برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
-پرسش وپاسخ
90-10-10
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمايل دارد، بي تو چندي است که در کار زمين حيرانم مانده ام بي تو چرا باغچه مان گل دارد، شايد اين باغچه ده قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلايول دارد، يازده پله زمين رفت به سمت ملکوت يک قدم مانده زمين شوق تکامل دارد، هيچ سنگي نشود سنگ صبورت تنها تکيه بر کعبه بِزَن کعبه تحمل دارد.
سوال – در مورد آداب عيادت از بيمار توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – يکي از کارهاي خوبي که ما بايد انجام بدهيم اين است که آلام روحي بيماران را کم کنيم يعني کسي که گرفتار بيماري است حداقل گرفتاري روحي ديگري نداشته باشد. خدا به بيماران پاداش عنايت مي کند و بيماران فکر نکنند که اين بيماري حتما عقوبت يا مواخذه اي است. سرزنش بيمار صحيح نيست. نظر ما اين است که بيماري روحي به بيماري جسمي بيمار اضافه نشود. در اسلام به عيادت بيمار خيلي سفارش شده است. بعضي ها وقتي در بستر بيماري مي افتند فراموش مي شوند. گاهي افرادي چندسال بيمار مي شوند و فراموش مي شوند مخصوصا افرادي که در جامعه نقش فعال يا حضور فعال در جامعه داشته اند. انسان در ارتباط با جامعه است و با افراد رفت و آمد دارد ولي وقتي انسان بيمار مي شود ممکن است جز خانواده ي خودش کسي ديگري را نبيند. اين خيلي سخت است. بيماري براي هر کسي ممکن است که پيش بيايد. جامعه بايد به اين سو برود که بيمار را فراموش نکند. افرادي هستند که عجيب اهل روابط هستند و بعد چندين سال بيمار مي شوند و فراموش مي شوند. اين يک نوع ناسپاسي و کم لطفي از سوي ما هست. ما با يک برنامه ي دائمي بايد به سمت عيادت بيماران پيش برويم. روايت داريم: پيامبر وقتي نماز صبح شان تمام مي شد به سوي مردم مي آمدند و سوال مي کردند که کسي بيمار نيست که ما به عيادت او برويم. ( اين يکي از برنامه هاي روزانه پيامبر بوده است و پيامبر به اينکار اهتمام مي ورزيدند. پيامبر باهمه ي گرفتاريهايي که داشتند به عيادت بيماران مي رفتند. زيرا اين کار در رديف کارهاي مهمي زندگي شان بود. حضرت علي (ع) پنج مسير را پياده و پابرهنه مي رفتند: وقتي به نماز عيد فطر مي رفتند، وقتي به نماز عيد قربان مي رفتند، وقتي به نماز جمعه مي رفتند، وقتي به عيادت بيمار مي رفتند و وقتي تشييع جنازه اي مي رفتند. ايشان مي فرمودند اينها مسيرهاي الهي است و من مي خواهم اين مسيرها را پابرهنه به سمت خدا بروم. حضرت در تعبيري ديگري مي فرمايند: از بهترين کارهاي خير، عيادت بيمار است. ما فکر مي کنيم بهترين کارها مثلا خواندن يک جز قرآن است البته اين کار خيلي خوب است ولي بهترين کار عيادت بيمار است. موسي از خدا سوال کرد که بندگان پيش تو محبوب تر هستند ؟ خطاب شد سه گروه: کساني که عيادت بيمارمي روند، کساني که به مصيبت زده تسليت مي گويند و کساني که به تشييع جنازه مي روند. اين در واقع اين بحث روابط عمومي در اسلام است. اين نگاه، نگاه اجتماعي است. ما بايد همه را از خود بدانيم. پيامبر به اصحاب شان فرمودند: در روز قيامت خدا بعضي از بندگانش را توبيخ مي کند و به بنده مي گويد که چرا وقتي من بيمار شدم تو به عيادت من نيامدي؟ بنده مي گويد: خدايا تو منزه هستي و بيماريA A A درباره ي تو معنا ندارد. برادر ايماني تو بيمار شد و تو به عيادت او نرفتي يعني اين قدر بنده ي من پيش من کرامت دارد که عيادت او مثل عيادت من است. ما داريم که خدا مي فرمايد: به من قرض بدهيد يا من را ياري کنيد. همه ي مردم الان گرفتاري هاي زيادي دارند ولي با برنامه ريزي و توجه به اين مسئله مي توانيم آنرا انجام بدهيم. يکي از مصاديق صله ي ارحام ديدن حضوري است. در عيادت بيمار هم همين طور است. انسان مي تواند از طريق تلفن تماس بگيرد و از او مطلع بشود. در واقع ما بايد از بيمار خبر داشته باشيم.
در متون ديني ما چند ادب در ارتباط با آداب عيادت بيمار آمده است. ادب اول اين است که پيامبر سه روز صبر مي کردند و بعد اگر اصحابشان را نمي ديدند از آنها سراغ مي گرفتند. اگر آن فرد مسافرت بود پيامبر براي او دعا مي کردند و اگر آن فرد بيمار بود پيامبر به عيادتش مي رفتند. پس عيادت بيمار پس از گذشت سه روز است. قبل از سه روز ممکن است که بيماريهاي ساده اي باشد و تمام بشود. ادب دوم اين است که پيامبر فرمود: به عيادت کسي برو که به عيادت تو نيامده است زيرا تو به خاطر خدا قدم بر مي داري.روايت داريم: به کسي هديه بده که به توهديه نمي دهد.ولي ما مي گوييم بايد به کسي هديه بدهيم که قبلا به ما هديه داده است و حواسش به ما بوده است. ادب سوم اين است که هنگام رفتن پيش بيمار هديه اي براي او ببريم. پيامبر عده اي را ديدند که به عيادت بيمار مي رفتند. به آنها فرمودند که من هم با شما مي آيم، آيا شما هديه يا ميوه اي براي او تهيه کرده ايد ؟ آنها گفتند: نه. پيامبر گفت صبر کنيد تا هديه اي براي او فراهم کنيم. زيرا همين هديه کوچک او را خوشحال مي کند. ادب چهارم اين است که عيادت بيمار کوتاه باشد و آن حضرت فرمودند: پاداش عيادتي بيشتر است که کوتاهتر باشد مگر اينکه خود بيمار بخواهد شما مدت بيشتري در آنجا بمانيد. ادب پنجم اين است که پيامبر فرمود: وقتي بيمار را مي بينيد حمد خدا را بگوييد. اما يک جوري باشد که به گوش بيمار نرسد. يعني يک جوري نگوييم الحمدلله که طرف فکر کند که يعني يک اشکالي در کار شما بوده است که گرفتار بيماري شده اي.
فردي خدمت امام موسي کاظم (ع) آمد و گفت که همه ي اهل وعيال من بيمار هستم. من چکار کنم؟ امام فرمود: با صدقه بيماران خودت را درمان کن. دعا همراه با صدقه به اجابت مي رسد. نفع چيزي براي بيمار بالاتر از صدقه نيست. امام صادق (ع) فرمود: بيمار خودش به نيازمند کمک کند و به آن نيازمند بگويد که تو براي سلامتي من دعا کن. اين خيلي موثر است. ما خيلي داريم که از بزرگان سوال شده که براي بيماري و مشکلات چکار کنيم و آنها فرموده اند که صدقه بدهيد و گوسفند قرباني کنيد. روايت داريم: بعد از نفخ صور هر کسي که سر از قبر برمي دارد به خدا التماس مي کند که به من رحم کن. خطاب مي رسد امروز رحمت براي کسي است که در دنيا به کسي رحم کرده باشد. اگر ما مي خواهيم لطف و عنايت خدا شامل حال ما بشود حتما بايد لطف وعنايت ما شامل حال ديگران بشود. (دعاي پانزده صحيفه ي سجاديه )وقتي امام سجاد (ع) بيمار مي شدند اين دعا را مي خواندند. پيام دعا اين است که ما هنگام بيماري به داده هاي الهي هم توجه کنيم. گاهي ما وقت سختي ها و بيماريها را مي بينيم. امام مي فرمايد: حمد مختص توست. خدايا من ساليان سال از نعمت سلامتي برخوردار بودم. سپاسگزار هستم که اين بيماري را پيدا کردم. من نمي دانم کدام حالات را سپاسگزار باشم، آن دوران سلامت که از نعمت هاي سلامتي برخوردار بوده ام يا اين دوران بيماري که براي من نعمتهايي است و اين دوراني که باعث تطهير من شد. روايت داريم که حضرت اميرالمومنين وقتي بيماري را مي ديدند که خوب مي شد حضرت به او تبريک و تهنيت مي گفت و مي فرمود: پاکي از گناهان مبارک شما باشد. امام مي فرمايد: آنقدر فرشته ها در اين دوران بيماري براي من خوبي نوشته اند که کسي تصور نمي کند. خدايا من را به درجه اي برسان که اگر بيمار شدم راضي باشم، اين سختي را براي من آسان کن و شيريني عافيت را دوباره به من برگردان. پيامبر به عيادت اميرالمومنين آمدند و اين دعا را به ايشان ياد دادند: اللهم اني اسئلک تعجيل عافيتک او صبرا علي بليَّتک: خدايا من از تو مي خواهم که سلامت را به زودي به من برگرداني يا به من صبر بر بيماري بدهي.
سوال – سوره زمر آيات 22 تا 31 را توضيح بفرماييد.A
پاسخ – در آيه 22 در مورد قلب قاسيه سخن مي گويد. قرآن تعبير قلب سليم، قلب قسي، قلب مريض و قلب مهر شده را دارد. در اينجا تعبير قاسيه است. گاهي قلب انسان دچار قساوت مي شود و هيچ سخن حقي در او اثر نمي کند. چه مي شود که قلب انسان قساوت پيدا مي کند ؟ روايات عوامل فراواني را ذکر کرده اند. يکي از علت هاي آن گناه روي گناه است که قساوت قلب مي آورد. ما بايد موانع قلب را کنار بگذاريم تا سخن حق در آن اثر کند. علت ديگرA قساوت قلب حرف لغو و بيهوده است. علت ديگر قساوت قلب اين است که پيامبر فرمود: مثل اربابي که به بنده اش نگاه مي کند شما به گناهان بندگان نگاه نکنيد، سراغ خودتان بروييد. ما عيب ديگران را مي بينيم ولي عيب خودمان را نمي بينيم. اگر انسان سراغ خودش نرود غفلت مي کند.
سوال – دختر نوزده ساله اي هستم که امسال کنکور دارم. من تا کنون بخاطر سختي کار پرستاري نسبت به آن ديد خوبي نداشتم. اما بعد از شنيدن سخنان شما تصميم گرفتم هنگام انتخاب رشته، پرستاري را هم انتخاب کنم. آيا کسي که شغل او پرستاري است با کسي که داوطلبانه اينکار را انجام مي دهد ثواب يکساني مي برند البته من اين شغل را بخاطر رضايت خدا انتخاب مي کنم؟
پاسخ – به تمام پرستاران با اين نگاه بايد تبريک گفت. همه ي ثوابها شامل حال پرستاران مي شود. ما در زندگي مان مي توانيم هر کاري را به نيت عبادت و بندگي انجام بدهيم. پيامبر وقتي به جنگ مي رفتند يکسري خانمها بعنوان پرستار به همراه پيامبر مي آمدند. پيامبر به يکي از اين پرستارها گردنبندي هديه داد. در جنگ خيبر وقتي يکي از پرستارها تعدادي از مجروحين را مداوا کرد، در پايان جنگ پيامبر گردنبندي به او هديه کردند. تا آخر عمر کسي نتوانست اين گردنبند را از او بگيرد زيرا مي گفت که اين افتخار من است که اين هديه را از خود پيامبر گرفته ام. ما مي خواهيم آلام روحي بيمار کم بشود. کساني که در کم شدن آلام روحي بيماران نقش دارند پرستاران هستند.
سوال – همسر من جانباز هفتاد درصد بود که الان پنج سال است که شهيد شده است. من بيست سال بخاطر خدا و رضاي دل خودم در کنار او بودمA و با جان و دل و توکل به خدا مواظب او بودم. آيا اين ثواب ها شامل حال ما هم مي شود زيرا او مجروح جنگي بود نه بيمار ؟
پاسخ – اگر جانبازان و همسران شان مشمول اين روايات نباشند چه کسي مي خواهد مشمول اين روايات باشد ؟ خوشا به حال همسر فداکاري که سالها اين خدمت را به شوهر جانبازش داشته است. خدمت به جانبازان در راس همه ي خدمت هايي است که ما گفته ايم. ما مديون جانبازان هستيم. جانبازي مي گفت که من در روز دو تا کپسول يازده کيلويي اکيسژن مصرف مي کنم. اين عزيزان سي سال است که راه شهيدان را لحظه به لحظه طي مي کنند. مسلما بالاترين خدمت، خدمت به جانبازان است.
سوال – شما فرمويد که به سادگي به طبيب مراجعه نکنيد. لطف کنيد اين را اصلاح کنيد. زيرا الان با يک چکاب مي توان بيماري را غربال گري کرد. بعضي ها اين قدر به علائم بيماري شان بي تفاوت هستند که وقتي به پزشک مراجعه مي کنند که بيماري شان غير قابل درمان است. راهنمايي بفرماييد.A
پاسخ – قطعا پيام ما اين نبوده است که به طبيب مراجعه نکنيد. حضرت علي (ع) مي فرمايد: اگر کسي بيماري اش را از پزشک پنهان بکند به خودش و بدنش خيانت کرده است. خيلي از بيماريها با مراجعه به موقع و بررسي درمان مي شود. ما چون به پزشک دير مراجعه مي کنيم آثار منفي در زندگي مان دارد. حرف اين است که وقتي کسي بيمار شد بيماري را سخت نگيرد. بعضي ها وقتي دچار بيماري کوچکي مي شوند مي گويند که عزرائيل دارد مي آيد. ما تا مي توانيم بايد با بيماري کنار بياييم.
سوال – بعضي ها معتقد هستند افرادي که ظلم وستم مي کنند مجازات آنرا در اين دنيا بصورت بيماري مي بينند. راهنمايي بفرماييد.A
پاسخ – اين طور نمي تواند باشد. هيچ بيماري نمي تواند نشانه ي عقوبت باشد وA سلامتي هم نمي تواند نشانه ي لطف الهي باشد. کسي که بيمار شده، نمي توان گفت که اين نسانه ي عقوبت اوست. در هر زماني انسان بايد از بيماري و سلامتي براي نزديکي به خدا استفاده کند.
هفتم صفر ولادت امام کاظم (ع) است و به روايتي شهادت امام حسن محتبي(ع) است. در قم در اين روز مراسم عزاداري برپا است. امام حسن مجتبي (ع) وقتي به شهادت رسيدند معاويه خوشحال شد. در آن هنگام ابن عباس که از صحابه رسول خدا بود ونابينا شده بود و اواخر عمرش بود، در شام بود. وقتي او مي خواست پيش معاويه برود به همراهش گفت: دست من را رها کن، خودم مي روم. زيرا مي گفت که معاويه من را شماتت مي کند. ابن عباس گفت که او مي گويد اين چوب خداست. کساني بيماران را سرزنش مي کنند که بويي از خدا نبرده اند. بر معاويه وارد شد و معاويه به او گفت که حسن بن علي کشته شده است. ابن عباس گفت: انالله وانااليه راجعون و از هوش رفت.
ابن عباس به معاويه گفت که خبر دارم در کشته شدن امام حسن (ع) شادي کرده اي. فکر نکن با شهادت امام حسن (ع) تو عمر جاودانه خواهي داشت. اين طور نيست که تو هر کاري بخواهي انجام بدهي و تو هم عقوبت کار خودت را خواهي ديد، ما مصيبت هاي سنگيني تر از اين را در زندگي ديده ايم و صبر کرده ايم. مصيبت پيامبر را ديديم و صبر کرديم و خدا ولايت اميرالمومنين را براي ما قرار داد. معاويه گفت: شينده ام که حسن بن علي بچه هاي خردسالي دارد. (قاسم در هنگام مرگ پدرش سه ساله بوده است و در حادثه ي کربلا سيزده سال داشته است) ابن عباس گفت: تو نگران آنها نباش. خدا آنها را بزرگ مي کند. دکتر رياضي يزدي مي گويد:
اي علوي زا تو خداي صفاتA A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A صدرنشين همه ي کائنات
سيد و سالار شبابA بهشتA A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A دست قضا و قلم سرنوشتA A
شاخه ي طوبي و بهشت برينA A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A نور خدا در ظلمات زمين
پاک ترين گوهر نسل بشرA A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A A از همه خوبان بشر خوبتر
نام حسن روي حسن خوي حسنA A A A A A A A A A A A A A A A A A A نورخدا چهارميA پنجA تن
صبر هم از صبر تو بي تاب شدA A A A A A A A A A A A A A A A A A A زهر شد و کوزه شد و آب شد
بعد از شهادت نکشيد از تو دستA A A A A A A A A A A A A A A A A A تير شد و بر تن پاکت نشست.A