اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

90-08-21-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي-صبر بر اخلاق بد

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

-صبر بر اخلاق بد


سوال – آيا تحمل رفتار و اخلاق بد همسران از ديدگاه خداوند متعال داراي اجر است يا خير؟
پاسخ – اگرچه اين صبر کمتر از صبر بر مصيبت، طاعت و يا گناه است، اما صبر بسيار مهمي است. و در زمره ي جهاد اکبر بوده و زمان آن طولاني است. جهاد اصغر، به معناي مبارزه با دشمن است که زمان کوتاهي داشته و تمام مي شود. اما يک آقا و يا يک خانم بايد در ميدان زندگي پنجاه يا شصت سال صبر کرده واين جهاد را تحمل کند. اما اينکه آيا واقعاً اين صبر لازم است و اجر و پاداشي دارد يا خير، جاي صحبت دارد. زندگي خانوادگي گاهي به جايي مي رسد که ديگر امکان گسستن آن وجود ندارد. بسياري از خانم ها و آقايان اين مسئله را تصديق مي کنند. اگر به اطراف خود نگاه کنيد، خانم هايي را مي بينيد که چند سالي است از زندگي آنها گذشته و داراي فرزند و گاهي نوه و نتيجه هستند. با آقايي زندگي کرده اند که خوش اخلاق نبوده و اخلاق اسلامي نداشته است. آيا واقعاً امکان دارد که اين زندگي در اين شرايط به هم ريخته و گسسته شود. يکي از اساتيد بزرگوار تعبيري رامي کردند که بسيار جالب بود. ايشان مي گفتند: پيامبر خدا فرموده اند که بد ترين حلال ها، طلاق است. درست است که طلاق جايز است اما خدا آن را نمي پسندد. در روايت داريم که در هنگام طلاق، عرش خداوند به لرزه در مي آيد. آيا پيامبر (ص) نمي دانستند که درصد قابل توجهي از زندگي ها داراي مشکلات است ؟ خانم ها وآقاياني هستند که گرفتار بداخلاقي هاي همسر خود مي باشند. پيامبر(ص) مي دانستند اما در عين حال مي فرمودند: تا آنجا که مي شود به سراغ طلاق نرويد. مگر اينکه واقعاً امکاني براي زندگي وجود نداشته باشد. الان به گونه اي شده که افراد طلاق را به عنوان اولين راه در نظر مي گيرند. در حالي که واقعاً طلاق حلالي است که بايد به عنوان راه آخر در نظر گرفته شود. پيامبر خدا با اينکه مي دانستند زندگي ها داراي مشکلات زيادي است اما با اين حال مي فرمودند که تا آنجا که امکان دارد صبر کنيد. يکي از روان شناسان مي گفت که انصافاً اگر شما در همه ي عالم بگرديد دو نفر را پيدا نمي کنيد که با هم توافق صد در صد داشته باشند. ايشان مي گفت که گاهي انسان با خودش هم توافق ندارد. يعني کاري را خود ما انجام داده ايم اما باز هم پشيمان مي شويم. پس چطور دو جنس زن و مرد با دو نوع احساسات و عواطف با هم توافق کامل داشته باشند. اگر اين دو جنس مخالف در کنار هم قرار بگيرند،اختلاف نظر هاي زيادي ممکن است پيش بيايد. پس با و جود اينکه هيچ دو نفري نيستند که با هم هماهنگي کامل داشته باشند و پيامبر خدا نيز اين مسئله را مي دانستند، باز هم مي فرمودند که از طلاق پرهيز کنيد. گاهي زندگي ها در يک مرحله اي است که واقعاً نمي توانند زوجين حرف از جدايي بزنند. تا آنجايي که امکان دارد ما بايد زندگي را نگاه داشته و مدارا کنيم. مگر اينکه موارد خاصي باشد. خانم بايد به زندگي خود نگاه کند. درست است که شايد شوهر او بد اخلاق است و گاهي حرف هايي را مي زند که شايسته نيست. اما با وجود مثلاً دو نوه و سي سال زندگي کجا مي خواهد برود. اين نوع زندگي ها يکي از آن موارد شاخصي است که حتماً صبر لازم است. در سوره ي مبارکه ي نساء قرآن سفارش مي کند که آقايان بايد با خوبي با همسران خود برخورد کنند. اما اگر ديدند که با خانم خود سازگاري ندارند، (جدا نشوند) چه بسا که خير کثير براي آنها به همراه داشته باشد. چطور قرآن سفارش کرده است که بايد با شوهر و يا خانم بدزبان زندگي کرده و صبر کرد. از روي چه معيار و ملاکي اين مسئله را فرموده است. مفسرين گفته اند که خير کثير دو معنا دارد. اولاً ممکن است مشکلاتي که الان در زندگي آنها موجود است بعدها به خوبي و الفت تبديل شود. مخصوصاً من به دختر خانم ها و آقا پسرهايي که تازه زندگي خود را شروع کرده اند توصيه مي کنم که عجله نکنند. اگر الان سري به دادگاه هاي خانواده زده و پرونده ها را مطالعه کنيم، اشک ما جاري مي شود. مي بينيم که زوجين چقدر زود تصميم گرفته اند. يعني بجاي اينکه طلاق را به عنوان آخرين راه انتخاب کنند، از آن به عنوان اولين راه استفاده کرده اند. اگر از برخي از آنها بپرسيد که چه مدت است ازدواج کرده ايد، مي گويند دو يا شش ماه است. آيا واقعاً اين افراد در اين شش ماه به اين نتيجه رسيده اند که ديگر هيچ راهي وجود ندارد ؟ قرآن مي فرمايد که اگر صبر کنيد خير کثيري براي شما به همراه دارد. يکي از اين خيرهاي کثير همين است که بعد از مدتي با هم کنار آمده و اخلاق و رفتار آنها با هم هماهنگ خواهد شد. دوم اينکه خداوند فرزندان خوبي به آنها عنايت خواهد کرد. از خانمي که از همسر خود ناراحت است بايد سوال کرد که آيا همه ي عالم در وجود اين شوهر خلاصه مي شود. مثلاً برخي از افراد فکر مي کنند که همه ي خيرات در وجود اولاد است. و اگر فرزند نداشته باشند خداوند در همه ي خيرات را به روي آنها بسته است. اما خيلي از بزرگان دين ما هستند که نام آنها به واسطه ي فرزندشان جاويدان نشده است. بلکه بخاطر خدمات و تأليفاتي که انجام داشته اند نام آنها باقي مانده است. همينطور نبايد فکر کنيم که اگرشوهر کسي بداخلاق است و يا همسر کسي بداخلاق است، درهاي سعادت به روي او بسته است. اگر اجر و پاداشي را که خداوند به خاطر اين صبر به اين افراد عطا مي کند باور کنيم، شايد بسياري از خانم ها يا آقايان آرزو کنند که موقعيت آنها را داشته باشند. در روايتي از پيامبر(ص) در کتاب وسائل الشيعه داريم که سه گروه از خانم ها، گرفتار عذاب قبر نمي شوند. و با فاطمه ي زهرا (س) محشور مي شوند. گروه اول خانم هايي هستند که بداخلاقي شوهر خود را تحمل کنند. پيامبر خدا مي دانستند خيلي از زندگي ها اين مشکلات را دارد اما باز هم مي گفتند که با هم سازش کنيد. هيچ دونفري نيستند که توافق صد در صد داشته باشند. خانمي که با وجود بداخلاقي شوهر خود صبر مي کند و با در نظر گرفتن اين مسئله که زندگي او در مرحله اي است که امکان جدايي وجود ندارد. با خداي خود راز و نياز کرده و مي گويد که خدايا من بخاطر تو صبر مي کنم، بخاطر وعده اي که قرآن و پيامبر خدا داده اند صبر مي کنم، پاداش دريافت مي کند. آيا اگر به کسي تضمين بدهند که با تحمل اين سختي با فاطمه زهرا(س) محشور مي شود، آن را تحمل نمي کند ؟ دسته ي دوم خانم هايي هستند که بر نداري و تنگدستي شوهر خود صبر دارند. امروزه يکي از مشکلات همين است. البته مرد وظيفه دارد که کار و تلاش کرده و اسلام نيز به او سفارش نموده است. اما اگر کسي با وجود کارو تلاش، نتوانست زندگي راحتي فراهم کند و همسر او با اين مسئله کنار آمده و تحمل کند، گرفتار عذاب قبر نمي شود. يک نفر نزد پيامبر(ص) آمده و گفت من يک همسري دارم که وقتي ناراحت هستم، علت آن را از من جويا مي شود. مي گويد اگر مسائل مالي فکر تو را مشغول کرده، غصه نخور. فقط روزي حلال به سر سفره ي ما بياور. پيامبر (ص) در جواب ايشان فرمود: اين خانمي که با تنگدستي شوهر خود مي سازد و سفارش مي کند که بخاطر ما به دنبال لقمه ي حرام نباش. خداي متعال روي زمين کارگزاراني دارد که اين خانم يکي از آنها است. و خداوند نيمي از اجر شهيد را نصيب او مي کند. البته مسلم است که تحمل تنگدستي مشکل است. اما اگر کار بزرگي نبود که پاداش به اين بزرگي و حشر با فاطمه زهرا (س) را به همراه نداشت. بايد ديد که فاطمه زهرا (س) چه کارهايي را کرده که بانوي بهشتي شده است. دسته ي سوم کساني هستند که مهريه ي خود را به شوهر خود مي بخشند. البته مهريه در آغاز زندگي خوب بوده و نشانه ي صداقت است. و به عنوان يک پشتوانه مي باشد. اما اگر زندگي به جايي رسيد که ديگر صفا و صميميت حرف اول را مي زد، يکي از نشانه هاي اين صفا و صميميت بخشش مهريه است. البته اسلام توصيه کرده که مرد موظف است مهر همسر خود را مانند يک دين بداند. ما روايتي ازامام حسين (ع) داريم که فرمودند ما مهر همسر خود را مي داديم. اما امروزه در خصوص مهر مي گويند که چه کسي آن را داده و چه کسي گرفته است. در روايتي داريم که اگر کسي مهري را تعيين کند ولي نيت پرداخت آن را نداشته باشد، مانند سارق است. بنابراين نبايد مهر را به عنوان تشريفات در نظر گرفت. امام موسي ابن جعفر(ص) فرمودند که ما از پاک ترين اموال خود مهر همسران خود را مي پردازيم. ممکن است آقايان الان فکر کنند که ما فقط در مورد خانم ها صحبت کرديم وA  درخصوص مردهايي که زن هاي بد اخلاق را تحمل مي کنند صحبتي نکرده ايم. يک جمله اي را من از علامه طباطبايي صاحب تفسير الميزان شنيدم که خيلي قابل توجه است. ايشان مي فرمودند: اخلاق، برخورد و تحمل ما در خانه، سير و سلوک ما است. الان خيلي از جوان ها فکر مي کنند که سير و سلوک فقط نافله ي شب، چله نشيني و دعا و نيايش است. از علامه طباطبايي کسي وارسته تر و بزرگ تر نمي توان سراغ داشت. ايشان فقيه، عارف و مرد بزرگي بود. با اين وجود توصيه مي کردند که تحمل، اخلاق خوب و بردباري در خانه سير و سلوک است. مگر مقدمات سير و سلوک، تحمل سختي و رياضت نيست. چه رياضتي از اين بالاتر است. يکي از اساتيد بزرگوار مي فرمودند که بالاترين رياضت، همين رياضت در خانه است. براي کساني که به دنبال سير و سلوک بوده و سختي ها را بر خود هموار مي کنند، اين بالاترين کلاس خود سازي است. و در واقع جهاد اکبر است. چون فرد شب و روز در خانه است. و بايد بد اخلاقي هاي همسر خود را تحمل کند. در روايتي از پيامبر خدا (ص) داريم که اگر کسي بر بد اخلاقي همسر خود صبر کرد، پاداشي که خداوند به پيامبران بزرگ خود مانند داوود و ديگر پيامبران در تحمل مصيبت ها داد، نصيب او مي کند. در اين روايت است که اگر خانمي بر بداخلاقي شوهرخود صبر کرد، ثوابي مانند آسيه خواهد داشت. شوهري از فرعون که بدتر نيست. قرآن کريم در سوره ي تحريم، همسر فرعون را به عنوان ضرب المثلي از زنان مومن در نظرمي گيرد. ايشان زني است که به خاطر تحمل خود ضرب المثلي براي زنان و مردان شد. يکي از اساتيد بزرگوار مي فرمودند که قرآن کريم از قول خيلي از افراد نقل مي کند که آرزوي بهشت داشته اند. ولي بهشتي که آسيه از خدا خواست، يک بهشت استثنايي بود. او گفت من هر بهشتي را نمي خواهم، بلکه بهشتي را مي خواهم که در کنار خود تو باشد. بنابراين سفارش قرآن اين است که اگر انسان صبر و پايداري کرده و باعث نشود که زندگي از هم بپاشد، خدا به او فرزندان خوبي عطا کرده و از آنها خير مي بيند. خيلي از افراد هستند که خودشان تصديق مي کنند که همسر خوبي ندارند، اما فرزندان بسيار خوبي دارند. حتي در زندگي از نوه هاي خود خير ديده اند. داماد خوب، عروس خوب، فرزند ونوه ي خوب نيز از مواهب زندگي است. چرا ما اين همه خيرات و خوبي ها را نمي بينيم. يکي از سختي هايي که علاوه بر اخلاق بد شوهر، خانم ها با آن درگير هستند، همکاري نکردن شوهر در کارهاي خانه و پرورش فرزندان است. با توجه به اخلاق بد شوهر و مشکلات ديگر، نگهداري و تربيت فرزندان بسيار سخت تر مي شود. در روايات بسياري، مردان بداخلاق و بد دهان نکوهش شده اند. در خاطرات امام (ره) است که گاهي دختر خانم ها و عروس خانم ها نزد ايشان مي آمدند و بچه هاي خردسال خود را به همراه نمي آوردند. امام مي فرمودند: چرا بچه هاي خود را نياورديد که من آنها را ببينم. مي گفتند همينقدر که ما را اذيت مي کنند کافي است. نخواستيم که باعث آزار و اذيت شما هم بشوند. گاهي يک سخن زندگي انسان را از اين رو به آن رو مي کند. وتحولي در ذهن انسان ايجاد مي کند. امام (ره) به دختر خانم ها و عروس خانم هاي خود فرموده بودند: آيا حاضر هستيد يک معامله با من بکنيد. پرسيده بودند چه معامله اي ؟ ايشان فرموده بودند: من حاضر هستم تمام عبادات هشتاد يا نود سال عمر خود را به شما بدهم ولي ثوابي را که خداوند از تحمل اذيت و تربيت فرزندان به شمامي دهد، به من بدهيد. امام يک فقيه، عارف و مفسر بودند و هرگز مبالغه نمي کردند.
سوال – لطفاً درخصوص آيات 12 تا 19 سوره ي مبارکه ي لقمان توضيح بفرماييد.
پاسخ – در قرآن کريم نسبت به احسان به پدر و مادر آيات فراواني داريم. خداوند احسان به پدر و مادر را در کنار يکتا پرستي قرار داده است. در اين آيات نيز خداوند شکرو سپاسگزاري از پدر و مادر را، در کنار سپاسگزاري از خود قرار داده است. در اينجا قرآن اين نکته را بيان فرموده که ما هميشه به انسان راجع به پدر و مادر سفارش کرده ايم، اما صد حيف که انسان فراموش مي کند. ما از روز اول به او گفتيم. اما او زماني به ياد مي آورد که به سن چهل سالگي و رشد عقلي رسيده است. مفسرين گفته اند که چرا انسان که اين مقدار سفارش قرآن را مي بيند در چهل سالگي احسان به پدر و مادر را به ياد مي آورد. چون در آن سن است که اکثر آقايان و خانم ها، پدرو مادر شده اند. و سختي آن را درک کرده اند.
قرآن کريم در سوره ي نساء آيه ي نوزده به آقايان سفارش مي کند که معاشرت خوبي با همسران خود داشته باشد. اگر احياناً ناراحتي و کراهت پيش آمد بدانيد که خداوند خير زيادي در آن قرار داده است. گاهي با الفت و مهرباني بعدي و گاهي نيز با فرزندان خوب جبران مي شود. پيامبر اکرم (ص) فرمود که سه گروه از بانوان عذاب قبر ندارند. و فرداي قيامت با فاطمه ي زهرا(س) محشور مي شوند. دسته ي اول خانم هايي که با بداخلاقي شوهر خود بسازند. دسته ي دوم خانمي که با تنگدستي شوهر خود کنارآمده و صبر کند. دسته ي سوم خانم هايي که از روي صداقت و محبت، مهريه ي خود را به همسر خود ببخشند. در روايت آمده است که اگر آقايي بداخلاقي همسر خود را تحمل کند، خداوند پاداشي را به او مي دهد که به پيامبراني مانند داوود داده است. اين پيامبران بزرگ در امتحانات و مصيبت ها صبر کرده و خداوند پاداش بزرگي نصيب آنها کرده است. به اين آقايان نيز خداوند همين پاداش را عنايت خواهد کرد.
سوال – لطفاً درخصوص امام هادي (ع) توضيح بفرماييد.
پاسخ – از عيد قربان تا عيد غدير را دهه ي امامت ناميده اند. در نيمه ي ماه ذي الحجه نيز ولادت امام هادي (ع) است. خوشا به حال کساني که توفيق زيارت حضرت را دارند. يکي از بهترين يادگاراني که از امام هادي (ع) براي ما باقي مانده، زيارت جامعه ي کبيره است. يک تعبيري مرحومه علامه مجلسي در خصوص اين زيارت، که يک زيارت استثنايي در ميان زيارت هاي ما است، دارد. عصر امام هادي (ع) دوراني بود که ايشان گرفتار گروه هاي افراطي و تفريطي فراواني بودند. يک عده در خصوص ائمه (ع) زياده گويي کرده و شأن ايشان را از آن چيزي که بود بالاتر مي بردند. عده اي در طول تاريخ بوده اند که اميرالمومنين (ع) را خدا مي دانستند. از طرف ديگر کساني هم بودند که حتي نسبت به جايگاهي هم که خداوند به ائمه (ع) داده بود، معرفت نداشتند. امام هادي (ع) در زيارت جامعه ي کبيره، امام شناسي را خيلي زيبا بيان کرده اند. بايد به اوصافي که در اين زيارت، امام هادي (ع) در مورد امامت بيان کرده اند توجه کرد. اگر ما تمام روايات ها، دعاها و زيارت هايي را که در بحث امامت وجود دارد جستجو کنيم، چيزي به عظمت زيارت جامعه ي کبيره نداريم. حدود سيصد ويژگي براي امام در اين زيارت بيان شده است. ما درروايتي از امام رضا (ع) داريم که هفتاد ويژگي بيان شده است. هدف امام هادي (ع) مبارزه با همين حرکت هاي افراطي و تفريطي بوده است. علامه مجلسي مي فرمايد که سند اين زيارت از همه ي زيارت هاي ديگر صحيح تر است. البته اينگونه زيارت ها نياز به سند ندارد. يعني متن آنقدر بلند و بالا است که امکان ندارد جعلي باشد. مانند نهج البلاغه اميرالمومنين علي (ع). همينطور تنها زيارتي است که با استفاده از آن شما مي توانيد هر امامي را زيارت کنيد. از نظر فصاحت و بلاغت نيز زيارتي مانند زيارتجامعه ي کبيره وجود ندارد. بعضي از علما و بزرگان گفته اند که اين زيارت براي اين بوجود آمده که عقايد ما را اصلاح کند.هرکسي مي خواهد امام را بشناسد، معيار و ميزان، اين زيارت است. يکي از امتيازات حضرت عبدالعظيم حسني اين بود که در دوران امام هادي (ع) به محضر ايشان رسيد. ما بايد دين خود را به معارفي که از اهل بيت (ع) به ما رسيده است عرضه کنيم. معيار و ميزان آنها هستند. حضرت عبدالعظيم نزد امام هادي (ع) آمد و گفت من مي خواهم دين خود را به شما عرضه کنم. شما بگوييد که آيا اعتقادات من درست است يا خير. ايشان يک يک اعتقادات خود را در محضر امام هادي (ع) بر شمرد. زيارت جامعه ي کبيره نيز چنين نقشي را دارد. در واقع يک ميزان و ترازو است که هر کسي مي خواهد راجع به امام شناسي سخني بگويد مي تواند از آن استفاده کند.