اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

95-07-05-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – وصيت پيامبر اکرم(ص) به اميرالمؤمنين- نشاط و شادي

حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – وصيت پيامبر اکرم(ص) به اميرالمؤمنين-  نشاط و شادي
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت پيامبر اکرم(ص) به اميرالمؤمنين-  نشاط و شادي
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 05-07-95

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور *** آيينه‌اي آيينه‌اي سر تا به پا نور
آيينه‌اي و خلق حيران صفاتت *** تابيده بر جان تو از ذات خدا نور
چشمي که توفيق تماشاي تو را داشت *** جسم تو را جان ديده و جان تو را نور
در حلقه‌ي عشاق تو اي صبح صادق *** بر هر لبي گل کرده يا قدوس يا نور
قرآن وصفت سوره سوره با شکوه است *** فرقان، نبأ، يوسف، قيامت، هل اتي، نور
از کعبه تا مسجد، مسير روشن توست *** از آسمان تا آسمان، از نور تا نور
خورشيدي و بر شانه خورشيد رفتي *** فرياد مي‌زد آسمان نورٌ علي نور
پايان کار دشمنان توست، با نار *** آغاز راه دوستان توست، با نور
گر مدح تو چشم غزل روشن که ديده است *** وصف تو را از ابتدا تا انتها نور

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما دوستان عزيزم. اين ايام خيلي بر شما مبارک باشد. ايام مباهله است. روزهايي که منور و مزين به ولايت و نور اميرالمؤمنين(ع) است. انشاءالله بهترين‌ها در اين ايام براي همه ما رقم بخورد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. ايام فرخنده و خجسته را که عيد مباهله و عيد نزول آيه ولايت است. که حضرت در حالت رکوع انگشتري دادند و آيه ولايت نازل شد، همچنين آيه مهم تطهير و حديث کساء و فردا 25 هم نزول سوره هل أتي است که خودش بهترين اعياد براي اهل‌بيت(ع) است. همينطور که هفته‌هاي گذشته اشاره کرديم، اعياد غديريه را تا 25 ذي الحجه ادامه بدهند. به يک روز و دور روز بسنده نکنند. همانطور که در ايام نوروز سيزده روز را عيد مي‌دانيم. يا اينکه مثلاً امام حسين روز عاشورا شهيد شدند، چند روز قبل از محرم استقبال مي‌رويم، در اعياد هم همينطور باشيم. يکي از مراجع بزرگ فرمودند: چرا از ايام مباهله و روز مباهله غافل هستيم؟ روز مباهله اعمالي دارد، در مفاتيح مراجعه کنيد. دعاي بسيار عالي و مهمي شبيه دعاي سحرهاي ماه رمضان دارد.
شريعتي: بحث ما با حاج آقاي فرحزاد مرور وصاياي نبي مکرم اسلام(ص) به اميرالمؤمنان (ع) هست. در مورد شادي و نشاط صحبت مي‌کرديم. ادامه فرمايشات شما را مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. در وصاياي پيامبر به حضرت علي رسيديم، «و إياك‏ و خصلتين‏» مواظب باش از دو خصلت زشت پرهيز کني. «الضجر» يعني بي‌حالي و ناآرامي و استرس، دلتنگي، بي قراري، ناليدن، بي‌حوصلگي، يعني غم و حزن و اندوه را به خود راه ندهيم. «و الكسل» يکي هم کسالت و بي‌حالي، فرمود: اگر به بي‌حالي و کسالت افتادي، هم بر حق صبر نمي‌کني و هم نمي‌تواني حق ديگران را ادا کني. يعني حالت سستي و رخوت و حزن و غم را در خودت راه نده. بعضي از حزن‌ها خوب است. حزني که ما را به محبوب برساند و ما را از گناه باز بدارد، حزني که براي اهل‌بيت است، اينها موارد خاصي است که خوب است. ولي اينکه ما هميشه غمگين و محزون باشيم خيلي بد است و رد شده است.
در جلسات گذشته عرض کرديم در دين ما يک تحريف و يک برداشت غلطي شده است. دين ما مخصوصاً مکتب شيعه را به عنوان دين عزا و غم و غصه و گريه جا انداختند. تا مي‌گويي: تشيع، يعني گريه و عزا و سينه و سياه پوش و غصه و ناله. اين يک تحريف بدي است. دين ما در جاي خودش شادي دارد، و شادي فراوان هم دارد. در جاي خودش هم غم و غصه هم دارد. بسياري از امراض روحي و جسمي زيادي غم و غصه است. اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: هم و غم و غصه پيري زودرس مي‌آورد. بسياري از افرادي که زود پير مي‌شوند به خاطر غم و غصه است. بچه‌اي از پدرش پرسيد: چرا موهايت سفيد شد؟ فرمود: هروقت تو يا مادرت يک غم و غصه به من وارد مي‌کني، موهاي من سفيد مي‌شود. گفت: عجب، من در اين فکر بودم چرا موهاي پدربزرگم همه سفيد شده است؟!
در روايت داريم «مَنْ كَثُرَ هَمُّهُ سَقِمَ‏ بَدَنُهُ‏» (أمالي صدوق، ص543) کسي که هم و غصه‌اش زياد باشد، بدنش مريض مي‌شود. غم و غصه بدن را ذوب مي‌کند. اشتها را از بين مي‌برد. غم و غصه بدن را منهدم مي‌کند. هم جسم ما و هم روح ما را از بين مي‌برد. لذا انسان بايد با غم و غصه‌هاي بي‌جا مبارزه کند. حضرت علي(ع) فرمود: کسي که سرور و شادي‌اش کم است، مرگ برايش بهتر است. يعني بميرد بهتر است. انسان بايد شاداب و با نشاط باشد.
نمونه خيلي واضح اين جريان حضرت يعقوب(ع) است. حضرت يعقوب به فراق فرزندش يوسف مبتلا شد، آنقدر گريه کرد جسمش نحيف شد و چشم‌هايش نابينا شد. «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ‏» (يوسف/84) اندوه و گريه فراوان چشم‌هايش را نابينا کرد. پيراهن حضرت يوسف آمد و چشم‌هايش بينا شد. شادي به انسان حيات مي‌دهد و چشم و دل انسان را باز مي‌کند. غم و غصه حتي در چشم و اعصاب و مغز و قلب و همه وجود انسان آثار منفي دارد. آدم هرچه مي‌تواند با غم‌هاي بي‌جا و پوچ مبارزه کند. ما براي امام حسين اشک مي‌ريزيم، براي امام زمان در دعاي ندبه اشک مي‌ريزيم، اما اين غم‌ها درونش شادي و سرور است و زنده کننده است. حافظ مي‌گويد:
چون غمت را نتوان يافت مگر در دل شاد *** ما به اميد غمت خاطر شادي طلبيم
بعضي از حزن‌ها و اندوه‌ها سازنده است و باعث رشد انسان مي‌شود. بعضي‌ها بخاطر اينکه تشريفاتشان کم شده، تجملاتشان کم شده، رقيبشان جلو افتاده است، حسادت مي‌کند. آدم حسود بدن خودش را از بين مي‌برد و سرور ندارد. غبطه خوب است ولي حسادت خوب نيست. برادران يوسف حسودي کردند و خودشان و پدرشان و خانواده‌شان را از بين بردند.
حديث اول از باب اول کتاب اصول کافي حديث جنود عقل و جهل را اشاره کرديم. گفتيم: امام صادق(ع) هفتاد و خورده‌اي لشگر جنود و سپاه عقل معين کرده و هفتاد و خورده‌اي سپاه جهل معين کرده است. حزن و اندوه جزء جهل است. جزء شاخه‌هاي جهل است. سرور و شادي و فرح جزء لشگر عقل است. حضرت امير فرمودند: آدم عاقل هم نيرو و انرژي و نشاط و قدرت دارد و ثمره و ميوه‌اش هم سرور و شادي است. آدم عاقل غم به خودش راه نمي‌دهد. همه انسان‌ها فطرتاً از غم و غصه خوششان نمي‌آيد. مگر اينکه مشکل روحي و رواني داشته باشند.
بهشت مهمان‌خانه خداست. کسي که پايش را در بهشت گذاشت، غم و غصه و افسردگي همه از بين مي‌رود. «وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورا» (انسان/11)، «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ، ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَة» (عبس/39 و 39) صورت‌هاي اهل بهشت خندان و متبسم و شاداب است. در دعاها ما مي‌گوييم: خدايا حزن و غم و اندوه را از ما دور کن و سرور و شادي به ما بده. اگر واقعاً غم و غصه چيز خوبي است بايد از خدا بخواهيم. در دعاي امروز، روز مباهله هست که خدايا هر نوع سرور و شادي و بهجتي هست به من مرحمت کن. جهنم هم برعکس بهشت است.
بعضي‌ها پيامک داده بودند که چرا حضرت زهرا دائماً حزن و اندوه داشتند؟ ببينيد بعضي از افراد حضرت زهرا را طوري جلوه دادند که سر تا پا غم و غصه و ناله و گريه و فرياد بود. حضرت زهرا در مقطع خاص بعد از رحلت پيامبر(ص) يا 75 روز يا 95 روز، در طول اين زمان که دو ظلم بزرگ اتفاق افتاده، حق مولا اميرالمؤمنين و حق خودشان غصب شده است. پيغمبر هم از دنيا رفتند و جنازه حضرت سه روز روي زمين مانده بود. اينها واقعاً گريه و ناله و فرياد داشته است. و الا درباره حضرت زهرا(س) در همين بيت الاحزان شيخ عباس قمي هم هست که اين حرف غلطي است که بگوييم، حضرت زهرا در تمام عمرش گريه مي‌کرده است. حضرت امير در طول زندگي با حضرت زهرا با جنگ‌هاي بسياري مواجه بودند. ولي مي‌فرمايد: وقتي وارد خانه مي‌شدم نگاه من به چهره دلرباي حضرت زهرا مي‌افتاد، تمام غم‌ها و غصه‌هاي من از بين مي‌رفت.
مرحوم دولابي مي‌فرمودند: پيغمبر و امام و اولياي خدا شادي‌هايشان را همه وقت و همه جا ظاهر نکردند. بعضي‌ها در پيام‌ها دائماً ناله مي‌کنند. اصلاً نعمت‌ها را ناديده مي‌گيرند. راحتي‌ و امنيت را هم ببينيم. داده‌هاي خدا را هم ببينيم. با غم و غصه‌هاي دنيا بايد مبارزه کنيم. مرحوم دولابي مي‌فرمودند: چون اهل دنيا گرفتار دنيا شدند، عاشق دنيا دنبال تجملات هستند، عموم مردم چون گرفتار اهل دنيا هستند و محزون و مصيبت ديده و داغ ديده هستند، امام عسگري مي‌فرمودند: وقتي مردم داغ و مصيبت دارند، نبايد شادي‌ات را بروز بدهي که باعث ناراحتي آنها شود. بزرگي فرمود: بعضي صله رحم‌ها قطع رحم است. آنقدر شيک و پيک مي‌کنند دل ديگران را مي‌شکنند.
بنده خدايي سؤال کرد: آيا در زمان ظهور امام زمان باز هم اين ناله و فرياد و غم و غصه و ناله‌هايي که براي امام دحسين و اهل ‌بيت مي‌زنيم، ادامه دارد؟ بعد از امام زمان اولين کسي که حکومت مي‌کند، امام حسين(ع) است. من به دنبال پاسخ اين سؤال بودم که ديدم خود امام حسين(ع) به فرزندش امام سجاد(ع) فرمودند: خون من که خون خدا است، ريخته شود، آرام نمي‌شود. يعني اين خون موج ايجاد مي‌کند. اين شور و حالي که هرسال در عاشورا و اربعين مي‌بينيم و هر سال هم تازه‌تر مي‌شود از همين است. اين موجي است که دنيا را مي‌گيرد. اين موج مظلوميت ابا عبدالله فراگير است و مقدمه ظهور امام زمان(عج) است. فرمودند: اين خون من از جوشش نمي‌افتد. پيغمبر هم فرمود: حرارت و شوري از دل فرزندم اباعبدالله در دلها قرار مي‌گيرد که هيچوقت سرد نمي‌شود. فرزندم حضرت مهدي که آمد ديگر تمام مي‌شود. انتقام گرفته مي‌شود. عصر ظهور جلوه‌اي از بهشت است. ديگر حزن و اندوه معنايي ندارد. ديگر آن زمان نه فقير هست. نه زنداني هست. نه مريض هست. نه گرفتار هست. براي چه غصه بخورم. همينطور که در عصر ظهور غم و غصه‌ها برچيده مي‌شود، برکات زمين آشکار مي‌شود. هرچه که مي‌توانيم بايد با غم و غصه مبارزه کنيم. مگر استثناهايي که در حزن‌ها هست.
شريعتي: امروز صفحه 350 قرآن کريم، آيات ابتدايي سوره مبارکه نور براي شما تلاوت مي‌شود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «1» الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «2» الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ «3» وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ «4» إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «5» وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ «6» وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبِينَ «7» وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبِينَ «8» وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْها إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقِينَ «9» وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ «10»
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان‏. (اين) سوره‏اى است كه آن را نازل كرديم و (عمل به) آن را واجب كرديم و در آن آياتى روشن فرستاديم. شايد شما متذكّر شويد. هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، در اجراى حكم خدا نسبت به آن دو گرفتار دلسوزى نشويد و هنگام كيفر آن دو، گروهى از مؤمنان حاضر و ناظر باشند. مرد زناكار، جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نكند. و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد. واين (زناشويى) بر مؤمنان حرام است. و كسانى كه به زنان پاكدامن وشوهردار نسبت زنا مى‏دهند و چهار شاهد نمى‏آورند، پس هشتاد تازيانه به آنان بزنيد و گواهى آنان را هرگز نپذيريد و آنان خود فاسقند. مگر كسانى كه پس از آن (تهمت زدن) توبه كنند و در مقام اصلاح (و جبران) برآيند، كه قطعاً خداوند آمرزنده و مهربان است. و كسانى كه به همسران خود نسبت زنا دهند، و جز خودشان شاهدى نداشته باشند، گواهى هريك از آنان چنين است كه چهار مرتبه به خدا سوگند ياد كند كه از راستگويان است.
و پنجمين‏بار (بگويد:) لعنت خدا بر او اگر از دروغگويان باشد! و عذاب (سنگسار) را از آن زن دفع مى‏كند، اينكه او (در مقام دفاع) چهار بار به خدا قسم بخورد شوهرش (در اين نسبتى كه به او مى‏دهد) از دروغگويان است. و مرتبه پنجم (بگويد:) غضب خدا بر او باد اگر شوهرش از راستگويان باشد. و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، و اينكه خداوند توبه‏پذير و حكيم است. (رسوا مى‏شديد و نظام خانوادگى شما مختل مى‏شد)
شريعتي: از فضيلت ذکر صلوات مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: در روايت داريم هنگام شنيدن نام پيغمبر، ذکر صلوات در هر حالي که هستيد، در نماز، نشسته و خوابيده، مستحب است آنجا را قطع کند و ذکر صلوات را بفرستد. «مَنْ ذُكِرْتُ‏ عِنْدَهُ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ» کسي که من يادآوري شوم، اگر بر من درود نفرستد، باعث رفتن به آتش است. «دَخَلَ النَّارَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ‏» (كافي/ج2/ص495) چون رحمت خدا پيغمبر است، ذکر صلوات ما را به رحمت نزديک مي‌کند. کسي که عامداً نمي‌فرستد، باعث رفتن به آتش جهنم مي‌شود. انشاءالله فراموش نکنيم در همه حال نام پيغمبر، ذکر پيغمبر صلوات بر محمد و آل محمد شد.
شريعتي: امروز اگر قرار باشد از يک نکته قرآني و اشاره قرآني بهره‌مند شويم، چه آيه‌اي بهتر از آيه‌ي مباهله که امروز براي ما از مباهله بگويند.
حاج آقاي فرحزاد: بزرگان ما فرمودند عيد مباهله، چون نزول آيات مهم در رابطه با اهل‌بيت است و کمتر از غدير خم نيست. در روايت داريم که مأمون از امام هشتم سؤال کرد که مهم‌ترين آيه در شأن و منزلت جد تو مولا علي(ع) چه آيه‌اي است؟ امام هشتم فرمودند: مهم‌ترين آيه در مورد جدمان علي(ع) آيه‌ي مباهله است. چون در آيه‌ي مباهله خدا سنگ تمام گذاشته است. «انفسنا و انفسکم» من خيلي فشرده عرض مي‌کنم. مباهله يعني نفرين کردن، يعني دو نفر که با هم سر يک موضوعي در يک برهان و منطق به راه‌هايي رفتند و به نتيجه نرسيدند، آخرين راه حل اين است که زير آسمان بروند، بگويند: خدايا هرکسي ناحق مي‌گويد و باطل است، بلاي آسماني و پيشامدي بيايد، همه متوجه شوند. خدا باطل را محو کند، يک بلايي بر سرش آورد. اين سنت قبل از اسلام بوده و در اسلام هم اين سنت تأييد شده است. عده‌اي از مسيحي‌هاي نجران آمدند با پيغمبر ما در مورد حضرت عيسي و حضرت آدم محاجه کردند و زير بار نرفتند. منطق مستدل و محکم پيامبر را نپذيرفتند. پيشنهاد دادند اگر شما حق هستيد، مدعي حق هستيد، فردا بيرون از مدينه زير آسمان برويم مباهله کنيم. قبول کردند بروند. گفتند: هرکس بر باطل ناحق است، بلاي آسماني بيايد او را بگيرد. آيه نازل شد «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ» (آل‌عمران/61) اي پيغمبر تنها نرو، «أَبْناءَنا» امام حسن و امام حسين را بايد همراه خودت ببري. «نِساءَنا» که طبق تفسير و روايات که اهل سنت هم اقرار کردند، منظور حضرت زهرا(س) است. «أَنْفُسَنا» يعني نفس خودت، يعني اميرالمؤمنين به نفس پيغمبر است. اينها با من هستند و من هم با اينها هستم. «أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ‏ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ» (مفاتيح‏الجنان/ص534) اين آيه تمام کمالاتي که براي پيغمبر است براي حضرت علي هم ثابت مي‌کند، الا نبوت که خاتم‌النبيين بوده است. يعني معرفت، عبادت، شجاعت، تقوا، علم، معارف هرچه که در پيغمبر بوده است، هم در اين آيه و هم در صدها آيه ديگر که مي‌گويد: تو روح و جان من هستي، برادر من هستي، مثل من هستي، تو مثل خود من هستي، لذا خداي مهربان فرمود: بايد آن کسي که به منزله نفس خودت هست، يعني مولا علي را هم بياوري.
آقايي که خيلي بحث مي‌کرد و جدال بود، خدمت يکي از اساتيد ما آمد. گفت: شما هي دم از اين مي‌زند که علي همه کاره بوده، فاطمه همه کاره بوده است، حسن و حسين به اصحاب پيغمبر توجه نمي‌کنند، دائم به اهل‌بيت چسبيده‌ايد. استاد بزرگوار فرمودند: در دلم به حضرت زهرا متوسل شدم، که يا فاطمه‌الزهرا کمکم کن. جاهايي که آدم خيلي مستأصل مي‌شود، توسل به حضرت زهرا خيلي گره‌گشا است. گفت تا توسل پيدا کردم، حضرت زهرا به من الهام کرد، آيه مباهله را مطرح کن. من به آقايي که با من محاجه مي‌کرد که چرا اينقدر اهل‌بيت را پر رنگ مي‌کنيد، گفتم: شما خدا را قبول داري؟ پيغمبر را قبول داري؟ قرآن را قبول داري؟ گفت: بله. گفتم: قبول داري پيغمبر ما مستجاب الدعوه است؟ گفت: بله. قطعاً پيغمبر اول شخص عالم است و دعايش مستجاب است. پيغمبري که دعا و نفرينش مستجاب است، در جريان مباهله تنها مي‌رفت نفرين مي‌کرد. قطعاً نفرينش مي‌گرفت. چرا خدا مي‌گويد: «أبناءنا» را بياور؟ امام حسن و امام حسين را بياور؟ اين آيه چه مي‌خواهد بگويد؟ آقا گفت: اين را مطرح کردم، از طرف‌هاي زاهدان به قم آمده بود مرا محکوم کند، گفتم: ما نمي‌گوييم، خدا مي‌گويد. خدا چرا مي‌گويد: اينها را بياور؟ اسقف نصاري گفت: اگر ديديد پيغمبر تنها آمد با او مباهله کن. اگر اصحابش را آورد مباهله کنيد. ولي اگر ديديد عزيزترين افرادش را آورد، پشتش محکم است. پاره تنش فاطمه زهرا است و همه چيزش امام حسن و امام حسين است. همه وجودش علي است. گفت: من وجوه و صورت‌هايي را مي‌بينم که اگر اينها نفرين کنند، به خدا قسم کوه‌ها از بين مي‌رود. يک نصراني روي زمين باقي نمي‌ماند. با اينها مباهله نکنيد. عقب‌نشيني کنيد. در روايات نگاه کنيد آيه مباهله کمتر از غدير خم نيست. هم عظمت اميرالمؤمنين است که جاي پيغمبر و نفس پيغمبر است، هم جايگاه اهل‌بيت را نشان مي‌دهد.
فقيري مسجد آمد و داشت نا اميد مي‌شد، ناله زد: خدايا من خانه تو آمدم. يکي از اين مسلمان‌ها به من کمک نکرد. از شدت نا اميدي داشت از مسجد بيرون مي‌رفت. اميرالمؤمنين در حالت نماز بودند، فهميدند و اشاره کردند، در حال رکوع انگشتر قيمتي‌اش را به او دادند. خاتم بخشي حضرت امير در حال رکوع است. آيه نازل شد، «إِنَّما وَلِيُّكُمُ‏ اللَّهُ‏ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده/55) تمام منابع اهل‌ سنت هست. پيغمبر آمدند ببينند چه کسي در رکوع انگشتر داد؟ گفتند: مولا علي(ع)! آيه نازل شد، ولي و مولاي شما اول خداست، بعد پيغمبر است، همان مولايي که خدا و پيغمبري دارد، همان ولايت دارد. آن کسي که اقامه نماز کرده و صدقه و زکات داده در حالت رکوع، اين واقعاً جشن و شادي دارد. خدا او را ولي قرار داده است. امروز روز نزول آيه تطهير است که از هر خطا، از هر لغزش و  از هر ناپاکي و از هر گناه و مکروهي خدا اينها را پاک و حفظ کرده است. آيه تطهير هم جايي است که قبل و بعدش در مورد زن‌هاي پيغمبر است. قبل و بعدش درباره همسران پيغمبر و زن‌ها است، «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ‏ تَطْهِيراً» (احزاب/33) جريان حديث کساء هم که اتفاق افتاد، اهل‌بيت زير کساء جمع شدند. اين آيه نازل شد و اين بشارت داده شد. حديث کساء هم اجمالش را شيعه و سني قبول دارند، اين مفصل هم فقط شيعه نقل کرده است. تلاوت حديث کساء هم که دور هم جمع مي‌شويم، ياد آيه تطهير و حديث کساء مي‌کنيم، پيغمبر فرمود: غمگين غمش برداشته مي‌شود. حاجتش برداشته مي‌شود. گرفتار، گرفتاري‌اش بر طرف مي‌شود. هم پيغمبر قسم خوردند، هم حضرت علي قسم خوردند. «الَّذِي بَعَثَنِي‏ بِالْحَقِّ نَبِيّا» (کافي/ج2/ص163) هر محفلي که جمعي از دوستان و شيعيان ما باشند و حديث کساء تلاوت شود، آقاي دولابي فرمودند: يکبار کافي است. با اعتقاد بخوانيم. بنده خدمت آيت الله بهاء الديني مکرر ديدم افرادي که مي‌آمدند مي‌گفتند: مشکل و گرفتاري داريم، مي‌فرمودند: اگر تمکن مالي داري گوسفند ذبح کن. دوم اينکه چهارده هزار صلوات به چهارده معصوم هديه کن. حديث کساء بخوان. حديث کساء را همه بزرگان سفارش مي‌کردند. فردا هم روز نزول سوره هل أتي است.
شريعتي: دعا بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: خدا را قسم مي‌دهيم به صاحب امروز، مولا اميرالمؤمنين، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسين، با اينها کار پيغمبر پيش رفت و تمام انبياء خدا را به اينها قسم مي‌دادند. خدايا رفع هم و غم و گرفتاري از همه عزيزان بفرما. قلب امام زمان را از ما راضي و فرجش را نزديک، آنچه عزيزان مي‌خواهند، خير دنيا و آخرت را به همه مرحمت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين.