برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصيت رسول گرامي اسلام به حضرت علي (ع)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 10-03-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
مهرباني ؛ چشم باراني چه ميآيد به تو *** عاشقي ؛ اين حس روحاني چه ميآيد به تو
آن نگاه زير چشمي با وقارت ميکند *** اين تبسمهاي پنهاني چه ميآيد به تو
حرکت آن خال مشکي با تکانهاي لبت *** تا که شفع و وتر ميخواني چه ميآيد به تو
موي مجنون ، ريش درويشي چه ميآيد به من *** ناز ليلا ، اخم سلطاني چه ميآيد به تو
اخم کن ! آخر نميداني که وقتي ابرويت *** چين مياندازد به پيشاني چه ميآيد به تو
بي قرارِ رفتني، موجي بزن درياي من! *** گر چه آرامي ،پريشاني چه ميآيد به تو
قيصرِ رومي – حجازي ! آن عبور با شکوه *** باسواران خراساني چه ميآيد به تو
خال تو آن نقطهي پايان دفترهاي ماست *** خال در اين بيت پاياني چه ميآيد به تو
شريعتي: سلام عرض ميکنم خدمت شما بينندگان عزيز ان شاء الله لحظات خوبي را داشته باشيد حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم.
حاج آقا فرحزاد: عليکم السلام خدمت شما و همهي بينندگان و شنوندگان عرض سلام و ادب داريم و آرزوي موفقيت براي همهي عزيزان داريم به خصوص عزيزاني که دوران امتحاناتشان است ان شاء الله در امتحانات موفق و پيروز و سرافراز باشند. همين جا جا دارد تشکر بکنم از عزيزاني که راه انضباطي راديويي هم فراهم کردند. چون زياد به ما مراجعه ميکنند و در پيامها هم است که از طريق راديو ميشنوند خيليها در مسير هستند بيرون هستند بسيار کار خوبي بود بايد زودتر ميشد حالا الحمدلله انجام شده و باز تشکر داريم از عزيزاني که پيامهاي فراواني دادند که راه حل قناعت و شکرگزاري و قانع و صرفه جو بودن واقعا در زندگي ما نقش مهمي داشته است و ما اينها را تجربه کرديم با زندگي اندک درآمد اندک گذران معيشت ميکنيم خدا را هم شکر ميکنيم راضي هم هستيم آرامش عجيبي داريم عزت داريم مناعت طبع داريم الحمدلله گلايه و شکايت نداريم. آيت الله بهاء الديني ميفرمودند آيات و روايات را بايد عمل کرد پياده کرد و به عينيت رساند وقتي عمل کرد آن حقيقت را آدم درک ميکند. و الا صرف اين که گوش بدهد فايده ندارد. اين واقعا فاجعه است يکي دو روز قبل سازمان غذايي جهان فائو آمار دادند که ايران جزء سه کشور اول جهان است در دور ريختن غذا خيلي فاجعه است آمار داده پانزده ميليون در روز غذاي سالم دور ريخته ميشود. جزء سه کشور اول جهان هستيم. اين سازمان فقط در غذا آمار داده در لباس مشابهش است در مسکن ما چند ميليون مسکن خالي داريم. ميلياردها سرمايه خوابيده است به خاطر اين که ميخواهند گران تر بفروشند. به خاطر اين که گرهي باز شود ارزان تر بفروشيم يا اجاره بدهيم. در هر زمينهاي شما وارد شويد است. واقعا اين بحثي که ما صحبت کرديم قناعت و صرفه جويي و اين که خير به ديگران برسانيم با اين صرفه جويي. يکي از راه حلهاي اساسي و مهم اين است که اگر صرفه جويي انجام شود و برج زندگي کم شود فقيري نخواهد بود حداقل مملکت ما قطعي است حضرت علي ميفرمايد لَو عُدِلَ بَينَ النَّاسِ استَغنَوا (تهذيب، ج4 ، ص130) يعني مردم هر وقت عدالت در بينشان پياده شود به غنا و بي نيازي ميرسند يعني يک درصد عدهاي هستند که اسراف و تبذير و تجمل و تشريفات زياد استفاده ميکنند يک عدهاي فقرا هم زير خط فقر ميروند اگر اين جا به جا شود اضافهي خرج زندگي را ما کم کنيم حکومت بايد بکند مسئولين در درجهي اول بايد انجام بدهند اما ما خودمان هم بايد شروع بکنيم اگر هر کس به اندازهي وسع خودش صرفه جويي بکند خدا خير دنيا و آخرت به او مرحمت خواهد کرد.
شريعتي: ان شاء الله عمل کردن به دانستهها است که ما را سبک بال ميکند اگر عمل نکنيم خيلي سنگين ميشويم. وصيت پيغمبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت علي عليه السلام مرور ميکنيم رسيديم به ظلم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم پيغمبر عظيم الشان به حضرت علي عليه السلام فرمودند مومن چند علامت دارد صبور است شکور است قانع است يک علامت مومن لَا يَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ (کافي، ج 2، ص 320) است ما مومن هستيم يا نيستيم؟ در روايات زياد همين يک علامت آمده است مومن وَ لَيْسَ مِنْ شيعَتِنا مَنْ يَظْلِمُ النّاسِ (تحف العقول، ص 314) مومن و شيعهي واقعي و مسلمان واقعي کسي است که ظالم نباشد به ديگران تعدي نکند حقوق ديگران را پايمال نکند اين معيار هم در قرآن هم روايات متعدد آمده است. حضرت علي فرمودند الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَيَدِهِ ما مسلمان هستيم يا نيستيم؟ بايد محک بزنيم نماز قبول است حج زکات جهاد روزه قبول است ولي اساس کار اين يکي است اين خيلي مهم است مسلمان واقعي کسي است که مردم و ديگران از دست و زبان او در امنيت و آسايش باشند بگويند خدا پدرش را بيامرزد گفت مرا به خير تو اميد نيست شر مرسان اين که شر انسان به ديگري نرسد با زبان دست چشم با اعضا جوارحش ظالم نباشد وَ لَيْسَ مِنْ شيعَتِنا مَنْ يَظْلِمُ النّاسِ در اين جا پيغمبر عظيم الشان مورد بالاتر ظلم و مورد مهم تر ظلم را بيان کردند فرمودند يک علامت مومن اين است که يعني حتي مومن به دشمن خودش هم ظلم نميکند. حتي به دشمن. يعني جايي که به دشمن نهي شديد شده است که ظلم نکن آيا به پدر مادر همسر اولاد فاميل دوست هم کيش همسايه ميشود ظلم کرد؟ اين حرام اندر حرام اندر حرام است سيرهي خود پيغمبر ما اهل بيت هم اين بوده که در رفتارهايشان يک مورد پيدا نميکنيد که به بدترين آدمها ظلم بکنند امامان ما همسر ناجور داشتند يا پيغمبران مثل حضرت نوح و لوط ولي يک مورد نميبينيد زخم زبان بزنند تحقير و توهين بکنند. حضرت علي سلام الله عليه که ابن ملجم قاتلش است بعد از اين که پيشاني حضرت را شکافت و به طور قطع و يقين هم حضرت علي ميدانند که سه روز ديگر شهيد ميشوند و او پشيمان هم نبود از کارش بارها ميگفت من اين کار را کردم خوب هم است افتخار ميکرد ولي او حضرت علي است به امام حسن فرمودند به حقي که من به تو دارم از همان غذايي که خودت ميخوري نه پست تر، از همان غذايي که خودت ميخوري به او بده و از نوشيدني که خودت مينوشي به او بده. اين خيلي عجيب است. اطِيبُوا طَعَامَه وَ الينوا فَرَاشَه (انساب الاشراف، ج 3، ص 256) ما يک سردرد بگيريم يک دندان درد بگيريم يک ذره پولمان گم ميشود يک کسي حرفي ميزند هويتمان را فراموش ميکنيم گم ميکنيم همه چيز را فراموش ميکنيم در آستانهي شهادتش است ميگويد حسن جان غذاي دشمن من قاتل من که اسير تو است غذاي خوبي باشد فرش زير پايش نرم باشد. اين بالاترين کرامت حضرت علي عليه السلام است. گفتند فرش زير پايش نرم باشد. بارها سفارش کردند يک وقت ابن ملجم را شکنجه ندهيد لَا تُقَيِّدُوا لَهُ قَيدًا لَا تَغُل لَهُ يَداً اگر در اتاقي خانهاي اسير است دستش را چرا ميبنديد؟ پايش را ميبنديد؟ چرا در غل و زنجيرش ميکنيد؟ مبادا توهين تحقير بکنيد. اين خيلي مهم است. بعضي زندانها است يا بعضي مجرمين را خداي نکرده توهين تحقير بکنند شکنجهي روحي جسمي بدهند اينها حرام اندر حرام اندر حرام اندر حرام است هزار بار حرام بگوييم باز هم کم است بايد خيلي مواظب باشيم در روايت داريم حکومت ممکن است با کفر بماند يعني يک حکومتي کافر هستند کمونيست هستند به چيزي اعتقاد ندارد اما ظلم نکنند به ظاهر به مردم برسند خيانت نکنند اين ميماند اما اگر ظلم اتفاق بيفتد اين ظلم ريشهي اين حکومت را ميکند و از بين ميبرد. شما در روايات نهج البلاغه بگرديد چقدر دربارهي عدالت و مبارزه با ظلم آمده است. الان ماه شعبان ماه امام زمان است. ما منتظر واقعي امام زمان هستيم يا نيستيم؟ شيعهي واقعي اش هستيم يا نيستيم؟ شاخصهي مهم قيام امام زمان براي چيست؟ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً (کمال الدين، ج 2، ص 377) امام زمان تجلي و مظهر عدالت الهي است و مظهر مبارزه با ظلم و ظالم است آن وقت من ميتوانم ظلم بکنم بعد بگويم منتظر امام زمان هستم؟ ظالم باشم بگويم يابن الحسن کجايي مردم من از جدايي. خيلي اين جملهي دروغي است. خيلي بايد مواظب باشيم.
شريعتي: اين ظلم را معنا بکنيد در برابر عدالت است؟
حاج آقا فرحزاد: يا عدالت يا جود و کرم و بخشش و گذشت يا بالاتر از عدالت «إِنَّ اللَّـهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» (نحل/ 90) عدل چيزي است که حق هر کسي را ادا بکني الآن مستاجري داري وقتش رسيده بايد بلند شود عدالت ميگويد بلندش بکن عيب ندارد قرارداد هم دارد اما احسان از اين بالاتر است يک وقت ميبينيد مستاجر شما گرفتاري دارد جا به جا شدنش سخت است احسان ميکنيد گذشت ميکنيد اما ظلم اين است که حقش را پايمال بکنيد زودتر از موعد بلند بکني زياده روي بکني در اجاره گرفتن و آبرويش را ببري. به او اجحاف بکني و امثال اين ها. از حضرت علي پرسيدند معني عدل چيست فرمودند هر چيزي را در جاي خودش قرار بدهيم. تعدي نشود. اگر همهي ماشينها در ميان خط عبور بکنند و تعدي نکنند تصادف اتفاق نميافتد. من پاي کسي را لگد نکنم مال کسي آبروي کسي حيثيت کسي شخصيت کسي را تعدي نکنم. فرمودند عدل يعني هر چيزي را در جاي خودش قرار دادن. پرسيدن ظلم و جور چيست؟ فرمودند از جاي خودش که جا به جا شد ميشود جور و ظلم. حق هر کسي حق خودم را ادا بکنم. ظَلَمتُ نَفسِي گاهي به خودم ظلم ميکنم اين هم مصداق ظالم است «لَّا إِلَـهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» (انبياء/ 87) حضرت يونس ميگويد من به خودم ظلم کردم ترک اولايي کردم خطا اشتباهي کردم. امام زمان مظهر عدالت است مظهر مبارزه با ظلم است خيلي بايد مواظب باشيم. آقاي دولابي بارها ميفرمودند از کارهاي بسيار اساسي مسئولين بايد اين باشد که بازرسهاي مستقل داشته باشند اينها را بفرستند در زندانها در ادارهها يک وقت مظلومي آه نکشد. اگر مظلومي آه بکشد حتي اگر مجرم باشد. حضرت امير چقدر سفارش ابن ملجم را ميکند؟ مجرم است ولي ميتوانيم به يک مجرم بيش از اندازه مجازات برسانيم؟ اگر زندان دارد قبول اگر حد قصاص دارد متناسب با جرمش باشد. ولي اين که تحقيرش بکنيم شکنجه اش بکنيم آبرويش را ببريم شخصيتش را خرد کنيم اينها جايز نيست. کسي ما را قبول ندارد قبول نداشته باشد من ميتوانم شکنجه اش بدهم اذيتش بکنم؟ آزارش بدهم؟ بيش از اندازهاي که دستور خدا و پيغمبر است اگر من با او رفتار بکنم تعدي بکنم ظالم هستم يا براي گرفتن اقرار او را شکنجه بدهم. اصلا در اسلام شکنجه حرام است تهديد کردن شکنجه دادن خط و نشان کشيدن، هيچ يک از اين اقرارها از نظر شرعي قابل پذيرش نيست. زندگي پيغمبر و اهل بيت را کسي مرور بکند پر است از اين رواياتي که وَ لَا يَظلِمُ الاَعدَي معاويه خدا لعنتش بکند خيلي جنايت کرد چقدر دوستان حضرت علي را به شهادت رساند چقدر با حضرت امير جنگيد. معاويه وقتي که در جنگ صفين با حضرت علي برخورد کرد. راه آب را بست به حضرت علي. رودخانهاي بود که در کنارش بنا بود جنگ اتفاق بيفتد. چه کارهايي که معاويه نکرد. اصلا کتابها ميشود نوشت در جناياتي که معاويه کرد. يک جنايتش اين بود که يزيد را آورد روي کار که او هم آن همه جنايت کرد اين يک نمونه اش است. آب را بست حضرت علي آمدند رسيدند کنار رودخانه ديدند آب را بستند بدون آب که از پا در ميآيد هر کسي باشد هر ذي روحي از پا در ميآيد عدهاي به حضرت علي گفتند چه کار بکنيم فرمودند اقدام ميکنيم مالک اشتر را با جمعي فرستادند حملهي جانانه کردند معاويه و لشکرش را فرستادند عقب از رودخانه دور شدند مجبور شدند عقب نشيني بکنند هر کسي بود کاري که معاويه کرد حضرت علي کرد هر سياست مداري که بود. عينا تلافي ميکرد ولي هر چه به حضرت امير اصرار کردند شما آب را ببنديد آب را نبستند فرمودند نه آب حقي است که. دشمن است در حال جنگ است مسلماني است که در مقابل افساد و محارب في الله شده با امامش سر جنگ برداشته حضرت زير بار نرفتند فرمودند ما مرد جنگ هستيم ميجنگيم اين نامردي و ظلم است. خود لشکر به کنار اسبها و حيواناتشان چه گناهي دارند تشنه بمانند. اين را خدا دوست ندارد. چند ماه که حضرت امير آن جا جنگيدند آب را نبستند با اين که آب در اختيارشان بود و ميتوانستند اين کار را بکنند و راهي را باز کردند که اينها بيايند از آب استفاده بکنند. بارها بعضيها ميآمدند به امام پيغمبر اهانت جسارت توهين فحاشي ميکردند اما شما يک مورد پيدا نميکنيد پيغمبر امامان ما اولياء خدا به دشمن خودشان ظلم بکنند. اين خيلي شاخصهي مهمي است يعني مومن و متقي و مسلمان واقعي پيرو و منتظر واقعي اهل بيت آن کسي است که به دشمن ظلم نميکند چه برسد به دوست.
شريعتي: خيلي کار سختي است.
حاج آقا فرحزاد: سخت است ولي اگر ملکهي عدالت در وجود انسا پياده شد مرحوم آسيد علي قاضي رحمة الله عليه چند وصيت موقع رحلتشان داشتند يکي از وصايايشان اين بوده است فرمودند که الله الله الله سعي بکنيد در زندگي کسي را نرنجانيد. آقاي قاضي شاگرداني مثل علامه طباطبائي آيت الله بهجت تربيت کردند در زمان ما شايد از نظر عرفان و اخلاق و سير و سلوک شخصيت وارستهاي بودند. موقع جان دادنش نميگويد نماز شب بخوانيد ذکر بگوييد فلان عبادت را بکنيد فلان کار را بکنيد دست ميگذارد روي مهم ترين کار که مانع سير و سلوک است. در آيهي قرآن علامت مومن يک علامت است «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ» (انعام/ 82) ايمانشان با ظلم آميخته نميشود چيزهاي ديگر را نميگويد يعني وقتي ظالم نباشيم حق خدا را ادا ميکنيم نماز روزه ميگيريم. چون آنهايي که حق خدا را ادا نميکنند هم ظالم هستند. حق مردم همسايه پدر مادر همسر را ادا ميکنيم. پيغمبر ما فرمود کسي خانمش را بزند من روز قيامت خصم او هستم يعني با من دشمني کرده است. خداي متعال فرمود کسي که مومني را آزار بدهد در حال جنگ با من خداست. اينها خيلي مهم است آنهايي که ايمان آوردند ايمانشان را با ظلم آميخته نکردند، اينها به مقام امنيت و آرامش ميرسند آدمهايي که حق همه را ادا ميکنند مثلا همين قناعتي که گفتيم همين دنيا سرش را ميگذارد راحت ميخوابد آرامش دارد که من حقي را پايمال نکردم ولي آن قاضي که با رشوه حکم داده وجدانش نميگذارد شب بخوابد. همهي قضات اين طوري نيستند در هر قشري خوب و بد داريم. اگر هم ناحق حکم بدهد که ميفهمد ناحق است ممکن است اين جا گير نکند ولي شب وجدانش آزارش ميدهد. آن آتش جهنم از درونش شعله ميزند «الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» (همزه/ 5) بيچاره اش ميکند و روز قيامت به فشار قبر و عذاب قبر گرفتار ميشود يعني هم در دنيا فشار دارد هم در آخرت. خيلي بايد مواظب باشيم يک علامت اساسي مومن ظلم نکردند است آقاي قاضي فرمودند الله الله الله سعي کنيد در زندگي دلي را نشکنيد دلي را نرنجانيد حقي را پايمال نکنيد. همان مرنجاني که قبلا درباره اش صحبت کرديم. يکي دو داستان عرض ميکنم. من خواهش دارم بزرگ ترين دغدغهي ما همين است اگر ما ظلم نکنيم رستگار هستيم حق الناس و حق کسي گردن ما نباشد. در مراتب بالاتري اهميت بيشتري دارد کارفرما به کارگر ظلم نکند کارگرها درست کار بکنند کار مفيد داشته باشند بنده که آمدم سمت خدا درست حق ديگران را ادا بکنيم يک موقعهايي آقاي رکني که بارهاي اول ما را دعوت کردند گفتيم اگر ما پنجاه دقيقه اين جا وقت ميگذاريم اگر پيام بازرگاني بيايد چند ميليون هزينه اش است من سرفه ميکنم گلويم ميگيرد ميگويم دو ثانيه آب بخورم وقت بينندگان گرفته ميشود. نميخواهم سجاده آب بکشم ولي واقعا وجدانم ناراحت است. دو داستان عرض ميکنم. داستانهاي جالبي است چون بعضي موقع روايات از ذهنها ميرود ولي داستانها ميماند. من بار اول اين داستان را در کتاب مرحوم علامه جعفري ديدم. ايشان نقل کرده که در کرمان يک حاکمي بود. سابق استاندارها ولات که از طرف سلاطين يک جايي ميرفتند خودشان حکومت مطلقه داشتند حاکمي در کرمان بود بي رحم بود. يکي از شخصيتهاي منطقه با حاکم درگير شده بود. عدهاي نيرو فرستاد او را گرفتند دستگيرش کردند زندان کردند. در زندان که به سر ميبرد. اين حاکم خيلي آدم ظالم و بي رحمي بود ميخواست او را شکنجه بدهد. شکنجهي روحي هم به مراتب بدتر از شکنجهي روحي است. کسي را در سلول بيندازيد در جاهاي تاريک يا نزديکانش را ببريد جلويش شکنجه بدهيد. حاکم براي اين که او را شکنجه بدهد. زنداني بچهي چهار پنج سالهاي داشت او را آورد با او زنداني کرد او پيغام فرستاد من مقصر هستم بچه چه تقصيري دارد؟ شرايط زندان آب و هواي زندان مناسب نيست بچهي من چه گناهي دارد؟ هر چه التماس کرد پيغام فرستاد فايده نکرد وضع مالي اش خوب بود پيغام فرستاد که من پانصد تومان که آن زمان خيلي پول بوده است مثل پانصد ميليون يا بيشتر بوده است. گفت من پانصد ميليون پول به تو ميدهم بچهي من را از کنار من ببر برود پيش مادرش باشد. آمدند به حاکم پيغام دادند که من پانصد تومان حاضر هستم بدهم. او گفت ما با پانصد تومان قانونمان وضع مملتمان را به هم نميريزيم ما وظيفه داريم که بچه پيشش باشد شکنجه ببيند. اين بچه مريض شد و سرما خورد. آن جا هم دکتر و دوا نبود معالجه نميکردند. اين از هزار تا زندان بدتر است شکنجههاي روحي و تحقير و اذيت و آزار جلوي چشم من بچهي من هر روز فرسوده شود آب شود مثل شمع و من هم نتوانم کاري بکنم او هم عمدا اين کار را کرده بود شکنجهي روحي بدهد. بچه اش در زندان از دنيا رفت خيلي سخت گذشت چند روزي گذشت خود آن حاکم کرمان يک جواني داشت رشيد و سرحال و قبراق که خيلي به او وابسته بود مرض سختي گرفت بردند معالجه کردند خوب نشد گفتند نذر بکن نياز بکن دعا بخوان پيش علما رفت دعا بکنند پانصد گوسفند نذر کرد براي جوانش کشت اين بچهي جوانش خوب نشد و از دنيا رفت. پانصد گوسفند براي شفاي بچه اش کشت ولي خوب نشد. خيلي وا رفت خيلي شکنجه ديد رفت پيش يکي از علماي کرمان گفت من پانصد گوسفند کشتم که فدا و قرباني بچه ام شوم که اتفاقي نکند. گفت خدا قانونش را به خاطر پانصد گوسفند به هم نميزند از هر دست بدهي از همان دست ميگيري «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال/ 8-7) زخمي که زني چو باز بايد خوردن، در کم زدن اختيار بايد کردن. بلکه من ميگويم در نزدن اختيار بايد کرد. اگر اين جا بيفتد اين آيه را ما باور بکنيم که يک اعرابي باور کرد پيغمبر فرمود رَجَأ الاَعرَابِي فَقِيهًا که دلي را بشکنيم دل ما را هم ميشکنند اين تازه در اين دنياست. آخرت که غوغاست. عجيب است قيامت محشر است از آنهايي که ظلم کردند. اين جا من ميتوانم عذرخواهي بکنم حلاليت بطلبم جبران بکنم اما براي قيامت ميگويد «يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (غافر/ 52) يعني تند ترين تعبيرها براي ظالم آمده است. حقيقت کار اين آدم آن جا معلوم ميشود. ميگويد روز قيامت روزي است که ظالمين هر چه عذرخواهي بکنند بگويند ما فديه ميدهيم اگر کار خوبي کرديم برداريد هيچ فايدهاي ندارد «وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» ظلم همان ظلمات است ظلم همان آتش جهنم است فوران ميزند. مواظب باشيم در زندگي مان حقي را پايمال نکنيم حق ديگران را نخوريم. اگر در مملکت ما اين رشوهها نباشد. به ما پيام خيلي دادند حواسمان است متوجه هستي اگر اين رشوهها اختلاسها حقوقهاي نجومي حق کشيها نباشد ما فقير نخواهيم داشت. اگر آنهايي که توليد ميکنند جنس خوب توليد بکنند درست به مصرف کننده برسانند. يکي از ظلمها اين است ماشين توليد ميکنيم ده بيست تا عيب دارد بعد هم لوازم يدکي نميدهيم جنس ناجور ميگذاريم اين بزرگ ترين ظلم است کم کار گذاشتن در هر کاري ظلم است. خياط است مکانيک است نانوا است معلم است هر کس کم از کار خودش بگذارد ظالم است. آن چيزي که در توانمان است را انجام ندهيم ظلم است آن چيزي که در توانمان نيست را خدا نميخواهد. داستان دوم هم خيلي جالب است مرحوم شيخ عباس تربتي که بارها اين جا دوستان کارشناس ديگر هم اسمي از ايشان آوردند فضيلتهاي فراموش شده کتاب شرح حال ايشان است بيش از پنجاه بار اين کتاب چاپ شده در سايت هم است. ايشان خيلي آدم بزرگي بوده است و واقعا ميشود گفت شيعهي واقعي بوده است دوست واقعي بوده است مسلمان واقعي بوده است که آشيخ عباس قمي منبر رفته بود آشيخ عباس علي پاي منبرش نشسته بود. آقاي آ شيخ عباس قمي ديد آقاي تربتي پاي منبر نشسته از منبر مسجد گوهرشاد آمدند پايين گفتند جايي که ايشان پاي منبر است من نبايد منبر بروم شيخ عباس قمي با آن همه عظمت و مقامي که داشته تواضع ميکند ايشان را منبر ميکند. ايشان پسري داشتند شيخ حسين علي راشد تربتي که اين کتاب را هم پسرش نوشته است. من دقيقا يادم است قبل از انقلاب شبهاي جمعه سخنراني ايشان را زمان شاه ميگذاشتند همين شيخ حسين علي بسيار آدم خوبي بود. آقاي راشد بود. بعد از انقلاب هم راديو معارف و اينها بعضا ميگذارند و سابق هم ميگذاشتند همه قبولش داشتند آدم افتاده و متواضعي بود آدمي بود هم روشن فکر بود به قول خودش ميگفت من شايد ده بيست ساعت مطالعه ميکنم براي اين يک ساعتي که راديو ايران صحبت ميکنم آدم پختهاي بود. يک داستان جالبي دربارهي ايشان من شنيدم که پدرش هم در همين زمينه فوق العاده بوده ايشان از تربت و مشهد بعد از اين که درس خوانده بود ميآيد تهران ساکن ميشود منزلي که گرفته بود آن موقع پشت مجلس شوراي ملي بوده است آن جا را شهرداري طرحي تصويب ميکند که خيابان بيندازند پشت مجلس شوراي ملي آن موقع. به خانهها اخطار ميدهند که اين خانهها در طرح قرار گرفته تخليه بکنيد واگذار بکنيد کارشناسي ميشود مهندسها ميآيند نظر ميدهند پول شما را ميدهند ميآيند کارشناسي ميکنند به هر کدام ميگويند خانهي شما اين قدر ميارزد اگر اعتراض ميخواهيد بکنيد آن موقع پول خوب ميدادند همه راضي بودند. خانهها ارزان بود خانه هايشان را فوري تحويل ميدادند جاي بهتر ميخريدند معمولا کارشناسيها بيش از اندازهي واقعي و ارزش واقعي قيمت ميگذاشتند آنها هم راضي بودند واگذار ميکردند تا اين که کميسيون ميگيرد شهرداري که هر کسي اعتراض دارد اعتراض بکند. عموم خانهها اعتراضي نداشتند فقط يک اعتراض آمده بود به نام حسين علي راشد که من اعتراض دارم به اين کارشناسي که براي خانهي من کرديد و من قبول ندارم. مهندسهاي شهرداري دور هم جمع ميشوند ميگويند اين چه کسي است اعتراض دارد ما بيش از اندازه قيمت کرديم معلوم ميشود طماع است و آدم بدي است بعد ميفهمند روحاني است در راديو صحبت ميکند دم از قرآن و کتاب ميزند اين آدم بدي است بايد مچش را گرفت و خرد کرد در مهندسها يک مهندسي يهودي بوده است به اين مهندسي که يهودي بوده جريان را ميگويند که اين طوري است يک روحاني داريم اين طوري است خيلي زياده خواه است شما رئيس آن کميسيون شو و توبيخش بکن بگو شما چقدر پول پرست هستي و دنبال دنيا هستي خلاصه حسابي پياده اش بکن. ميگويد باشد. کميسيون را ميگيرند و از ايشان هم دعوت ميکنند ايشان ميآيد مينشيند ميگويد ما اين همه خانهها را که تحويل گرفتيم اعتراض نداشتيم تنها اعتراض کننده شما بوديد اگر خانهي شما ده هزار تومان ميارزيده ما پانزده هزار قيمت کرديم مشکل شما چيست؟ ايشان ميگويد مشکل من همين است خودتان ميگوييد ارزش واقعي خانهي من ده هزار تومان است شما بيشتر ميخواهيد بدهيد از جيب چه کسي ميخواهيد بدهيد؟ اين پول براي من حلال نيست آن موقع مثلا به سي ميليون آدم بدهکار ميشوم جواب مردم را چطور بدهم؟ چند آدم دارم که حکومت به مردم پول بدهد اين طوري فکر بکند. ميگويند چرا امام زمان نميآيد؟ اين طوري ما چند تا داريم؟ من کساني را ميشناسم از دوستان من مغازه اش در خيابان افتاد شهرداري پول واقعي را ميخواست به او بدهد نه پول اضافه، گفت چون ممکن است يک وقت عوارض يا ماليات و زور از مردم گرفته باشد شبهناک است نگرفت خودش هم نياز داشت گفت من نميخواهم اين مال شبهه دارد ممکن است پول زوري از مردم گرفته شده باشد يعني از شبهه ناک و حلالش هم بعضيها فرار ميکنند. آقاي راشد به اين مهندس يهودي که نميدانست هم يهودي است گفت اين پول حق من نيست اضافه ميدهيد من روز قيامت جواب خدا جواب مردم را چه بدهيم؟ اعتراض من براي زياد دادن پول شماست نه کم دادن. يهودي جا خورد. نوشته بود در حالاتش که گفت اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اللهم صل علي محمد و آل محمد. يهوديها خيلي دنيا را دوست دارند ديد يک نفر پيدا شده از دنيايي که به سمتش آمده فرار ميکند گفت دين شما حق است اين روحاني حق ميشود شهادتين گفت و مسلمان شد. رفتار آقاي راشد تربتي يهودي را مسلمان کرد. رفتار بندهي فرحزاد و امثال بنده کاري نکند مسلمان يهودي شود. جوان ما همسايهي ما قوم و خويش ما رفتار ما. اين خيلي مهم است يک موقعي يکي از مراجع بزرگ فرمودند که اين خيلي جملهي پختهاي است فرمودند عموم مردم دينشان را از رفتار اهل علم و اهل ديانت ميگيرند مادري پدري معلم روحاني که خوش اخلاق است ميبيند او متدين است مهربان است. بارها آقاي حسيني قمي فرمودند روزه ميگيرد عصباني ميشود ميگويند کاش ماه رمضان نميآمد روزه نميگرفت. روزه ميگيريم نماز ميخوانيم اين لباس تن ما است يا اسم دين را يدک ميکشيم رفتار خوبي داشته باشيم. بهترين شيوهي تبليغ رفتار ماست عموم بچههاي ما جوانان ما از رفتارهاي ما يا متدين ميشوند به دين گرايش پيدا ميکنند يا دين زده ميشوند و از دين گريز پيدا ميکنند. رفتار ما خيلي مهم است اگر ما ظالم نباشيم همهي مشکلات ما حل است علامت مومن اين است که حتي به دشمن ترين افرادش هم ظلم نميکند.
شريعتي: خيلي ممنون صفحهي 231 را با هم تلاوت ميکنيم آيات 82 تا 88 سورهي مبارکهي هود.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ ?82? مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ ?83? وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ ?84? وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ?85? بَقِيَّتُ اللَّـهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ?86? قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ ?87? قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ?88?
ترجمه:
پس هنگامي که عذاب ما فرا رسيد، بالاترين آن [سرزمين آلوده] را فروترينش نموديم و بر آن سنگهايي از نوع سنگِ گلِ لايه لايه فرو ريختيم. (??) [سنگ هايي] که نزد پروردگارت نشانه دار بود و آن سنگها از ستمکاران دور نيست. (??) و به سوي [مردم] مَدين، برادرشان شعيب را [فرستاديم.] گفت:اي قوم من! خدا را بپرستيد، شما را جز او هيچ معبودي نيست؛ و از پيمانه و ترازو مکاهيد، همانا من شما را در توانگري و نعمت [ي که بي نياز کننده از کم فروشي است] ميبينم و بر شما از عذاب روزي فراگير بيمناکم. (??) واي قوم من، پيمانه و ترازو را عادلانه [و منصفانه] کامل و تمام بدهيد، و اجناس مردم را [هنگام خريدن] کم شمارتر و کم ارزش تر [از آنچه که هست] به حساب نياوريد و در زمين تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنيد. (??) آنچه خدا [در کسب و کارتان از سود و بهره پس از پرداخت حق مردم] باقي ميگذارد، براي شما بهتر است اگر مؤمن باشيد، و من بر شما نگهبان نيستم. (??) گفتند:اي شعيب! آيا نمازت به تو فرمان ميدهد که آنچه را پدرانمان ميپرستيدند رها کنيم؟ يا از اينکه در اموالمان به هر کيفيتي که ميخواهيم تصرف کنيم دست برداريم؟ به راستي که تو [انساني] بردبار و راه يافتهاي [پس چرا ميخواهي در برابر آزادي ما نسبت به بت پرستي وهزينه کردن اموالمان به هر کيفيتي که بخواهيم بايستي؟!] (??) گفت:اي قوم من! مرا خبر دهيد اگر من بر دليل روشني از سوي پروردگارم متکي باشم و از جانب او رزق نيکويي به من داده باشد [آيا رواست که خلاف خواسته او عمل کنم؟] و من نميخواهم آنچه که شما را از آن باز ميدارم خود مرتکب شوم؛ تا جايي که قدرت دارم جز اصلاح [شما را] نميخواهم؛ و توفيقم فقط به [ياري] خداست؛ بر او توکل کردم و به سوي او باز ميگردم. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: فضيلت صلوات را ميشنويم
حاج آقا فرحزاد: پيغمبر عظيم الشان فرمودند هر دسته و گروهي که جايي جمع شوند ما مِنْ قومٍ اجْتَمَعُوا في مَجلِسٍ فَلَمْ يَذْکُروا اسْمَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَمْ يُصَلُّوا عَلَي نَبِيِّهِم إلاّ کانَ ذلکَ المَجلِسُ حَسْرَ?ً وَ وَبالاً عَلَيْهم اگر در آن جلسه ذکر خدا نشود و در آن جلسه صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده نشود آن مجلس وزر و وبال و حسرت براي آنها در روز قيامت خواهد بود. ان شاء الله جلساتمان را نوراني بکنيم با صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: اشارهي قرآني را بفرماييد.
حاج آقا فرحزاد: آيهي 88 اين صفحه در مورد حضرت شعيب است همهي آنهايي که ميخواهند امر به معروف بکنند نهي از منکر بکنند خيرخواهي بکنند ناصح باشند چند شرط بيان کرده است «قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ» يکي اين که ما جايي که ميگوييم اين کار را فرزند ما نکند خودمان هم نکنيم ميگوييم انجام بدهد خودمان هم انجام بدهد خلاف آن چيزي که امر و نهي ميکنيم خودمان در عمل نداشته باشيم. شرط ديگر در نصيحت و خيرخواهي و امر به معروف و نهي از منکر اين است که قصد ما اصلاح باشد قصد ما برتري نباشد اين که من خوبم تو بدي توهين و تحقير نباشد اصلاح باشد مثل طبيعي که ميخواهد طرف را شفا بدهد. گفت نيت من از اين که قومم را هدايت ميکنم اصلاح است و يکي هم توجه داشته باشيم براي دستگيري ديگران و امر به معروف و نهي از منکر و هدايت ديگران بدانيم که تمام توفيقات ما از خداي متعال است يک بزرگي هميشه اين سفارش را ميکرد ميفرمودند که اگر هم ميخواهيد بچه شاگرد دوست فاميل را نصيحت و موعظه بکنيد برويد گوشهاي با خدا خلوت بکنيد بگوييد خدايا اين حرف را تو در دل او بکار، تو او را منقلب بکن تو در او تاثير بگذار من فقط يک واسطه هستم گاهي هم خوب عمل نميکنم نتيجهي عکس ميدهد توفيقاتمان را در همهي مسائل از خدا بدانيم «وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ» (هود/ 88) در همهي ريز و درشت کارهايمان به خدا توکل بکنيم و در همهي ريز و درشت کارهايمان به خدا انابه بکنيم برگرديم بگوييم خدايا تو کمک ما باش اين آيات آخر خيلي مهم است که توفيق ما از خداست توکل ما بر خداست ناله و آه ما همه اش در خانهي خداست که خدايا تو کمکمان بکن
شريعتي: خيلي ممنون براي دسترسي سريع به نکات برنامهي سمت خدا ميتوانيد در فضاهاي مجازي ما را دنبال بکنيد رصد بکنيد samtekhoda3 و به دوستانتان هم معرفي بکنيد. در خدمت شما هستيم
حاج آقا فرحزاد: ما بارها دربارهي ظلم خيلي صحبت کرديم در همين وصايايي که شروع کرديم همان فرازهاي اوليه اش اين بود که يا علي افضل جهاد اين است که کسي صبح بکند همت به ظلم کسي نداشته باشد بحث ظلم را مککر گفتيم فقط اشارهاي کرديم خيلي بايد مواظب باشيم همان طور که آقاي قاضي فرمودند از نزديکان ما که بيشتر با آنها سر و کار داريم پدر مادر همسر اولاد افرادي که سالي يک بار ميبينيم کم ميشود حقي از آنها ضايع نشده باشد مخصوصا زن و شوهر يک بزرگي فرمود من هر چند روز يک بار از خانم ام حلاليت ميطلبم خانه داري ميکند بچه داري ميکند مهمان داري ميکند من دو قورت و نيم ام باقي است فرمان ميدهم طلبکار هستم برعکسش همين است مرد بيرون خانه زحمت ميکشد کار ميکند خانم گلايههايي دارد در هر صورت با کساني که بيشتر ارتباط داريم هم ديگر را ببخشيم گذشت بکنيم. در دستورات اسلامي اين است که مثلا کسي که چيزي ميفروشد يک کمي چرب تر بکشد که چون مرز عدالت را کسي معمولا تشخيص نميدهد مشکل است که بگويي يک گرم اين طرف آن طرف نشده پس فروشنده سعي بکند يک کمي سنگين تر بکشد. به طرف مقابل گفتند آن کسي که خريدار است يک کم سبک تر بگيرد اگر او ميخواهد بکشد سبک تر بگيرد. به هر کس وظيفهي خودش گفتند. مثلا ميوهي درهم که ميگويند مشکل است آدم دستش ميرود به سمت ميوههايي که بهتر است آدم چشمش را ببندد يک طوري بکند که بدها را هم بگيرد که مديون نشود يعني اگر در مقابل و معاملات معاشرت با ديگران انسان از حق خودش يک کمي بدهد به طرف مقابل که يک موقعي دچار ظلم نشود. لب مرز حرکت نکنيم مرز مشکل است همان طور که در وضو گفتند يک ذره از آرنج را بالاتر بشوي يک ذره نه زياد که به وسواس برسد که خاطر جمع شوي که آرنج را شسته اي. حضرت علي در وصايايي که به امام حسن دارند فرمودند فرزندم نفس خودت را بين خود و ديگران ميزان قرار بده يَا بُنَيَّ اِجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اِكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا وَ لاَ تَظْلِمْ كَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ يَحسَنَ إِلَيْكَ (نهج البلاغه، نامه 31) چه کار بکنيم؟ معيار بدهيد. خط کش خوبي است. هر چيزي که براي خودت ميخواهي براي ديگران هم بخواه ما دوست نداريم به ما توهين تحقير شود حقمان پايمال شود شما هم دل ديگران را نشکن آبروي ديگران را نبر. هر چيزي را که براي خودت نميخواهي براي ديگران هم نخواه. همان طوري که دوست نداري به شما ظلم شود حقت پايمال شود تو هم حق ديگران را پايمال نکن. هيچ کس دوست ندارد به او ظلم شود. هيچ فطرتي زير بار ظلم نميشود. همان طور که دوست داري ديگران به تو صله بکنند احسان بکنند محبت بکنند همان طور رفتار بکن ميزان خودت هستي وجدان ما عقل ما فطرت ما نفس ما ميزان است «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» (اسراء/ 14) يعني تو خودت حساب رس خوبي در خودت داري اين ميزان و سنجش است. آخرهاي ماه شعبان را ميگذرانيم سه شنبهي هفتهي آينده ان شاء الله زنده باشيم ماه مبارک رمضان شروع ميشود من ديدم در روايت از امام پرسيد که افضل اعمال ماه شعبان چيست؟ فرمود صدقه و استغفار. با اين که روزه است دعاي مناجات شعبانيه است چه است چه است صدقه و استغفار. صدقه گناهان را پاک ميکند صدقه حقهايي که تضييع کرديم ميرود به حساب آنها جبران ميشود چرا گفتند رد مظالم بدهيد؟ صدقه است ديگر صدقهي واجب است اگر صاحبان امر را نميشناسيم. صدقه يکي از چيزهايي است که خيلي موثر است به حساب خدا ما واريز ميکنيم اگر کسي جلوي ما را گرفت ميرود به حساب او يعني ما در بايگاني يک چيزي داريم و يکي هم استغفار است. روايت عجيبي است براي هيچ ماه ديگري من نديدم فرمود استغفار کردن و توبه کردن در ماه شعبان هفتاد هزار برابر ماههاي ديگر است. در مفاتيح هم اين روايت آمده است. استغفار هم نه فقط هر روز هفتاد مرتبه مستحب است اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ لفظ خالي و زباني نباشد واقعا توبه بکنيم. يعني قبل از ورود به ماه رمضان پدر مادر همسر اولاد فاميل کارگر کارفرما زير مجموعه بگويند ما را حلال کنيد ببخشيد من حق شما را نميتوانم بدهم اگر ميتوانستم ميدادم عذرخواهي بکنيد عذرخواهي اين جا خيلي راحت تر از آتش جهنم است اين جا اگر خودمان را نشکنيم با آتش جهنم با فشار قبر ما را ميشکنند بيني و بين الله طاقت نداريم استغفار و پاک شدن از بديها و حق الناس و حق ظلمها در ماه شعبان خيلي خيلي سفارش شده است اگر حقوق ديگران را ادا بکنيم نفس ما ميشود عبادت و تسبيح خواب ما ميشود عبادت بهترين مهمانيهاي ماه رمضان نصيبمان ميشود.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.