اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

93-10-30-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي _(پرسش و پاسخ بينندگان)

کارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

موضوع: پرسش و پاسخ بينندگان

تاريخ: 93/10/30


بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


بي­خواب­تر از جان پريشان در تب * * * بي تاب­تر از گردش هذيان بر لب

بي رويت روي او بلاتکليفم * * * مثل گل آفتابگردان در شب

شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما، خانم‌ها و آقايان خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز در هر کجا که هستيد ايام به کامتان باشد. باز هم به دليل پخش مسابقات فوتبال يک ساعتي ديرتر خدمت شما رسيديم ان شاء الله فردا سر قرار هميشه حوالي ساعت يک و نيم خدمت شما خواهيم رسيد. حاج آقاي حسيني سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.

حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه‌ي بينندگان عزيز لازم مي‌دانم در آغاز سخن هم تسليت و هم تبريک شهادت شهداي مقاومت مخصوصا شهيد جهاد مغنيه فرزند عماد. آن چيزي که بايد توجه کرد اين است که به دست رژيم صهيونستي به شهادت رسيدند و همين چند روز پيش بود که نخست وزير صهيونيست‌ها در فرانسه در تظاهرات ضد تروريست نفر اول در صف اول ايستاده بود اين هم از آن جک‌هاي تاريخي است آدمي که تازه پرونده­اش اگر آمريکايي‌ها اجازه بدهند دارد باز مي‌شود پرونده‌ي کودک کشي­اش در ميان مردم مظلوم فلسطين و همين روزها اين جنايت را انجام داد در تظاهرات شرکت کرد، به هر ترتيب شهادت براي اين بزرگواران افتخار است اميدوارم ما مديون شهدا نباشيم.

شريعتي: ان شاء الله هفته‌ي گذشته حاج آقاي حسيني گفتند که بحث تجارت و آداب تجارت که در ذيل سيره‌ي تربيتي امام علي عليه السلام به آن رسيديم اگر بيننده‌هاي عزيز اجازه بدهند ما بحث را جمع بکنيم ظاهرا دوستان اجازه نداده­اند و با پيام‌هاي بي شمار گفتند اين جلسه هم به پيام‌هاي ما بپردازيد يک تعدادي پيام است من مي‌خوانم و پاسخ حاج آقاي حسيني را مي‌شنويم. بخشي از اين جلسه به پاسخ به سوالات شما خواهد گذشت. سلام خسته نباشيد همه‌ي حرف‌هاي حاج آقا منطقي است در ذيل کلمه‌ي قصار حضرت فرمودند که ‌اَجمِل فِي الطَّلَب که مقداري در کسب و کار اعتدال را رعايت کنيم و ميانه رو باشيم ايشان گفتند همه‌ي حرف‌هاي حاج آقا منطقي است ولي اين گراني‌ها اجازه نمي‌دهد شوهرانمان خانه باشند، بيننده‌ي ديگري گفتند همه استراحت و با خانواده بودن را دوست دارند ولي زندگي خيلي سخت شده اجازه خانه پول مدرسه شهريه‌ي دانشگاه و... بيننده‌ي ديگري گفتند ياد قديم‌ها بخير آن وقت‌ها هزينه‌هاي زندگي مثل امروز نبود که انسان مجبور باشد سه شيفت کار بکند، دوست ديگري گفتند باور کنيد همه دوست دارند کنار خانواده به تفريح و خوشي سپري کنند وقتي نمي‌رسيم چه کار کنيم؟ من ساعت هفت صبح مي‌روم سر کار ساعت هشت شب برمي‌گردم باز هم کم مي‌آورم. گفتند با سلام و تشکر آقا اصلا مشکل زندگي‌ها اين است که ولخرجي و تجمل گرايي زياد شده. گفتند با سلام شوهر من در رستوران کار مي‌کند از هشت صبح تا دوازده شب تازه به زور خرج مان را مي‌دهد يک کم کارفرما‌ها را نصيحت کنيد که به کارگرها بيشتر برسند حتما پول دارند که هر روز يک شعبه‌ي جديد تاسيس مي‌کنند. دوست ديگري گفتند سلام حاج آقا شما که مي‌گوييد کار زياد خوب نيست شوهرم ساعت شش صبح مي‌رود سر کار ساعت ده شب برمي‌گردد ضمنا اين نکته را هم بگويم پنج شنبه جمعه تعطيل نيست حقوقش فکر مي‌کنيد چقدر است؟ پانصد هزار تومان. بيست و پنج سال است سر کار است تازه الآن پنج سال است که بيمه شده. اين‌ها بخشي از پيام‌هايي بود که مضمونش يکي بود.

حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم اگر اجازه بفرماييد من پيام‌هايي که شما خوانديد در حقيقت مي‌شود به سه بخش تقسيم کرد من از همين بخش سوم شروع مي‌کنم. يعني همين عزيزي که فرمودند ما از صبح زود مي‌رويم تا ديروقت شما کارفرما‌ها را نصيحت کنيد که به ما حقوق بيشتري بدهند يا مسئله‌ي بيمه چون ما مهمان سفره‌ي اميرمومنان سلام الله عليه هستيم سخن را با کلام حضرت شروع مي‌کنم فکر مي کنم جواب حداقل اين بخش سوم در اين کلام باشد در کلمات قصار اميرمومنان در نهج البلاغه کلمه‌ي 468 قالَ عَلَيهِ السَّلام يَأْتِي عَلَي النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَي مَا فِي يَدَيْهِ وَ لَمْ يؤْمَرْ بِذَلِکَ اميرمومنان مي‌فرمايد زماني خواهد آمد که زمان بسيار سختي است انسان‌هاي موثر يعني آن‌هايي که دستشان باز است ثروتمند اند يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَي مَا فِي يَدَيْهِ آن ثروت خودش را محکم نگاه مي‌دارد حاضر نيست به کس ديگري بدهد وَ لَمْ يؤْمَرْ بِذَلِکَ در حالي که چنين فرماني به او داده نشده به عکس قَالَ اللَّهُ تَعَالَي «وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَکُم» قرآن سفارش کرده بود که احسان بين خودتان را فراموش نکنيد. اين آيه‌ي 237 سوره‌ي مبارکه‌ي بقره است. پس زماني مي‌رسد که انسان‌هاي ثروتمند آن مال و ثروت را محکم نگاه مي‌دارند و برعکس اين آيه عمل مي‌کنند تَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ فِيهِ الْأَخْيَارُ آدم‌هاي بد مسلط مي‌شوند آدم‌هاي خوب کنار زده مي‌شوند وَ يُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ شاهدم بيشتر اين بخش است وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه واله عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ بينندگان بيشتر روي اين جمله عنايت کنند حضرت مي‌فرمايند زماني مي‌رسد يکي از کارهايي که انجام مي‌شود اين است که اگر طرف مضطر است براي فروش يک کالايي با او معامله مي‌کنند به يک قيمت خيلي کمي چون اضطرار دارد با قيمت کم از او مي‌خرند با اين که پيغمبر نهي کرده از اين کار از اين اضطرار سوء استفاده مي‌کنند پيامبر از اين کار نهي کرده اند ‌اُولئِکَ هُم شِرارِ الناسْ اين‌ها بدترين مردم اند که از اضطرار مردم سوء استفاده مي‌کنند. يک وقت طرف مکرِه است به اصطلاح فقهي يعني مجبور است يک جنسي را بفروشد يک وقت نه مضطر است. فرقش چيست؟ مجبور اين است که فرض کنيد مريضي دارد به خاطر داشتن مريض و بيماري­اش چاره‌اي ندارد در اضطرار اين طوري است که خودش به ميل خودش مي‌آيد اکراه يک قدم بالاتر است اکراه يعني اين که ديگري مجبورش بکند اين معامله باطل است من شما را مجبور کنم حتما بايد اين کتاب را بفروشيد اين معامله حتما باطل است من شما را مجبور بکنم يک قدرت ظالمي شما را مجبور کنيد که فرش تان را بفروشيد براي من کار انجام بدهيد با يک حقوق کم اين باطل است اما يک درجه پايين تر نه شما را مجبور نمي‌کنند خودتان مضطر مي‌شويد، خودتان مي‌آييد مريض داريد در بيمارستان است مضطر هستيد از باب اضطرار مي‌آييد فرش خانه زندگي تان را براي اين که کسي نمي‌خرد به يک قيمت نازل تري مجبور هستيد مي‌فروشيد اين معامله از نظر فقهي معامله‌ي صحيحي است ولي از آن صحيح‌هايي است که ‌اُولئِکَ هُم شِرارِ الناسْ ‌کساني که از اضطرار مردم سوء استفاده مي‌کنند فرمود بدترين مردم هستند پيامبر نهي کرده از اين کار. يعني کسي که از او خريداري مي‌کند سوء استفاده نکند از اضطرارش مي‌بيند مجبور است دارد فرش يک ميليون توماني اش را دارد دويست هزار تومان مي‌دهد از باب اضطرار شما بي انصافي نکن سوء استفاده نکن بيا با قيمت مناسب خريداري کن. پس يک وقت طرف مکره است کسي با قدرت با اسلحه مجبور کرده اين معامله باطل است يک وقت اکراه نيست خودش به دليل گرفتاري‌هايي که داشته اضطرار پيدا کرده جنس را ارزان تر فروخته اين از نظر فقهي صحيح است اما صحيحي است که ‌اُولئِکَ هُم شِرارِ الناسْ اميرمومنان مي‌فرمايد زماني مي‌رسد که مردم اين طوري معامله مي‌کنند پيامبر از اين معامله نهي کرده اين صحيح کلام اميرمومنان است. در کافي شريف هم آمده و در عيون اخبار الرضا شيخ صدوق هم متعدد نقل شده. چه فرقي دارد؟ يک وقت طرف با اضطرار جنس خودش را مجبور است به قيمت کمي بفروشد يک وقت کار خودش را مجبور است با قيمت کمي به شما بفروشد. الآن متاسفانه به دليل اين که بيکاري در اين کشور فراوان است يک عده‌اي تن مي‌دهند به هر کاري که شما به آن‌ها بگوييد ساعات کار هر چقدر باشد و با حقوق کم.

شريعتي: خودشان احساس مي‌کنند مجبورند.

حاج آقا حسيني: بله مضطر است چاره‌اي ندارد حتما اگر شغل بهتري بود درآمد بيشتري بود، ساعت کمتري بود، حتما انتخاب مي‌کردند من حرفم اين است درست است در اين فضا ما از اضطرار مردم سوء استفاده کنيم؟ از اين پيام‌ها زياد است نمي‌خواهم پيام بدهند واقعا خودمان در جريان هستيم. اگر بگوييم پيام بدهند ده‌ها پيام مي‌دهند که ما همين مشکل را داريم شش صبح تا ده شب پنج شنبه جمعه هم سر کار است در رستوران حقوق چقدر؟ پانصد هزار تومان. واقعا اين طوري است، اين معامله صحيح است؟ اين اضطرار نيست؟ اين سوء استفاده نيست؟ تعارف که نداريم نمي‌خواهيم مسامحه کنيم بگوييم همه چيز خوب است. ما مومنيم اگر مسلمانيم. بگويد به من چه خودش حاضر شده به اين کار. بله خودش حاضر شده اما معامله‌اي است که ‌اُولئِکَ هُم شِرارِ الناسْ، بدترين مردم هستند آن‌هايي که اين طوري سوء استفاده مي‌کنند. من روز دوشنبه از راديو معارف يک بحثي گوش مي‌کردم از حاج آقاي عباسي که روزهاي پنج شنبه بحث گلبرگ را دارند مباحث ايشان بسيار زيبا است در بحث شان يک مصاحبه‌ي زنده‌اي داشتند با يکي از نمايندگان مجلس من آدرس را مي‌دهم ساعت را مي‌گويم رسانه‌ي رسمي کشور راديو معارف پخش کرده نماينده‌ي مجلس در برنامه‌ي زنده. اگر خداي نکرده خلاف است بايد جلوي آن نماينده را بگيرند جلوي راديو را بگيرند ايشان مي‌گفت من چند روز پيش رفتم در کارخانه‌اي در قم شهرک صنعتي شکوهيه پنج کيلومتر مانده به قم. محل تجمع کارخانجات است ايشان گفت من ديدم افرادي دارند کار مي‌کنند با ماهي 150 هزار تومان. عرض کردم اگر خلاف گفتند نماينده خلاف گفته، راديويي که پخش کرده خلاف گفته. واقعا الآن دولتي‌هاي ما با 150 هزار تومان مي‌توانند زندگي بکنند. البته اين حقوق دولتي نيست اين کارخانه‌ي خصوصي است ولي نبايد نظارتي باشد؟ نمايندگان مجلس ما با 150 هزار تومان کار مي‌کنند؟قضات ما با 150 هزار تومان حقوق کار مي‌کنند؟

شريعتي: يک وقت‌هايي همين‌ها درددل مي‌کنند تا ما اعتراض مي‌کنيم مي‌گويند اگر اين 150 هزار تومان را نمي‌خواهي هستند اين قدر صف کشيده اند بيرون که بيايند با همين حقوق کار بکنند.

حاج آقا حسيني: اين برده داري عصر جديد است. من کاري ندارم آن مباحثش بماند ولي ما داريم بحث ديني مي‌گوييم ما از نگاه اميرمومنان سلام الله عليه بگوييم مي‌گوييم اگر شما عزيز کارفرما برادر مومن رستوران داري، کارخانه داري مغازه داري هر چه که داري اگر به اين قرآن و نهج البلاغه‌ي اميرمومنان ايمان داري. اميرمومنان به قرآن استناد کرده وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ انصاف و احسان داشته باشيد بله طرف مضطر است 150 هزارتومان که هيچ بگو 100 هزار تومان مجبور است بيايد يعني شما داري ساعتي کمتر از هزار تومان کار اين آقا را مي‌خري. اين آقا مجبور است آمده زير پوشش اين کار شما دارد کار انجام مي‌دهد آن آقا مي‌گويد من هجده ساعت کار مي‌کنم پانصد هزار تومان مي‌گيرم من حرفم اين است اصلا بحث وظيفه‌ي دولتي‌ها جاي خودش آن‌ها بايد نظارت داشته باشند الآن مي‌گويند حداقل حقوق بالاي ششصد هزار تومان شما چطور پانصد هزار تومان مي‌دهي هشت ساعت ده ساعت کار بکند. اين روايت اميرمومنان است ما داريم حديث مي‌خوانيم آيه اش را مي‌خوانيم امير مومنان فرمود پيامبر از اين جور معامله که طرف از باب اضطرار مجبور است کار کند پيش شما نهي کرده فرمود ‌اُولئِکَ هُم شِرارِ الناسْ بدترين مردم کساني هستند که کار ديگري مطاع ديگري را خريداري مي‌کنند به قيمت کم چون طرف مجبور و مضطر است اين بي انصافي است. اين عزيزان ما تصور ما اين است که مخاطبين ما يک عده مؤمنين و متدينين هستند ما به آن‌ها عرض مي‌کنيم شما اين پول را براي چه مي‌خواهي جمع کني؟ خيلي از آن‌هايي که کارخانه­دار هستند مي‌گويند ما کار خير هم مي‌کنيم. تعهد داريم يک جايي مسجد بسازيم، راست هم مي‌گويند تعهد داريم يک جايي بيمارستان بسازيم واقعا اين طور است نمي‌خواهيم بيان مان اين باشد که سرمايه و سرمايه داري را محکوم کنيم بسياري از کارهاي خير با دست اين‌ها انجام مي‌شود. من حرفم اين است شما مي‌خواهي با اين پول مسجد و مدرسه بسازي؟ کار خيريه بکني. يقين داشته باش بالاترين کار خير اين است که حقوق کارگر خودت را منصفانه بدهي. شما مي‌خواهي جمع بکني يک بيمارستان بسازند تابلو بزنند نه همين امروز صد تا ده تا کارگر داري حقوق اين‌ها را منصفانه بده نزديک عيد است عيدي بده.

شريعتي: اين را کار خير نمي‌دانيم.

حاج آقا حسيني: ما فکر مي‌کنيم اگر مسجد، مدرسه، بيمارستان بسازيم کار خير است. عزيز کارفرما خواهش مي‌کنم اين کارگري که آمده پيش تو کار مي‌کند فرض کن فرزند دلبند خودت است، ثروتت، مالت، منالت را خدا بيشتر بکند يک فرزند نداري الان بيست ساله، حاضري پسر خودت ده ساعت هشت ساعت هجده ساعت کار بکند 150 هزار تومان بدهد؟ اصلا حاضرند؟ حالا بگذرم. انصاف داشته باشيم اين معامله عرض کردم يک وقت طرف مجبور است آن معامله باطل است. در اضطرار معامله اش صحيح است خودش خواسته اما انصاف بايد داشت فرمود ‌اُولئِکَ هُم شِرارِ الناسْ بدترين مردم هستند. يا اين بيننده‌اي که در پيامش نوشته من بعد از بيست و پنج سال پنج سال است که بيمه شده ام. اين انصاف است؟ خيلي از کارفرما‌ها بيمه نمي‌کنند مي‌گويند اگر بيمه بخواهي، حقوق بيشتر بخواهي، بيرون مي‌کنيم هزار نفر ديگر در صف هستند بيايند جاي تو. راست هم مي‌گويد الآن متاسفانه آگهي استخدام ديدم يک جايي ده نفر را مثلا مي‌خواهند در اداره. آدم غصه مي‌خورد ده نفر را مي‌خواهند پنج هزار نفر اسم مي‌نويسند، بله اين‌ها صف کشيدند مجبورند به 150 هزار تومان تو بدون بيمه بسازند ولي شما انصاف داشته باش يک روايتي است در تهذيب شيخ طوسي اميرمومنان عليه السلام عبور مي‌کردند واقعا ببينيد ما نمي‌توانيم همين طوري بگوييم شيعه‌ي اميرمومنان هستيم با ادعا نمي‌شود، اين‌ها مومن­اند، متدين­اند کارفرماهاي ما علاقه دارند بالاخره آن کساني که مخاطب ما هستند حتما اين طوري اند. آن اميرمومناني که شما جمع مي‌کنيد برايش خرج کنيد مي‌گويد من ماه رمضان خرج مي‌کنم مجلس بگيرم شب احيا بيا ببين ده هزار نفر را اطعام مي‌دهم، نمي‌خواهد ده هزار نفر را اطعام بدهي شکم کارگر خودت را سير کن يقين داشته باش اميرمومنان راضي است. اميرمومنان در دوران خلافت در کوفه عبور مي‌کردند ‌مَرَّ بِشِيخٍ مَکفُوفٍ کَبير يک پيرمرد نابينايي را ديدند گدايي مي‌کند، حضرت فرمودند ‌مَا هَذَا؟ اين آقا چرا گدايي مي‌کند. گفتند هَذَا نَصرانِيٌ‌ اين مسيحي است گفت مسيحي باشد اين شد جواب؟ فرمود ‌اِستَعمَلتُمُوهُ‌ تا آن روزي که قدرت جواني داشت از کارش استفاده کرديد حالا که ناتوان شده به گدايي بيفتد؟ از بيت المال بايد به او بدهيم ‌اَنفِقُوا عَلَيهِ مِن بَيتِ المَال حالا امروز بينا آمده جاي اين کار انصاف است بگوييم نمي‌خواهي برو در نوبت هستند. اميرمومنان باز عرض مي‌کنم کارفرماي مومن متديني که مخاطب ما هستيد اميرمومنان مولاي من و شما به يک پيرمرد مسيحي که گدايي مي‌کرد فرمود چرا گدايي مي‌کند؟ آن وقت‌ها که بيمه نبود. الآن که بيمه است و ما نمي‌خواهيم. آن هفته اين حديث را خوانديم از کافي شريف مرحوم کليني عرض کرده اين‌ها شوخي نيست باز تقاضا مي‌کنم آن‌هايي که دنبال برکت­اند مگر نمي‌خواهند وضع مالي شان بهتر است. آمد خدمت امام صادق عرض کرد وضع مالي من خوب بود الآن به هم خورده حضرت فرمود برگشتي کوفه يک چيزي از لوازم خانه ات را بفروش به اندازه‌ي ده درهم مسلمانان را اطعام بده. بعضي از بينندگان سوال کردند اشکال ندارند از بستگان باشد؟ اصلا شرطش فقر نيست ده نفر که بيايند دعا بکنند ده مومن. اين که خير ما به ديگران برسد را خدا دوست دارد فرمود اين کار را بکن مشکلت برطرف مي‌شود اين آقا مي‌گويد من رفتم اين کار را کردم مدتي نگذشت از کسي طلبي داشتم نمي‌داد خودش آمد مبلغ زيادي بود داد همين طوري رسيد رسيد مشکل من حل شد اگر مي‌خواهيم گره از کار ما باز شود امام مي‌فرمايد ده مومن را اطعام بکن. آن وقت اگر ما به جاي اين که ده مومن را اطعام کنيم که هيچ اگر ده کارگر را استثمار کنيم. اسم اين‌ها استثمار است استثمار مدرن جديد است البته قانوني نيست البته اين قدر راه فرار دارد. اگر برکت مي‌خواهيم راهش اين است. بنابراين من باز عرض مي‌کنم عزيزان اگر نهج البلاغه را قبول دارند اين کلام اميرمومنان اگر معناي ديگري دارد به ما بگويند برداشت شما از اين حديث اشتباه است کلمه‌ي قصار 468 فرمود ‌هُم شِرارُ النَّاس‌ اين‌ها بدترين مردم اند که از باب اضطرار کالاي کسي را خريداري مي‌کنند.

شريعتي: نقطه‌ي مقابل چقدر زيباست اگر ما به خاطر اضطرار بيشتر هوايشان را داشته باشيم.

حاج آقا حسيني: بله بيشتر مواظبشان باشيم. نزديک سال نو است. اگر مي‌خواهيد کار خير بکنيد يقين داشته باشيد اگر به زن و بچه‌ي کارگر به اين کارگر برسيد لباس بدهيد عيدي بدهيد سبد کالا بدهيد. اين بخش اول. يک عده از بينندگان بحث ديگري داشتند بخش دوم را عرض مي‌کنم يک عده گفته اند الآن تجملات زياد شده قبل از اين که من به تجملات برسم يک حرف ديگري عرض مي‌کنم بخش سومم تجملات است. بخش دومم اين است که فرض کنيم اين آقايان به حرف ما گوش نکردند و هيچ تاثيري نداشت در شهرک شکوهيه 150 هزار تومان است الآن ممکن است خبردار شدند بگويند عوض کنيم کارگر جديد بياوريم صد و چهل هزار تومان بدهيم اين آقا که در رستوران کار مي‌کند پانصد هزار تومانش بشود چهارصد هزار تومان. من حرف دومم خطاب به خانه‌ها است خانواده‌ها است من نمي‌گويم سخت نيست ما درک مي‌کنيم سوالم اين است که تا آن جايي که راه دارد ما قناعت کنيم. من سوال مي‌کنم از خانواده­ها. خانم سوال مي‌کنم اين شوهري که مي‌خواهد هجده ساعت بيست ساعت کار بکند اين ديگر چيزي از او نمي‌ماند شما با درآمد با کار زياد يک پول بيشتري مي‌خواهي به دست بياوري که چه کار بکني لوازم خانه­ات را جديد بکني بعضي هايش اين طوري است مي‌خواهيم لوازم برقي­مان عوض شود مبل خانه پرده‌ي خانه. من از شما سوال مي‌کنم آيا مبل خانه عوض شود لوازم برقي عوض شود نو شود ولي شوهرتان انواع و اقسام بيماري‌هاي روحي و جسمي بگيرد کدام هايش بهتر است. آقا پسر دختر خانمي که داري بحث را گوش مي‌کني فشار نياوريد به پدر شما يک پدر سالم داشته باشيد بهتر است ولي پرده‌ي خانه تان کهنه باشد و تلويزيون تان کوچک باشد يا يک پدر ناسالم داشته باشيد؟ يک بخش هم ما در آن جايي که امکان دارد من باز يک داستاني از اميرمومنان مي‌گويم. کلام ما بايد از حضرت باشد ما نمي‌خواهيم توصيه‌هاي اقتصادي بگوييم آن‌ها مال اقتصاددان‌ها و در جاي خودش. اميرمومنان از بازار کوفه عبور مي‌کردند داستان را مرحوم ديلمي در ارشاد القلوب نقل کرده که يکي از مصادر قديمي ما است ‌مَرَّ اَميرَالمُومنِين عَلَيهِ السَّلام حضرت از بازار کوفه عبور مي‌کردند به قصابي برخورد کردند قصاب به اميرمومنان فرمود هَذَا اللَّحْمُ سَمِينٌ اشْتَرِ مِنْهُ يا اميرالمومنين يک گوشت خيلي خوب آوردم بفرماييد خريداري کنيد حضرت فرمود لَيْسَ الثَّمَنُ حَاضِراً پول ندارم. گفت يا اميرالمومنين أَنَا أَصْبِرُ من صبر مي‌کنم شما را قبول دارم نسيه بخريد عين کلام حضرت است فرمود أَنَا أَصْبِرُ عَنِ اللَّحْمِ تو مي‌گويي من صبر مي‌کنم من مي‌گويم من صبر مي‌کنم من به شکمم وعده مي‌دهم که الآن ندارم چه ضرورتي دارد من قرض بکنم براي اين که لوازم برقي­ام، مدل­ام، دکورم عوض شود. اين‌ها واقعيت‌هايي است در خانه‌هاي ما در جامعه‌ي ما درست است خيلي‌ها معطل خرج شان هستند ولي خيلي‌ها معطل برج­شان هستند. براي چه قرض بکنيم؟ قرض چيز خوبي نيست هر چه سفارش شده قرض بدهيد از آن طرف گرفتن قرض گاهي کراهت دارد يکي از بينندگان ديگر هم در پيامش واقعا غصه مي‌خورد ولي بايد تذکر داد نوشته در پيامش ما وام گرفتيم از يک بانکي بعد از مدت‌ها چند قسط نمي‌دانم چند قسط داديم گفتيم سري بزنيم به بانک ببينيم سبک شده نصف وام ما طي شده گفتيم چقدر مانده بانک حساب کرده گفته فعلا سودش تمام شده اصلش مانده. روزي ما گفتيم الآن در بانک‌ها اول سود را پس مي‌گيرند که اگر يک روزي شما پشيمان شدي خواستي پول را کامل برگرداني تسويه کني مي‌گويند تسويه کن ما سودمان را گرفتيم. ما گفتيم فرم بانک‌ها را آورديم گفتيم ده تا بند نوشته که همه‌ي اين ده بند به نفع آن‌ها است شما بخوان چه ضرورتي است ما اقدام به قرض بکنيم از بانک و از هر کجا حتي قرض الحسنه اش. چه ضرورتي دارد؟ اميرمومنان فرمود به جاي اين که به تو وعده بدهم به خودم وعده مي‌دهم. من تقاضايم اين است که من از خانواده‌ها از خانم‌ها آقازاده‌ها مي‌پرسم آيا آرامش زندگي بهتر است يا رفاه زندگي؟ خيلي از ما رفاه را گرفتيم مي‌بيني در خانه ماشاء الله چهل اينچ، پنجاه اينچ، ال سي دي، ال ئي دي، يخچال دو در سه در يخچال­مان خوب شده رفاه آمده ولي آن آرامش نيست. مرد بيچاره با سيلي صورتش را سرخ کرده. شش صبح برود دوازده شب برگردد جنازه اش مي‌رسد خانه. اين سالم نيست نه جسم اش نه روحش.

شريعتي: ما خانواده فرزندان و همسر چه نقشي در آرامش محيط خانه داريم؟

حاج آقا حسيني: اگر عزيزان تلويزيون را الآن باز کردند ما بخش اول را گفتيم به کارفرما‌ها گفتيم اما الآن از آن بخش گذشتيم ما نبايد يک کمي قناعت کنيم؟ حرف آخري که بگويم اين است که يک بخشي اش واقعا قابل تحمل نيست يک خبري را پخش کردند آدم غصه مي‌خورد اين جا ايران است تيتر اول روزنامه‌ها بود از قول بعضي از پزشکان متخصص که ايران پايتخت جراحي بيني است. ايران رکورددار است از تمام کشورهاي غربي اروپايي مقايسه کرده بود با اروپا آمريکا. ما پايتخت جراحي بيني هستيم از نوع زيبايي­اش. بيماري‌ها که هيچ. خود اين آقايي که مصاحبه کرده نوشته افرادي مي‌آيند پيش من براي جراحي بيني جمله‌ي اين آقا است حتما که دروغ نگفته نوشته بعضي از کساني که مي‌آيند به نان شبشان محتاجند. من به نان شب محتاج باشم بروم وام بگيرم که بخواهم بيني ام را جراحي کنم اين که ديگر به دولت به کارفرما به مجلس و قوه‌ي مقننه کاري ندارد رسيديم به اين جا که شديم پايتخت و رکوردار. چه توجيهي داريم؟ اين هم يک بخش. باز تکرار مي‌کنم بيننده‌ها يک طرفه قضاوت نکنند کارفرما‌ها، دولتي‌ها بايد ملاحظه کنند مراقب اوضاع کارگران کارمندان باشند از اضطرارشان سوء استفاده نکنند، از اين که هزار نفر در صف هستند سوء استفاده نکنند، بخش دوم اگر آن‌ها نکردند ما خودمان قناعت بکنيم، بخش سوم هم اين که اين‌ها قابل اغماض نيست.

شريعتي: خيلي ممنون خيلي نکات خوبي شنيديم. مشرف مي‌شويم به محضر قرآن کريم. امروز صفحه‌ي 332 تلاوت مي‌شود در سمت خدا آيات ابتدايي سوره‌ي مبارکه‌ي حج ان شاء الله لحظه لحظه‌ي زندگي تان منور باشد به نور نبي اکرم به حق صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سورة الحج

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ?1? يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَـكِنَّ عَذَابَ اللَّـهِ شَدِيدٌ ?2? وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ ?3? كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ?4? يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ?5?

ترجمه:

بسم الله الرحمن الرحيم

اي مردم! از پروردگارتان پروا کنيد، بي ترديد زلزله قيامت، واقعه اي بزرگ است. (?) روزي که آن را ببينيد [مشاهده خواهيد کرد که] هر مادر شير دهنده اي از کودکي که شيرش مي دهد، بي خبر مي شود، و هر ماده بارداري بار خود را سقط مي کند، و مردم را مست مي بيني در حالي که مست نيستند، بلکه عذاب خدا بسيار سخت است. (?) و برخي از مردم اند که [همواره] بدون هيچ دانشي [بلکه از روي جهل و ناداني] درباره خدا [با اصرار بر يک اعتقاد بي پايه] برخورد خصمانه و گفتگوي ستيزآميز مي کنند، و از هر شيطان سرکشي پيروي مي نمايند. (?) بر آن شيطان، لازم و مقرّر شده است که هر کس که او را به سرپرستي و دوستي خود گيرد، حتماً او گمراهش مي کند، و به آتش سوزنده راهنمايي اش مي نمايد. (?) اي مردم! اگر درباره برانگيخته شدن [پس از مرگ] در ترديد هستيد، پس [به اين واقعيت توجه کنيد که] ما شما را از خاک آفريديم، سپس از نطفه، سپس از علقه، سپس از پاره گوشتي با آفرينشي کامل يا غير کامل آفريديم تا براي شما روشن کنيم [که ما به برانگيختن مردگان تواناييم]؛ و آنچه را مي خواهيم تا مدتي معين در رحم ها مستقر مي کنيم؛ آن گاه شما را به صورت کودک [از رحم مادر] بيرون مي آوريم تا آنکه به قدرت فکري و نيرومندي جسمي خود برسيد. و برخي از شما [پيش از فرتوتي] قبض روح مي شود، و برخي از شما را به پست ترين دوره عمر [که ايام پيري است] برمي گردانند تا در نتيجه از دانشي که داشتند چيزي ندانند. و [از نشانه هاي ديگر قدرت ما اينکه] زمين را [در زمستان] خشک و افسرده مي بيني، پس چون آب [باران] را بر آن نازل مي کنيم، مي جنبد و برمي آيد و از هر نوع گياه تر و تازه و بهجت انگيزي مي روياند. (?)

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: خيلي فرصت نداريم اشاره‌ي قرآني را بفرماييد.

حاج آقا حسيني: همين آيه‌ي اولي که تلاوت شد «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ» زلزله‌ي قيامت بسيار بزرگ است خدا مي‌گويد بزرگ است «يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ» روزي که خواهي ديد مي‌بيني هر زن شيردهي از فرزندش غافل مي‌شود به قدري زلزله‌ي قيامت سنگين است مرحوم علامه طباطبايي در الميزان نکته‌ي زيبايي را از بعضي مفسرين نقل کرده اند که چرا قرآن مي‌گويد «كُلُّ مُرْضِعَةٍ» بايد بگويد مرضع. مرضع به آن زني مي‌گويند که فرزندش را شير مي‌دهد در حال شير دادن است وقتي زلزله‌ي قيامت برپا مي‌شود مادري که دارد فرزندش را شير مي‌دهد فرزندش را رها مي‌کند اين مال کجاست؟ باز مرحوم علامه فرمودند اين قبل از نفخ صور است چون مادر فرزند خودش را شير مي‌دهد مردم دارند راه مي‌روند هنوز قيامت به پا نشده قيامت وقتي تازه زلزله‌ي قيامت قبل از نفخ صور آن جا به قدري شديد است که شوخي نيست مادر چه محبتي دارد به فرزند؟ مادري که دارد فرزندش را شير مي‌دهد شير را سينه‌ي خودش را از دهان فرزند بيرون مي‌آورد مي‌دود به طرف اين که چه حادثه‌اي پيش مي‌آيد. من اين جمله را اشاره مي‌کنم آيات فراواني داريم در مورد خوف از قيامت و حوادث قيامت اين طور نيست که فقط بگوييم رحمت رحمت رحمت. در دعاي شب‌هاي ماه رمضان ما مي‌خوانيم در دعاي افتتاح اين دعا خيلي پيام دارد ‌خدا أَيْقَنْتُ أَنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ اين که بگوييم خدا ارحم الراحمين است خيالتان راحت؟ اين خلاف قرآن است. خلاف حديث اهل بيت است يک کلامي دارد اميرمومنان عزيزان نگاه بکنند در کلمه‌ي قصار 57 کلام کوتاه و زيبايي است مَن حَذّرَکَ کَمَن بَشَّرک کسي که به تو انذار مي‌دهد مي‌گويد مواظب باش برحذر باش مثل کسي است که به تو بشارت مي‌دهد اين طور نيست که ما بگوييم مردم خيالتان راحت خدا همه را مي‌آمرزد. نخير اين همه آيات براي چيست؟ «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ» بنابرين هم خدا ارحم الراحمين است في موضع عفو و رحمه هم اشد المعاقبين است في موضع النکال و نقمه.

شريعتي: خيلي ممنون براي آن روز اين جا از خداي متعال امان مي‌طلبيم. خيلي وقت نداريم در مورد رد مظالم

حاج آقا حسيني: خيلي بينندگان سوال کردند فردا آخر ماه ربيع الاول است آن اجازه‌اي که ما از مراجع تقليد تا مبلغ صد هزار تومان گرفتيم اگر به کسي بدهکار هستيد و او را و وارثش را هم نمي‌شناسيد تا فردا نيازي نيست از مراجع تقليد اجازه بگيريد ما اجازه گرفته ايم مي‌توانيد بدهيد به فقرا. نام مراجع را هم گفتيم هم مقام معظم رهبري، آيات عظام سيستانيف وحيد، مکارم شيرازي، نوري همداني، شبيري زنجاني مقلد هر کدام از اين مراجع نيازي نيست تماس بگيريد تا صد هزار تومان تا فردا مي‌توانيد به فقير بدهيد به نيت رد مظالم اگر طلب کار را نمي‌نشاسيد اگر حساب دولتي داريد چيزي از دولت از بين برديد حساب دولت را زيرنويس کنيد. اگر پول کسي باشد آن رد مظالم است اما اگر از دولت چيزي از بين برده ايد اين حسابي است که در بانک ملي درآمد‌هاي متفرقه‌ي دولت است.

شريعتي: اين شائبه پيش نيايد که بعد از ماه ربيع نمي‌توانند بدهد.

حاج آقا حسيني: مال دولت را هر وقت بتوانند مي‌شود. مال قسمت اول را بايد از مراجع اجازه بگيرند تا فردا ما اجازه را گرفتيم.

شريعتي: دو پيام مثبت را بخوانم خيلي خوشحال شديم اين را ديديم. گفتند من استاد دانشگاه هستم اين ترم تصميم داشتم ساعاتي علاه بر موظفي قانوني تدريس کنم ولي با شنيدن حديث ‌اَجمِل فِي الطَّلَب ‌تصميم گرفتم اين ساعات را به جوان ترها که حق التدريسي هستند واگذار نمايم. پيام بعدي هم اين است گفتند با سلام و تشکر من در محل کسب­ام نوشته‌اي نصب کرده بودم که نوشته بود جنس فروخته شده پس گرفته نمي‌شود ولي با شنيدن سخنان شما اين نوشته را برداشتم. اين هم از اتفاقات خوب صحبت‌هاي شما بود.

حاج آقا حسيني: بعد اين همه صحبت‌هاي ناراحت کننده اين‌ها خوشحال کننده بود. کارفرما‌ها به ما چند پيام بدهند بگويند ما حقوق‌ها را اضافه کرديم ما خوشحال مي‌شويم. هر کس به ديگري کمک کرد ما را در جمع خوشحالي‌ها قرار بدهد.

شريعتي: در مورد جنس فروخته شده پس گرفته نمي‌شود دو پيام داريم. گفتند راجع پس گرفتن جنس فروخته شده بعضي جنس‌ها را مي‌برند مجلس مهماني و عروسي خودشان را برگزار مي‌کنند استفاده مي‌کنند بعد مي‌خواهند جنس را پس مي‌دهند ما چطور پس بدهيم. گفتند حاج آقا آدرس مغازه­تان را بدهيد بياييم جنس بخريم دست دوم کنيم پس بدهيم گفتند اين را هم بگوييد پس گرفتن اجناس خوراکي و فاسد شدني يا داروي فروخته شده توسط داروخانه از طرف وزارت بهداشت ممنوع است و حالا نکات پاياني شما را مي‌شنويم.

حاج آقا حسيني: بله اين که اجناس فاسد شدني و دارو‌ها منظور ما نبوده اما ما مغازه نداريم بخواهيم آدرس بدهيم ولي اين که گفتند يک عده‌اي لباس مي‌برند عروسي اين خيلي کم لطفي است کسي لباس بگيرد شب مهماني را برگزار بکند پس بگيرد ولي فکر نمي‌کنم بيشتر اين گرفتاري باشد. نوشته ما جنس خريديم يک بلوزي خريديم همان جا در مغازه معامله تمام پول را داديم همان جا در مغازه پشيمان شديم خواستيم پس بدهيم آقا پس نگرفته.

شريعتي: مي‌توانند مگر پس نگيرند؟

حاج آقا حسيني: اين ديگر نيازي به اقاله نيست. اقاله اين که مي‌گوييم مستحب است يعني شما از آن مغازه بياييد بيرون و برگرديد اين مستحب است که پس بگيرد اما هنوز در مغازه هستيد قانونا شرعا مي‌گويند خيار مجلس يعني طرفين تا جلسه شان به هم نخورده اگر هر کدام پشيمان شدند مي‌توانند معامله را به هم بزنند هنوز در مغازه است في المجلس است اين که ديگر منتي نمي‌خواهد ما سرش بگذاريم که ما به مستحبي عمل کرديم اين تکليف شرعي است. ما در اجناسي که مشکلي ايجاد نمي‌شود اقاله مستحب است نه فاسد شدني‌ها را مي‌گوييم نه دارو‌ها را مي­گوييم.

شريعتي: فردا ان شاء الله حوالي ساعت يک و نيم با حضور حاج آقاي ماندگاري خدمت شما خواهيم رسيد.

حاج آقا حسيني: من يک پيام ديگري عرض کنم بعضي از بينندگان نوشته بودند بعضي از شغل‌ها واقعا مناسب نيست. اگر من جوانم را يا خودم بروم سراغ يک شغلي که مثلا شبانه روز ارتباط دارد يک جواني فرض کنيد ازدواج هم نکرده يا ازدواج هم کرده دائم ارتباط داشته باشد با خانم‌ها اين خوب است؟ اين چه اشتغالي است من تقاضا مي‌کنم در اين اشتغال‌ها از مقدس اردبيلي خوانديم به او گفتند اگر زمينه‌ي گناه پيش بيايد چه مي‌کني گفت به خدا پناه مي‌برم مقدس اردبيلي نگفت من گناه نمي‌کنم گفت به خدا پناه مي‌برم اگر فرزندان شما يا جوان عزيز اگر مقدس اردبيلي هستي تازه بايد بگويي به خدا پناه مي‌برم نرويم سراغ شغل‌هايي که زمينه‌ي گناه در آن زياد است.

شريعتي: خيلي ممنون. بهترين‌ها را براي همه‌ي شما آرزو مي‌کنم گفت:

پاسخ آينه‌ها بي تو دمادم سنگ است * * * يا محمد دل اين قوم برايت تنگ است

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.