کارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
موضوع: آداب کسب حلال در نهج البلاغه
تاريخ: 93/10/16
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
در آسمان عرش تمام ستارهها * * * بر نور با شکوه تو دارند اشارهها
چشم تو آينه است نه آيينه چشم توست * * * بايد عوض شود روش استعاره ها
63 سال عمر سراسر زلال تو * * * داده است آبرو به تمام هزاره ها
همواره با نسيم مسيحايي اذان * * * نام تو جاري است بر اوج مناره ها
گل واژهاي براي هميشه است نام تو * * * ثبت است بر جريدهي عالم دوام تو
شريعتي: صلي الله عليک يا رسول الله سلام ميگويم به همهي شما خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز ايام خيلي مبارک تان باشد. حاج آقاي حسيني سلام عليکم و رحمة الله.
حاج آقا حسيني: سلام عليکم و رحمة الله من هم عرض سلام و ارادت خدمت همهي بينندگان عزيز دارم و عرض تبريک اين ايام ولادت خاتم الانبيا صلي الله عليه و آله و سلم و امام صادق سلام الله عليه و هفتهي وحدت. بازار عقد و عروسيها و جشن ازدواجها داغ داغ. ان شاء الله براي همهي عروس خانمها و آقا دامادها به خير باشد و براي دختران و پسرهايي که بخت ازدواجشان رسيده و گذشته بلکه براي خيليها هر چه زودتر داماد شوند عروس شوند به همه شان تبريک عرض ميکنيم واقعا ايام بسيار خجسته و فرخندهاي است. يکي از بينندگان آن هفته گفتند قسم خورده اند به خدا قسم وقت برنامه که ميشود ميروم مرخصي ساعتي ميگيرم که برنامه را ببينم. خدمت همهي عزيزان عرض ارادت داريم.
شريعتي: خيلي ممنون باز هم تبريک ميگويم از طرف خودم و از طرف همهي بچههاي سمت خدا. بحث ما در روزهاي سه شنبه سيرهي تربيتي امام علي عليه السلام است مهمان سفره ناب نهج البلاغه هستيم. امروز هم بينندهي بحث باشيد.
حاج آقا حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم من هفتهي گذشتهي بحث رد مظالم را مطرح کردم خيلي استقبال شد الحمدلله بعضي توضيحاتي لازم است عرض کنم خيلي از بينندگان نام مرجع تقليدشان را برده بودند که از مرجع تقليد ما هم شما اجازه گرفتيد يا نه چون هفتهي گذشته گفتيم تا آخر ماه ربيع الاول ما از مراجع اجازه گرفتيم کساني که رد مظالم بدهکار هستند يعني به کسي بدهکارند که او را الآن نميشناسند و دسترسي ندارند وارث اش را هم نميشناسند اجازه گرفتيم بتوانند پول را بدهند به فقرا به نيت صاحباني که مديون آنها هستند تا مبلغ صدهزار تومان. من نام ميبرم همه خيالشان راحت باشد. از آيت الله مکارم شيرازي، صافي گلپايگاني، وحيد خراساني، سيستاني، شبيري زنجاني، از مقام معظم رهبري هم حاج آقاي فلاح زاده فرموده بودند باز هم هماهنگ کرديم از طرف همهي مراجع مقلد هر کدام از اين مراجع باشند تا آخر ماه ربيع الاول تا دو هفتهي ديگر فرصت دارند صد هزار تومان رد مظالم بپردازند. کسي ديروز به من ميگفت خانمها پخش کردند خانمها گفتند تا آخر ماه صدهزار تومان هر چه مظالم بدهکار بوديد اگر ده ميليون هم بدهکار بوديد نه ما اين طوري گفتيم گفتيم تا صد هزار تومان بابت آن صد هزار تومان کافي است باز سوال کرده بودند که ميشود به نيازمند بدهيم يا فرزند بدهيم اگر نيازمند هستند حتما نميشود پدر و مادر ما و فرزندان ما اگر ما بتوانيم زندگي شان را تامين کنيم واجب النفقهي ما هستند کسي که واجب النفقهي ما است ديگر نميتوانيم از رد مظالم بدهيم به پدر و مادر يا اولاد نميشود داد بايد از راه ديگري تامين کنيم. باز سوال کردند من معلم بودم در گذشته بچهها را زدم گاهي سياه شده کبود شده الآن نميشناسم اگر نميشناسد و دسترسي ندارد بحث رد مظالم است که احکامش را قبلا اشاره کرديم ميتوانند بدهند و تا آخر همين ماه ربيع الاول است بعدش ميتوانند بدهند منتها بايد اجازه بگيرند. ولي الآن ما از مراجع بزرگوار اجازهي عمومي به همهي مردم گرفتيم که ديگر نيازي به تماس با دفتر مراجع نباشد. باز سوال کردند به سادات فقير ميشود داد بله مشهور فقها ميفرمايند مانعي ندارد. فقيري که ميدهيد سيد باشد يا غير سيد. يادآوري کرديم به مدرسه و مسجد و امور خيريه نميشود پرداخت کرد. به فقير بايد پرداخت کرد. باز سوال کرده بودند ما طلبکارمان را ميشناسيم ميدانيم به چه کسي بدهکاريم روي ما نميشود خجالت ميکشيم بگوييم ما چنين حقي از شما ضايع کرديم اين را ميشود رد مظالم داد؟ نه بايد به خودش داد. البته نيازي نيست بگوييد اين پول بابت فلان چيز است. به هر شکلي شما آن پول را به آن فرد برسانيد کافي است اما اگر طلبکار را ميشناسيد خجالت کشيدن مجوز مانع رد مظالم نميشود. از طريق واسطه يا شماره حساب ميتوانيم واريز کنيم. گفتند ما احيانا غيبت کسي را کرديم ميشود رد مظالم کرد يا نه. مشهور فقرا ميفرمايند مخصوصا اگر انسان نگران اين است که اگر برود به طرف بگويد من غيبت ات را کردم شر بيشتري به پا شود لازم نيست ما بگوييم استغفار کنيم توبه کنيم ولي کار خوبي است خيرات هم بدهيم برايشان به فقرا بدهيم بگوييم ثوابش باشد براي کساني که غيبت شان کرديم. خيلي خوب است. يک داستاني را از مرحوم آيت الله مشکيني رضوان الله عليه روايت کرديم فرمودند ايشان به مکه مشرف شدند فرموده بودند من توانايي اين که هيچ طوافي به غير از طواف واجب را نداشتم فقط يک طواف مستحب با هزار زحمت انجام دادم به اين نيت که خدايا اين ثوابش باشد محفوظ تا فرداي قيامت اگر فرداي قيامت طلبکاري سر راه من را گرفت که من يادم رفته در دنيا به او بپردازم اين طواف ثوابش مال آنها آن جا من را راضي کن. به طور کلي ميشود رد مظالم بدهد به فقرا بدهد بگويد اگر احيانا ما طلبکاري داشتيم. و باز حرف آخرم اين است که کار خيلي خوبي است پرداخت رد مظالم کمکي است به فقرا پنج گروه نيت خودمان به نيت بچه هايمان خيلي وقتها بچهها در مدرسهاي جاي ديگري ضرري زياني به کسي وارد کردند غفلت کرده اند به نيت پدر مادرمان به نيت همسرمان و به نيت درگذشتگان مان که اين خيلي لازم است مخصوصا کساني ميخواهند خدمت بکنند به پدر مادر عزيزاني که از دست داده اند حتما بهترين فرصت است اينها همه بايد به فقير داده شود اما اگر به دولت خسارتي وارد کرديم آن بايد به خزانه دولت واريز شود. رد مظالم را نميتوانيم به حساب دولت بريزيم و آن پولي را که بايد به دولت بدهيم نميتوانيم به فقير بدهيم شماره حساب خزانه درآمدهاي متفرقهي دولت مربوط به بدهيهايي است که به دولت داريم و نميتوانيم جبران کنيم. حرف آخرم اين باشد که کسي از بينندگان نوشته شما اين قدر ارسال داريد ما بدهي هايمان را به دولت بدهيم شماره حساب داديد دولت چطور ميخواهد مظالم مردم را بپردازد اين هم حرف خوبي است دولتيها هم به فکر باشند که اگر به مردم بدهکار هستند ما ديگر از بس گفتيم نميخواهيم تکرار بکنيم همين روزها ديديم بعضي مراجع بزرگوار گفتند در خبرها هم خوانديد که گفتند مردم از بانکها شاکي هستند تا بانکها اصلاح نشود امور اقتصادي اصلاح نميشود اين هم حق الناس است اين را هم دولتيها بايد زودتر بنشينند فکر بکنند چيزي که عجيب است اين است که همهي مسئولين عالي رتبه همه ميگويند بايد اصلاح شود چه کسي بايد اصلاح بکند فکر ميکنم بعد از ظهور حضرت ولي عصر است همه ميگويند بايد اصلاح شود مخاطب معلوم نيست چه کسي است تعجب است من ديشب در خيابان قدم ميزدم در قم، از بس ديدم در يک رديف بانک است گفتم واقعا عجيب است کجاي عالم ما هيچ کجاي عالم اين قدر بانک و ساختمانها و دکورها را نديده ايم در دنيا در کشورهاي اروپايي ساختمان بانکها ساختمان خيلي معمولي است يک کوچه پس کوچه يک ساختمان عادي اما اين جا زيباترين شکيل ترين ساختمانها براي بانکهاست. ما اگر يک مسابقه بگذاريم اگر شما توانستيد نام ببريد تمام بانکهاي خصوصي و دولتي که الآن در ايران است يقين دارم شما نميتوانيد يقين داريم نميتوانيد اگر ميتوانستيد قطعا يک جايزه ميداديم. هيچ بينندهاي نميتواند درجا تمام اسامي بانکها را نام ببرد بانک ديروز امروز فردا پريروز خورشيد زمين آسمان ماه ستاره. چه سود و خيراتي دارد؟ به هر حال من خواستم پيام اين بيننده را برسانم شما که ميگوييد اگر مردم حقي ضايع کردند دولت هم ببيند اگر حقوقي ضايع کرده دولت هم حسابي بدهد ايام ولادت است بگويد ما يک بار ديگر پولي ميدهيم بابت حالا.
شريعتي: خيلي ممنون که با حوصله پيامها را خوانده ايد هم خواندند هم پاسخ دادند و حالا برويم سراغ بحث ما
حاج آقا حسيني: بله بحث ما رسيده بود به اين کلام حضرت که در مورد تجارت فرمودند اَلْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ اول فقه احکام اسلامي و شرعي معاملات را ياد بگيريد بعد برويد سراغ تجارت اگر کسي اول برود سراغ کسب و کار در ربا فرو ميرود. باز بحث هفتهي گذشته مان خيلي خوشحالم الحمدلله صدها پيام در هر موضوعي که ما اشاره کرده بوديم که در اين بخش منظورتان چيست خيلي خوشحاليم اين همه توجه به مسائل و احکام شرعي ميشود با اين که بخشي از صحبت ما احکام بود شايد بيشترين پرسشي که بينندگان عزيز داشتند اين بود که شما که چند مسئله را گفتيد اگر اين طوري باشد باطل است باطل است اين باطل است يعني چه؟ يعني حرام است؟ ما گرفتار حرام خواري شديم؟ اين مسئلهاي که در آپارتمانها در اجاره در نقد و نسيه و پيش خريد گفتيد آيا باطل است يعني حرام است؟ خيلي از مردم نگران شده بودند نه باطل با حرام بودن فرق دارد. حرام فقط در آن جايي که معامله ربا باشد. معاملات ربوي هم حرام است هم باطل است اگر معامله ربوي باشد که البته تقريبا ميشود گفت آن چيزي که بيشتر در جامعهي ما مسئلهي معاملات ربوي پيش ميآيد در قرضهاي ربوي است تقريبا در جاهاي ديگر کم تر پيش ميآيد و حلش خيلي آسان است تقريبا طلا فروشان ميدانند وقتي خانمي مراجعه ميکند النگويش شکسته ميخواهد عوض کند توجه دارد که شکسته را ميخرند يک سالم را ميفروشند اينها را در مقابل هم قرار نميدهند که مشکل ربا ايجاد شود. رباي قرضي يعني کسي به کسي ده ميليون پول بدهد يازده دوازده ميليون بگيرد اين است که هم حرام است هم باطل اما بقيهي مواردي که اشاره کرديم معاملات باطل به اين معنا نيست که حرام خواري پيش آمده باشد در خانهاي که نشستند آن خانه نمازي اشکال دارد يا ملکي خريدند ملک اش غصبي است نه نگران نباشند اما در عين حال هدف ما از بحثي که داشتيم اين است که عزيزان تشويق شوند بدانند چقدر مسائل ريزي است که اگر غافل باشيم ممکن است نميگوييم در معاملات غير ربوي حرام خواري پيش بيايد اما اگر توجه نداشته باشند ممکن است اختلافات فراواني در دادگاهها و مسائل حقوقي پيدا بکنند حتما بروند ياد بگيرند يکي از دوستان ما سر معاملاتي که داشتند يک کلمه ابهام در قرار داد باعث شد طرفين هر کدام رفتند وکيل گرفتند سر يک کلمه پرسيدم چقدر پول وکيل دادي گفت 400 ميليون تومان او چقدر پول وکيل داده او 500 ميليون تومان. چرا؟ چون قراردادها مشخص و روشن نبوده. ميخواهم عرض کنم نميخواهيم بگوييم حرام خواري پيش ميآيد بلکه باطل است گرفتاريهاي حقوقي زياد پيش ميآيد در معاملات قابل توجه حتما مراجعه کنيم مسئله را از دفاتر مراجع تقليد سوال کنيم اين انگيزهاي شود احکام را بيشتر ياد بگيريم. دوستان در مساجد بين نماز بعد نماز از امام جماعت بخواهند دو مسئله از آداب تجارت براي ما بخوانيد پيشنهاد خوبي است تقاضا ميکنم اصناف کسبه اين عبارت امام را فارسي عربي تابلو کنند امام فرمودند البته همهي فقها يجب علي کل من يباشر التجاره تعلم احکامه خيلي کوتاه است هر کسي ميرود دنبال تجارت بايد احکامش را ياد بگيرد. حديثي خوانديم کسي خدمت امام علي عليه السلام آمد گفت من ميخواهم تجارت بکنم حضرت فرمودند مسائلش را ياد گرفتي؟ گفت رفتيم شروع کرديم کم کم حضرت ناراحت شد اول مسائلش را ياد بگير. ايام عيد است نميخواهم خاطرها تلخ شود برنامهي ما اين نيست ولي کتمانش هم خوب نيست در اين مسائل يک سلسله مسائل ديگر مطرح کنيم باز هزاران پيامک ديگر ميآيد که ما تا به حال يک جور ديگر عمل ميکنيم همهي قصدم اين است که تذکري باشد هشداري باشد انگيزه پيدا شود. من زياد ديدم خانمهايي ميآيند براي عقد ازدواج ميخواهيم ازدواج کنيم خب مبارک است خانمي است که ميگوييم شما ازدواج قبلي نداشتيد؟ ميگويند بله از آن آقا طلاق گرفتيد ميگويد چه حرفي است ما ده سال است هم ديگر را نديديم خب اين که ده سال همديگر را نديده اند ولي طلاق شرعي صورت نگرفته ده سال از هم جدا هستند نه او به من کار دارد نه من به او تمام شده همه چيز ده سال است ولي طلاق شرعي خوانده نشده اين ميتواند دوباره ازدواج کند؟ قطعا نميتواند مردم عوام معروف اين است که اگر شش ماه زن و مرد از هم جدا بودند خيلي متاسفانه اين حرف رايج است شش ماه اگر جدا باشند طلاق است طلاق شرعي نميخواهد شش ماه که هيچ شش سال که هيچ شصت سال اگر زن و مرد از هم جدا باشند اگر صيغهي طلاق خوانده نشود باز زن و مرد شرعي هستند هيچ ميدانيد گاهي غفلت ميشود طرف فکر ميکند ما که شش ماه از هم جدا بوده ايم ميرود ازدواج ميکند با يک مرد ديگري در حالي که اين زن زن شوهردار محسوب ميشود باور ميفرماييد من نميخواهم اما اگر چند مسئله رديف اين مسائل عرض کنم يقين دارم ولولهاي ميشود. ما اين احکام را که ميگوييم بحث ما احکام نيست برنامهي ديگري ميطلبد گاهي بينندگان که تعجب ميکنند ما را متهم ميکنند به اين که يا احکام بلد نيستيم. آن هفته در پيامها ديدم کسي نوشته فکر ميکنيم کارشناس شما در راه که ميآمده سرش به جايي خورده از اين چيزهايي که ميگوييم اين قدر تعجب کرده. سر به جايي خورده خودش قاطي دارد اما علي القاعده به جايي نخورده. يکي از مسائل ديگر اين است که ارث را ميخواهند تقسيم بکنند به دختر ارث نميدهند چرا به دختر ارث نميدهي؟ نه پدر ما زمان حيات جهيزيه داده خيلي حواسش بوده ديگر ارث نميخواهد. در بحث وصيت گفتيم بعضي پدرها ميگويند اين پسر اصلا به من خدمت نکرده يادتان باشند يا مينويسند من مردم به اين بچه ارث ندهيد بيست سال سي سال نيامد به من سري بزند محروم کردن از ارث معنا دارد؟ اصلا معنا ندارد زمين و زمان به هم جمع شود امکان ندارد بتوانيد وارث را از ارث محروم کنيد. يا اين که اگر کسي ثروتمند ترين آدم روي زمين باشد از دنيا برود نماز و روزهي قضا به گردنش است ولي هيچ چيز ننوشته وارث ميدانند اما خودش وصيت نکرده اگر ثروتمند ترين آدم روي زمين باشد ولي ننوشته باشد ورثه وظيفهاي ندارند هيچ تکليفي متوجه آنها نيست اگر دلشان بسوزد محض رضاي خدا بگويند گناه دارد چيز ديگري است. قصهي مرحوم آيت الله مجتهدي را عرض کرديم آمده بودند گفتند پدر ما ننوشته گفتند شرعا وظيفهي شما نيست خدمت کنيد به پدر مادر آنها گفته بودند اگر خدمت نکنيم چه ميشود؟ گفته بود پدر شما آن جا ميسوزد گفته بودند شما انصاف بده اينها يازده برادر خواهر بودند ما يازده برادر خواهر بسوزيم بهتر است يا پدر ما؟ يک کلمه اگر شما در وصيت نامه نوشتيد وظيفهي آنها است اگر ننوشتيد ثروتمند ترين آدم روي زمين هم باشيد ولي ننوشتيد که من پنج سال نماز دارم ورثهي شما هيچ وظيفهاي ندارند. مسئلهي نماز به گردن پسر بزرگ تر پس چه؟ فرض کنيم طرف پسر بزرگ تر ندارد. باز من خاطرهاي بگويم. من در يک سفر دو شب يک جايي مهمان بودم اين آقا خيلي مقيد به نماز شب بود تقريبا يکي دو ساعت به اذان صبح ما را بيدار کرد گفتم چه خبر است گفت پاشو نماز شب بخوان گفتم خدا پدرت را بيامرزد ما بخواهيم نماز شب هم بخوانيم ديگر از دو ساعت قبل بيدار نميشويم ديديم ديگر چارهاي نيست رفتيم نماز شب و بعد نماز صبح خوانديم و نشستيم گفتم من يک کاري بکنم فردا شب ما را نماز شب دو ساعت زود تر بيدار نکند گفتم آقا شما که اين قدر مقيدي حمد و سوره ات را بخوان ببينيم درست است يا نه البته گفتم من ميخوانم شما حمد و سورهي من را ببين بعد هم شما بخوان. من واقعا ميخوانم با قراء و حفاظ مانعي هم ندارد کار خوبي هم ندارد. ايشان خواند چون هيچ کسي نميشناسد محال است کسي بشناسد و جاي ديگر. ما بوديم و ايشان در آن دل شب. ايشان که خواند ديدم ده پانزده تا غلط دارم من نوشتم فردا شب به جاي اين که ما را بيدار کني براي نماز شب اين ده پانزده غلط را درست کن. من شرمنده ام ميگويم باور کنيد درصد نميگويم يک درصد قابل توجهي از مردم ما امشب بعد از نماز به امام جماعت بگويند ما ميخواهيم حمد و سوره مان را بخوانيم ببينن درست است يا نه درصد زيادي از مردم حمد و سورهها مشکل دارد نميتوانيم ياد بگيريم؟ به قول حاج آقا قرائتي 17 کلمه است. اصلا رفتيم دنبال اش؟ مغازههاي اطراف حرم در قم در مشهد ديديد عربي صحبت ميکنند ترکي انگليسي صحبت ميکنند تمام زبانها را بلد اند به مقداري که کارشان راه بيفتد براي يک جعبه سوهان فروختن تمام زبانها را ياد گرفته. هر کس رفت نماز مغرب عشا به امام جماعتش مراجعه بکند من در سفرهاي حج روحاني حج بودم عزيزان آمده اند حمد و سوره خوانده اند خيلي مشکل دارد. آن شب گذشت باز فردا شب ما را زود بيدار کرد اتفاقا من مسئلهي وصيت و نماز روزه را گفتم گفت خوب شد گفتي اين وصيت نامهي ما را هم اگر ميشود ببينيد تنظيم کنيد گفتم بسم الله حرفي نيست بند اول بند دوم رسيديم به بند سوم. در دل شب داشتيم وصيت نامه بررسي ميکرديم البته کار بسيار پيچيدهاي است بينندگان حتما به دفاتر مراجع مراجعه بکنند خب گفتيم حق الناس حق الله وصيت نامه عمده اش همين است حق الله به گردن شما نيست؟ گفت چرا خيلي نماز نخوندم گفتم چند سال گفت اگر ننوشته بودم چه ميشد گفتم اگر ننوشتي هيچ وارث وظيفهاي نداشت. گفتم چقدر بنويسم نماز گفت بنويس پنجاه سال نماز گفتم شما هفتاد سالت است چرا پنجاه سال گفت من هفت هشت سال است نماز را شروع کردم گفتم الحمدلله خدا را شکر اين قدر خوب شروع کرده که اهل نماز شب هم شده. گفتم از اين به بعد نماز قضاهايت را بخوان بهتر است نوشتيم پنجاه سال نماز. گفتم روزه گفتم اين هم همين. پنجاه سال روزه. گفتم پنجاه سال روزه عمدا خورده کفارهي اين پنجاه سال چه ميشود؟ قضا سر جاش. کفاره اش را بنويس. بند سه نوشتيم کفاره. بند چهار گفتيم رد مظالم. گفت جوانيها دست بزن داشتم حالا نماز شب خوان شده ام خيلي زده ام گفتيم پس بنويس پنجاه سال. در همين مسئله شايد خيلي از بينندگان بگويند خوب شد گفتيد ما هم کفاره چند سال روزه ننوشتيم کفاره اش را نماز روزه اش را ننوشته ايم. اگر ما در احکام نماز روزه تجارت ازدواج طلاق صدها مسئلهي مبتلا به است که اگر در رسانه اشاره بکنيم مشکلات فراوان ميشود البته نميدانم چه کسي مقصر است مردم مقصر اند که دنبال احکام نميروند ما روحانيون مقصريم که کمتر احکام گفتيم رسانه مقصر است که نگفته. بگذاريد تقصير خودمان را بيشتر از همه بکنيم. کلمهي 466 از کلمات قصار اميرمومنان ميفرمايد مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَي أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا حَتَّي أَخَذَ عَلَي أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا اول خداوند به اهل علم ميگويد شما چرا ياد نداديد اول روحانيت مسئول است دو ساعت سخنراني ميکني يک مسئله هم بگوييد مسئله نميگوييم اگر هم کسي يک جا دعوت بکنند مسئله بگويد مردم معمولا براي بخش احکام نميآيند ميگويند سخنران بيايد. هم مردم مقصرند هم ما هم رسانه در اين زمينه کار کرده اند زلال احکام خيلي برنامهي خوبي است خود ايشان ميفرمودند ما چند ميليون پرسش داريم که هنوز جواب نداده ايم به هر ترتيب رسانه بيشتر براي اين مسئله وقت بگذارد.
شريعتي: خيلي ممنون نکات خوبي را شنيديم ان شاء الله اين دغدغه شود که برويم ياد بگيريم صفحهي 318 قرار امروز سمت خدايي هاست آيات 88 ام تا 98 ام سورهي مبارکهي طه و چقدر خوب است در آستانهي ميلاد با سعادت نبي مکرم اسلام و امام جعفر صادق ثواب تلاوت اين آيات را هديه بکنيم به روح بلند و ملکوتي و آسماني پيامبر رحمت حضرت محمد و امام جعفر صادق عليه السلام. باز ميگرديم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ ?88? أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ?89? وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي ?90? قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى ?91? قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا ?92? أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي ?93? قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي ?94? قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ ?95? قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي ?96? قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّن تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا ?97? إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ?98?
پس براي آنان مجسمه گوساله اي که صداي گاو داشت بيرون آورد، آن گاه [او و پيروانش] گفتند: اين معبود شما و معبود موسي است که [موسي آن را] فراموش کرد [به اين خاطر براي طلب معبود به طور رفت.] (??) پس آيا درک نمي کنند [و نمي فهمند] که [گوساله، هنگامي که آن را مي خوانند] پاسخي به آنان نمي دهد و مالک و صاحب اختيار هيچ سود و زياني براي آنان نيست؟! (??) و به راستي هارون پيش از اين به آنان گفته بود: اي قوم من! شما به وسيله اين گوساله مورد امتحان قرار گرفته ايد، و بي ترديد پروردگارتان [خداي] رحمان است، بنابراين از من [که پيامبر او هستم] پيروي کنيد و فرمانم را اطاعت نماييد. (??) گفتند: ما همواره بر پرستيدن گوساله باقي مي مانيم تا موسي به سوي ما باز گردد. (??) [هنگامي که موسي بازگشت، به هارون] گفت: اي هارون! وقتي ديدي آنان گمراه شدند چه چيز تو را مانع شد، (??) از اينکه مرا [در برخورد شديد با گمراهان] پيروي کني؟ آيا از فرمان من سرپيچي کردي؟ (??) گفت: اي پسر مادرم! نه ريش مرا بگير و نه سرم را، من ترسيدم که بگويي: ميان بني اسرائيل تفرقه و جدايي انداختي و سفارش مرا [در حفظ وحدت بني اسرائيل] رعايت نکردي. (??) [موسي] گفت: اي سامري! سبب کار [بسيار خطرناک] تو چه بود؟ (??) گفت: من به حقايق و اسراري آگاه شدم که آنان آگاه نشدند، پس اندکي از دانش و اسرار رسول را گرفتم و [بر اثر هواپرستي] آن را دور انداختم [و به گوساله سازي پرداختم]؛ و اين گونه نفس من [آن کار بسيار خطرناک را براي گمراه کردن بني اسرائيل] در نظرم آراست. (??) [موسي] گفت: پس [از ميان مردم] برو، يقيناً کيفر تو [به خاطر دور انداختن آثار رسالت و ساختن گوساله] در زندگي اين است که [دچار بيماري مُسري ويژه اي شوي تا هر کس نزديکت آيد بگويي:] به من دست نزنيد؛ و تو را وعده گاهي [از عذاب بسيار سخت قيامت] است که هرگز نسبت به تو از آن تخلف نخواهد شد، و [اکنون] به معبودت که همواره ملازمش بودي نگاه کن که حتماً آن را در آتش بسوزانيم، سپس سوخته اش را در دريا مي پاشيم. (??) معبود شما فقط خداي يکتاست که جز او معبودي نيست، دانش او همه چيز را فرا گرفته است. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: ان شاء الله انس ما با قرآن هر روز بيشتر و بيشتر شود. اشارهي قرآني را بفرماييد
حاج آقا حسيني: آيهي 97 نکتهي بسيار لطيفي دارد داستان سامري است که مردم را به بت پرستي دعوت کرد در ظرف سه روز ششصد هزار نفر را گوساله پرست کرد وقتي موسي علي نبينا و آله و عليه السلام برگشت يک مجازات سنگيني بود براي بني اسرائيل نوبت به مجازات خود سامري رسيد «قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ» وقتي موسي خواست سامري را که گوساله پرستي را ترويج کرد ششصد هزار نفر گوساله پرست شدند وقتي خواست مجازات کند اين حديث در تفسير مجمع البيان است امام صادق عليه السلام فرمود لَما هُم موسي بِقَتل سامِري وقتي خواست سامري را مجازات کند، خداوند به موسي وحي کرد لَا تَقْتُلِ السَّامِرِيَّ در مجازات سامري تخفيف بده فَإِنَّهُ سَخِيٌّ چون آدم سخاوتمندي است ممکن است آدم سامري باشد ولي سخاوتمند باشد سخاوت به دادش ميرسد اما اگر مومن بود و سخاوتمند چه؟ اگر در آستانهي ولادت خاتم الانبيا سخاوت داشت چه؟ من همين جا با کمال ادب و تواضع از بينندگان تقاضا ميکنم بزرگواري بفرماييد ماه ربيع امسال تقاضا داريم از همهي کساني که به ديگران بدهکار هستند بيايند به احترام ولادت حضرت رسول و امام صادق اگر ميتوانند بدهي شان را زودتر بدهند مخصوصا کارفرماها نسبت به کارگرانشان نسبت به کارمندانشان چه دولتي چه خصوصي ما الآن دو سه ماه ديگر سال جديد و نوروز داريم بگذاريد دست اينها باز باشد يک کارگر يک کارمند که شما شش ماه يک سال بدهکاري لباس نو نميخواهد؟ خانه تکاني نميخواهد؟ شما که ميخواهيد بعدا بدهيد بياييد در آستانهي ولادت پيامبر من خواهش ميکنم چه خصوصيها چه دولتيها مخصوصا کارفرماها از هر کجا ميشود گوشه کنار بزنند در اين ايام خجسته بگذاريد طعم شيرين ولادت پيامبر اسلام و امام صادق اين طور به کام مردم باشد. هر نوع بدهي ها. آنهايي که ميتوانند عيد فقط به چراغاني نيست شما يک برنامهي شادي پخش بکنيد يک لحظه مردم بخندند بعد تمام شود دوباره غم عالم ميآيد روي قلب شان اگر ميخواهيد شادي در قلب مردم باشد مخصوصا آنهايي که به کارگرها به کارمندها بدهکارند بدهيها را بدهند اين هم طرح براي امسال باشد طرحهايي هم سالهاي گذشته بود فراموش نشود جمعه روز ولادت است تعطيل است مدارس پنج شنبه هم تعطيل است پدرمادرها معلمان اگر ميخواهند کام دانش آموزان را شيرين کنند فردا آخرين فرصت است چهارشنبه. شهيد مطهري ميفرمودند مسيحيان اين ايام سال نو مسيحي بود مسيحيها چه ميکنند در ولادت عيسي مسيح؟ آن وقت براي پيامبر گرامي اسلام ما آن طور جشن و شادي داريم؟ بايد داشته باشيم. نامهاي نيک طرحي بود سالهاي قبل داشتيم. يکي از دوستان آماري ميداد از يکي از مدارس در يکي از شهرها 70 نام دانش آموز از اين هفتاد چند اسم اسمهاي خدا پسند بود؟ من نگويم چند درصد. الآن آمار ميدهند که اسم محمد اسم علي چقدر زياد است اما از آن طرف پدر مادرها به ميمنت اين ايام نامهاي نيک را توجه کنند. ولي بدهيها يادمان نرود از همه مهم تر است. اگر کسي هم دريافت کرد به ما خبر بدهد خوشحال شويم اگر کسي پرداخت کرد به ما خبر بدهد خوشحال شويم اگر کساني هم بنا ندارند خدا به دلشان بيندازد. در بحث آداب تجارت ما به مناسبت کلام حضرت گفتيم يک سري آداب واجب است يک سري آداب مستحب است. من يکي دو آداب مستحب را ميگويم. يکي از آدابي که تمام فقها گفته اند و در روايات فراوان آمده اين است که فروشنده با مشتري کنار بيايد. کتابي که دست من است کافي مرحوم کليني رضوان الله عليه است مَرَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليهالسلام عَلى جَارِيَةٍ امير مومنان سلام الله عليه در بازار داشتند عبور ميکردند يک خانمي داشت از قصابي گوشت خريداري ميکرد وَهِيَ تَقُولُ اين خانم به قصاب ميگفت يک کم بيشتر بريز فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ اميرمومنان ايستادند حضرت هر روز بازار ميرفتند آن هم اصناف مختلف زِدْهَا؛ فَإِنَّهُ أَعْظَمُ لِلْبَرَكَةِ اگر ميخواهي برکت کسب ات بيشتر شود با مشتري کنار بيا َإِنَّهُ أَعْظَمُ لِلْبَرَكَةِ اگر فروشندگان دنبال برکت هستند الآن خيليها دنبال برکت اند اگر ما اين باورهاي ديني را داريم کنار آمدن با مشتري رضايت مشتري را به دست آوردن موجب برکت ميشود اين يک روايت. روايت ديگري اين هم عجيب است مخصوصا تاکيد ميکنم فکر ميکنم با اين حديث جاي شک نميماند. اين حديث در تحف العقول است من اولين باري که اين حديث را شنيدم در اين برنامه از حاج آقاي عالي شنيدم جايشان هم بسيار خالي است من نگاه کردم در مصادر داستان بسيار خوبي است امام صادق عليه السلام نشسته بودند کسي آمد خدمت حضرت تاجران و کاسبها بيشتر عنايت کنند. يک کسي از اصحاب آقا آمد شروع کرد به شکايت کردن و از کسي شکايت کرد گفت من از فلاني شاکي هستم اتفاقا در همان فاصله آن کسي که از او شکايت داشتند آمد خدمت امام صادق. حضرت فرمود چه شده از تو شکايت ميکنند چرا کاري ميکنند از تو شاکي باشند او خيلي طلبکارانه گفت براي چه شکايت ميکند حق شکايت ندارد اَيَشکُوني شکايت ميکند که من حقم را از او به طور کامل گرفتم؟ اضافه از حق که نگرفتم حقم را تمام و کمال تا قران آخر از او گرفتم چه شکايتي؟ عين روايت اين است فَجَلَسَ مُغضَباً حضرت نشستند در حالي که غضب داشتند ناراحت شدند حضرت فرمود فکر ميکني وقتي حقت را به طور تمام و کمال از برادر ايماني است گرفتي ظلمي به او نکردي؟ ميگويند حقم را گرفتم پدرش را در آوردم مجبورش کردم پول من را تا قران آخر بدهد. بعد اين آيه را خواندند بهشتيها فرداي قيامت نگران هستند نگران چه؟ در سورهي رعد داريم «وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ» (رعد/21) امام صادق فرمود مگر خدا با کسي با کسي سوء حساب دارد؟ بد حسابي نميکند. اينها نگران چه هستند؟ اين که قرآن ميگويد بهشتيها از سوء حساب ميترسند فرمود نگرانند نکند خدا تا آن رقم آخر قلم آخر کمال و تمام از ما اين طوري حق را بگيرد؟ مگر نميگوييم الهَنا عامَلنا بِهِ فَضلَک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلشک اگر خدا با ما با عدلش برخورد کند ما بيچاره ميشويم اگر خدا بخواهد کمال و تمام از ما بگيرد ما بيچاره ميشويم امام صادق فرمود تو فکر ميکني ظلم نکردي؟ مدارا کند انسان با طلبکارش. مدارا کند کنار بيايد از آداب تجارت است که مخصوصا فروشندگان کسبه و تجار کنار بيايند يقين داشته باشند برکت اگر ميخواهند اعظم برکت است.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون. دعا بفرماييد
حاج آقا حسيني: خدايا به حق محمد و آل محمد عروس دامادهايي که در اين ماه مبارک ازدواجشان را مبارک بگردان مقدمات ازدواج همهي جوانها دخترها پسرهايي که آمار خيلي بالا است با درايت خانوادهها و مسئولين هر چه زودتر امر ازدواج آنها مقرر شود.
شريعتي: الهي آمين. بهترينها را براي شما آرزو ميکنيم. هم نوا شويم با حضرت امير در مسجد کوفه با مناجات ايشان. والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين