-برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
-سيره ي اخلاقي امام باقر
92-07-21
ساحت مستجاب سجاده بندگي را تو يادمان دادي دل ما شد اسير چشمانت دل مان را به آسمان دادي، آيه آيه پيام عاشورا در احاديث روشنت گل کرد امتداد قيام عاشورا در تب و اشک و شيونت گل کرد، دم به دم در فرات چشمانت ماتم کربلا مجسم بود چشم تو لحظه اي نمي آسود همه ي عمر تو مُحَرم بود، چلچراغي زگريه در دلم روشن کرد اشک بي امان تو تا هميشه مناي چشمانم وقف اندوه بي کران تو تا هميشه .
سوال – در مورد سيره ي اخلاقي امام باقر(ع) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – اولين ويژگي امام باقر(ع)،جاذبه ي ايشان بود. الان مي گويند که بايد جاذبه ي ما بيشتر از دافعه باشد ولي درعمل اين طور نيست. و ما آنقدر دايره مان را تنگ کرده ايم که همه را طرد مي کنيم. زندگي ائمه براي ما ميزان است و بايد خودمان را با آن بسنجيم.
شيخ طوسي در کتاب امالي نقل کرده است: شخصي اهل شام بود ولي آمده بود که مدتي در مدينه زندگي کند. شام در دوران معاويه و بني اميه ،مرکز تبليغات عليه اميرالمومنين و ائمه بود. اصولا مردم شام نگاه خوبي به اهل بيت نداشتند. اين فرد جذب امام باقر(ع) شده بود. و در جلسات حضرت شرکت مي کرد. او به امام مي گفت که من بيشتر از همه با شما فاصله ي فکري و اعتقادي دارم. عقيده ام اين است که اگر بخواهم بنده ي خوبي براي خدا و رسول باشم، بايد با شما دشمن باشم. ولي دو ويژگي در جلسات شما وجود دارد که من جذب جلسات شما شده ام. يکي بحث هاي خوب علمي استA و ديگر اينکه اخلاق خوب شما مرا جذب کرده است. حضرت به او فرمود: چيزي بر من مخفي نيست ،تو به جلسات ما بيا. او مدتي به جلسات امام مي آمد تا اينکه بيمار شد. او به دوستانش وصيت کرد که وقتي من از دنيا رفتم بگوييد که نماز جنازه را امام باقر(ع) بخواند. اما در مسجد نماز مي خواندند که خبر فوت اين مرد را به امام دادند و وصيتش را هم گفتند. امام به خانهA برگشتند و دوباره وضو گرفتند و به مسجد برگشتند. دو رکعت نماز خواندند و مدت طولانيA دعا خواندند و يک سجده ي طولاني انجام دادند. بعد به منزل فوت شده رفتند. بدن پيچيده شده آماده ي نماز بود. امام باقر (ع) او را صدا زدند ،ميت زنده شد و نشست. آقا فرمود که او زنده است برايش غذايي بياوريد. امام به منزل رفت و او بلافاصله به نزد امام رفت و در خلوت گفت: من شهادت مي دهم که شما ولي و حجت خدا هستيد. امام فرمود :علت تغيير نظر شما چيست؟ مرد گفت: وقتي جان از بدن من بيرون آمد، شنيدم که منادي ندا داد که روح را به بدنش برگردانيد آنرا امام باقر(ع) از ما خواسته است. او يکي از اصحاب امام باقر(ع) شد. در اين داستان دو نکته وجود دارد. در پايان اين داستان حديثي از امام باقر(ع) دارد که شبيه آن در خطبه 154 نهج البلاغه و در کلمات پيامبر هم وجود دارد. امام فرمود: مگر نمي داني خدا بندگانش را دوست دارد و اگر کار بدي مي کنند، خدا با آن کار مخالف است نه با خود بنده . يعني ما دشمن شما نيستيم. خدا با کسي دشمني ندارد. من مي خواستم دست شما را بگيرم و برگردانم. اين داستان بايد نگاه ديني ما را عوض کند. ما بايد جاذبه ي امام را در زندگي مان پياده کنيم.
اميرالمومنين در نهج البلاغه دارد: شما که خودتان را خوب مي دانيد، وظيفه ي شما اين است که به گناهکاران با محبت نگاه کنيد و دست آنها را بگيريد. کسي که کار بدي کرده است بايد روزي برگردد.
پس ما بايد يقين داشته باشيم که خدا ما را دوست دارد .در روز عرفه فرصت خوبي است که نماز توبه اميرالمومنين خوانده شود. که اين نماز يکي از اعمال روز عرفه است. اين نماز دو تا دو رکعت است. در هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره توحيد خوانده مي شود. امام صادق(ع) مي فرمايد: کسي که اين نماز را بخواند صورتش را برنمي گرداند مگر اينکه خداوند تمام گناهانش را آمرزيده باشد. ما بايد باور کنيم که خدا ما را دوست دارد ولي خدا با معصيت ما مخالف است. در روزعرفه برنامه ريزي کنيد که بتوانيد دعاهاي اين روز را بخوانيد .در روايت داريم: اگر کسي درماه رمضان آمرزيده نشد بايد منتظر باشد تا روز عرفه.
ائمه تک بُعدي نبوده اند. مثلا ما در کارهاي علمي موفق هستيم ولي در عبادت و بندگي کوتاهي مي کنيم يا اينکه در عبادت موفق هستيم ولي در رسيدگي به فقرا کوتاهي مي کنيم. امام باقر (ع) مُحرم شدند و به مسجدالحرام آمدند. فردي همراه حضرت بود. ايشان مي گويد :به محض اينکه امام به مسجدالحرام رسيد ،با صداي بلند گريه کردند و همه متوجه امام شدند.من به امام گفتم که کمي آرامتر گريه کنيد، همه دارند شما را نگاه مي کنند. امام فرمود: اينجا خانه ي خداست و انسان بايد ميل صاحبحانه را در نظر بگيريد نه ميل ميهمان ها را. بعد امام طواف کردند و در پشت مقام ابراهيم دو رکعت نماز خواندند و بعد از نماز سر به سجده گذاشتند و آنقدر گريه کردند که زمين پر از اشک هاي امام شد. امام مي فرمايد: نزديکترين حالت بنده به خدا، داشتن چشم گريان در سجده است.
ويژگي ديگر امام اين بود که در رسيدگي به فقرا و مسائل اجتماعي غفلت نمي کردند. وقتي براي امام ميهمان مي آمد حضرت پذيرايي مي کردند و وقتي ميهمان مي خواست برود امام به ميهمان خرجي و لباس هم مي دادند. فردي به امام گفت که ديگر چرا خرجي و لباس مي دهيد؟ امام فرمود :دنيا خوبي ندارد جز اينکه انسان به ديگران خدمتي انجام بدهد. آيا روزي که ما به کسي خدمت مي کنيم بيشتر لذت مي بريم يا وقتي به خودمان خدمت مي کنيم؟
پيامبر در روز عيد قربان دو تا قرباني انجام مي دادند. از امام سوال کردند که چرا دو تا قرباني؟ پيامبر فرمود: يکي به نيت خودم و يکي به نيت فردي از امتم که دلش مي خواهد قرباني انجام بدهد ولي نمي تواند. بعضي از علما گفته اند که قرباني کردن واجب است ولي فتواي مشهور،قرباني کردن را مستحب مي داند ولي روي اين مستحب خيلي تاکيد شده است. همه قرباني کنند مخصوصا کساني که سال هاي گذشته در مکه بوده اند. سعي کنيد که در اين روز فقرا محصوصا فقراي خويشاوند را فراموش نکنيد. شما مي توانيد قرباني را بصورت شراکتي انجام بدهيد. ما بايد اين نگاه ها را تقويت کنيم.
امام باقر(ع) فرمود: بندگان خدا دو دسته هستند. عده اي مثل باران مي مانند و مايه يA برکت هستند (يعني خودشان زندگي مي کنند و عده اي هم به برکت آنها زندگي مي کنند. اگر شما پول نداريد مي توانيد با زبان تان کمک کنيد. خيلي ها هستند که از نظر مالي ثروتي نداشت ولي اعتبار داشت و واسطه ي خير مي شدند) و عده اي هستند که از رحمت خدا دورهستند، نه خودشان زندگي مي کنند و نه مي گذارند ديگران از آنها بهره اي بيرند. آنها مثل ملخ مي مانند. يعني وقتي به جايي مي رسند همه چيز را از بين مي برند.
امام فرمود: اگر به فقيري کمک مي کنيد به بهترين اسم آنها را صدا بزنيد يعني تکريم واقعي بکنيد. اگر تحقيري در کار خير باشد، ثواب آن از بين مي رود.
سوال – صفحه 479 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه داريم: کفار مي ترسيدند که اگر افرادي آيات قرآن را بشنوند تحت تاثير قرار بگيرند بخاطرهمين مي گفتند که وقتي پيامبر قرآن مي خواند شلوغ کنيد تا صداي قرآن را نشنويد. اين حرف کفر است که حتي حاضر نيست صداي پيامبر را بشنود. حتي گاهي مي گفتند که پنبه در گوش تان بگذاريد که تحت کلام سِحر پيامبر قرار نگيريد. اگر انسان حرف حق را بشنود حتما در او اثر مي گذارد. اگر شما از عالِمي خوش تان نمي آيد به حرف هاي او گوش بدهيد زيرا روزي به درد شما مي خورد. اگر شما از روحاني خوش تان نمي آيد اشکالي ندارد شما به مجلس او برويد و حرف حق را بشنويد. زيرا حرف حق تاثير دارد و نشست و برخاست با عالم تاثير دارد. ممکن است که در يک جلسه ي دعا قلب انسان تکان بخورد و انسان تغيير کند. پس حرف خوب را بشنويم و در جلسات خوب شرکت کنيم.
کتاب امامت و رهبري نوشته ي شهيدمطهري است. کتاب امامت در ده درس نوشته ي آيت الله مکارم شيرازي است.
سه شب ديگر فرصت داريد که نماز دهه ي اول ذيحجه را بخوانيد. اين نماز بين نماز مغرب و عشا خوانده مي شود تا در ثواب حاجيان شريک باشيم. نماز اين ماه خوب است ولي بايد قرباني هم انجام بدهيد.
امروز هفتم ذيحجه است و روزي است که امام حسين (ع) در شهر مکه خطبه خواند و فردا به سوي کربلا حرکت کرد. امام در اين خطبه مي فرمايد: هر کس حاضر است خون قلبش را تقديم کند ،هر کس آماده ي لقاءالله است با ما حرکت کند، من فردا حرکت خواهم کرد. نَيِر تبريزي اين خطبه را به صورت شعر زيبايي درآورده است :
اي گروه هر که ندارد هواي ما************* سرگيرد وبرون رود از کربلاي ما
اين عرصه نيست جلوه گرروبَه وگراز*************شيرافکن است باديه ابتلاي ما
تادست ورو به خون نَشُست اسمي نيافت کس ************* راه طواف در حرم کبرياي ما
ما پروريم دشمن ودر خون کشيم دوست********** کس را وقوف نيست زچون و چراي ما
ناداده تن به زاري و ترک سر*********** نتوان قدم گذاشت به خلوت سراي ما
ما را هواي سلطنت مُلک ديگر است******** کين عرصه نيست درخور فَّر هماي ما
هشتم ذيحجه را يوم الترويه مي گويند يعني روزي که براي حاجيان آب مي بردند.امام در اين روز حرکت کردند.
به يوم الترويه محمل ببستند************خواتين جملگي در آن نشستند
همه قربانيان کعبه ي دل**************برون خرگه زدند از کعبه ي گِل
حرم راA از حرم کردند بيرون************همه گشته اند در دشت و هامون
کساني را که درعالم پناهند **************بيرون کردند از بيت خداوند
امام حسين(ع) چهار ماه در مکه بودند و همه انتظار داشتند که کاروان به سوي عرفات برود. وقتي در روز نهم حاجيان در عرفات جمع شدند، ديدند که آن قافله به عرفات نيامد و به طرف کربلا حرکت کرد.
شهريار تبريزي :
شيعيان ديگر هواي کربلا دارد حسين********* روي دل باکاروان نينوا دارد حسين
ازحريم کعبه ي جدش به اشکي شُست دست***********مروه پشت سر نهاداما صفا داردحسين
مي بَرد همراه خود هفتاد و دو ذبح عظيم**************بيش از اينها حرمت کوه منا دارد حسين
احمدي ميانجي در روضه ها خيلي گريه مي کردند. وقتي به اين بيت شعر مي رسيدند ديگر نمي توانستند اين شعر را ادامه بدهند :
بردنA اهل حرم دستور بود و سِّر غيب ***********ورنه اين بي حرمتي ها کي روا داردحسين
در اين کاروان يک پسر چهارساله بود که ايشان امام باقر(ع) بودند. حادثه ي کربلا در سال 61 بود .ايشان حوادث کربلا را ديده اند و در حوادث کوفه و شام حضور داشتند. امام چهار ساله به يزيد جمله اي فرمودند که يزيد از کشتن اهل بيت صرف نظر کرد.
اگر عده اي با هم شريک مي شوند و گوسفندي قرباني مي کنند ،هر کدام از آنها ثواب قرباني کردن يک گوسفند را خواهند برد. سيدالشهدا همه ي خانواده شان را در کربلا قرباني کردند. حضرت ابراهيم مي خواست اسماعيل را قرباني کند .خطاب شد که لازم نيست. همين مقدارA کافي است. قرباني اصلي که بايد قرباني اش را انجام بدهد سيد الشهدا با علي اکبرش است. ما بجاي اسماعيل يک ذبح عظيم به اسماعيل داديم. اگر قوچي قرباني کرده است آيا اين قرباني عظيم است؟خير. بعد از اينکه قرار شد اسماعيل قرباني نشود جبرئيل آمد و روضه ي کربلا را براي حضرت ابراهيم خواند و چنان تأثري در قلب ابراهيم بوجود آمد که فرمود: اگر من اسماعيل را قرباني کرده بودم اين قدر متاثر نمي شدم. آنها فرزند قرباني کردند. به ما گفته اند که يک گوسفند قرباني کنيم تا تربيت بشويم.