برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: احياي امر ولايت و مباهله
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 27-05- 99
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
هر صبح شکوه سرمدي ميبينم *** هر شب نفحات احمدي ميبينم
هستي چو بهار جوشش نام شماست *** گلها همه را محمدي ميبينم
سلام ميکنم به همه بينندهها و شنوندههاي خوبمان، انشاءالله هرجا هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقاي فرحزاد هستيم، سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. آرزوي موفقيت براي همه دارم، انشاءالله زير سايه اهلبيت خوش و خرم و سر حال باشند، از همه عزيزاني که در همه ايام، ايام غديريه و مباهله، برنامههاي خوبي براي غدير و مناسبتها داشتند، تشکر ميکنم. هزارها کاروان شادي به راه افتادند و گزارش آن به ما رسيد. بعضي شهرداريها در شهرها بعد از غدير پرچمها را جمع کردند.
شريعتي: انشاءالله به حق اميرالمؤمنين و سيدالشهداء خداوند به تمام بيماران عافيت عنايت کند و تک تک بيماران خوب شوند و به آغوش خانواده برگردند. بحث امروز شما را با دل و جان خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
«الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايه اميرالمؤمنين و الائمه المعصومين» بحثي که هفته گذشته گفتيم، مرحوم آيت الله بهجت فرموده بودند که خدا ميداند در اين استدلالهاي ساده و کوتاه چه برکاتي قرار دارد. بيست سي مورد استدلال پيدا کردم که مطرح ميکنم. اگر بدانيم ولايت با همه عبادتهاي ما عجين است، يعني ما وسيله رسيدن مردم به سعادت و سبک زندگي و کمالات هستيم و اين واسطه هميشه هست. هيچوقت دستمان از پيغمبر و اهلبيت و حضرت زهرا(س) کوتاه نشود. يک نکته کوتاه اين است که بعضي فکر ميکنند ما پا فشاري داريم که کسي که اهل سنت است بيايد مذهب تشيع را بپذيرد. نه، اصلاً چنين چيزي نيست. در سيره پيغمبر و اهلبيت بود که تبيين حق ميکردند و حق و باطل را نشان ميدادند، راه صراط مستقيم و گمراهي، ناله ميزدند و خيرخواهي ميکردند، اينکه به زور کسي را دعوت کنيم، نه، درست نيست.
يکي از اصحاب خاص امام صادق گفت: من قبلاً خيلي به باقي مذهبها ميگفتم که به مذهب اهلبيت بياييد ولي بعدها فهميدم کارم اشتباه است. من راه را نشان ميدهم، انتخاب با شماست. حضرت تأييد کردند و گفتند: حالت دوم درست است. ما ميگوييم: صراط مستقيم اين است و راه خطا اين است، هرکس خواست خودش انتخاب ميکند. ما پا فشاري نداريم. تعصب را کنار بگذاريم و دنبال حق بگرديم. نکته ديگر اينکه بعضي فکر ميکنند پيغمبر خدا فقط روز غدير خم اعلام وصايت و امامت مولا علي را فرمودند، در حالي که اوجش در جريان غدير خم بود ولي پيغمبر ما از روز اول تا لحظات آخر، يوم الدار، اين را بيان فرمودند. وقتي آيه نازل شد «و انذر عشيرتک الاقربين» اول اطرافيان و بستگان را انذار بده که من پيغمبر شدم. قبل از اينکه بگويد» من پيغمبر هستم اول اطعام دادند و مهماني دادند و اين خيلي مهم است. اول اطعام اهميت دارد. حضرت فرمودند: گوشتي تهيه کنيد و دو روز مهماني دادند. از روز اول جانشين معين کردند و در جاي جاي زندگي با عمل و زبان، امامت و جانشيني مولا علي رويش تأکيد شده و اوج آن غدير بوده و حضرت زهرا(س) جانش را رويش گذاشته است. آقا أباعبدالله جانش را روي آن گذاشته است. روز عاشورا به امام حسين گفتند: بخاطر کينههايي که از علي(ع) و اجدادت داريم براي اين جنگ آمديم. امام حسين فرمود: خدا هرچه به من فرزند عطا کند نامشان را علي ميگذارم. غدير خم يک اعتقاد و راه است، سبک زندگي و فرهنگ است، محصول زحمات 124 هزار پيغمبر روز غدير به ثمر نشسته است.
بعثت شروع اين کار بود و غدير به ثمر نشست و عاشورا و قيام امام حسين غدير و جريان ولايتمداري اهلبيت را تثبيت ميکند تا به ظهور امام زمان ختم بشود. لذا حضرت زهرا فرمود: خدا بعد از غدير خم براي احدي عذر و بهانه قرار نداد و حجت را بر همه تمام کرد. هرچه ظلم و فساد در دنيا هست، همه از آنجايي است که حضرت علي را خانه نشين کردند و منکرات در عالم ايجاد شد. اگر مديريت عالم به دست با کفايت اميرالمؤمنين و فرزندانش برسد، يک دعوا رخ نميداد و طلاق واقع نميشد. قرآن ميتواند عامل وحدت باشد؟ اگر زير سايهي اهلبيت آمديم، همه فسادها اصلاح ميشود. در مجالس امام حسين همه فرقهاي هست، اوج آن در اربعين هست، چپ و راست و د انقلابي و کشيش، مسيحي و غيره هستند. پس امام حسين ميتواند همه را زير يک خيمه جمع کند.
استدلالهايي که آيت الله بهجت فرمودند، استدلال سوم اين است. يک بزرگواري در مدينه بود، يک جمله به من گفت: بسياري از افرادي که در مدينه براي تحقيق ميآيند، ما نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه به آنها ميدهيم و اينها با مطالعه اين دو کتاب تغيير ميکنند. يک استدلال ساده و روان که به اينها ميگويم اين است که ما طرفداران اهلبيت طبق روايات فراوان اعتقاد داريم که خداي متعال به وسيله پيغمبر امر فرمود: براي خود جانشين معين کن. جانشين جز مولا علي و يازده فرزندش نيست. اگر پيغمبر بنا بود جانشين معين کند از چه واژهاي و کلمهاي استفاده ميکرد؟ تمام اينها در منابع اهل سنت و شيعه هست. کلمهي امام فراوان در منابع شيعه و سني هست. امام المتقين، امام المؤمنين، واژه خليفه «أنت خليفتي» تو خليفه من هستي. واژه حجت الله، حجت يعني کسي که ديگران به اعمال و گفتارش احتجاج کنند. لذا به معصومين حجت الله ميگوييم. حجت الله، وصي، تو وصي من هستي. تو از من ارث ميبري حقايق و علوم و معارف را، تو حق هستي «عليٌ مع الحق و الحق مع علي» اگر بعد از من امت متفرق شدند و هر گروهي دنبال چيزي رفتند، ما شما را به حق سپرديم.
آيت الله جوادي آملي ميفرمايند: نه اينکه حق يک چيزي است و حضرت علي يک چيز ديگر است، نه! حق دنبال حضرت ميگردد و او حقيقت حق است. حقيقت حق خودت هستي. تجسم حق شما هستيد. مثل اينکه نقشه ساختمان ميکشيم، اينها خود حقيقت حق هستند. آقا اميرالمؤمنين به ابن عباس فرمودند: ميخواهي بروي با ابوموسي اشعري محاجه کني، ممکن است آنها قرآن را طور ديگري معنا کنند. با احاديث محاجه کن. «علي مع الحق و الحق مع علي» اگر با معاويه اختلاف داشت، به ما گفته حق اين است و بايد سراغش بروي. واژه ديگر «باب الله» است. «باب الرسول»، «أنا مدينه العلم و علي بابها»، «أنت وزيري» تو وزير من هستي. حضرت موسي از خداوند درخواست کرد «وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي، هارُونَ أَخِي» (طه/29 و 30) تا خداوند گفت: برو با فرعون مقابله کن، گفت: کمک ميخواهم. واژه «مولا» اهل سنت مولا را به معني دوست گرفتند، مولا که در روز غدير خم فرمودند به معني سرپرست است. «عليٌ کنفسي، عليٌ روحي، لَحمُک لحمي و دَمُک دمي» حضرت علي به منزله گوشت و خون من است و نور واحد هستيم.
عيد مباهله را سبک نگيريم. من فکر ميکردم مهمترين آيه درباره حضرت علي، آيات غدير خم باشد. مأمون از امام هشتم پرسيد: در فضيلت جد شما حضرت علي کدام آيه هست؟ فرمود: آيهي مباهله است. مباهله مثل عيد غدير بايد اهميت داده شود. براي حقانيت اهلبيت در عالم بايد فرياد بزنيم. خدا او را مخصوص حضرت علي قرار داده و آيه مباهله ميگويد: حضرت علي از حضرت زهرا بالاتر است، از امام حسن و امام حسين بالاتر است، چون براي حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين ميگويد: «نساءنا و أبناءنا» ولي براي حضرت علي ميگويد: «انفسنا» جان پيغمبر است.
من کيام ليلي و ليلي کيست من *** هردو يک روحيم اندر دو بدن
بارها گفت محمد که علي جان من است *** هم به جان علي و جان محمد صلوات
خدا ميگويد: فردا که ميآيي جان خودت را بياور. مأمون اشکال کرد و گفت: منظور از جان يعني خود پيغمبر، امام هشتم فرمود: وقتي خدا ميگويد: جان خودت را بياور، خود پيغمبر که هست و پس بايد يکي غير از پيغمبر باشد و آن کسي جز حضرت علي نيست.
کلمه اميرالمؤمنين، يعني کسي که سرپرست يک قافله است، کسي که در روايت داريم حضرت امير به مؤمنين علم و معرفت ميدهد. «أخي» برادر من هستي، «اولي الامر»، واژهي «صاحب لوائي»، «عليٌ احقکم، انصرکم، اعلمکم، اقربکم، اعَزُّکم» يکي از اينها کافي است، اي کاش عزيزاني که شک دارند، بيايند بي طرف قضاوت کنند و حق را بگويند. اول مسأله اين است که اصول دين نبايد تقليدي باشد. آيت الله بهجت هميشه اشاره به موضوع ولايت داشتند. ميفرمود: اگر اتفاقي پيش بيايد تمام کتابهاي شيعيان را بسوزانند و جمع کنند، آنقدر مدرک و سند از منابع اهل سنت براي حقانيت اهلبيت و مکتبمان داريم که ميتواني هزارها دليل ارائه کنيم. اهل سنت فراوان نقل کردند. اگر يک کسي بيايد خانه علما، کتابهاي اهل سنت در همه زمينهها چه بر عليه ما و چه بر نفع ما نوشته باشند وجود دارد ولي کسي اجازه ميدهد الغدير در جايي باشد. نه اجازه نميدهند! عربستان اجازه نميدهد. المراجعات را نميگذارند باشد. در کتابخانههاي ما منابع اهل سنت هست ولي آنها نميگذارند کتابهاي ما باشد.
آيت الله نجم الدين طبرسي، که خيلي براي غدير و امر ولايت زحمت کشيدند و هزارها نفر به دست ايشان شيعه شدند. فرمودند: من يک سفري به بيروت رفتم. کتابخانه آنجا را ديدم و متوجه شدم بسياري از کتابهايي که آنجا چاپ ميشود، احاديثي که درباره اهلبيت بوده را از کتابها حذف کردند. وهابيها پول دادند و سانسور کردند. منابعي که نقل ميکنيد از چاپهاي اصلي آدرس بدهيد. واژه حبل الله، اعرابي از پيغمبر پرسيد، حضرت بلند شد دست اعرابي را گرفت و روي شانه حضرت علي گذاشت و گفت: حبل الله اميرالمؤمنين است. اميرالمؤمنين از همه حقش بيشتر است و مرا بيشتر ياري کرده و از همه داناتر است و به من نزديکتر است. از همه در قضاوت داناتر است. واژه صراط مستقيم که فراوان در منابع سني و شيعه است که منظور مولا اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب است. واژه «عليٌ خير البشر من أبي فقد کفر» بهترين انسانها بعد از من حضرت علي است. هرکس انکار کند کفر ورزيده است. «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي إِلا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي» (كافي، ج 8، ص 106) همانطور که هارون جانشين موسي بود، حضرت علي هم همانطور است. حضرت علي مثل کشتي نوح است هرکس سوار شد نجات پيدا ميکند. اميرالمؤمنين و اهلبيت ثقل قرآن هستند و جدا شدني نيستند و مادامي که به اين دو متمسک شديد، گمراه نميشويد. روي اين واژهها حرف بزنيم. قرآن ميگويد: نماز اقامه کنيد، حج برويد. در هيچ جاي قرآن نيامده نماز مغرب چند رکعت بخوانيد. امکان ندارد بدون پيغمبر و اهلبيت بشود به اين رسيد. «حسبُنا کتاب الله» اينکه اهلبيت کنار بروند خيلي حرف بدي است. صديق، مثل اعلاي خداست، «ليل کمثله شيء له المثل الاعلي» تجلي اسماء و صفات خداي متعال است. اميرالمؤمنين راه به سوي خداست.
نکتهاي که خيلي سؤال ميشود، روز جمعه اول ماه محرم است و دو ماه عزاداري داريم. امسال محدوديتهايي درست شده و ويروس هم اينطور نيست که به سراغ افراد خاص برود، فقير و غني نميشناسد. هرکس در معرض باشد مبتلا ميشود. اصل جلسات توسل و روضه تعطيل نشود. در ايام کرونا بعضي شغلها را محدود کرديم و ساعات کاري را کم کرديم، روضه و جلسات هم نبايد تعطيل شود. ما نياز به معنويت و توسل و روضه و عزاداري داريم. خواهش ميکنم از هيأتيها دعوا نکنيم و جبههگيري نکنيم. امام هشتم به حضرت عبدالعظيم حسني فرمود: به شيعيان من بگو که اختلاف را کنار بگذارند و همديگر را دسته بندي نکنند. چرا کادر پزشکي را مقابل امام حسين قرار ميدهيم؟ ما وهابي نيستيم! شيعه اهلبيت اينطور نيست. کادر پزشکي ما مأمور حفظ جان و سلامتي ما هستند. پيرمردهاي نود سالهاي هستند که بخاطر اينکه در خانه ماندند سالم هستند ولي بسياري از جوانهاي ما به کرونا مبتلا شدند و از دنيا رفتند. اصل جلسه روضه را تعطيل نکنيم، حفظ مسائل بهداشتي و حفظ جان جزء واجبات است. با حفظ مسائل بهداشتي و جمعيت کم در فضاي باز جلسات روضه را برگزار کنيم. اينها حق الناس است، اگر ناقل شديم و کساني را مبتلا کرديم، حق الناس است. تو دوست داري کشته شوي و آنها دوست ندارند. در خانههايمان روضه بگيريم. در نجف آقايي بود که صندلي ميگذاشت و منبر ميرفت و براي زن و بچهاش روضه ميخواند. ما با امام حسين زنده هستيم. خيليها نذر اهلبيت داشتند، گوسفند بود، غذا بود، مجلس عزا بود، اينها را نبايد ترک کنند. کسي که خرج ميليوني ميکرد صورت نذر را عوض کند. غذا درست کند به خانهها بده. ماسک و مواد ضد عفوني کننده بدهيم. اگر نذر به نيت مصرف خاص ندارد، يا نذري که اسم خدا رويش نياورده ميشود جا به جا کرد. همين قرباني اول ماه که برنامه سمت خدا ميکند، بسيار کار پسنديدهاي است که عزيزان ميتوانند کمک کنند.
شريعتي: امروز صفحه 502 قرآن کريم، آيات پاياني سوره مبارکه جاثيه و آيات ابتدايي سوره مبارکه احقاف را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «33» وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «34» ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ «35» فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ «36» وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «37»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «2» ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ «3» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «4» وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ»
ترجمه آيات: و بدىهاى اعمالشان برايشان روشن شد و آنچه را به مسخره مىگرفتند، فراگيرشان شد. و به آنان گفته شود: امروز ما شما را به فراموشى مىسپاريم، همان گونه كه شما ديدار امروزتان را به فراموشى سپرديد، جايگاه شما آتش است و براى شما هيچ ياورى نيست. اين به خاطر آن است كه شما آيات خدا را مسخره گرفتيد و زندگى دنيا مغرورتان كرد. پس امروز نه از آتش دوزخ خارج مىشوند و نه از آنان خواسته مىشود كه رضايت خدا را بخواهند. پس سپاس و ستايش مخصوص خداوند است، پروردگار آسمانها و پروردگار زمين، پروردگار جهانيان. و بزرگى در آسمانها و زمين مخصوص اوست و اوست خداى عزيز و حكيم.
به نام خداوند بخشنده مهربان، حا، ميم. نزول (اين) كتاب، از جانب خداوند عزيز حكيم است. ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست، جز بر اساس حق و زمانبندى مشخّص نيافريديم، و (لى) كسانى كه كفر ورزيدند، از آنچه بدان هشدار داده شدهاند، روىگردانند. بگو: آيا آنچه را به جاى خداوند مىخوانيد، ديدهايد؟ به من نشان دهيد كه چه چيزى را از زمين آفريدهاند، يا در (آفرينش) آسمانها چه مشاركتى داشتهاند؟ اگر راستگو هستيد، كتابى پيش از اين (قرآن) يا نشانهاى علمى (بر ادّعاى خود) براى من بياوريد. و كيست گمراهتر از كسى كه به جاى خداوند، كسانى را مىخواند كه تا روز قيامت پاسخش را نمىدهند و حتّى از خوانده شدن خود بىخبرند.
شريعتي: از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: يکي از مهمترين مواقف قيامت موقف ميزان است که ارزيابي ميشود کسي به بهشت برود يا جهنم، پيامبر فرمود: من در کنار ميزان خواهم ايستاد، اگر از امت من کسي حسنات کم بياورد و گناه زياد داشته باشد، در دنيا صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده باشد، ثوابش را در ميزان حسنات قرار ميدهم که سنگين شود و اهل بهشت شود.
شريعتي:
آري آداب خودش را دارد اين جا عاشقي *** ما و خاک کوي قنبر، قنبر و کوي علي
اين هفته در مورد شخصيت قنبر صحبت خواهيم کرد.
حاج آقاي فرحزاد: من غلام قنبرم، قنبر غلامت يا اميرالمؤمنين! از فداييان مولا علي بوده و افتخار داشته به عنوان خدمتگزار حضرت باشد و حضرت عنايت ويژهاي به او داشت و عاشق و دلباخته حضرت و خدمتگزار حضرت بود. در جنگ صفين وقتي معاويه، غلامش را پرچمدار کرد، حضرت علي قنبر را پرچمدار خود کردند. يک موقع اميرالمؤمنين زره خود را گم کردند، ديدند تن يک يهودي است. شکايت کردند، قاضي شاهد خواست. اميرالمؤمنين در کنار امام حسن، قنبر را شاهد گرفت که زره براي من است. يک موقع حضرت به جايي ميرفتند يک نفر با قنبر خوب نبود و شروع به اهانت به قنبر کرد. قنبر تحمل کرد و ديگر تاب نياورد. خواس پاسخ بدهد، حضرت فرمود: پاسخ ندهي بهتر است. وقتي حجاج خواست او را به شهادت برساند، اوصاف حضرت علي را گفت. گفت: قصد دارم گردنت را بزنم. گفت: بزن، با زدن گردن من به جهنم ميروي و من به بهشت خواهم رفت.
خدايا تو را قسم ميدهيم به حق محمد و آل محمد، توفيق احياي امر ولايت و امامت، توفيق عزاداري خالصانه به همه ما مرحمت بفرما. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. اين بلا را دفع بگردان، همه مريضها شفاي عاجل عنايت بفرما. عاقبت همه ما را ختم بخير بگردان.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»