اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-12-26-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – راهکارهاي حفظ آرامش و سلامت روح و قلب


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راهکارهاي حفظ آرامش و سلامت روح و قلب
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 26- 12- 98

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
تو از شکوفه پري، از بهار لبريزي *** تو سرو سبز تني با خزان نمي‌ريزي
تو آفتاب بلندي ز عشق سرشاري *** و در حوالي اين شب ستاره مي‌ريزي
تمام خانه پر از نور ناب خواهد شد *** اگر به صبحدم اي آفتاب برخيزي
شبي که مرگ مي‌آيد به قصد کوچه عشق *** چو بال شوق ز بالاي ما مي‌آويزي
بهار با تو درختي است بي نهايت سبز *** دريغ و درد از اين بادهاي پاييزي
شبي چو ابر بيا تا به باغ خاطر من *** چنان که با همه‌ي جان من بياميزي

سلام مي‌کنم خدمت شما بينندگان خوب ونازنين‌مان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله هرجا که هستيد خداوند متعال پشت و پناهتان باشد و دل و جانتان سبز باشد در اين روزهاي پاياني سال 1398، حاج آقاي حسيني قمي پيشنهاد کردند در دوشنبه‌هاي پايان سال و شايد ابتداي سال از حاج آقاي فرحزاد دعوت کنيم بيايند و از رحمت و محبت بگويند. در خدمت حاج آقاي فرحزاد هستيم. سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.    
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله، من هم خدمت شما و همه عزيزان عرض سلام دارم. آرزوي موفقيت براي همه عزيزان و شفاي کامل براي همه مريض‌ها و حفظ صحت و سلامتي براي همه کادر پزشکي داريم و برايشان دعا مي‌کنيم. در بخش دوم در مورد راهکارهاي اين مريضي که توصيه پزشکان هم هست صحبت خواهيم کرد. يکبار سوره حمد و يک صلوات کامل براي شفاي همه مريضان قرائت کنيم.
شريعتي: انشاءالله خدا به همه مريضها شفا عنايت کند و لباس عافيت بر تنشان بپوشاند. قدر زحمات تمام پزشک‌ها و پرستارها، تمام کساني که زحمت مي‌کشند از نگهباني تا عالي‌ترين مقام پزشکي، قدر همه را مي‌دانيم و از آنها تشکر مي‌کنيم. بحث امرور شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد.
موضوعي که به ذهنم رسيد نياز به آرامش و سلامتي روحي و رواني است، همينطور که جسم ما نياز به سلامتي و عافيت دارد، روح و روان ما هم مهم است، جسم نسبت به روح چيز مهمي نيست و يک قالب موقتي است. روح است که اين تن را با حرکتش مي‌برد. آرامش روحي و رواني از سلامت جسم مهمتر است. چه چيزهايي مي‌تواند به ما آرامش بدهد؟ يکي از قوي‌ترين عوامل ذکر و ياد خدا، ذکر قلبي و ذکر زباني، انس و معرفت با خدا و آشتي با خداي متعال است. امام(ره) بحث قشنگي در مورد توحيد داشتند و مي‌فرمودند: ابرقدرت‌ها مي‌خواهند همه کشورها را تحت استعمار خود دربياورند، مملوک خود کنند و کره ماه و مريخ را هم تسخير کنند. پس اين دارد دنباليک قدرت مطلق و بي نهايت مي‌گردد و فطرتش خدا را مي‌خواهد ولي معشوق و معبود را اشتباه گرفته است. معبود و معشوق واقعي ما که به ما آرامش مي‌دهد، راحتي و پناه مي‌دهد، ذرات وجود ما را آرام مي‌کند، اگر در اوج بلا هستيم، امام حسين(ع) در اوج مصيبت در گودي قتلگاه، راوي مي‌گويد: «شغله عن التفکر     في قتل نور وجهه» زيبايي و نور و جمال و قلب آکنده از رضا و تسليمي که در حضرت بوده و در چهره‌اش تجلي کرده است، اينقدر حضرت نوراني بودند که از کشته شدنش ما را غافل مي‌کرد. يعني درست است ناراحت مي‌شويم و آه و ناله مي‌کنيم ولي درون و جان ما در آرامش کامل است. بلا به تن مي‌خورد و به روح و جان نمي‌خورد.
دعايي که در روز سه‌شنبه مي‌خوانيم، «اللهم اجعلني من جندک فان الجندک هم الغالبون» ما را از لشگر خودت قرار بده، لشگر تو هميشه غالب هستند. «اللهم اجعلني من حزبک» ما را از حزب خودت قرار بده، «ان حزبک هم المفلحون» ولي پله بالاتر کدام است؟ «اللهم اجعلني من اوليائک فان اوليائک لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» آيه قرآن هست. چه وقت انسان از خوف و هراس راحت مي‌شود؟ چه وقت انسان از حزن و اندوه راحت مي‌شود؟
مرحوم آيت الله بهاءالديني مي‌فرمود: زمان انسان را پير نمي‌کند، زمانيات انسان را پير مي‌کند. يعني حوادث تلخ، اگر انسان با خدا معامله نداشته باشد و در پناه لطف خدا نباشد، پناهگاه نداشته باشد، زمانيات او را خرد مي‌کند. ولي کسي که خدا دارد، شايد حدوداً صد متري منزل ايشان، اولين باري که قم بمباران شد، بمب خورد، ايشان در اتاق مي‌نشستند و چاي مي‌خوردند. آرامش کامل داشتند، هيچ ناراحتي و نگراني ندارم، من در تقدير الهي هستم و اگر خدا مقدر کرده باشد مي‌رسد. خوف و وحشت دروني نيست، يک مقدار باورهايمان را تقويت کنيم. با خدا آشتي کنيم. اگر با خدا قهر بوديم و کم و کاستي داشتيم، با خدا خلوت داشته باشيم.
چه کنيم قدرتمند و قوي شويم؟ اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: «كن‏ موقنا تكن قويا» (غررالحكم، ص 62) باورهايت را بالا ببر، ايمانت را بالا ببر، آدم قوي مي‌شوي. اميرالمؤمنين فرمود: اگر همه عالم با هم توطئه کنند و با من مقابله کنند، من هيچ هراس و ترسي ندارم. پيامبر(ص) فرمودند: «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَقْوَى‏ النَّاسِ‏ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» همه دوست داريم قوي‌ترين و سرافرازترين انسان‌ها باشيم. در يک جمله پيامبر مي‌فرمايد: اگر کسي مي‌خواهد قوي‌ترين انسان‌ها باشد بايد تکيه‌گاهش را خدا قرار بدهد. در هر حالي، در هر شرايطي با قلب و جان و روحش و زبانش به خدا پناه ببرد، «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه‏» من بس هستم و کفايت مي‌کنم. به کجا پناه مي‌بريم؟ جز من پناه ديگري نداري، خدا مي‌گويد: غير مرا نخوانيد، بزرگترين گناهان شرک به خداست. هيچ پناهگاهي غير خدا نيست. فقط دو مورد پاي منبر معصوم جمعيت جمع شده، يکي در غدير خم بود که دهها هزار نفر در غدير خم جمع شدند و ولايت اميرالمؤمنين را ابلاغ کردند. مورد دوم هم وقتي امام هشتم به خراسان مي‌رفتند، به نيشابور که رسيدند، دهها هزار نفر جمعيت جمع شدند و از حضرت تقاضا کردند براي ما حديثي بفرماييد. «کلمة لا اله الا الله حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي» چه کنيم به آرامش برسيم و از عذاب خدا در امان باشيم؟
آن چيزي که مي‌تواند ما را در قلعه و دژ محکم قرار بدهد، «لا اله الا الله» است، مستحب است در طول يک ماه هزار بار «لا اله الا الله» بگوييم. بعد هم امام هشتم فرمودند: «بشروطها و أنا من شروطها» آن چيزي که مي‌تواند آرامش صد در صد و حقيقي ايجاد کند انس و ارتباط با خداي متعال است، قلب ما منقطع از ديگران شود و تکيه‌گاه ما خدا باشد. امام هشتم مي‌فرمايد: «إنّ معرفة اللّه‏ عزّ و جل‏ آنس من كلّ وحشة و صاحب من كلّ وحدة و نور من كل ظلمة و قوّة من كلّ ضعف و شفاء من كلّ سُقم» چه چيزي مي‌تواند ما را از همه ضعف‌ها و مريضي‌ها، از همه وحشت‌ها و تنهايي‌ها، آن چيزي که ما را شاد مي‌کند، مرحوم دولابي در مورد مرگ خيلي صحبت کردند، ايشان مي‌فرمودند: براي کفار تلخي هست که تمام لذت‌هاي دنيا را فراموش مي‌کند ولي براي مؤمن اينطور نيست. شيريني در مرگ براي مؤمن هست که در تمام عالم نيست. تمام شيريني‌هاي دنيا در کنارش کوچک مي‌شود. والله فرزند ابوطالب به مرگ مأنوس‌تر است از طفل به سينه مادر، مرگ را باطل مي‌کند. اگر با خدا آشنا شدي مرگ باطل مي‌شود. توبه کنيم، چه بسا گنهکاري که غرق در گناه است، توبه کند و برمي‌گردد و اولياي خدا مي‌شود. چه بسا افرادي که در ظاهر به خودشان مي‌بالند، غرور و تکبر دارند، من عابد و زاهد هستم، اينها غرق در گناه و شرک هستند. کسي که جز خدا پناه بگيرد، ضرر کرده است. کسي با خدا انس بگيرد، مرگ باطل مي‌شود.
پيرمردي بود به نام آ شيخ عبدالله، مرحوم آقاي حائري خيلي ايشان را دوست داشت. بعضي بزرگان کرامات فوق العاده از ايشان سراغ دارند. يک موقع اواخر عمر بعضي رفقا ايشان را با هواپيما برده بودند، هواپيما مشکل فني پيدا مي‌کند، مسافرها وحشت مي‌کنند. ايشان از خوشحالي مي‌گفت: الآن ملاقات اميرالمؤمنين نزديک است. مي‌گفت: اگر بناست زيارت علي بن موي الرضا بروم، بدنم هم در آغوش حضرت باشد. بعني عاشق خدا و اهل‌بيت مرگ را باطل مي‌کند. مريضي در مقابلش چيزي نيست. امام هشتم فرمود: ارتباط با خدا، شناخت با خدا «انسٌ من کل وحشة» ارتباط با خدا همه وحشت‌ها را باطل مي‌کند. ارتباط و معرفت با خدا، آنهايي که در بيمارستان ملاقات ندارند و آنهايي که در خانه قرنطينه مي‌شوند، قيامت به پا شده است «يوم يَفِرّ المَرءُ مِن أخيه‏ و امّه‏ و أبِيه» يکي از بزرگاني که از وعاظ است مي‌گفت: من چند تا سرفه کردم بچه‌هايم فرار کردند. «إِلَهِي وَ رَبِّي‏ مَنْ‏ لِي‏ غَيْرُكَ‏ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي» يک بزرگواري مي‌فرمود: من خدمت هر شخصيتي مي‌رسم مي‌گويم: يک ذکري و حديثي بگوييد. فرمودند: خدمت بزرگي رسيدم، به من فرمود: خلاصه همه دعاها در همين جمله دعاي کميل است، «الهي و ربي من لي غيرک» جز تو چه کسي را دارم. در تنهايي فقط خدا و اهل‌بيت به درد ما مي‌خورند.
جز خدا و چهارده معصوم هيچکس به درد آدم نمي‌خورد. «و اعتصموا بالله هو مولاکم نعم المولي و نعم النصير» يکي هم «و اعتصموا بحبل الله» الآن که در اين مريضي هستيم، يک ويروس ناشناخته همه عالم را سر کار گذاشته است. آدمي که مي‌گويد: من فضا را فتح کردم، عجزش را اينجا مي‌شود ديد. يکي از دوستانم در اروپا ساکن هست. مي‌گويد: اينجا اعلام فوتي‌ها را نمي‌کنند، در خانه قرنطينه مي‌شوند. مردم اينجا که ادعاي تمدن دارند ريختند فروشگاه‌ها را غارت کردند، الکل آنجا پيدا نمي‌شود. اين يک بلاي الهي است که بايد ما مقاومت کنيم. راهکار اصلي «إِلَهِي وَ رَبِّي‏ مَنْ‏ لِي‏ غَيْرُكَ‏ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي» هيچکس جز خدا نمي‌تواند، فقط خدا مي‌تواند. همه عالم جمع شوند اگر خدا اراده کرده باشد کسي از دنيا برود، محال است خوب شود. پيرمرد نود ساله کرونا گرفته خوب شده است ولي جوان هم بوده که از دنيا رفته است. تکيه‌گاه ما کنار کارهاي درماني خدا باشد.
«قُلْ‏ لَنْ‏ يُصِيبَنا إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (توبه/51) بگو اي پيغمبر هيچ چيزي به شما اصابت نمي‌کند، خير و خوبي و بدي و کمي و کاستي، الا آنکه خدا براي شما مقدر قطعي کرده است. امام صادق فرمود: «ما فعل الله بالعباد الا الاصلح لهم» در صد تا گزينه خير آنکه انفع و اصلح است، خدا آن را بر بندگانش نازل مي‌کند. به خدا خوش بين باشيم. «يا من أرجوه لکل خير» اين را لمس کنيم. مرحوم دولابي مي‌فرمودند: اين احاديث و آيات قرآن را بايد بخوري، خدا هر خيري را به تو اميد دارم. لقمه دومي بزرگتر است. «و آمن سخطه عند کل شر»اي خدايي که در همه خيرها به تو اميد بستم و تمام شرور، مريضي و مشکلات، خاطرم جمع است به من غضب نمي‌کني. از سخط تو در امان هستم. مثل بچه‌اي که پدر به او محبت کرده، اگر يک جايي شلوغ کاري کرد، پدر به او نمي‌گويد: بيرون برو، جهنم برو. ممکن است تنبيه‌اش بکند ولي «آمن سخطه» مرا جهنم نمي‌بري، از سخط تو در همه بلاها من خيالم راحت است. به من غضب نمي‌کني و بد مرا نمي‌خواهي. ماه رجب ماه استغفار است. زيارت امام هشتم، دعاي بعد از زيارت، «اللهم اني استغفرک استغفار توکل، استغفار ايمانٍ» پايانش استغفاري است که خيلي جالب است. «اللهم اني استغفرک استغفار هارب منک اليک» اين ويروس را جز خدا چه کسي مي‌تواند برساند؟ تا خدا اذن ندهد اين فراگير نمي‌شود. ممکن است ساخت بشر باشد، ولي بدون اذن خدا نيست. خدا اگر اجازه ندهد اين شمشير نمي‌برد. آتش ابراهيم را نمي‌سوزاند.
اين فشار روي ماست، بايد به چه کسي پناه ببريم؟ يک مثال زيبايي آقاي دولابي مي‌فرمودند، آقاي دولابي مي‌فرمودند: پدري بود خيلي به بچه‌اش مي‌رسيد، بچه‌اش در خانه گاهي شلوغ کاري مي‌کرد و اوضاع را به هم مي‌ريخت. مادر تأديبش مي‌کرد. يک روز خيلي شلوغ کرد، يکبار خيلي بيش از اندازه شلوغ کرد، مادر گفت اين بار واسطه نمي‌شوم. روي من حساب نکن! پدر آمد و مادر شکايت کرد و گفت: من واسطه نمي‌شوم. پدر او را در اتاق برد و گفت: هيچکس نيايد. چوب را برداشت به جانش بيافتد. پسر ديد هيچکس به کمکش نمي‌آيد. به خدا پناه برد، پسر ناله و فريادش بلند شد و در سينه پدرش رفت. پدر دستش شل شد. ديد پناهي ندارد.
در پناه لطف حق بايد گريخت *** کو هزاران لطف بر ارواح ريخت
تا پناه يابي آنوقت چون پناه *** آب و آتش مر تو را گردد سپاه
اين روزها روزهاي خوبي براي خلوت کردن با خداست. با زبان مادري با خدا صحبت کنيم. يکي از آشنايان ما، يکي از بستگانش مريض سختي شد. گفت: من شب تا صبح خوابم نبرد و توبه و استغفار کردم. خدايا غلط کردم، استغفرالله، غلط کردم و نفهميدم. استغفار واقعي از ته دل است که بگوييم: استغفرالله! «وَ لَا يُنْجِي‏ مِنْ‏ سَخَطِكَ‏ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَيْك‏» اين دعاي شب جمعه است. «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا» (انعام/43) يعني از سخط تو خدايا ما را چيزي نجات نمي‌دهد الا تضرع و زاري و اسغفار. در همه مسائل بايد عبرت‌ها را ببينيم، حضرت زينب مي‌گويد: «ما رأيت الا جميلا» يک معلم يک کاغذي سفيدي را بين شاگردانش تقسيم کرد و يک نقطه سياه وسط اين کاغذ گذاشت، گفت: درباره اين کاغذ براي من انشاء بنويسيد. تمام دانشجوها درباره اين نقطه سياه انشاء نوشتند و سفيدي‌ها را نديدند. خا ميليون ميليون سلامتي و عافيت داده، فقط نقطه سياه را مي‌بينيم.


شريعتي: چشم‌ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد! امروز صفحه 348 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.
«بَلْ‏ أَتَيْناهُمْ‏ بِالْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «90» مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ «91» عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ «92» قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ «93» رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «94» وَ إِنَّا عَلى‏ أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ «95» ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ «96» وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ «97» وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ «98» حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ «99» لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ «100» فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ «101» فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «102» وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ «103» تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ «104»
ترجمه آيات: بگو: پس چگونه (مى‏گوييد پيامبر شما را سحر كرده و) شما مسحور او شده‏ايد؟ (ما آنان را سحر نمى‏كنيم) بلكه حقّ را براى آنان آورديم، وقطعاً آنان دروغ مى‏گويند. خداوند هيچ گونه فرزندى براى خود نگرفته است، و هيچ معبودى با او نيست، (و اگر جز اين بود،) قطعاً هر خدايى به سوى آفريده‏ى خود مى‏رفت، و بى‏ترديد بعضى از خدايان بر بعضى ديگر برترى مى‏جست (و با اين كار، هستى تباه مى‏شد) خداوند از آنچه (مشركان) توصيف مى‏كنند منزّه است. (اوست كه) به غيب و شهود (نهان و آشكار) آگاه است؛ پس از هر چيزى كه براى او شريك مى‏گيرند برتر است. بگو: پروردگارا! اگر آنچه را (از عذاب) كه به آنان وعده داده شده (مى‏خواهى) به من نشان‏دهى. پس پروردگارا! مرا در ميان قوم ستمگر قرار مده. و بدون شك ما مى‏توانيم آنچه را به آنان وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم. (اى پيامبر!) بدى را به بهترين روش دفع كن. (در مقام انتقام و مقابله به مثل مباش) ما به آنچه مخالفان توصيف مى‏كنند آگاه‏تريم. (مى‏دانيم كه مشركان مرا به گرفتن فرزند وشريك وتو را به سحر وجادو توصيف مى‏كنند) و بگو: پروردگارا! من از وسوسه‏هاى شيطان‏ها به تو پناه مى‏برم. و پناه مى‏برم به تو اى پروردگار! از اين كه آنان نزد من حاضر شوند. (آنها همچنان به توصيف‏هاى ناروا و كردارهاى زشت خود ادامه مى‏دهند) تا زمانى كه مرگ به سراغ يكى از آنان آيد، مى‏گويد: پروردگارا! مرا بازگردان. شايد در آنچه از خود به جاى گذاشته‏ام (از مال و ثروت و ...)، كار نيكى انجام دهم. (به او گفته مى‏شود:) هرگز. اين گفته سخنى است كه (به ظاهر) مى‏گويد (ولى اگر برگردد، به آن عمل نمى‏كند) و در پى آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند. پس آن گاه كه در صور دميده شود، در آن روز نه ميانشان خويشاوندى است و نه (از حال يكديگر) سؤال مى‏كنند. پس كسانى كه كفّه‏ى اعمالشان سنگين باشد، ايشان همان رستگارانند. و كسانى كه كفّه‏ى اعمالشان سبك باشد، پس آنان كسانى هستند كه سرمايه‏ى وجود خود را از دست داده‏اند و هميشه در جهنّم مى‏مانند. آتش، صورت آنها را مى‏سوزاند و آنان در دوزخ چهره‏اى (زشت و) عبوس دارند. (با لب‏هايى وارونه و دندان‏هايى آشكار).
شريعتي: نکات پاياني شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: صلوات حلال مشکلات است. مرحوم آيت الله بهاءالديني بارها مي‌فرمودند: چهارده هزار صلوات هديه به چهارده معصوم مشکلات را حل مي‌کند. حديث کساء را بخوانند، قرباني کردن که در ماه رجب انجام شد. انشاءالله در ماه شعبان هم داشته باشند. امام هشتم فرمودند: پدرم امام هفتم موسي بن جعفر(ع) را خواب ديدند، شب جمعه و روز جمعه که اول فروردين است، مصادف با شهادت امام موسي بن جعفر است، ياد امام کاظم را فراموش نکنيم. جشن و شادي تعطيل باشد، زيارت جامعه براي حضرت بخوانيم. امام رضا فرمود: پدرم را خواب ديدم، به من فرمود: «يَا بُنَيَّ إِذَا كُنْتَ‏ فِي‏ شِدَّةٍ فَأَكْثِرْ أَنْ تَقُولَ يَا رَءُوفُ يَا رَحِيمُ» فرزندم هروقت دچار بحران و شدت شدي، «يا رئوف و يا رحيم» را زياد بگو. اينقدر بگو تا بلا مرتفع شود.
در آستانه عيد هستيم، ديد و بازديد بايد تعطيل شود. مردم بايد کمک کنند، دغدغه صله رحم نداشته باشند. رو به قبله بايستيم زيارت کنيم حضرت معصومه را، مشهد نرويم. از دور سلام بدهيم. اين ويروي سرايت مي‌کند. رفت و شدها را تعطيل کنيم. در خون ديگران شريک نشويم. حق الناس است. کار ضروري نداريد بيرون نرويد. يکي از عواملي که مي‌تواند بسيار مهم باشد، رحم کردن، صدقه دادن، گره گشايي است. صدها هزار ميليارد مي‌خواستيد براي سفرها هزينه کنيد، ميلياردها صرف گل و گياه و مجلس ختم مي‌شد، اينها را خرج فقرا بکنيد. اميرالمؤمنين فرمود: بالاترين معروف‌ها دستگيري از ضعيف است. اجاره‌ها را ديرتر بگيريم. رحم کنيم و گذشت داشته باشيم. خدايا به حق محمد و آل محمد رفع هم و غم و گرفتاري از همه عالم بفرما، مريض‌ها را شفا عنايت بفرما. قلب امام زمان را از ما راضي و ظهورش را نزديک بگردان.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»