باز از نهج البلاغه فاصله نگيريم در بخش خطبه‌ها خطبه‌ي 208 نهج البلاغه حضرت رفتند خانه‌ي يکي از اصحاب به نام علا بن زياد بيمار شده بود رفتند خانه شان در اين داستان دو طرف قضيه آمده حضرت ديدند يک خانه‌ي وسيعي دارد خيلي خانه‌ي بزرگ بيش از حد نيازش حضرت فرمود مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا  خانه‌ي به اين بزرگي را براي چه مي‌خواهي وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ  در آخرت بيشتر به اين خانه احتياج داري خانه يک حدي دارد يک خانه‌ي وسيع نمي‌رسي به سر و ته خانه اش.

شريعتي: گفته اند از نشانه‌هاي خوشبختي مرد است

حاج آقا حسيني: در چه حدي؟ در يک حدي. حضرت خودشان تکمله داشتند بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ اگر اين خانه مقدمه‌ي آخرتت باشد خوب است چطوري مي‌شود مقدمه‌ي آخرت يک تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ از مهمان‌ها پذيرايي کني، ‌دوم خويشاوندانت را در اين جا برسي سوم اين که حقوق الهي را به وسيله اين خانه بدهي اگر اين سه است اشکالي ندارد حضرت کساني را مي‌بينند از آن طرف افتاده­اند تذکر مي‌دهند حالا از اين طرف علا بن زياد مي‌گويد بردارم عاصم بن زياد تن به کار نمي‌دهد رفته سراغ بندگي و عبادت حضرت ناراحت شدند احضارش کردند فرمودند بيا، وقتي آمد فرمودند ‌ يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ شيطان تو را سرگردان کرده أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ چرا به زن و بچه­ات رحم نکردي؟ خانواده‌هايي نوشتند آقاي ما دل به کار نمي‌دهند تن به کار نمي‌دهد أَتَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ تو فکر مي‌کني خدا طيبات را بر تو حلال کرده و نمي‌خواهد تو از آن‌ها استفاده بکني؟ ما کلام اميرمومنان عرض کرديم اعتدال است. يک جمله‌ي ديگر از اميرمومنان مي‌خوانم ‌اِنَّ اللهَ يُبغِضُ العَبدَ نَوّامَ الفارِق خدا بنده‌اي را دوست ندارد، که نوام پرخواب است خواب يک حدي دارد، الفارق آدم بيکار خدا پرخواب بي­کار را دوست ندارد اولا اگر نياز خانه و خانواده است دنبال روند ولي حتي نه شما که مي‌گوييد بگذاريد جوان‌ها بروند سر کار ما که بازنشسته شديم ما دوباره برويم يک عده جوان‌ها از کار بيکار مي‌شوند. يک کارهاي ديگري. خود بيکار بودن و بيکاري مذمت شده مثلا فرض کنيد مسجد شما هيئت امنا نمي‌خواهد؟ يک صندوق قرض الحسنه نيرو نمي‌خواهد؟ يک کارهايي ما براي خودمان ايجاد کنيم يک جوري خودمان را مشغول کنيم. من مفصل يک جلسه‌اي گفتم حتي اگر بازنشسته شديد از صبح تا غروب به قول خانم‌ها دم دل خانم‌ها حوصله شان سر مي‌رود نمي‌خواهد بنشيني بزن بيرون يک کاري ايجاد کن يک ساعت دو ساعت پياده روي کن موسسه‌ي خيريه‌اي برو هيئت امنايي اشتغال داشته باش خانواده­ات کاري مي‌خواهند عروست دامادت کمک مي‌خواهد چه مانعي دارد؟ من يادم است در يکي از کشورها يک آقايي بيکار بود مي‌گفت ما که بيکار هستيم به ما حقوق بيکاري مي‌دهند در کشورهاي اروپايي حقوق بيکاري مي‌دهند تا طرف بيکار است حقوق بيکاري مي‌دهند متاسفانه اين کار در ايران انجام نشده و بايد انجام شود. متاسفانه مجلس اين طرح را برد به هر دليلي انجام نشد مي‌شود اين کار را کرد از اين خرج‌هاي بيخودي که انجام مي‌دهند بزنند قطعا مي‌شود به بيکارها يک پولي تا بيکار است بدهند اموراتشان بگذرد من باز در پيام‌ها ديدم براي اين که بينندگان يقين داشته باشند ما پيام‌ها را مي‌خوانيم اشاره مي‌کنم يکي از عزيزان نوشته در کارخانه‌اي من اسم نمي‌برم فلان کارخانه ميلياردي پول مي‌دهند براي تيم فوتبال، کارگرت محتاج است. اولويت‌ها با کدام است؟ پول دادن براي کسي که بيکار است. از اين کارها ايجاد کنيم. دو هفته پيش گفتم برنامه‌اي که خود رسانه داشت از مردم نظرخواهي کرد براي سال 94 دويست و چهار ميليارد تومان، نه دويست ميليون تومان. 204 ميليارد تومان در بودجه است براي چه؟ براي همايش‌هاي سال آينده. از مردم سوال کردند در برنامه‌ي شبکه‌ي يک موافقيد يا مخالفيد نزديک به هشتاد درصد گفتند ما راضي نيستم مگر نماينده‌ها نمي‌گويند راي ملت مگر نمي‌گويند نماينده‌ي مردم. هشتاد درصد من که به شما راي دادم راضي نيستيم دويست ميليارد تومان پول همايش بگذاريد از اين بوجه‌ها فراوان فراوان داريم اين را بدهند بيکار. مي‌گفت به ما پول مي‌دهند در آن کشور اروپايي. مي‌گفت ولي ما را مجبور کردند گفتند شما تا وقتي که شغل نداريد بياييد در اين اداره بنشين پاي اين کامپيوتر بگرد ببين شغلي پيدا مي‌کني يا نه گفتم يک روز مي‌رويم دو روز مي‌رويم مي‌گفت سه سال است به من حقوق بيکاري مي‌دهند سه سال است مي‌گويند هشت صبح تا دوازده پاي دستگاه بيايي. انگيزه چه است؟ اين آقا بيکار نباشد شب که مي‌خوابد بگويد هشت صبح بايد بروم ولو شغل­اش شغل در حقيقت شغل آن چناني نيست. يک شغل کاذب. در يک برنامه‌اي عرض نکردم؟ عزيزان خير رساني داشته باشند نان دهي داشته باشند دو جوان را اين‌ها بال در مي‌آورند پرواز مي‌کنند اگر به ايشان بگويي از فردا ساعتي دو ساعت هشت تا ده صبح بيايي دم مغازه و دفتر ما شب خوابش نمي‌رود فردا من شاغلم اين که انسان فکر نکند من بيکار بيکارم. يکي از نگراني افرادي که بازنشسته مي‌شوند روز اولي که بازنشسته مي‌شوند فراوان اين گرفتاري در آن‌ها ايجاد مي‌شوند نگراني روحي پيدا مي‌کنند از نظر روحي. تمام شد يعني؟ يعني بايد برويم آماده‌ي رفتن باشيم؟ اين طور نيست اين که انسان خودش را مشغول بکند در کلام اميرمومنان خطبه‌ي 208 که ما به عجله خوانديم و اين کلام حضرت که خدا نوام فارغ را دوست ندارد ما بيکار نبايد داشته باشيم همان طور که ما در دين فارغ التحصيل نداريم ز گهواره تا گور. بيکار هم نبايد داشته باشيم نرويم سراغ شغل ديگران اما يک جوري براي خودمان اشتغال ايجاد کنيم تا آن جايي که امکان دارد رضايت خدا و اهل بيت را جلب کنيم.

شريعتي: ان شاء الله. خيلي ممنون.

حاج آقا حسيني: نصف حرف هايمان ماند مي‌خواستيم تازه در رسانه‌ي ملي که هواي نيروهاي خودشان را داشته باشند. از خدا مي‌خواهيم به حق محمد و آل محمد مريض‌هايي که به اين برنامه چشم انتظار دارند لباس عافيت بپوشانند و همه‌ي مريض‌هاي اسلام. خدايا امر ازدواج همه‌ي دخترها و پسر‌ها را مقرر فرما به حق محمد و آل محمد ازدواج همه‌ي جوانان را مبارک قرار بده فردا شب هم شب ولادت امام حسن عسکري سلام الله عليه است خداوندا عيدي ما را در شب ولادت امام حسن عسکري رضايت حضرت ولي عصر قرار بده.

شريعتي: الهي آمين. والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.