اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-07-28-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي-قيامت

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

-قيامت

92-07-28

سوال – در مورد اعياد ذيحجه توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – پانزده ذيحجه روز تولد امام هادي(ع) است. بهترين يادگار ما از آن امام ،زيارت جامعه ي کبيره است .18 ذيحجه عيد غدير است. 24 ذيحجه داستان مباهله و نزول آيه تطهير در حق اهل بيت و داستان خاتم بخشي اميرالمومنان در آيه 55 سوره مائده است.حضرت امير در نماز انگشتر خودشان را به مسکين دادند و آيه بالا نازل شد .25 ذيحجه آيات هل اتي نازل شده است. در اين دو هفته مناسبت هاي زيادي حول ولايت داريم.

در کتاب جامع الدُرَر حاج آقا فاطمي( خلاصه ي منبرهاي ايشان است) داريم :فرد طبيبي بنام حاج ميرزا خليل تهراني بودند که نام ايشان در تمام کتاب هاي طبي قديمي آمده است .ايشان در 150 سال پيش زندگي مي کرده است. ايشان پدر ملاعلي تهراني است که از علماي بزرگ و شاگرد جواهر بوده است. بعضي از علوم تفضل پروردگار است. ابن سيرين بخاطر ترک گناه، علم تعبير خواب به او تفضل شد. در سالي که در ايران قحطي بود و بين ايران و روس جنگ بود. من( خليل تهراني) براي زيارت حضرت معصومه به قم رفتم. محل اسکاني پيدا کردم و با زحمت ناني تهيه کردم. در راه خانمي با فرزندش را ديدم که به من گفت :شما در کشورتان اسير مي آوريد ولي به او نان نمي دهيد؟ من خيلي به اين نان احتياج داشتم ولي آنرا به اين خانم غير مسلمان اسير دادم. وقتي به خانه آمدم داشتم فکر مي کردم و گرسنه هم بودم. شب کسي در خانه را زد و گفت که همسرم بيمار است آيا شما طبيبي سراغ داريد. من به زبانم آمد که فلان دارو خوب است ،آنرا مصرف کن. اين آقا فردا آمد و گفت که همسرم که در آستانه ي مرگ بود نجات پيدا کرد. يک سيني غذا و يک سکه ي اشرفي براي من آورد. همه به هم خبر دادند که طبيبي آمده است که بيمار دم مرگ را نجات داده است. بيماران به من مراجعه مي کردند و من بي اختيار فکري در سرم مي آمد و حرفي بر زبانم جاري مي شد و آنرا مي گفتم. بعدها ديدم که من نام داروها را نمي دانم، بخاطر همين کتاب طب حکيم را مطالعه کردم که اسامي چند دارو را بدانم. از آن به بعد زندگي ام عوض شد. خداوند علم طب را بخاطر دادن يک نان به زن نيازمند به او تفضل کرد. اهل بيت سه شب نان شان را به يتيم ،مسکين و اسير دادند و بعد آيه هل اتي نازل شد.

روايت داريم که يک درهم عيدي دادن درعيد غدير معادل هزار درهم است. اين عيدي دادن اختصاص به سادات ندارد. روايت داريم :در روزعيد غدير، اطعام به يک مومن معادل اطعام دادن به همه ي انبياء و صديقين است. اينها تفضل خداست. اگر تعداد کساني که نماز جماعت مي خوانند به يازده نفر برسد، ديگر جن و انس نمي توانند ثواب آنرا بنويسند.

در بحث هاي گذشته گفتيم که فرزندان در دنيا خيلي خدمت پدر و مادرها نيستند. خيلي ها پيامک زده بود: اين طور نيست که فرزندان به درد پدر و مادر نخوردند. خانمي نوشته اند که مادر من 35 سال است که زمين گير است. من مثل يک پرستار در خدمت مادرم هستم و هنوز پايم را جلوي مادرم دراز نکرده ام. خانم ديگري نوشته اند که مادرم من 30 سال است که بينايي اش را از دست داده است ولي من از گل کمتر به مادرم نگفته ام.خيلي ها گفته بودند که ما در خدمت پدر و مادرها هستيم. ما گفتيم که خوب است بدهي هاي پدر و مادرها را بدهيم. وقتي به آخوند تربتي ارث رسيد تمام آنرا براي پدر و مادرش خيرات داد. فردي نوشته است که من تمام سهم الارث خودم را به برادر کوچکترم که يتيم بود دادم. فرد ديگري نوشته بودند که ما تمام سهم الارث خودمان را براي رد مظالم، نماز و روزه پدرمان داديم. شايد نگاه ما در اين بحث کامل نبوده است. در اين اعياد خوب است که به ياد پدر و مادرها باشيم که اگر زنده هستند به ديدارشان برويم و اگر از دنيا رفته اند براي شان خيرات کنيم.

سوال – در مورد اسامي قيامت در قرآن(سوره عنکبوت آيه 25 )توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – در قرآن کلمه ي قيامت 70 بار آمده است. و هر کدام پيامي دارد. سوره عنکبوت آيه 25 ،از زبان حضرت ابراهيم است. آيات قبل در مورد داستان ابراهيم است که مي خواستند او را به آتش بيندازند. در 25 سوره قرآن نام حضرت ابراهيم حدود 70 بار آمده است. ضمن اينکه يک سوره بنام ابراهيم هم داريم. در قرآن داريم که درجات پيامبران با هم مساوي نيستند. در سوره مريم آيه 41 داريم که اي پيامبر، از ابراهيم ياد کن. درسوره قلم آيه 48 داريم : مثل يونس کم صبر نباش. اين دو پيامبر هر دو معصوم هستند ولي يونس زود ناراحت شد و نفرين کرد. سوره هود 74 و 75 داريم: فرشتگان پيش ابراهيم آمدند و ابراهيم آنها را نشناخت و ترسيد. وقتي ترس او برطرف شد، فهميد که آنها مي خواهند بشارت فرزند را به او بدهند. فرشتگان گفتند که ما آمده ايم قوم لوط را عذاب کنيم. حضرت ابراهيم شروع به مجادله کرد و گفت که خدايا فرصت ديگري به قوم لوط بده. پس امتياز ابراهيم در اين بود.

مهرباني، محبت، دوستي، دستگيري و دلسوزي براي ديگران درس است. فخر رازي مي گويد:هر نقشه اي که آنها براي ابراهيم ريختند، خداوند عکس آنرا انجام داد :آنها ابراهيم را در آتش انداختند و آتش گلستان شد. آنها وقتي مي خواستند اسم ابراهيم را ببرند با بي اعتنايي اين کار را مي کردند ولي خدا او را به شيخ المرسلين رساند. همه ي حجاج بايد نمازشان را پشت مقام ابراهيم بخوانند. در قرآن داريم :پشت مقام ابراهيم نماز بخوانيد. در فضاي شيشه اي مقام ابراهيم ،سنگي وجود دارد که اين سنگ زير پاي ابراهيم است. وقتي او مي خواست ديوار کعبه را بالا ببرد، از اين سنگ استفاده کرد. سنگ زير پاي ابراهيم شده است محل خواندن نماز تمام ولي و نبي. ابراهيم چنين عزتي به او داد و خليل الرحمان شد .مي خواشتند ابراهيم را منزوي کنند و او رابه فراموشي بسپارند . سوره نحل آيه 120 داريم: به او حسنه داديم و نسلي به او داديم که همه پيامبر شدند. پيامبر ما افتخار مي کرد که از نسل ابراهيم است. پس اگر انسان براي خدا کار کند و خسته نشود، خداوند در دنيا و آخرت به او پاداش خواهد داد.

در اين آيه داريم: ابراهيم به مردم گفت که اين بتهايي که شما مي پرستيد مي خواهيد وسيله ي مودت و دوستي شما در زندگي باشد.(بتها رمز وحدت هر قومي بود. هر قوم براي خودشان يک بت داشتند و به آن افتخار مي کردند) اين دوستي هاي غيرخدايي براي اين دنياست. و در قيامت همديگر را قبول ندارند و نمي شناسند، همديگر را لعن مي کنند. در قرآن داريم :تمام دوستي هاي دنيا به دشمني تبديل مي شود مگر دوستي که بر اساس تقوا باشد. در قيامت کسي با ما همراهي نمي کند.

علامه طباطبايي مي فرمايد که اين آيه شبيه سوره اعراف آيه 38 است که مي فرمايد: هر امتي که در عذاب رفتند هر امتي ،امت ديگر را لعنت مي کند. وقتي همه جمع شدند مي گويند :خدايا اينها ما را گمراه کردند. اگر مودت و پرستش ها بر اساس خدا نباشد، در قيامت به در ما نمي خورد. علامه طباطبايي دارد که سوره بقره آيه 165 مي فرمايد: گاهي ما دوستي خدا را کنار مي گذاريم و ديگران را به اندازه ي خدا دوست مي داريم ولي مومنين بيش از همه خدا را دوست دارند. در قيامت پيشوايان و رهبراني که ما به دنبال آنها رفتيم، از ما اعلام برائت مي کنند. تمام دوستي ها قطع مي شود.

يک روز فتحعلي شاه براي ديدن ميرزاي قمي آمده بود که ايشان در حمام بودند. در حمام ايشان را صدا زد و آقا پرسيد که چه چيزي همراهت داري؟ فتحعلي شاه گفت که من وزير و سپاه و ... دارم .آقا پرسيد الان در حمام چه چيزي با خودت داري؟ فتحعلي شاه گفت: فقط يک لُنگ دارم. آقا گفت: يادت باشد که تو را همين جوري از دنيا مي برند. پس با کسي در دنيا همراهي کنيم که در قيامت دست ما را بگيرد.

يکي از علماي بزرگ آيت الله حاج آقا شيخ محمد اصفهاني معروف به کمپاني است. ايشان از اساتيد حوزه ي نجف بود. ايشان استاد آيت الله بهجت و آيت الله ميلاني بوده اند. ايشان ديوان شعر فارسي و عربي هم دارد. روزي آيت الله کشميري از ايشان مي پرسد که اين شعر از کيست ؟ گرچه سيه رو شدم غلام تو هستم/ خواجه مگر بنده ي سياه ندارد

اين شعر براي مرحوم کمپاني است. حافظ غزلي دارد که ايشان به استقبال آن شعر رفته است: غزل روشني حافظ به تو ماه ندارد/پيش تو گل رونق گياه ندارد

آيت الله کشميري مي فرمود که استاد نماز شب و صبحش را در حرم اميرالمومنين مي خواند بعد قرآن هم مي خواند و رو به ضريح مي ايستاده و با اشک چشم و حالات سوخته به اميرالمومنينAA  خطاب مي کرده :

گرچه سيه رو شدم غلام تو هستم/خواجه مگر بنده ي سياه ندارد

وقتي آقاي ضياء عراقي فوت کردند. حوزه نجف به احترام فوت ايشان چند روزي تعطيل بوده است . شاگردان مي گويند که خوب است از امروز درس را شروع کنيد. مرحوم کمپاني مي گويد که من تصميم داشتم که از امروز درسم را شروع کنم. امروز بعد از نماز صبح آقا ضياء عراقي را در مکاشفه ديدم که گفت: اين شب جمعه ميهمان ما هستي .(ايشان هيچ بيماري نداشتند و آن موقع 65 سال داشتند).اتفاقا ايشان همان شب جمعه از دنيا رفتند. آقا جمال گلپايگاني در تشييع ايشان گفته بود که من ديدم که آقا ضياءعراقي در قنوتش دست ايشان را گرفت و برد.

حضرت ابراهيم در يک رويا تسليم خدا شد. آيت الله بهجت دارد که استادم از خدا خواسته بود که وقتي از دنيا مي رود زيارت عاشورايش را هم خوانده باشد. ايشان زيارت عاشورا را مي خواند و از دنيا مي رود.

سوال – صفحه 486 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه داريم :من اجري از شما نمي خواهم مگر دوستي اهل بيت خودم را . شأن نزول اين آيه به اين صورت است که عده اي در مدينه نزد پيامبر آمدند و گفتند که شما اين همه کار کرده ايد ،اگر پولي مي خواهيد ما با خودمان پول آورده ايم. همان موقع اين آيه بالا نازل شد. منافقين گفتند که اين آيه دروغ است. پيامبر، انصار و مهاجرين را خواستند و فرمود که آيه ي ديگري نازل شده است که عده اي گفته اند که او آيات را از خودش درست مي کند. مگر شما چه گفته ايد؟ آنها از پيامبر عذرخواهي کردند. آيه آمد که آنها پشيمان شده اند و خدا توبه را مي پذيرد. در مورد مودت في القربي ،از پيامبر سوال کردند که نزديکان شما چه کساني هستند؟ حضرت فرمود: علي، فاطمه و دو پسرشان .

کتاب گزيده جامع الدُرَر، کتاب خوبي است. بسته فرهنگي چاپ شده است که کتابهايي در قطعه جيبي 20 تايي چاپ شده است که در مورد موضوعات اعتقادي است.

خدايا به حق امام هادي(ع)، امام علي(ع) و اهل بيت همه ي کساني که چشم انتظار دعاي اين جمع هستند، گرفتاري هايشان را برطرف بفرما. مشکلات ازدواج و مسکن جوانان برطرف بفرما و ما را ميهمان سفره ي امير المومنين در روز غدير قرار بده.