حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي هفدهم (شناخت شيطان)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي هفدهم (شناخت شيطان)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 20-03- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سلام ميکنم به همه بينندهها و شنوندههاي خوبمان، طاعات و عبادات شما قبول باشد. به سمت خداي امروز خوش آمديد. انشاءالله هميشه زير سايهي خداي متعال باشيد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. عيد بزرگ سعيدي که پشت سر گذاشتيم را تبريک عرض ميکنيم. خوشا به حال آنهايي که در ماه رمضان بهره کامل را بردند، به مستضعفين کمک کردند، افطار و سحريهايي که دادند، انشاءالله خدا از همه قبول کند و اين خيرات استمرار داشته باشد و ماه رمضانها زنده باشيم و مهمان خدا باشيم.
شريعتي:
رسم ادب و طرز حيا کردن را *** شوق طلب و خدا خدا کردن را
هربار صحيفه را تورّق کردم *** آموختهام راه دعا کردن را
خوشا به حال آنهايي که با صحيفه سجاديه مخصوصاً در ايام ماه مبارک رمضان مأنوستر شدند. امروز هم از دعاي هفدهم صحيفه سجاديه خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعاي هفدهم صحيفه سجاديه دربارهي پناهندگي از شر شيطان است. راهکارهايي که ما را از شيطان دور ميکند. در همه حالات بايد به خدا پناه برد. حضرت در فرازي ديگر ميفرمايند: «اللَّهُمَّ وَ أَشْرِبْ قُلُوبَنَا إِنْكَارَ عَمَلِهِ» خداي دلهاي ما را آکنده کن از اينکه هر عمل شيطاني را انکار کنيم و مقاومت و رد کنيم. اين يک پشتوانه محکم نياز دارد. «وَ الْطُفْ لَنَا فِي نَقْضِ حِيَلِهِ» خدايا به ما لطف کن که حيلههاي او را به هم بزنيم. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ حَوِّلْ سُلْطَانَهُ عَنَّا» خدايا سلطنت او را از ما برگردان به طرف ديگران، «وَ اقْطَعْ رَجَاءَهُ مِنَّا» اميدش را از ما قطع کن. بعضي صفات و اخلاقي دارند که شيطان قطع اميد کرده است. ميگويد: من ديگر زورم به اين نميرسد. بعضي شيطان نزديک شود، نابود ميشود. از خدا ميخواهد که اميد شيطان را از ما قطع کن. «وَ ادْرَأْهُ عَنِ الْوُلُوعِ بِنَا» خدايا او را دور کن از اينکه ما را بازي بدهد و سر به سر ما بگذارد. بعد حضرت براي همه دعا ميکنند.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ آبَاءَنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَوْلَادَنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ ذَوِي أَرْحَامِنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ جِيرَانَنَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» چقدر خوب است آدم براي همه دعا کند. عرضه ميدارد خدايا پدران ما، مادران ما، اولاد ما، خانوادههاي ما، فاميلهاي ما، همسايههاي ما از مؤمنين و مؤمنات، «فِي حِرْزٍ حَارِزٍ وَ حِصْنٍ حَافَظٍ» در حصار محکم و قلعه محکمي قرار بده «وَ كَهْفٍ مَانِعٍ» پناهگاهي که مانع باشد. سد نفوذ ناپذير براي ما قرار بدهد. «وَ أَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَناً وَاقِيَةً» خدايا بپوشان به دوستان و بستگان من يک سپري که نگهدارنده باشد از نفوذ شيطان، «وَ أَعْطِهِمْ عَلَيْهِ أَسْلِحَةً مَاضِيَةً» يک سلاح بُرنده به آشنايان من بده که شيطان را دور کنند و از بين ببرند. «اللَّهُمَّ وَ اعْمُم بِذَلِكَ مَنْ شَهِدَ لَكَ بِالرُّبُوبِيَّةِ» خدايا اين حفاظت و شر شيطان را مرحمت کن به عموم کساني که به ربوبيت تو شهادت ميدهند و کساني که لا اله الا الله ميگويند و اخلاص به وحدانيت دارند و کساني که با شيطان به حقيقت عبوديت مقابله ميکنند و کمک ميخواهند که با شيطان مقاومت کنند. به همه آنها مرحمت کن.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ» درود بر خاتم النبيين، سيد المرسلين و اهلبيت پيامبر، بعد حضرت دعاي عمومي ميکنند. اين خيلي مهم است که دعاهاي ما عمومي باشد، همه مؤمنين و درگذشتگان و حق داران را ياد کنيم.«وَ أَعِذْنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ» از هرچه پناه برديم «وَ أَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِكَ مِنْ خَوْفِهِ» آنچه از شيطان ميترسيديم و به تو پناه برده شديم، همه را پناه بده. «وَاسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ» خدايا دعاهايي که ما کرديم را اجابت کن. «وَ أَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ» اگر غفلت کرديم چيزهايي را بخواهيم به ما مرحمت کن، «وَ احْفَظْ لَنَا مَا نَسِينَاهُ» آن چيزهايي که ما فراموش کرديم را حفظ کن. «وَ صَيِّرْنَا بِذَلِكَ فِي دَرَجَاتٍ الصَّالِحِينَ» با اين پناهندگي و اجابت دعاها، ما را در درجات صالحين و مراتب مؤمنين قرار بده، «وَ مَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِينَ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» دعاي هفدهم تمام شد و نکات خيلي مهمي در مورد شيطان و پناهندگي به خداي متعال داشت. چند نکته را اين هفته در مورد شيطان گفتيم ولي دو سه نکته ديگر هم فرصت باشد عرض خواهيم کرد.
يک نکته و قاعده کلي اين است که هر امر منفي، چيزهايي که دعوت به گناه و شرارت ميکند، دعوا و فکرهاي بد، بدي و اختلاف، تمام جريانهاي منفي براي شيطان است، همه چيزهاي مثبت هم براي خداي متعال و ملائکه است. يک نفر به امام صادق گفت: مقدماتي پيش نيامده من ضرري ببينم و مصيبت باشد، موج بد و نا اميدي و افسردگي مرا ميگيرد. من نه پولي دارم و پيشامد خوشي برايم شده است ولي سرحال و خوش هستم، امام صادق فرمود: آنجايي که احساس بحران و غم و نااميدي داري، علامت اين است که موج شياطين دور تو آمدند. آنجايي که آرامش و خوشي هست، «علامة دنو الملک» علامت اين است که فرشتهها سراغت آمدند، لشگر و نيروهاي الهي آمدند. بعد حضرت استشهاد به آيه قرآن کردند، اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم» (بقره/268) کار خدا و اولياي خدا، کار مربيها و معلمها، همه آنهايي که در مسير صراط مستقيم الهي هستند، اين است که اميد بدهند و دعوت به خوبيها و مغفرت کنند. خدا بخشنده است. ولي شيطان ميگويد: بدبخت ميشوي، بدتر ميشود. تو ديگر اصلاح نميشوي، خدا تو را نميآمرزد. تمام افکار منفي براي شيطان است. بايد به خدا پناه ببريم.
کسي به مرحوم دولابي يک جملهاي گفت، واقعاً جالب بود. آقاي دولابي تمام نگاهشان مثبتگرا بود. من خدمت ايشان بود، عالم برجستهاي هم آنجا بود. ايشان فال براي آقا زدند، مطلعش اين بود:
منم که شهرهي شهرم به عشق ورزيدن *** منم که ديده نيالودهام به بد ديدن
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم *** که در طريقت ما کافري است رنجيدن
ايشان مثبت بين بود و از بدترين چيزها هم يک زيبايي درميآورد. هميشه از خدا تعريف ميکرد و بشارت و نويد ميداد. هيچوقت کسي را نا اميد نکرد. ايشان ميفرمودند: ما هفتاد سال است بافتيم. گفتيم: شايد نرسيديم به اينکه خداي مهرباني داريم، بخشنده است. خوشبين است، ممکن است بعضي جاها هم دروغ گفته باشيم ولي هيچکدام در واقع دروغ نيست چون واقعاً آمرزنده و غفور و رحيم است. موقعي بنده خدايي که خيلي در باغ نبود، به ايشان گفت: شما چند سال است ميگويي: چه خداي خوبي، چه اهلبيت خوبي، ما را بهشت ميبرند، جهنم نميبرند. خداي خوبي داريم و با حسن ظن رفتار ميکنيم، اينها را فکر نميکنيد خيال بافي است. ايشان پاسخ دادند که اگر خواب و خيال باشد، خواب و خيال خوب بهتر است يا خواب و خيال بد؟ من خيالم اين باشد که مريض من ميميرد، ما جهنم ميرويم، نميتوانيم زندگي کنيم. ما هفتاد سال ميگوييم: چه خداي خوبي و مهرباني، دست ما را ميگيرد و بخشنده است. اصلاً فرض کنيم همه اينها خيال باشد، که صد در صد نيست و مبنا دارد. خيال خوب خيلي بهتر از خيال بد است. من خدايي براي خودم تجسم کنم که مهربان و رزاق است، خير الرازقين است، اينطور خدا را تصور کنم يا خدايي که مرا بدبخت و بيچاره ميکند. خدا ميگويد: با گماني که به من داري با تو رفتار ميکنم. پس تمام منفيها و خواب و خيالهاي منفي براي شيطان است و تمام زيباييها از طرف فرشتهها و خداي متعال است.
چه کنيم از شر شيطان محفوظ باشيم؟ يک روايت زيبايي است در خصال شيخ صدوق، از امام صادق(ع) است که حضرت فرمودند: شيطان گفته پنج دسته و گروه است بر اينها سلطه ندارم. دست اندازي نميکنم ولي غير از اين پنج دسته در قبضه من هستند. کسي که به نااميدي ميرسد و غرور و تکبر پيدا ميکند، شيطان شش دانگ مسلط ميشود. متن حديث اين است که امام صادق فرمود: «إِبْلِيسُ خَمْسَةُ أَشْيَاءَ لَيْسَ لِي فِيهِنَ حِيلَةٌ وَ سَائِرُ النَّاسِ فِي قَبْضَتِي» (خصال صدوق، ج 1، ص 285) حضرت فرمودند: شيطان حرف درستي زد، شيطان گفته: پنج دسته هستند که من هيچ نفوذي نميتوانم در اينها بکنم. آقايي حديثي خوانده بود که هر دورهاي يک نوع حمله ميشود. دوران ما دوران نفوذ است. الآن کشورها چطور نفوذ ميکنند و شيطان هم در انسانها نفوذ ميکند. قرن ما قرن نفوذيهاست. پنج دسته هستند من راه نفوذ ندارم به اينها ورود کنم ولي باقي مردم در دست من هستند. « مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَنْ نِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ اتَّكَلَ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ» دسته اول کساني که با صدق نيست و اعتصام، اعتصام در قرآن هم در مورد خدا داريم، هم در مورد اهلبيت داريم. يکجا ميفرمايد: « واعتصموا بالله هو مولاکم نعم المولي و نعم النصير» اعتصام يعني آدمي که درمانده شده، بچهاي که در معرض خطر و افتادن است، محکم چادر مادرش را ميگيرد و به پدر و مادرش ميچسبد. اعتصام يعني ما خودمان را در معرض غرق شدن و خطر ببينيم. واقعاً از صميم دل بخواهيم، بگوييم: خدايا من درمانده و بيچاره هستم. اين پناهندگي واقعي که حضرت تکرار ميکند، از کساني که به خدا پناهنده ميشوند و در همه امور توکل به خدا ميکنند، گفت:
بر دوست تکيه بايد بر خويشتن نشايد *** موسي صفت رها کن از دست خود عصا را
بر عصا تکيه نکنيد، بر خدا تکيه کنيد. تو چه کسي هستي. شيطان هزارها مثل تو را زمين ميزند. اگر به خودش تکيه نکند، به ديگران به حسن سابقهاش تکيه نکند، آيت الله بهاءالديني ميفرمودند: پيرمرد نود ساله را هم اگر خدا حفظ نکند دست به فحشاء و منکر ميزند. اينطور نيست، خيليها بودند لحظه آخر سرشان زير آب رفته است. لذا اگر کسي به اين نتيجه برسد که واقعاً جز خدا پناهي نيست، خدا يک نهيبي به شيطان ميزند و ما را در حصن حصين خودش قرار ميدهد و حفظ ميکند. چقدر در قرآن سفارش شده به خدا پناه ببريد، «وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (اعراف/200) نزغ يعني اگر يک وسوسه و فتنهاي، يک بيراههاي شيطان شما را دعوت کرد و تلنگر زد، فاستعذ بالله. بگو: خدايا من به تو پناه ميبرم. آدمهاي وسواسي شيطان را لعنت کنند. خيلي به ما گفتند که افکار منفي ما را اذيت ميکند. اينها را دو سه جلسه در بحث وسواس گفتيم و راهکارها را گفتيم. يکي از قويترين راهکارها ياد خداست. ياد خدا و ذکر خدا، به خدا پناهنده شويم و کار را ترک کنيم، خدا هم کمک ما خواهد کرد. به تلنگرهاي شيطاني گوش نکنيم و دست برداريم. اگر اين طلسم را بشکنيم و گوش به حرف شيطان ندهيم راحت ميشويم. افکار منفي را درگير نشويم. بي اعتنايي و بي تفاوتي از همه بهتر است.
در روايت داريم «من اراد أن يکون اقوي الناس فليتوکل علي الله» يعني آن کسي که ميخواهد نيرومندترين، قويترين و پرانرژيترين انسانهاي عالم باشد، راه حل اين است که به خدا توکل کند. نه به زبان بگويد: «توکلت علي الله» همه وجودش بگويد: خدايا من درمانده هستم، تو کمک من کن. اعتماد و توکل به خدا از راههايي است که شيطان ميگويد: راه من بسته است. بر غير خدا تکيه نکنيم. خيلي روايات عجيبي داريم در اينکه شيطان با انبياء رفت و آمد داشت و گفتگوهايي بينشان بوده و نصيحتهايي که با اينها داشته است. يک موقع شيطان با حضرت عيسي(ع) ملاقات کرد. به حضرت عيسي فرمودند: شده جايي نا اميد شوي؟ بداني که نميتواني کاري کني. گفت: بله، گفت: کجا؟ گفت: يکجايي مادربزرگت، مادر حضرت مريم وقتي حضرت مريم متولد شد، گفت: «أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيم» (آلعمران/36) من اين دخترم مريم و بچههايش را از شر شيطان در پناه خدا قرار دادم و راه مرا بست. گفت: يکي از جاهايي که در نااميدي به روي من بسته شد، مادربزرگ خودت بود. فکر نکنيد ما ميتوانيم بچههايمان را تربيت کنيم، خدا بايد تربيت کند. بزرگي فرمود: اگر ميخواهي نصيحت کني برو دو رکعت نماز بخوان و بگو: خدايا حرف مرا در دلش بکار. مؤثر در عالم خداست، او ميتواند هدايت بکند. آدمي بود که اينقدر مقيد بود شب و روز مواظبت از بچهاش بکند، بچهاش بدترين بچهها درآمد، چون به اعتماد خودش حرکت کرده است. من تربيت ميکنم! خدا ميگويد: تو ميتواني تربيت کني؟ من بايد اين کار را بکنم. چون اعتماد به خدا نکرد و اعتماد به مربي و معلم ندارد. در تک تک جاها دائم به خدا بايد پناهنده شويم. او هست که مسبب الاسباب است و هم ميتواند اسباب را بر هم بزند.
«وَ مَنْ كَثُرَ تَسْبِيحُهُ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِه» (خصال/ج1/ص285) کسي که زياد تسبيح خدا را ميکند و ذکر خدا را ميگويد، ذکر سبحان الله، لا اله الا الله، تسبيحات اربعه، سنگينترين چيزي که در ميزان حسنات داده ميشود يکي تسبيحات اربعه است. «سبحان الله والحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله» صلوات بر محمد و آل محمد، اميرالمؤمنين فرمودند: «ذکر الله مطردة للشيطان» طرد کننده شيطان است. غفلت وسيله آمدن شيطان است. ذکر خدا شيطان را دور ميکند. لذا در بازار دنيا زياد ياد خدا بکنيد، جاهايي که محل غفلت است زياد ياد خدا کنيد. «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» (اعراف/201) ميگويند آقا ما ميبينيم شيعهها و مؤمنين و آدمهاي متقين، کارهاي عجيب و غريب ميکنند که صد رحمت به منافق و کافر، يک جوابش اين است که شيطان ميگويد: من در صراط مستقيم نشستم. «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» (اعراف/16) کسي که بيراهه ميرود و کافر است، لزومي ندارد شيطان گولش بزند. شيطن ميگويد: من در کمين متقين، اهل ولايت و اهل ايمان هستم. هجمهي اسرائيليها، صهيونيستها و آمريکاييها ، يا در لبنان است، يا در عراق است، عمده سرمايهگذاريهايشان در خاورميانه در مناطقي است که چه شياطين جني و چه شياطين انسي، اينجايي که ميبيند اين راه صراط مستقيم ميرود، هجمهها اينجاست. الآن هجمههاي فرهنگي روي ملتهاي اسلامي است که در مسير هستند. آنهايي که در مسير باطل هستند، نياز به هجمه نيست. لذا کسي که زياد ياد خدا هست شيطان نفوذ نميکند. لذا خدا ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»
سومين مورد، «وَ مَنْ رَضِيَ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ بِمَا يَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ» جايي که شيطان نميتواند نفوذ کند، انسانهايي که هرچه براي خودش ميخواهد، براي ديگران هم بخواهد. بعضي هستند ميگويند: گليم من از آب دربيايد، بقيه هرچه شدند، شدند. سيل آمد به من چه ربطي دارد. فقير است به من چه ربطي دارد. فاميل من گرفتار است به من چه ربطي دارد. شيطان بر آدمهاي بي تفاوت مسلط ميشود ولي آدمهايي که دلسوز و خيرخواه هستند، هرچه براي خودش ميپسندد براي ديگران هم بپسندد. صفت خيرخواهي و ناصح بودن، شيطان بر اينطور آدمها نميتواند نفوذ پيدا کند. چون اين خير را براي ديگران هم ميخواهد، شيطان را دور ميکند. پس صفت سوم خيلي مهم است، تک خوري نکنيم. براي يکديگر دعا کنيم، با نيت و قلب و جانمان هرکس که کار خير ميکند را تأييد کنيم. هرکس ظلم و فساد ميکند بگوييم: خدايا هدايتش کن. انسان براي ديگران خير بخواهد. يک همسايهاي داشتيم، پانزده سال است آقا نان تازه سنگک براي ما موقع افطار ميآورد. با اينکه جا به جا شديم باز فاصله يک کيلومتر طي ميکند و براي ما نان ميخرد و ميآورد. اين خيرخواهي خيلي صفت خوبي است.
شريعتي: در يک سخنراني از امام راحل شنيدم که بسيار جالب بود. ايشان فرموده بودند: در بحبوحه تظاهرات، يک پيرمرد و پيرزني نشسته بودند، يک کاسهاي در دستشان بود که درونش پر از سکهي يه ِقراني بود. همه فکر ميکردند اينها گدايي ميکنند، اما بعد که پرسيدند، گفتند: ما پول خرد آورديم که هرکس خواست تلفن استفاده کند، از اين پول خردها استفاده کند. بعد امام ميگفت: من حيرت زده شدم در برابر لطافت روح اينها.
حاج آقاي فرحزاد: عمل کوچک را کوچک نبينيد، يک عمل کوچک گره گشا يک افرادي را خوشحال ميکند. يک بچهاي را شاد ميکند و اينها بهشت را واجب ميکند. همين همسايه ما بالاي هزار نفر را هر شب در ماه رمضان افطار ميدادند. خدا اين توفيقات را به ايشان داده است. مورد چهارم «وَ مَنْ لَمْ يَجْزَعْ عَلَى الْمُصِيبَةِ حِينَ تُصِيبُهُ» از چيزهايي که شيطان ميگويد: من نميتوانم بر افراد سلطه پيدا کنم، افرادي که مصيبت و حادثه تلخي برايشان پيش ميآيد جزع فزع نکنند و تحملشان بالا برود. مرگ و مير و مريضي هست، «الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» (بقره/156) در حالات بزرگان اشاره شده باد آمد، برق رفت. فعلاً صبر ميکنيم تا برق بيايد، در چاه افتاديم صبر ميکنيم که با طناب ما را دربياورند. اينکه بيتابي کنيم و فرياد کنيم، اينجا کمينگاه شيطان است. آنهايي که اهل جزع و فزع هستند، در مصيبتها صبر نميکنند، شيطان بر اينها مسلط ميشود. کسي که در مصيبت و حوادث از خود بيخود نشود و صبور باشد. شيطان ميگويد: من به او راه ندارم.
مورد پنجم «وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ لَمْ يَهْتَمَّ لِرِزْقِهِ» شيطان ميگويد: کساني که آنچه خدا برايشان رزق و روزي معنوي بريده است، راضي به رضاي خدا باشند. اميرالمؤمنين ميفرمايد: «مَنْ أَصْبَحَ حَزِيناً عَلَى الدُّنْيَا فَقَدْ أَصْبَحَ سَاخِطاً» کسي که صبح کند و بگويد: خدا چرا به من و فاميل من اينقدر داده و به من نداده است. ما وظيفه داريم مطابق شرع دنبال رزق حلال برويم، ديگر اندازهاش دست ما نيست و دست خداست. گاهي دلم به حال ثروتمندان بي درد ميسوزد که خانههاي ميلياردي و ماشين ميلياردي دارند، بدبختترين روي زمين اينها هستند. مرفهين بي دردي که به فکر فقرا نيستند، اينها بدبختترين هستند، نه دنيا دارند و نه خوشي دارند. اول مردن اول آتش جهنم است که تمام اين سکهها را داغ کنند و بر بدنشان بچسبانند. مؤمن و مسلمان هم نه، اصلاً کافر، در هر کشور غير اسلامي هم کساني هستند که دين ندارند ولي خيريه دارند و کار خير ميکنند. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» (الرحمن/60) امام هفتم(ع) فرمودند: بعضي چيزها قيد اسلام و تقوا درونش نيست. يک کمونيست هم اگر به يتيمها برسد، خدا به او جزا ميدهد. اميرالمؤمنين فرمود: افرادي که غصه روزي را ميخورند، اينها از خدا ناراضي کردند. پيغمبر ما فرمودند: کسي از امت من که آرزوي گراني بکند، چون ملک دارد بگويد: الهي گرانتر شود. يا برنج انبار کرده و بگويد: الهي گرانتر شود. کسي که براي امت من گراني آرزو بکند، عمل چهل سال عبادت او پاک ميشود. هيچوقت آرزوي گراني نکنيد. اينها بدترين آدمها هستند که دنبال چپاول ديگران هستند.
شريعتي: نکات خوبي را شنيديم. خدا کند شيطان را بشناسيم و وقتي شناختيم آنوقت پناهندگي ما به خداي متعال معنا پيدا ميکند. امروز آيات 141 تا 148 از سوره آل عمران را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ«142» أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِين«143» وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ «144» وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِين «145» وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلًا وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرِين «146» وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِين «147» وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِين «148» فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»
ترجمه آيات: و (فراز ونشيبهاى جنگ براى آن است) تا خداوند افراد مؤمن را پاك و خالص، و كافران را (به تدريج) محو و نابود گرداند. آيا گمان داريد كه (با ادّعاى ايمان) وارد بهشت شويد، در حالى كه هنوز خداوند مجاهدان و صابران شما را معلوم نساخته است؟ همانا شما مرگ (و شهادت) را (پس از جنگ بدر) پيش از آنكه با آن روبرو شويد سخت آرزو مىكرديد، پس آن را (در جنگ احد) ديديد، ولى (ناخوشايند به آن) نگاه مىكرديد. ومحمّد جز پيامبرى نيست كه پيش از او نيز پيامبران (ديگرى آمده و) در گذشتهاند. (بنابراين مرگ براى انبيا نيز بوده و هست،) پس آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به (آئين) گذشتگان خود بر مىگرديد؟ و هر كس به عقب برگردد، پس هرگز هيچ ضررى به خداوند نمىزند و خداوند بزودى پاداش شاكران را خواهد داد. هيچكس جز به فرمان خدا نمىميرد، (و اين) سرنوشتى است تعيين شده. و هر كس پاداش دنيا را بخواهد از آن به او مىدهيم، و هركس پاداش آخرت را بخواهد از آن به او مىدهيم، و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. و چه بسيار پيامبرانى كه همراه آنان خداپرستان بسيارى جنگيدند، پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و تن به ذلّت ندادند و خداوند صابران را دوست دارد. و كلام آنها (رزمندگان مخلص و آگاه) جز اين نبود كه گفتند: «پروردگارا! گناهان و زيادهروى در كارمان را ببخشاى و گامهاى ما را استوار بدار و ما را بر گروه كافران يارى ده. پس خداوند پاداش دنيا و پاداش نيك آخرت را به آنان عطا كرد و خداوند نيكوكاران را دوست مىدارد.
شريعتي: علامه اميني فرمود: هرکسي بعد از صلوات بر محمد و آل محمد براي تعجيل در فرج دعا کند، در ثواب نوشتن الغدير سهيم و شريک ميشود.
حاج آقاي فرحزاد: چون در ايام شهادت حضرت حمزه سيدالشهداء هستيم، حضرت حمزه و جعفر طيار دو يار خيلي قوي هم براي پيغمبر و هم براي اميرالمؤمنين بودند، شهادت اين دو بزرگوار هم پيغمبر و حضرت علي را متأثر کرد. اميرالمؤمنين وقتي که حقشان را غصب کردند و دستان مبارکش را بسته بودند و براي بيعت اجباري ميبردند، از جملاتي که نقل شده ميفرمودند: وا حمزتا، وا جعفرا، اگر بودند کمکم ميکردند. روايت جالبي است که پيغمبر گاهي ميفرمودند: چه خوابي ديدهايد؟ چون خواب روحيات افراد را ميگويد. گاهي هم خودشان ابتدا خواب را بيان ميکردند. يکبار در جمع اصحاب فرمودند که ديشب عموي من حضرت حمزه و پسرعمويم جعفرطيار را خواب ديدم. در عالم برزخ مشغول خوردن ميوهها و غذاهاي بهشتي بودند، از آنها سؤال کردم در آن عالم افضل اعمال چيست؟ عرض کردند: پدر و مادر ما فداي شما باشد، « وَجَدْنَا أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ الصَّلَاةَ عَلَيْكَ وَ سَقْيَ الْمَاءِ وَ حُبَّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع» (بحارالانوار/ج22/ص284) در اين عالم يافتيم افضل اعمال سه چيز است. يکي صلوات بر محمد و آل محمد است. دوم آب دادن است. افرادي که در مساجد، محل عبور، دانشگاه، آب خنک براي استفاده عموم ميگذارند. آب دادن حتي از نان دادن هم افضلتر است، حتي آب دادن به حيوانات، آدم آبي براي پرندهها بگذارد. يا براي حيوانات بگذارد. سومين مورد محبت مولا اميرالمؤمنين(ع) افضل اعمال در اين عالم است.
يکي از کارهاي خوبي که با همکاري سمت خدا انجام شده، اعزام زوار اوليهايي است که تا حالا مشهد نرفتند، در سايت سمت خدا اعلام کرديم که ثبت نام ميکنيم، از ائمه جمعه خواهش ميکنيم با کمک هيأت امنا بيايند چهل نفر را با نظارت آن روحاني ثبت نام کنند و ما به صورت گروهي اين عزيزان را اعزام خواهيم کرد. هزينه مشهد دويست هزار تومان، کربلا يک ميليون تومان و قم پنجاه هزار تومان است. انشاءالله بانيان عزيز واسطه شوند که اين عزيزان را هم راهي کنيم.
شريعتي: السلام علي ساکن الکربلاء...
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»