برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
-پرسش وپاسخ
91-11-15
سوال – پدر من چند سالي است که فوت کرده است. ايشان در زمان حيات شان اکثر اموال را بخاطر پسر دوست بودن، به پسرشان بخشيده اند با اينکه دختران شان نياز شديد مالي داشتند. من، خواهر و مادرم از طريق قالي بافي معاش مي کنيم. مدتي است که برادرم زمين کشاورزي بزرگي را که براي همه ي فرزندان است در دست دارد و اجاره ي زمين را به ما نمي دهد در حالي که مي داند ما در مضيقه هستيم. مادرم از ايشان طرفداري مي کند. آيا درست است که چون برادرم، پسر است همه ي اموال در اختيار ايشان باشد؟
پاسخ – ايام دهه ي فجر را تبريک مي گوييم. اين تبعيض ها در جامعه ي ديني ما کم نيست. بعضي ها بين دختر و پسر فرق مي گذارند و گاهي بجاي اينکه هواي فرزندي که وضع مالي بدي دارد را داشته باشند، برعکس عمل مي کنند. گاهي فرزند پست و مقامي دارد و والدين او را بيشتر تحويل مي گيرند يا گاهي فرزندي که مدرک تحصيلي بالاتر دارد را بيشتر تحويل مي گيرند. فردي نزد پيامبر نشسته بود، يکي از دو فرزندش را بوسيد و يکي را نبوسيد. حضرت ناراحت شدند و فرمودند: چرا بين آنها فرق گذاشتي ؟وقتي پيامبر در بين جمعي مي نشستند، نگاه شان را به عدالت تقسيم مي کردند. آيا پيامبر از اينکه ما بين فرزندان مان تبعيض قائل بشويم، راضي است؟
در روايت داريم که پيامبر در مدينه بودند و يکي از انصار به پيامبر گفت که من مي خواهم مالي را به فرزندم ببخشم و مي خواهم شما شاهد بخشش من باشيد.(اگر ما بوديم مي گفتيم که اين کار خير است و سريع مي رفتيم) پيامبر فرمود: آيا تو فرزند ديگري نداري؟ فرد گفت: چرا فرزند ديگري دارم ولي مي خواهم به اين فرزندم ببخشم. پيامبر فرمود: ما پيامبران شاهد ظلم و ستم نمي شويم. وقتي پيامبر اين قدر دقيق بودند آيا ما مي توانيم اين همه تبعيض قائل بشويم؟ ما فکر مي کنيم که يکي از فرزندان بيشتر به درد ما مي خورد در حاليکه نمي دانيم بايد امور را به خدا واگذار کنيم.
درکتاب من لايحضر شيخ صدوق داريم که حضرت علي(ع) فرمود: يکي از گناهان کبيره اين است که انسان در وصيت ظلم کند. در قرآن سوره بقره آيه 181 داريم: اگر کسي وصيتي کرد و از دنيا رفت، کسي نمي تواند وصيت او را تغيير بدهد. در آيه 182 مي فرمايد: اگر کسي در وصيت ظلم کند يا عمدا يا غير عمد، وصي بايد آنرا به وصيت درست برگرداند. يکي از مصداق هاي ظلم در وصيت، همين سوال بالاست. بعضي ها مي گويند که ما مي خواهيم نيمي از اموال خودمان را به يک پسرمان بدهيم و بقيه را بين دخترها تقسيم کنيم. اين ظلم بحساب مي آيد و باطل است. ما نمي توانيم دلبخواهي عمل کنيم. بعضي مي گويند که ما مي خواهيم فرزندان مان را از ارث محروم کنيم. ما در زمان حيات هم نبايد ظلم کنيم چه برسد به زمان بعد از حيات و در وصيت نامه. يکي از باورهاي غلط اين است که مي توان فرزندي را از ارث محروم کرد. بعد از مرگ ارث بطور شرعي بين فرزندان تقسيم مي شود. ما حق نداريم که به وصيتي که درآن ظلم شده است عمل کنيم و بايد آنرا برگردانيم. بعضي ها وصيت بيشتر از ثلث مي کنند که اين هم اشتباه است.
بعضي ها قبل از مرگشان تمام اموال شان را وقف مي کنند درحاليکه فرزند و همسر دارند که اين هم اشتباه است. فردي از دنيا رفت و پيامبر بر جنازه اش نماز خواندند. او فرزندان کوچکي داشت ولي تمام اموالش را وقف کرده بود و فرزندانش به گدايي افتاده بودند. حضرت فرمود: اگر من خبر داشتم که اموالش را وقف کرده است اجازه نمي دادم که جسد او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند. با اينکه او در زمان حيات وقف کرده بود چون همسر و فرزند داشت حق نداشت اين کار را بکند. ما در ثلث اموال مان حق داريم ولي حتما نبايد وصيتي درمورد ثلث اموال داشته باشيم.
حضرت علي(ع) مي فرمايد: اگر من به يک پنجم و يک چهارم وصيت کنم بيشتر دوست دارم تا به ثلث. فقها فرموده اند که ممکن است که فرزندان ما نيازمند باشند و اگر وضع مالي آنها خوب بود مي توان به ثلث وصيت کرد. اگر کسي فرزندانش وضع مالي خوبي ندارند نبايد به ثلث مالش وصيت کند و آنها را به سختي بيندازد. محروم کردن و بيش از ثلث وصيت کردن اشتباه و باطل است و اگر کسي اين طور وصيت کرد بايد آنرا درست کرد. چرا پدر همه ي اموال را به اين پسر بخشيده است درحاليکه دختران احتياج مالي دارند؟ در جامعه ي ما چند درصد وصيت دارند؟ اکثرا وصيت را جدي نمي گيرند. اگر ما بدهي داريم واجب است که وصيت کنيم. چرا ما در وصيت کردن کوتاهي مي کنيم. حدود هشتاد درصد مردم ما وصيت ندارند و وقتي فوت مي کنند اول گرفتاري است. زيرا طلبکار مي آيد ولي سندي در کار نيست و فرد طلبکار نمي تواند بدهي اش را بگيرد و مالش از بين مي رود. پيامبر فرمود: اگر کسي بدون وصيت از دنيا برود، به مرگ جاهليت از دنيا رفته است. اگر ما به کسي بدهکاري داريم، بايد آنرا بنويسيم و اگر به خدا هم بدهي داريم مثل نماز و روزه، بايد آنرا بنويسيم. خوب است که وصيت نامه به روز باشد. درنوشتن وصيت به يک عالم مراجعه کنيد. دراستفتائات آيت الله گلپايگاني دارد که فردي وصيت کرده است ولي فرزندان متوجه وصيت ايشان نشده اند و آنرا براي ايشان فرستاده اند. آقاي يک ماه آنرا خواندند و بعد نوشتند که ما هم نفهميدم که ايشان چه نوشته اند، با هم مصالحه کنيد.
اگر بنده اي از دنيا رفت، بدهي نماز و روزه داشت و آنرا ننوشت، فرزندان با اينکه مي دانند او بدهي دارد ولي آنرا انجام ندهند، از نظر شرعي اشکالي ندارد.(به فتواي اکثر فقها) البته اگر فرد بدهي مالي به کسي داشته باشد بايد از اموالش پرداخت شود.
مثلا آقايي از دنيا مي رود و فرزندان مي خواهند ارث تقسيم کنند و سهم مادر را از خانه مي دهند. گاهي سهم مادر آنقدر نيست که مادر بتواند يک خانه ي آبرومند براي خودش درست کند. اين مادر بعد از مدتي درمحلي زندگي کرده است و حالا نمي تواند آنجا را ترک کند. و به محل دورتر برود. اگر کساني مي خواهند که اين اتفاق پيش نيايد، اين کار راه فقهي ديگري هم دارد. و کسي هم ضرر نمي کند. مسئله ي وقف قابل بازگشت نيست ولي مسئله حبس شبيه وقف است و قابل بازگشت است. آقا مي تواند حق استفاده از اين خانه را تا زماني که خانم زنده است به او بدهد و براي اينکه مشکلي پيش نيايد مي تواند به يک عالم مراجعه کند و مي تواند اين را در ثبت کنند. يعني وقتي اين خانم از دنيا رفت بچه هاي مي توانند خانه را تقسيم کنند. خيلي از بزرگان اين کار را کرده اند.
ما گاهي خودمان ظالم نيستيم ولي راضي به ظلم هستيم. اين مادر راضي به ظلم پسرش است و داريم که درقيامت ندا مي دهند کجا هستند ظالمان و کساني که به آنها کمک کرده اند. حتي کسي که جوهري براي قلمي ظالم آماده کرده اند. اين مادر بايد نگران باشد که به اين ظلم پسر راضي است.
سوال – آيا مي توان رد مظالم را براي آزادي فردي از خانواده که بخاطر جرم غيرعمد در زندان بسر مي برد پرداخت؟
پاسخ – اين کار خوبي است. کسي بهتر ازخانواده نيست که به زنداني ها رسيدگي کند. اگر مشکل زنداني با مالي حل مي شود، اين کارخوبي است. رد مظالم را بايد به نيازمند داد و زنداني هم نيازمند است. مهم اين است که گروهي جمع بشوند و اين مشکل را حل کنند.
ما نبايد رد مظالم را فقط در بدهي بدانيم. اگر ما وقت مردم را ضايع کرده ايم اين خودش نياز به رد مظالم دارد. شهيد آيت الله مدني به ميهماني دعوت شده بودند و اين قرار را فراموش کردند و به عتبات مشرف شدند تا سه شنبه به نجف رسيدند. ايشان شب جمعه دعوت داشتند. وقتي در دفتر ديدند که شب جمعه دعوت شده اند، ايشان شبانه به منزل آيت الله حکيم مي آيد که ايشان شبانه اجازه ي بازگشت را بدهند. ايشان بر مي گردد. به صاحب خانه هم مي گويند که ايشان در نجف هستند. اما ايشان به ميهماني رفتند و به وعده ي خودشان عمل کردند. اگر اين کارها مظالم باشند ما خيلي از اين کارها کرده ايم.
پزشکي به بيمار وقت دو ماه ديگر را مي دهد و اين بيمار از شهرستان به تهران مي آيد. بعد مي گويند که دکتر به مرخصي رفته است. آيا اين پزشک ضامن نيست؟ ايشان مي توانست با شماره تلفن اين بيمار تماس بگيرد و اطلاع بدهد که قرار عوض شده است. گاهي وقت دادگاه مي دهند و بعد مي گويند که قاضي به مرخصي رفته است. آيا شما نمي توانيد به اين فرد خبر بدهيد که اين مسير را نيايد. اگر اينها را رد مظالم حساب کنيم گسترده ي رد مظالم خيلي وسيع است. اگر موتور و ماشين سوار حق عابر پياده را رعايت نکند، آيا اين جزو رد مظالم نيست ؟ ما الان در پياده رو امنيت نداريم و خطر تصادف با موتور داريم.
در آمار پزشک قانوني داريم که در ماه، چهارصد نفر عابر پياده جانشان را از دست مي دهند. اينها مظالم است. آيا اگر بيمه، ضرر ما را بدهد اين کافي است ؟ما حتي وقتي مي خواهيم از خط عابر پياده رد شويم به سختي عبور مي کنيم. آلودگي هاي صوتي و هوا حق الناس است. آقا محدث قمي پسري داشتند که منبر خوبي داشت روزي ايشان در بالاي منبر حديثي خواند و از ايشان مي پرسند که سند حديث شما کجاست و ايشان مي گويد که نمي دانم. وقتي به خانه مي آيد خيلي ناراحت مي شود. شب در خواب پدرش را مي بيند که ايشان سند حديث را به او مي گويد و مي گويد که اگر بدون مطالعه به منبر بروي مديون مردم مي شوي.
در غيبت حلاليت طلبيدن کافي است و اگر نتوانستيد که حلاليت بطلبيد مي توانيد کار خير براي طرف انجام بدهيد يا براي او پول بدهيد. حاج آقا رحيم ارباب از بزرگان اصفهان بودند ايشان فرمودند: من يقين دارم که در قيامت مرا در موقف زبان نگه نمي دارند زيرا خيلي مواظب زبانم بودم. آقاي احمدي ميانجي مي فرمودند که يکي از دوستانم گفت که من خواب عجيبي ديدم. خواب ديدم که تمام اثاث منزلم را به خانه ي شما فرستادم. ايشان متوجه شده بود که غيبت آقا را کرده است. در روايت داريم که اگر کسي غيبت کسي را بکند تمام خوبي هايش به او منتقل مي شود. بعد ايشان از آقا حلاليت مي طلبد. چند روز بعد طرف خواب مي بيند که تمام اثاث ها را به منزل برمي گردانند.
ما نمي توانيم بجاي رد مظالم جنس بدهيم مثلا برنج يا گوشت بدهيم. وقتي شما پول رد مظالم را به فقير مي دهيد نمي خواهيد بگوييد که اين پول رد مظالم است. کافي است که ما پول را بدست فقير برسانيم. اگر ما به دولت بدهي داريم بايد آنرا به دولت برگردانيم و نمي توانيم به حساب رد مظالم بگذاريم. شماره حساب دولت 14/108 به نام خزانه داري کل درآمدهاي متفرقه ي دولت نزد بانک ملي مي باشد.
در رد مظالم مي توان به حساب فرد هم پول واريز کنيم.
طرح هايي که در اين برنامه از زبان کارشناسان مطرح مي شود، طرح و پيگيري آن توسط آقاي تهيه کننده است.
سوال – صفحه 227 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه داريم: وقتي نوح از خدا تقاضا کرد که پسرش را نجات بدهد خدا فرمود که اين پسر از تو نيست، او عمل غيرصالح است.
در سوره تغابن آيه 14 داريم: اي مومنان بعضي از فرزندان و همسران دشمنان شما هستند.