اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-03-27-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي شرح دعاي هجدهم (دعاي بعد از رفع بلا)

حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي هجدهم (دعاي بعد از رفع بلا)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي هجدهم (دعاي بعد از رفع بلا)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 27-03-98
شريعتي:
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سلام مي‌کنم به همه بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوبمان، انشاءالله تنتان سالم و قلبتان سليم باشد و باغ ايمانتان آباد باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. انشاءالله هميشه شاداب و خندان و خرم باشيد به برکت ارتباط با خدا و اولياي خدا.
شريعتي: امروز با دعاي هجدهم صحيفه سجاديه در خدمت شما هستيم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.  
دعاي هجدهم از کوتاهترين دعاهاي صحيفه سجاديه است. وقتي بلايي دفع مي‌شد و گرفتاري رفع مي‌شد و عافيتي و آرامشي مي‌آمد، حضرت اين دعا را مي‌خواندند، مي‌فرمايد: «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى‏ حُسْنِ‏ قَضَائِكَ‏» خدايا من تو را شکر مي‌کنم براي اينکه قضا و قدر زيبا براي من بريدي. در همين صحيفه سجاديه هست که حضرت مي‌فرمايد: خدايا شکر مرا به نداده‌ها بيشتر قرار بده تا به داده‌ها، چون خيلي چيزها هست به ما نداده است و باعث زحمت و درد سر ما مي‌شود. لذا حضرت مي‌فرمايد: از اينکه قضا و قدر خوبي براي ما بريدي و بلا دفع شده است، من از تو ممنون هستم. «وَ بِمَا صَرَفْتَ عَنِّي مِنْ بَلَائِكَ» از اينکه يک بلا و امتحاني را از من دور کردي، «فَلَا تَجْعَلْ حَظِّي مِنْ رَحْمَتِكَ مَا عَجَّلْتَ لِي مِنْ عَافِيَتِكَ» حالا که شما بلا را رفع کردي و گرفتاري را از من دور کردي، بهره من از رحمت خودت را فقط همين عافيت دنيايي قرار نده. چون بعضي کارهايي کردند که خدا مزدشان را در همين دنيا مي‌دهد که در آخرت موجودي نداشته باشند. مي‌گويد: مبادا اين يکوقت جزء استدراج‌ها و تسويه حساب‌ها باشد. يک روايت زيبايي هست که خلاصه اين دعاست. روايت داريم حضرت موسي(ع) دوستي داشتند با هم صميمي بودند. مدتي از او خبر نداشتند. بعد از مدتي ديدن دوستشان رفتند. ديدند سلطان آن شهر از دنيا رفته و چه محشري به پا شده است، خيلي مردم جمع شدند تشييع جنازه کردند و با احترام مي‌برند دفن کنند. حضرت موسي منزل دوستشان رفتند ديدند کسي پاسخ نمي‌دهد، از همسايه‌ها پرسيدند، کسي خبر نداشت. مجبور شدند از ديوار داخل بروند. ديدند اين بنده خدا چند روز است از دنيا رفته است و بدنش کرم افتاده و متلاشي شده است. حضرت موسي تعجب کرد که اين بنده مؤمن اينطور بايد در خانه بيافتد و اين آقا که ظالم بوده چه تشييع باشکوهي دارد. حضرت موسي(ع) با خدا صحبت مي‌کرد. به خداي متعال عرض کرد: خدايا اين حاکم ظالم بود، چه تشييعي داشت، خداي متعال فرمود: اي موسي! اين حاکم ظالم پرونده‌اش خيلي خراب بود. ظلم زياد داشت، پرونده سفيد نداشت. فقط اين دوست شما موقعي گرفتاري پيدا کرد و به حاکم رو زد، حاکم کارش را اجابت کرد. يک کار خوب در پرونده‌اش بود. اين مؤمن هم که دوستت بود فقط خير و دعا و عبادت و نيايش و پرونده‌اش حسنه بود. فقط يک گناه داشت يکباري رفت در خانه حاکم و ظالم رو زد و به غير من پناهنده شد. چون پرونده‌اش سياه بود، من آن عزت و احترام را به حاکم و خفت مردن را به اين دادم که اين ديگر تسويه شود. او ديگر حسنه‌اي نزد من نداشته باشد و او هم گناهي نزد من نداشته باشد. لذا امام سجاد از اين نگران هستند، مي‌گويد: اينکه از من بلا را دفع کردي، معنايش اين نباشد که بخواهي مزد مرا در اين دنيا قرار بدهي، بعد ديگر تسويه حساب شوم و چيزي نداشته باشم. لذا حضرت مي‌فرمايد: اينکه عافيت زودرس به من دادي، مبادا باعث شود رحمت دائمي‌ات را از من قطع کني.
«فَأَكُونَ قَدْ شَقِيتُ بِمَا أَحْبَبْتُ» من شقي شوم به آنچه دوست دارم و عافيت مي‌خواهم و غير من سعادتمند شود به چيزي که من مبتلا مي‌شوم. «وَ سَعِدَ غَيْرِي بِمَا كَرِهْتُ. وَ إِنْ يَكُنْ مَا ظَلِلْتُ فِيهِ أَوْ بِتُّ فِيهِ مِنْ هَذِهِ الْعَافِيَةِ بَيْنَ يَدَيْ بَلَاءٍ لَا يَنْقَطِعُ وَ وِزْرٍ لَا يَرْتَفِعُ فَقَدِّمْ لِي مَا أَخَّرْتَ وَ أَخِّرْ عَنِّي مَا قَدَّمْتَ» اگ اين عافيتي که من روزم را با آن مي‌گذرانم، سلامت و امنيت دارم، اگر اين باعث شود من حساب‌هايم مثل آن حاکم تسويه شود و مردن من اول گرفتاري و بلا شود. اين را نمي‌خواهم. ولي اگر برعکس است که من اينجا بلا و سختي ببينم، ولي در آنجا اول خوشي و راحتي است، من اين را مي‌خواهم. اينکه جلو انداختي را عقب بيانداز و آنکه عقب انداختي، جلو بيانداز. لذا بعد حضرت مي‌فرمايد: «فَغَيْرُ كَثِيرٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْفَنَاءُ» اينکه در دنيا ما چند روزي سختي ببينيم، ولي عافيت ابدي داشته باشيم، اين مشکلي نيست، چون چند روزي است و تمام مي‌شود، «وَ غَيْرُ قَلِيلٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْبَقَاءُ» اما عذاب و فشار قبر و بلاي آخرتي هميشگي است. «وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» اين دعا خيلي کوتاه است ولي درس بزرگي به ما مي‌دهد. ما يک ابتلائات دنيايي داريم و يک ابتلائات آخرتي، ابتلائات دنيايي زودگذر است و تمام مي‌شود.
خدا رحمت کند مرحوم آ سيد علي قاضي فقر شديد داشتند، از شاگردان ايشان مرحوم آيت الله بهجت، آقا سيد هام رضوي بودند که با ايشان دوست بودند. آقاي رضوي مي‌فرمودند که ايشان فرمودند: ابتلاء من در عالم همين فقري است که خدا به من داده است. من مي‌دانم ديگر خدا امتحان و بلاها را از من گرفته و آنجا اول آرامش و آسايش من است. چون دنيا زودگذر و تمام شدني است اما آنجا تمام شدني نيست. لذا اگر معافيتي، سلامتي هست، بگوييم: خدايا، بهره ما اين نباشد در دنيا، اگر بناست که ما را پاک کني در همين دنيا پاک کن. ما طاقت عذاب آخرت را نداريم. اميرالمؤمنين تعبير زيبايي دارند و مي‌فرمايند: «فَإِنِ ابْتَلَيْتَنِي‏ فَصَبِّرْنِي وَ الْعَافِيَةُ أَحَبُّ إِلَيَّ» خدايا اگر مصلحت و رضاي تو هست که به من بلا بدهي، به من صبر بده ولي من عافيت را بيشتر دوست دارم. «ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الآخره حسنه و قنا عذاب النار» تعبير شده به همين عافيت، خدايا در دنيا عافيت و سلامتي و راحتي و خوشي بده، در آخرت هم بهشت جاودانه به ما بده و ما را از عذاب جهنم نگهدار.
شريعتي: حالا که صحبت از عافيت شد و خيلي‌ها التماس دعاي ويژه گفتند، حاج آقاي فرحزاد ويژه دعا کنند.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد، همه مريض‌هاي روحي، جسمي، وسواس فکري و عملي، هرکس هر نوع گرفتاري دارد، به حق امام سجاد عافيت و شفاعت مرحمت بفرما. ابتلائات ما را در آخرت و دنيا، برطرف بفرما. بحثي که عرض کردم شيطان هجمه شديد دارد، با انبياء دست و پنجه نرم کرده، با اولياي خدا، چه کار کنيم از شر شيطان محفوظ بمانيم، پنج مورد را هفته گذشته گفتيم اما باز قرار بر تکرار شد. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: شيطان مي‌گويد به پنج گروه دسترسي ندارم. «مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَنْ نِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ اتَّكَلَ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ» افرادي که واقعاً نه به زبان، با همه وجودشان، با قلبشان به خدا پناه مي‌برند و در کارهايشان تکيه به خدا مي‌کنند. شيطان مي‌گويد: من به اينها دسترسي ندارم. ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» براي دفع وسوسه و خيالات شيطاني خيلي خوب است.
2- کسي که زياد ياد خدا مي‌کند، «وَ مَنْ كَثُرَ تَسْبِيحُهُ‏ فِي‏ لَيْلِهِ‏ وَ نَهَارِه‏» (خصال/ج1/ص285) چون ذکر خدا با شيطان هيچ تناسبي ندارد. غفلت شيطان مي‌آيد، ذکر خدا، شيطان را طرد مي‌کند. 3- «وَ مَنْ‏ رَضِيَ‏ لِأَخِيهِ‏ الْمُؤْمِنِ‏ بِمَا يَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ» اينکه انسان خير ديگران را بخواهد. دو کاسب مشغول کار مي‌شوند، يکي مي‌خواهد جيب مردم را خالي کند. يکي مي‌گويد:نه، خدايا توکل به تو، من رزقم را از تو مي‌خواهم مي‌خواهم خير به مردم برسانم. يک بچه يک صد توماني دارد، مي‌خواهد هرطور شده پول را از او بگيرد. مي خواهي ازدواج کني يک خير به اين خانم برسان. اگر ما دور منفعت خودمان بگرديم، شيطان سلطه پيدا مي‌کند. اما اگر منفعت طرف مقابل را در نظر بگيريم، بحثي است که هر سال ما تابستان‌ها مطرح مي‌کنيم، افرادي که خدا به آنها نعمت داده، خانه و مسکن دارند، مغازه و ملک دارند، اضافه و زيادي دارند، چرا ما به مستأجرها رحم نمي‌کنيم. مگر اين مغازه‌دار چقدر درمي‌آورد که بيشتري را بخواهد به شما اجاره بدهد؟ از گران شدن اجاره ملک خوشحال نشويم. رحم کنيم. شيطان مي‌گويد: من جايي سلطه ندارم که هرچه براي خودت بخواهي، براي ديگران هم بخواهي.
4- مصائب و گرفتاري‌هايي که به او مي‌رسد، صبور باشد. جزع و فزع و بي تابي نکند. 5- «وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ لَمْ يَهْتَمَّ لِرِزْقِهِ» افرادي که قانع و راضي هستند. آدم‌هايي داريم با کمترين امکانات و وسايل زندگي مي‌سازند، قانع و راضي هستند، هميشه هم شکر خدا را مي‌کنند. قناعت يک امر قلبي است، من بايد به آنچه نياز دارم، خدا را شکر کنم. تن سالم دارم، خدا را شکر کنم. شيطان مي‌گويد: به افرادي که راضي و قانع هستند، حتي ممکن است ثروتمند هم باشد، ولي حريص باشد، حافظ مي‌گويد:
در اين بازار اگر سودي است با درويش خرسند است *** خدايا منعمم گردان به درويشي و خرسندي
اينکه آدم به اندازه نياز احتياج به کسي نداشته باشد و شاکر باشد. دسته‌هاي ديگر که خارج از اين روايت است، صريحاً شيطان در قرآن قسم خورده، «فَبِعِزَّتِكَ‏ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (ص/82) چون مورد تأييد بوده خدا نقل مي‌کند. به عزتت قسم من همه بني آدم را گمراه مي‌کنم، ولي آدم‌هاي مخلص را مثل حضرت يوسف که نيتش اين بود که گناه نکند و مردم مصر را نجات بدهد، خيرخواه و دلسوز بود. افرادي که با خدا کار دارند. بزرگي مي‌گويد: شيطان سگ در خانه خداست، سگ به دزد حمله مي‌کند. کس که ناخالص است، کسي که صاحبخانه را مي‌خواهد، مهمان است و دعوت شده است، يک داد مي‌زند بنشين سر جايت، شيطان مي‌گويد: من ناخالص‌ها را مي‌زنم. معاشرت‌ها و حبّ و بغض‌هاي ما براي چيست؟ پيغمبر ما فرمود: محکم‌ترين دستاويز ايمان چيست؟    يکي گفت: نماز، روزه، حج و جهاد، فرمودند: اينها دستاويز ايمان هست، آن چيزي که از همه محکم‌تر است، چيست؟ رسول خدا فرمودند: محکم‌ترين دستاويز ايمان اين است که حبّ و بغض شما براساس لله باشد. براي خدا با افراد دوستي کنيم. بخاطر خدا با افراد دشمن باشيم. چون دوست خداست، دوستش دارم. چون دشمن خداست ولو فاميل من است، خدا دوستش ندارد، من هم دوستش ندارم. ما بايد معيارمان روابط و محبت‌ها باشد. اگر اين باشد کل جامعه يک روزه درست مي‌شود و شيطان مي‌گويد: من يک ذره نمي‌توانم نفوذ کنم. آنهايي که روابطشان براساس لله و في الله است. خالص باشند. شيطان به مخلصين مي‌گويد: من اصلاً راه ندارم،
مورد هفتم اينکه حديث داريم، «وَ قَالَ ص‏ الْأَنَاةُ مِنَ‏ اللَّهِ‏ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ‏ الشَّيْطَانِ» (تحف العقول/ص43) أناة يعني مکث کردن، شتاب نکردن، اين از طرف خداي رحمان است، شتاب و عجله کار شيطان است. در تصميم گيري و برنامه‌ريزي و حرف زدن، چند ثانيه مکث کنيم که اين کار را بکنيم يا نه. کليد عقلت را بزن و چراغ عقلت را روشن کن. راه را ببين، چاه نيست، چاله نيست، يک موقع براي زنداني‌ها صحبت مي‌کردم، رئيس کل زندان مي‌گفت: آقايي داريم که هيچ سوء سابقه ندارد ولي در يک لحظه با کسي درگير شده و چاقو درآورده و طرف را کشته است. حالا توبه کرده و پشيمان است. الآن آمده براي زنداني‌ها صحبت مي‌کند. مي‌گويد: اگر من وقتي مي‌خواستم اين حرکت را کنم پنج ثانيه فکر مي‌کردم اگر دست به چاقو بشوم چه مي‌شود، غضبم را کنترل مي‌کردم. لذا هر کاري که مي‌کنيم يک مقدار صبر کنيم، حتي در کار خوب، شايد خوبتر و بالاتر هم باشد. خيلي از تصادفات ما براي سبقت و سرعت زياد است. لذا مي‌فرمايد: تأمل و تأني از طرف خداي متعال، عجله از شيطان است. شتاب در کارها از سلاح‌هاي شيطان است. پيغمبر خدا فرمودند: «انّما هلك‏ الناس‏ العجلة، و لو انّ الناس تثبّتوا لم يهلك أحد» يعني حر در يک لحظه يک مقدار مکث کرد. اين آقا چه مي‌گويد؟ لشگر عمر سعد چه مي‌گويند؟ امام حسين چه مي‌گويد؟ از ته جهنم در يک لحظه بالا آمد بخاطر يک فکر. چراغ عقلمان را روشن کنيم هيچوقت در چاله نمي‌رويم.
پيغمبر خدا فرمود: «انّما هلك‏ الناس‏ العجلة، و لو انّ الناس تثبّتوا لم يهلك أحد» مردم را شتابزدگي هلاک کرد، اگر مردم مکث مي‌کردند هيچوقت کسي هلاک نمي‌شد. اين ازدواج را امضاء کنيم يا نه؟ پايان اين شغل چيست؟ جواني نزد پيغمبر خدا آمد و گفت: يک موعظه کوتاه بکنيد. حضرت سه بار قول گرفتند که بگويم عمل مي‌کني؟ عرض کرد: بله. حضرت فرمودند: در هر برنامه‌ريزي، مي‌خواهي جنگ کني يا صلح، پايانش را ببين. من با اين سرعت بروم چه مي‌شود؟ پايان همه کارها را ببين که اگر اينطور بروم شيطان چه مي‌کند.
مورد هشتم، روايت زيبايي است از امام باقر در کافي شريف، فرمودند: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِلْفَ مِنَ اللَّهِ وَ الْفِرْكَ‏ مِنَ‏ الشَّيْطَانِ لِيُكَرِّهَ مَا أَحَلَّ اللَّهُ» (کافي/ج3/ص481) الف از الفت است، هرجا دوستي و صلح و صفا هست از طرف خداست، هرجا فرک، طلاق و دشمني هست، براي شيطان است. گفت:
جان گرگان و سگان از هم جداست *** متحد جان‌هاي مردان خداست
مي‌فرمودند: اگر دو دل با هم يکي شوند، دل دو زن و شوهر با هم يکي شود. آبروي من و آبروي خانم، دلهاي ما اگر يکي شود، سومي خداست. 124 هزار پيغمبر، همه امامان و فرشته‌ها، همه خوب‌هاي عالم آنجا هستند. هرجا تفرقه هست، شيطان از خوشحالي به رقص مي‌آيد. کسي که طلاق مي‌گيرد، در اين خانواده طلاق گرفتن عادي مي‌شود. اين خيلي بد است. هرجا دعوا و اختلاف هست، شيطان و شياطين، تمام شمرها سرپرست هستند. گفت:
تا تواني پا منه اندر فراق *** ابغض الاشياء عندي الطلاق
آن کسي که فهم دارد و داناتر است عذرخواهي کند. يک بزرگي گفت: خانم من سر موضوعي با من بحث کرد و من جوش آوردم و خواستم درگير شوم، گفتم: تو و اين کار! خجالت نمي‌کشي؟ افتادم دست خانمم را بوسيدم، عذرخواهي کردم. شيطان اين جاها خودش را تکه تکه مي‌کند. هرجا دعوا هست شيطان خوشحال است. امام هشتم(ع) به عبدالعظيم حسني سفارش‌هايي فرمودند از جمله اين است، به زيارت هم برويد. وقتي به زيارت همديگر مي‌رويد به من نزديک مي‌شويد. به اينها بگو: «تَرْكِ‏ الْجِدَالِ‏ فِيمَا لَا يَعْنِيهِمْ» جرّ و بحث و جدال نکنند. «فَإِنِّي آلَيْتُ عَلَى نَفْسِي إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ وَ أَسْخَطَ وَلِيّاً مِنْ أَوْلِيَائِي دَعَوْتُ اللَّهَ لِيُعَذِّبَهُ فِي الدُّنْيَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ كَانَ‏ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ» امام هشتم (ع) به عبدالعظيم حسني فرمودند: من قسم خوردم کسي که دوستي از دوستان مرا به ناحق ناراحت کند، پدرش، مادرش، اولادش را ناراحت کند، نفرين مي‌کنم. يگانگي و با هم بودن از طرف خداي متعال است و تفرقه هم از شيطان است.
شريعتي:    در مورد بحث اجاره بهاء، به پيشنهاد بعضي دوستان قرار شد پويش راه بياندازيم، هواي مستأجرين را داشته باشيم. يادتان باشد چند سال پيش که حرم امام رضا مشرف بوديم، بحثي که مطرح کرديم بخاطر امام رضا صاحبخانه‌ها هواي مستأجرين را داشته باشند، چقدر پيام‌هاي اميدبخشي را شنيديم. امسال منتظر هستيم به برکت اين ايام و توصيه‌هاي کارشناسان يک پيام‌هاي مثبتي را داشته باشيم و شاهد برکات و ثمرات آن باشيم. صفحه 75 قرآن کريم آيات 187 تا 194 سوره مبارکه آل عمران را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ‏«188» لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‏«189» وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ «190» إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ‏ «191» الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ«192» رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ «193» رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ «194» رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى‏ رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ»
ترجمه آيات: و (به ياد آور) زمانى كه خدا از كسانى كه به آنان كتاب (آسمانى) داده شد، پيمان گرفت كه حتماً بايد آن را براى مردم بيان كنيد و كتمانش نكنيد، پس آنها آن (عهد) را پشت‏سرشان انداختند وبه بهاى كمى مبادله كردند، پس چه بد معامله‏اى كردند. گمان مبر كسانى كه به آنچه كرده‏اند، شادمانى مى‏كنند و دوست دارند براى آنچه نكرده‏اند ستايش شوند، مپندار كه آنها از عذاب الهى رسته‏اند، (زيرا) براى آنها عذابى دردناك است. وحكومت آسمان‏ها و زمين براى خداست و خداوند بر هر كارى تواناست. همانا در آفرينش آسمان‏ها و زمين و در پىِ يكديگر آمدن شب و روز، نشانه‏هايى (از علم، رحمت، قدرت، مالكيّت، حاكميّت و تدبير خداوند) براى خردمندان است. (خردمندان) كسانى هستند كه ايستاده و نشسته و (خوابيده) بر پهلو ياد خدا مى‏كنند و در آفرينش آسمان‏ها و زمين انديشه مى‏كنند (و از عمق جان مى‏گويند:) پروردگارا! اين هستى را باطل و بى هدف نيافريده‏اى، تو (از كار عبث) پاك و منزّهى، پس ما را از عذاب آتش نگهدار. پروردگارا! هر كه را تو (بخاطر اعمال بدش) به دوزخ افكنى، پس بى شك او را خوار و رسوا ساخته‏اى و براى ستمگران هيچ ياورى نيست. پروردگارا! همانا ما دعوت منادى ايمان را شنيديم كه (مى‏گفت:) به پروردگارتان ايمان بياوريد، پس ايمان آورديم. پروردگارا! پس گناهان ما را بيامرز و زشتى‏هاى ما را بپوشان و ما را با نيكان بميران. (خردمندان مى‏گويند:) پروردگارا! آنچه را به واسطه‏ى پيامبرانت به ما وعده داده‏اى، به ما مرحمت فرما و ما را در روز قيامت خوار مساز كه البتّه تو خلاف وعده انجام نمى‏دهى.
شريعتي: به رسم دوشنبه‌ها از فضيلت ذکر بلند صلوات براي ما بفرمايند.
حاج آقاي فرحزاد: به يک پادگان براي سخنراني رفته بودم، گفتم: عزيزاني که سمت خدا مي‌بينند دست بلند کنند و حدود 90 درصد دست بلند کردند. پيغمبر خدا خيلي سفارش به صلوات کردند و همين صلوات هم ياد خداست و شيطان را دور مي‌کند، فرمودند: هروقت ذکر من شد و کسي صلوات بر من را فراموش کند، راه بهشت را گم کرده است. چون راه بهشت، ياد خداست. و ياد پيغمبر است. يکي از چيزهايي که تفرقه را دور مي‌کند، همين ذکر صلوات است.
شريعتي: از همه مبلغين و روحانيون و ائمه جماعات درخواست مي‌کنم باني شوند و بيايند در سايت ما ثبت نام کنند که بتوانيم زائر اولي‌ها را اعزام کنيم.
حاج آقاي فرحزاد: يک موردي که به نظرم خيلي مهم است، در مورد جايي است که شيطان نمي‌تواند نفوذ کند. حديث قدسي است خداي متعال مي‌فرمايد: «ولاية علي بن ابي طالب حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي» قلعه و دژ محکم خدا ولايت اميرالمؤمنين و اولاد اميرالمؤمنين هست. اگر در اين دژ کسي قرار بگيرد از شر شيطان و آتش جهنم محفوظ است. روايت زيبايي در تحف العقول است که اميرالمؤمنين به کميل فرمودند، نکات زيبايي  دارد. يکي اين است که فرمود: کميل، زمين از دام شياطين پر است، هرکس را از راه خودش گول مي‌زند. يکي را از راه عبادت، يکي حرص و طمع، با چشم و شهوت‌راني و زبان هرکس را گول مي‌زند. امام هشتم(ع) به عبدالعظيم حسني فرمود: به شيعيان من بگو راه‌هاي نفوذ شيطان از کجاست. يک کسي زود عصباني مي‌شود خودش را جريمه کند. يکي وسواس دارد. يکي بدزبان است. يکي دروغ و غيبت مي‌کند. راه‌هاي نفوذ شيطان را بدانيم و آنها را ببنديم. کسي از دام شياطين نجات پيدا نمي‌کند الا به خانواده ما چنگ بزند.
کسي بود به نام آ شيخ عبدالله بختياري که دوست مرحوم دولابي بودند. آيت الله بهاءالديني مي‌گفت: اين آقا آدم فوق العاده‌اي است. پياده به کربلا و مشهد مي‌رفت و خدمتگزار بود. زن و بچه هم نداشت، در يک اتاق کوچک زندگي‌ مي‌کرد. ايشان يک موقع فرمودند که در مکاشفه، يا بيداري يا خواب، شيطان را ديدم. با او درگير شدم و گفتم: دشمن خدا هستي و بايد نابودت کنم. زور شيطان زياد بود و مرا بلند کرد و محکم بر زمين زد. روي سينه من نشست سر مرا ببرد. وقتي ديدم زور من نمي‌رسد يا علي گفتم. يا اميرالمؤمنين به داد من برس!
اگر ناتواني بگو يا علي  *** اگر خسته جاني بگو يا علي
مدد به غير تو ننگ است يا علي مددي *** زمانه بر سر جنگ است، يا علي مددي
به کار ما چه درنگ است يا علي مددي
پيغمبر فرمود: علي جان، من در دنيا و آخرت از تو بي نياز نيستم. «يا علي،لا أستغني‏ عنك في الدنيا و الآخرة» مدد علي بايد براي همه باشد. با تمام وجودم يا علي گفتم، ديدم حضرت آمدند شيطان را بلند کردند و زمين زدند و فرمودند: فلاني شما زورتان به شيطان نمي‌رسد. از ما کمک بخواهيد! پيغمبر ما فرمودند: مثل اهل‌بيت من مثل کشتي نوح است. هرکس سوار کشتي نجات اهل‌بيت شود، از خطر محفوظ است. امام هادي به يکي از يارانش فرمود: «يَا سَهْلُ، إِنَّ لِشِيعَتِنَا بِوَلَايَتِنَا عِصْمَةً» محکم به حبل الله بچسبيم، دعا و زيارت، يا علي گفتن، مرحوم آيت الله مرعشي مي‌فرمودند: هر روز توسل به اهل‌بيت دارم. هر روز همه چيز خود را به اهل‌بيت مي‌سپارم که حفظ کنند مانند بچه‌اي که بايد پدر بالاي سرش باشد. همين صلوات يک توسل خوب است. «لَوْ سَلَكُوا بِهَا فِي لُجَّةِ الْبِحَارِ الْغَامِرَةِ وَ سَبَاسِبِ الْبَيْدَاءِ الْغَائِرَةِ» اگر دوستان ما در درياهاي عميق بروند، يا در صحراهاي بي علف و کوير، «بَيْنَ سِبَاعٍ وَ ذِئَابٍ: بين گرگ‌هاي درنده و وحشي، «وَ أَعَادِي الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» دشمن‌هاي جن و انس اينها را محاصره کنند، «لَأَمِنُوا مِنْ مَخَاوِفِهِمْ بِوَلَايَتِهِمْ لَنَا» چون وصل به ما هستند در امان هستند. چرا به خدا تکيه نکنيم؟ خدايي که قدرت لا يزال دارد. اين آل سعود که به بدبختاني مثل خودشان تکيه مي‌کنند، ما به خداي واقعي تکيه نکنيم؟ «فَثِقْ بِاللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ)، وَ أَخْلِصْ فِي الْوَلَاءِ لِأَئِمَّتِكَ الطَّاهِرِينَ» به خدا اعتماد کن. امام حسين فرمود: آنهايي که ما را دوست دارند دو دسته هستند. بعضي ما را بخاطر دنيا دوست دارند. ولايت ما بخاطر خودشان و خدا باشد. لذا فرمود: ولايتت را براي امامان معصوم خالص قرار بده. اگر خالص باشد خدا حفظت مي‌کند.
حضرت عبدالعظيم مرکز ايران است و به قم و تهران نزديک است. زيارت او بهشت را واجب مي‌کند و معادل زيارت آقا امام حسين(ع) است. محدث قمي مي‌گويد: عبدالعظيم حسني که کنيه‌اش ابوالقاسم است از اکابر محدثين يعني راويان حديث، اعاظم علما و زهاد و عباد بوده است. ياور و صحابي سه امام بوده است. امام هشتم و امام نهم و دهم. تعريف و تمجيدهايي که از ايشان شده است فوق العاده است. خدايا تو را به حق محمد و آل محمد قسم مي‌دهيم، مملکت ما، ملت ما، همه بندگانت را از همه خطرها و شر شيطان حفظ بفرما. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. رفع هم و غم و گرفتاري بفرما. مريض‌ها را شفا عنايت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.        
شريعتي: السلام عليک يا أبا عبدالله...
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»