برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آداب همسايگي
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 09-01-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
مي چرخم و دلم به مدار تو دل خوش است *** پاييز اين جهان به بهار تو دل خوش است،
صبر و قرار رفته از اين عالم و هنوز *** اين وعده باز دل، به قرار تو دل خوش است.
گفتي به دار ميکشي ام وعدهي خوشي است *** اصلا دلم به وعده دار تو دل خوش است
خاکستري مانده به دل که جوان شود *** هر لحظه، دم به دم به شراب تو دل خوش است،
من نقش ميزنم که جهان تازه تر شود *** اما دلم به نقش و نگار تو دل خوش است،
يار صبور دست مرا آن جهان بگير، *** اين غرق در گنه به تبار تو دل خوش است
سيب ازل جنون دلم را دوا نکرد *** با سهمي از انار لبان تو دل خوش است
شريعتي: سلام به همهي شما دوستان خوب خيلي خوش آمديد به اين سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بيت عليهم السلام باشد خوشحاليم در کنار شما هستيم سلام عليکم حاج آقا فرحزاد
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض ميکنم خدمت شما و بينندگان عزيز و مهربان عرض سلام داريم در آستانهي ولادت سر تا سر نور حضرت فاطمهي زهرا صديقهي کبري و روز گرامي داشت بانوان هستيم عزيزان تدارک ببينند خودشان را آماده بکنند براي روز زن و مادر و خدمت به اين عزيزاني که يک عمر به ما محبت ميکنند
شريعتي: امروز باز هم ميخواهيم از آداب مسلماني بشنويم در ذيل اين بحث که امروز مخاطبهاي خاص خودش را دارد ميخواهيم بدانيم با همسايه هايمان چگونه رفتار بکنيم بهتر است و از آداب همسايگي بشنويم
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم اولين مسئلهاي که در رسالههاي مراجع نوشتند خيليها هم خبر ندارند اولين مسئله اش اين است که مسلمان بايد اصول دينش را نه از روي تقليد بلکه از روي تحقيق انتخاب بکند يعني واقعا برود اديان مختلف را بررسي بکند بيني و بين الله آن عقل و فطرتي را که خدا در او گذاشته را ميان بگذارد و به آن برسد با تحقيق به اين برسد نه اين که پدرم مسلمان است من خودم اوايل جواني و بلوغم رفتم اديان مختلف مسيحيت يهوديت اهل سنت همهي اينها را تحقيق کردم چون به رساله بايد عمل کرد اولين مسئلهاي که در رسالهها است که همين را من ميگويم يکي از دلايل محکم حقانيت مکتب ماست ميگويد برو همهي اديان را بررسي بکن آن چيزي که احسن است با فطرت و عقلت و وجدانت جور در ميآيد با منطق و برهان و استدلال بپذير واقعا مکتب ما دين ما تشيع ما فروگذار نکردند ريز و درشت مسائل را از ريز ترين مسائل که امور بهداشتي باشد يک ناخن گرفتن يک مسواک زدن تا مسائل رهبري جامعه که مهم ترين مسئله است چه در قرآن و چه در روايات ما بيان شده که اين واقعا يک دين کامل است يعني ما دويست و پنجاه سال يعني از زمان پيغمبر تا زمان امام حسن عسکري عليه السلام هم روايات فراوان از معصومين داريم هم سيرهي عملي از اين معصومين داريم که آداب معاشرت را بيان کردند که ما چگونه زندگي بکنيم واقعا بيني و بين الله مکتبي کامل تر و جامع تر اگر باز هم در بينندهها کسي پيدا کرد به من خبر بدهد که به همه چيز توجه داشته عمل نميکنيم يک حرف ديگري است اين مشکل خود ماست ولي واقعا چه خود رهبران ما که حقيقتا کامل عمل ميکردند هم فروگذار نکردند از چيزي مثل قاضي که ميخواهد قضاوت بکند ما در روايت داريم که بايد حتما صبح صبحانه بخورد شکمش سير باشد کاملا اعتدالش باشد گرسنه تشنه نباشد که بتواند قشنگ حکم بدهد قاضي بايد حقوقش يک حقوق مکفي باشد که چشم طمعش به رشوه و جاي ديگر نباشد قاضي که ميخواهد حکم بکند صدايش را بلند تر نکند نترسند متهم و شاکي اين هم چيز لطيفي است مستحب است که قاضي به متهم راههاي فرار را يعني راههايي که گير نخواهد بيندازد حتما جرم را ثابت بکند گناههاي شخصي را ميگوييم گناههاي شخصي مثلا کسي را متهم است گرفتند خدا دوست ندارد افشا شود يک وقت حق الناس است بحث آن جداست ولي طرف گناه شخصي کرده سفت و سخت نگيرد يک راههاي فرار برايش بگذارد که بتواند در برود خيلي واقعا ريز و درشت آداب را بيان کردند حالا از باب نمونه آداب همسايه را ميگوييم ما چگونه با همسايهها زندگي بکنيم تعامل داشته باشيم آن قدر روايات آيهي قرآن داريم که چگونه آدم با همسايهها زندگي بکند سورهي مبارکهي نساء آيهي 36 «وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا» (نساء/ 36) خدا را پرستش بکنيد براي خدا شريک قائل نشويد بعد از توحيد دعوت ميکند به نيکي کردن به پدر و مادر بستگان و فاميلها و آنهايي که سرپرست ندارند و افرادي که مسکين هستند فقير هستند ضعيف هستند بعد از احسان به اينها ميفرمايد سه مورد از اين آيه دربارهي همسايه است يکي همسايههايي که فاميل هستند آنها را بايد انسان بيشتر محبت بکند دوم همسايههايي که فاميل نيستند يا فاصله دارند بعضيها هم گفتند ذي القربي همسايههاي نزديک جنب همسايههاي دور است به همسايههاي دور و نزديک محبت بکنند خدمت بکنند و سوم يعني آنهايي که همسايه نيستند ولي در جوار ما زندگي ميکنند حالا همکار هستند هم سفر هستند آنهايي که همراه ما هستند آنها هم به يک نوعي همسايهي ما هستند يعني کلا همسايههاي دور و نزديک و آنهايي که هم نشين و همکار ما هستند در کنار ما هستند سفارش شده به احسان و نيکي به آنها اول بنده رواياتي که اهميت همسايه و حرمت همسايه را گفته عرض ميکنم بعد آداب اين که ما چگونه با همسايهها بايد تعامل داشته باشيم حضرت علي سلام الله عليه دو بار نام خدا را ميآورند الله الله فِي جِيرَانِکُم! فَاِنَّ النَّبِي صَلي الله عليه و آله و سلم اُوصِي بِهِم (نهج البلاغه) يعني خدا را در نظر بگيرد خدا را در نظر بگيريد دربارهي همسايه هايتان احسان و نيکي بکنيد خوب رفتار داشته باشيد پيغمبر هميشه نسبت به همسايهها وصيت ميکرد خود پيغمبر هم ميفرمايد جبرئيل آن قدر از طرف خداي متعال سفارش همسايه را کرد که ما فکر ميکرديم همسايه از همسايه ارث ميبرد اين جا هم حضرت علي عين همين را نقل ميکند که پيغمبر آن قدر به ما سفارش کرد به همسايه که ما فکر ميکرديم همسايه از همسايه ارث ميبرد باز در کلام ديگري پيغمبر ما حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم فرمود يَا عَلِيُّ، أَکْرِمِ الْجَارَ وَ لَوْ کَانَ کَافِراً (جامع الأخبار، ص84) کسي که با تو و در جوار تو و در کنار تو زندگي ميکند واجب است به او اکرام بکني احترامش را بگيري ولو کافر باشد خيلي عجيب است همسايهي غير مسلمان باشد بت پرست باشد يهودي مسيحي غير مسلمان غير هم کيش ما باشد هر نوع دين و مذهبي دارد اصلا کمونيست است.
شريعتي: همسايه از آن جهت که همسايهي ماست حق به گردن ماست.
حاج آقا فرحزاد: حق دارد و لازم است اکرام و احترامش را بگيري باز امام باقر عليه السلام فرمودند قَالَ قَرَأْتُ فِي کِتَابِ عَلِيٍّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَتَبَ بَيْنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ مَنْ لَحِقَ بِهِمْ مِنْ أَهْلِ يَثْرِبَ أَنَّ الْجَارَ کَالنَّفْسِ غَيْرَ مُضَارٍّ وَ لَا آثِمٍ وَ حُرْمَهُ الْجَارِ عَلَى الْجَارِ کَحُرْمَهِ أُمِّهِ (الکافي، ج?، ص???) از کتاب حضرت علي قرائت ميکردم ميخواندم که حضرت امير فرمودند همسايه به منزلهي نفس خودت است يعني چگونه به خودت محبت ميکني ميرسي مواظبت ميکني خير خودت را ميخواهي نسبت به همسايهها هم همين طور باش مثل خودت که ضرر به خودت نميزني مواظب هستي گناه و معصيت نکني نسبت به همسايه هم اين طور عمل بکن باز تعبيرهاي عجيبي در مورد همسايه ما داريم من يک مقدار مرور ميکردم براي خودم جالب بود فرمود حُرْمَهُ الْجَارِ عَلَى الْجَارِ کَحُرْمَهِ أُمِّهِ بعد از خدا و پيغمبر و اولياء خدا مهم ترين شخصيتي که در روايات ما سفارش ويژه شده به او احترام بگيرند مادر است لإمامُ الصّادقُ عليه السلام : جاءَ رجُلٌ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله و سلّم فقالَ : يا رسولَ اللّه ، مَن أبَرُّ ؟ قالَ : اُمَّكَ ، قالَ : ثُمّ مَن ؟ قالَ : اُمَّكَ ، قالَ : ثُمَّ مَن ؟ قالَ : اُمَّكَ ، قالَ : ثُمّ مَن ؟ قالَ : أباكَ (الكافي، ج 2 ، 159) يک شخصي جواني آمد خدمت پيغمبر عرض کرد به چه کسي خدمت و محبت بکنم فرمود مادر دوباره فرمود مادر سه باره فرمود مادر بار چهارم فرمود پدر سه بار فرمود مادرت بار چهارم فرمود پدر يعني حرمتش از پدر هم بيشتر است اين جا ميفرمايد حرمت همسايه بر همسايه مثل احترام مادر است يعني آن اطرافيان ما به ما وابسته هستند ما در آن محيط زندگي ميکنيم کان نشر و نمو ما از آن هاست اين قدر بايد احترام قائل شويم که حرمتش مثل حرمت مادر است امام حسن مجتبي ميفرمايد شب جمعهاي من در کنار مادرم بودم ديدم از اول شب تا طلوع صبح سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ. (بحارالانوار، ج8?، ص313) همه اش براي ديگران دعا ميکرد برعکس ما که همه اش خود محور هستيم و خود خواه هستيم امام پيغمبر اهل بيت همه اش به فکر ديگران هستند چه در انفاق و صدقات و چه در دعاها چرا در نماز شب گفتند براي چهل مومن دعا بکن؟ يعني به فکر ديگران باش آن چند برابر در حق خودت مستجاب ميشود در بعضي روايات داريم صد هزار برابر در حق خودت مستجاب ميشود وقتي طلوع صبح شد من به مادر عرض کردم مادر همه اش براي مومنين مومنات دعا کردي براي خودت دعا نکردي فرمود اول همسايه بعد خانه اول آدم به فکر همسايه باشد به فکر تامين رفاه آنها باشد بعد به فکر خودش باشد چه بهشتي ميشود چه زندگي شيريني ميشود انسان اول به فکر ديگران باشد اين هم است که افرادي که ميخواهند خانه بخرند قبل از اين که مساحت خانه و ساختمان و کيفيت خانه را بررسي ميکنند محيط و همسايهها را بررسي بکنند همان طور که هفتهي قبل عرض کرديم الرَّفِيق ثُمَّ الطَّّرِيق (مستدرک الوسائل، ج8 ، ص209) اول رفقا هم سفرها مهم تر از خود مقصد و سفر هستند در خريد خانه هم ميگويد اَلْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ اين خانه مهم نيست کجا قرار گرفته شما خانهاي ميخريد در محيطي که همه اراذل اوباش معتاد قاچاقچي هستند بخواهي نخواهي محيط آلوده است فضا آلوده است فضاي آلوده به بچهها به خانوادهها سرايت ميکند در معرض خطر هستيد شما اگر خانهي کلنگي بخريد که گران هم باشد در محيطي بخريد مومن با تقوا سالم پاک بي آزار و بي اذيت باشند آدم لذت ميبرد کيف ميکند لذا در خانه خريدن ميفرمايد اول همسايه و محيط را حساب بکن يعني همسايه از اصل خانه مهم تر است ما يک زماني مستاجر بوديم در قم صاحبخانهي ما روحاني بود رفته بود شهرستان با اين که قصد برگشتن نداشت خانه را نميفروخت گفتم چرا گفت از بس اين جا همسايههاي خوبي دارد. از باب نمونه عرض ميکنم ايشان ميگفت من معمولا سر شب ميخوانم روايت هم داريم شِيعَتُنا يَنامُونَ أَوَّلَ اللَيْلِ (وسايل الشيعه، ج5، ص 274) از اين نظر ما شيعه نيستيم شب دير ميخوابيم فرمودند اين همسايه از بس به ما محبت کرده دلم نميآيد خانه را بفروشم بلکه اميد دارم خودم برگردم يا کسي بيايد از باب نمونه ميفرمودند يک شب براي ما از شهرستان مهماني آمد خانهي ما را بلد نبود خانهي اين همسايه را در زد همسايه نگفت که خانهي بغلي است گفت بفرماييد داخل فکر کرد خانهي ما است برد آن شب شام داد پذيرايي کرد گفت حاج آقاي فلاني که ميخواهي سر شب خوابيده الآن از خواب بيدار بکنم اذيت ميشود شما بفرماييد تا صبح پذيرايي کرد ما را نگه داشت صبح که من بيدار شدم تحويل داد واقعا چقدر قيمت دارد بعضي همسايهها هستند از خواهر برادر فاميل به انسان بيشتر ميرسند در غم و شادي انسان شريک هستند اين خيلي نعمت بزرگي است انسان احساس تنهايي و غربت نميکند همسايهي خوب قيمت ندارد همسايهي بد هم من دلم نميآيد بگويم مثل شمر ميماند واقعا خوشي و راحتي را از کام انسان ميگيرد باز در روايت ديگري فرمود عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ الْجِوارِ فَانَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ امَرَ بِذلِكَ (الأمالى شيخ صدوق، ص 359) يعني خوب هم زيستي با همسايهها داشته باشيد خدا امر کرده به حسن هم جواري و اکرام و احترام همسايه فرمود خوب همسايه بودن رزق را زياد ميکند حُسنُ الجِوارِ يُعَمِّرُ الدِّيارَ وَيَزيدُ فِى العمارِ (کافي، ج1، ص667) هم رزق و روزي را زياد ميکند هم شهرها را آباد ميکند هم عمر را طولاني ميکند برعکسش همسايهي بد و آزار دادن همسايه عمر را کوتاه ميکند رزق و روزي را بد ميکند و شهرها را خراب ميکند لذا خيلي مهم است همسايه چه کسي باشد حالا آدب همسايگي از مهم ترين آدابي که در روايات خيلي رويش پا فشاري و تاکيد شده اين است که فرمود مهم ترين حق همسايه در قدم اول اين است که آزار و اذيت و ستمي از طرف شما به همسايه تان نرسد گفت مرا به خير تو اميد نيست شر مرسان اگر هم عزيزان دقت کرده باشند ما در پيامها هم خيلي داريم که مينالند در روايت داريم هيچ مومني نيست نبوده و نخواهد بود الا اين که يکي از امتحاناتش اين است که گير همسايهي ناجور ميافتد يک همسايهي ناجور در مجتمع آپارتمان در محله گاهي محل را مختل ميکند واقعا همه را به ستوه ميآورد و لذا در روايات ما آن قدر سفارش شده مزاحمت براي همسايه فراهم نکنيم سر و صداهاي ناهنجار ايجاد نکنيم ميگويند صداي گيرنده شان را اين قدر بلند ميکنند ما را از خواب و زندگي مياندازند مهمانيهاي بي وقت ميآيند ميروند سر و صداها تلفن ميزند داد ميزند ناهنجاريهاي صوتي ايجاد ميکنند سد معبر ميکنند ماشينش را جلوي در خانهي همسايه پارک ميکنند مواظب باشيم بدترين گناه کبيره است بترسيم از آه همسايه يک بزرگي ميفرمود ما همسايه داشتيم يک نصف شب ماشينش را روشن ميکرد بوق ميزد ميگفت واقعا از ته دل آه کشيدم رفت در شهر پرتي پرتش کردند معلوم نشد کجا افتاده مواظب باشيم از آه همسايه بترسيم آه مظلوم است لذا در روايات ما ميفرمايد مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُؤْذِي جَارَهُ (کافي، ج 2، ص 667) اگر کسي واقعا خدا آخرت را قبول دارد ما در روايات داريم حضرت زهرا سلام الله نوشتهاي از پدر بزرگوارشان داشتند به فضهي خادمه فرمودند اين را براي من پيدا بکن از امام حسن امام حسين بالاتر است رفتند گشتند پيدا کردند در آن نوشته اين نوشته بود که کسي که به خدا و روز قيامت ايمان دارد همسايه را آزار ندهد يا حرف خوب بزند يا ساکت شود سه جمله بود که اينها فقط يادم بود باز در روايت ديگر دارم : لَيسَ مِنّا مَن لَم يحسِن مُجاوَرَةَ مَن جاوَرَهُ (کافي، ج 2، ص 668) يعني شيعهي ما نيست مسلمان نيست پيرو ما نيست کسي که خوب همسايهاي براي همسايهها نباشد حرمت آنها را نگه ندارد اين هم روايت تند عجيبي است روايت داريم شخصي از پيغمبر عظيم الشان صلي الله عليه و آله و سلم سوال کرد شب تا صبح يک خانمي است عبادت ميکند روزها هم سالي دوازده ماه روزه ميگيرد إنّ فُلانَةَ تَصومُ النّهارَ و تَقومُ اللّيلَ، و هِي سَيِّئةُ الخُلقِ تُؤْذي جِيرانَها بلِسانِها لا خَيرَ فيها ، هِي مِن أهْلِ النّارِ (بحارالانوار، ج 71، ص 394) اين خانم هم بد اخلاق است و هم همسايهها را آزار ميدهد با زبانش همسايه آزاري ميکند پيغمبر ما فرمود خيري در او نيست او در جهنم است پيغمبر فرمود اين خانمي که شب تا صبح هم عبادت ميکند روزها هم روزه ميگيرد ولي همسايه آزار است بد اخلاق است يک ضرب ميرود در آتش جهنم هيچ خيري در او نيست تمام خوبي هايش محو ميشود پاک ميشود مردم آزاري اعمال خوب ما را پاک ميکند عبادت عبادتي قبول ميشود که کنارش مردم آزاري نباشد اينها همهي خوبيهاي ما را محو ميکند بد اخلاقي مثل اين است که در عسل سمّ بريزي آن را از بين ميبرد اين هم روايت تندي است اين روايت با اين تعبير من همين يک مورد را ديدم يک بار قسم خوردن در روايات ما فراوان است ولي سه بار نه زياد نيست پيغمبر فرمود وَاللَّهِ لَا يُؤْمِنُ وَاللَّهِ لَا يُؤْمِنُ وَاللَّهِ لَا يُؤْمِنُ قِيلَ وَمَنْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الَّذِي لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بَوَايِقَهُ سه بار فرمود مومن نيست به خدا قسم به خدا قسم مومن نيست پيغمبر سه بار بگويد مومن نيست حالا تو سجاده آب بکش دو هزار نميارزد والله پيغمبر فرمود مومن نيست کسي که همسايهها از ظلم و اذيت و آزار او در امان نباشند يعني همسايهها را آزار بدهد مومن بودن و مسلمان بودنش پاک و محو شده.
شريعتي: يعني همسايهها از رفتار ما در امان نباشند ما هم در امان نيستيم.
حاج آقا فرحزاد: بله از آتش جهنم در امان نيستيم مومن نيستيم مسلمان نيستيم يک کسي آمد محضر پيغمبر عرض کرد همسايه من را خيلي اذيت ميکند فرمود صبر کنيد بار سوم آمد گفت خيلي اذيت ميکند فرمود صبر بکن يکي از آداب همسايه هم است يکي اين که ما سعي بکنيم آزارمان به همسايه نرسد قسمت دوم اين که اگر همسايهي ناجوري گرفتار شديم تحمل ما هم برود بالا امام هفتم عليه السلام يکي از آداب همسايگي را فرمود لَيْسَ حُسنُ الجِوارِ كَفَّ الْاَذي وَ لكنْ حُسنُ الجِوارِ صَبْرُك علي الْاَذي (کافي، ج 2، ص 667) اگر به همسايهي بدي گرفتار شديم تحمل بکنيم صبر بکنيم صبر ما بالاتر شود بعضي مواقع همسايه عروسي دارد کسي از او فوت کرده سر و صدا ميشود رفت و آمد ميشود يک مقدار طبيعي است اينها را تحمل بکنيم مته به خشخاش نگذاريم بعضي جاها سختگيري بيشتري ميکنند حالا اگر همسايهي ناجوري است ما تحمل بکنيم حديثي را بارها خوانديم زکات عقل تحمل جاهل است خدا به شما عقل و فهم داده صبر داده شما تحمل بکن دعا کنيم خدا هدايتش بکند با او مدارا بکنيم خوش جواري يکي اش اين است که تحمل ما برود بالا بار دوم آمد خدمت پيغمبر شکايت کرد فرمود صبر بکن بار سوم آمد گفت همسايه من را بيچاره کرده خيلي آزارم ميدهد مستاصل شدم پيغمبر خدا فرمودند روز جمعه که مردم ميآيند از اين مسير بيايند نماز جمعه اثاث وسايل خانه ات را بگذار در کوچه ميپرسند چه بودي مستاجر بودي؟ ميگويي نه خانه ام است بگو از دست همسايه آبرويش را ببر جار بزن بگو امان از دست همسايه پدر من را در آورده کار به شکايت بکشد برود شکايت بکند اندازهاي دارد صبر و تحمل او همين کار را کرد اثاث هايش را گذاشت بيرون مردم ميآمدند چه شده ميگفت از اين مسلمان مردم آزار از دست او در امان نيستيم مردم جمع شدند سر و صدا شد طرف آمد بيرون ديد آبرويش ميرود نميتواند در اين شهر بماند همه به چشم ديگر به او نگاه ميکنند گفت لطف حق با تو مداراها کند چون که از حد بگذرد رسوا کند گفت بيني و بين الله من پيمان ميبندم ديگر هيچ آزاري نرسانم عهد ميبندم خدا هم پشت پيمان من است من ديگر غلط کردم به غلط کردن افتاد کار درست شد اين است که خيلي بايد مواظب باشيم يک نفر ديگر هم آمد امام صادق عليه السلام ميفرمايد به پيغمبر شکايت کرد از همسايه پيغمبر ما حضرت علي و سلمان و ابوذر و نفر چهارم را راوي ميگويد من يادم رفته گمان ميکنم مقداد باشد فرمود برويد در مسجد با صداي بلند سه بار داد بزنيد لا إيمانَ لِمَنْ لا يأْمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ (کافي، ج 2، ص 668) يعني ايمان ندارد کسي که همسايهي او از دست او در امان نيست که در روايت داريم کسي که همسايه را آزار بدهد ملعون است مورد لعنت خداست پس اول قدم در همسايگي اين است که آزار ما اذيت ما نرسد حالا خدمتهايي که لازم داريم به همسايه بکنيم را ميگذاريم بعد از تلاوت قرآن که فشرده عرض بکنيم.
شريعتي: ان شاء الله در مواقع اضطراري اگر اتفاقي ميافتد راه بياييم تحمل بکنيم .
حاج آقا فرحزاد: بله طبيعي است.
شريعتي: صفحهي 168 را امروز تلاوت ميکنيم آيات 144 تا 149 سورهي مبارکهي اعراف
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ ?144? وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ?145? سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ ?146? وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ?147? وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ ?148? وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ?149?
ترجمه:
[خدا] فرمود: اي موسي! من تو را به [ابلاغ] پيام هايم و به سخن گفتنم با تو بر همه مردم برگزيدم؛ پس آنچه را [از پيام هايم] به تو دادم، دريافت کن، [وبه کار بند] و از سپاس گزاران باش. (???) و براي او در الواحِ [تورات] از هر چيزي [که در باب دين مورد نياز مردم باشد] پندي و براي هر چيزي [که تأمين کننده هدايت انسانها باشد] سخني روشن نوشتيم؛ پس [به او گفتيم:] آن را با قدرت [ي تمام و عزمي استوار] دريافت کن، [و به کار بند] و قوم خود را فرمان ده که آن را به نيکوترين صورت دريافت کنند [و به کار بندند.] به زودي سراي فاسقان را [که در دنيا ويراني کاخها و خانههاي آنان، و در آخرت دوزخ است] به شما نشان ميدهم. (???) به زودي کساني را که در روي زمين به ناحق گردنکشي و تکبّر ميکنند از [فهم] آياتم بازمي دارم که اگر هر آيهاي را ببينند، به آن ايمان نميآورند و چون راه هدايت را مشاهده کنند، آن را راه و رسم زندگي نگيرند و اگر راه گمراهي را ببينند، آن را راه و روش خود گيرند؛ اين [بازداشتن از فهم آياتم] به سبب آن است که آيات ما را تکذيب کردند و از آنها غافل و بي خبر بودند. (???) و آنان که آيات ما و ديدار آخرت را تکذيب کردند، اعمالشان تباه و بي اثر شد. آيا جز به آنچه همواره [بر طبق کفر و انحرافشان] انجام ميدادند، کيفر داده ميشوند؟! (???) و قوم موسي پس از [رفتن] او [به ميعادگاه پروردگار]، از زيورهاي خود مجسمه گوسالهاي ساختند که صداي گاو داشت! آيا نميديدند که آن مجسمه با آنان سخن نميگويد و آنان را به راهي هدايت نميکند؟! [ولي با روشن بودن اين حقيقت که مجسمهاي بيش نيست و هيچ کاري از دستش بر نميآيد] آن را [به عنوان معبودي براي پرستش] گرفتند و [در صورتي که در اين انتخاب] از ستمکاران بودند. (???) و هنگامي که به شدت پشيمان شدند [و به باطل بودن گوساله پرستي آگاه گشتند] و دانستند که قطعاً گمراه شده اند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نيامرزد، يقيناً از زيانکاران خواهيم بود. (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد ميشنويم و بعد هم اشارهي قرآني اين صفحهي نوراني.
حاج آقا فرحزاد: امام صادق عليه السلام فرمودند که چيزي در ميزان حسنات انسان نهاده نميشود که سنگين تر باشد از صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم عزيزان ميدانند اگر ميزان حسنات سنگين شود قطعا ميشوند اهل بهشت. آيهي 144 اين صفحه خداي مهربان بعد از اين که حضرت موسي به کوه طور رفتند و چهل روز عبادت و زحمت و رياضت کشيدند و تجلي در کوه طور انجام شد بعد از تجلي خداي متعال تورات و الواح را به حضرت موسي مرحمت کردند اين آيه بعد از آن جريان است «قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ» (اعراف/ 144) اي موسي من تو را انتخاب کردم برگزيدم اصطفاء يعني چيزي خالص گوهر قيمتي را انتخاب ميکنند يعني در ميان کل امت آن کسي را که ديدم در بني اسرائيل از همه بيشتر به درد ميخورد شما هستي که در روايت داريم امام صادق فرمودند خداي متعال فرمود من نظر کردم ديدم حضرت موسي از همهي انسانهاي آن زمان بيشتر به من خاضع و خاشع است و موقع عبادت و سجده گونه هايش را به خاک ميمالد و در دلش ذليل تر و خاشع تر از همه است لذا او را به رسالتم برگزيدم گزينش برترينها را اصطفا ميگويند پس من تو را بر مردم برگزيدم که رسول من باشي و کلام من در اختيار شما باشد يا کليم من باشي بعد فرمود پس آن مرحمتهايي که به تو کردم الواح تورات را محکم و قرص بگير بهترين احکام و آيات است و جزء شاکرها باش اگر کسي ميخواهد نعمتش افزون شود شکرگزار باشد خدا نعمتها را افزون ميکند. حقوق همسايه خيلي زياد است ما بايد فهرست بکنيم يکي از آداب خوب همسايه بودن اين است که انسان همياري و همکاري و هم دردي با همسايه داشته باشد يعني در غم و شادي آنها شريک باشد در خوبيها آنها را کمک بکند در شرور و بديها دفاع بکند کمکشان بکند که ظلم و آزار و اذيتي که به آنها رسيده آنها بيرون بيايند پيغمبر عظيم الشان فرمودند رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ (کافي، ج 6، 50) خدا رحمت کند آن همسايهاي که همسايه را در کارهاي نيک و خير کمک بکند امر خيري است عروسي است يا مکهاي آمده کمکشان بکند خانه اش را در اختيار بگذارد امکاناتي را در اختيارش بگذارد کمک کند همسايهها را در کارهاي خوب در مشکلات و سختيها هم درد آنها باشد اگر مصيبتي ديدند داغي ديدند اظهار هم دردي بکند کمکشان بکند در مشکلات اقتصادي خيلي در روايات ما سفارش شده حتي روايات تندي داريم که مسلمان بودن انسان زير سوال ميرود پيغمبر ما اين تعبير را دارند ما امَنَ بي مَنْ باتَ شَبْعانَ و جارُهُ جائِعٌ (الحياة، ج 6، ص 386) خيلي عجيب است به من اقرار نکرده يعني رسالت من را قبول نکرده اشهد ان محمد رسول الله اش قبول نيست کسي که شکم سير سر به زمين بگذارد همسايهي او از گرسنگي خوابش نبرد حالا يک وقت خبر ندارد ممکن است خدا بگذرد چرا بايد خبر نداشته باشد؟ اگر امکانات نداشته باشد خدا ميگذرد تو امکانات داري خبر هم داري همسايه ات در بدترين شرايط است او گرسنه بخوابد شما سير بخوابي مسلمان واقعي نيستي اقرار به من نکردي مَن حَسُنَ الجَوَار تَفَقُّدَ الجَار (بحارالانوار، جلد 77، ص 231) يعني خوب هم جواري بودن همسايه بودن اين است که آدم تفقد بکند از حال همسايه خبر دار شود در شهرهاي کلان کم رنگ شده در روستاها شهرهاي کوچک خيلي هواي هم ديگر را دارند مخصوصا در اروپا و خارج که ما رفتيم چهل پنجاه سال همسايه با همسايه کار ندارد اين خيلي بد است برعکس در اسلام خيلي سفارش شده تا چه حدودي همسايه هستند؟ از همهي جوانب تا چهل منزل تا چهل خانه ميگويد همسايه هستند شرق غرب شمال جنوب آپارتمان طبقه بندي هم ميشود بالا و پايين هم است يعني از شش جهت شما طبقهي چهلم هستي طبقهي پايين هم همسايهي شما هستيد مجتمعهايي که زندگي ميکنند يا آپارتمانها جايي که به هم نزديک هستند هم آزار و اذيتشان به هم نرسد هم هواي هم ديگر را داشته باشند من همين جا عرض بکنم در اين مجتمعها يکي از ناهنجاريهايي که بسيار دردآور است اين است که حق شارژشان يا امکاناتي که بايد مشترک بدهند نميدهند و چقدر اين مجتمعها به دردسر افتادند پول آب برق مستخدم نگهبان پارکينگ را نميدهد آنهايي که مدير هستند ميگويند ما بيچاره شديم اين چه کاري است؟ ميگويد اول شرّ و ضرر نرسان بعد خدمتگزار باش کمک بکن خيرخواهي بکن اگر يک وقت مشکلي است مشکلش را حل بکن تا چهل منزل باز از آداب همسايه اين است که امام سجاد عليه السلام در رسالهي حقوق ميفرمايد أَمّا حَقُّ جارِكَ فَحِفظُهُ غائِبا وَ إِكرامُهُ شاهِدا وَ نُصرَتُهُ إِذا كانَ مَظلوما و َلا تَتَّبِع لَهُ عَورَةً فَإِن عَلِمتَ عَلَيهِ سوءً سَتَرتَهُ عَلَيهِ وَ إِن عَلِمتَ أَنَّهُ يَقبَلُ نَصيحَتَكَ نَصَحتَهُ فيما بَينَكَ و َبَينَهُ وَ لا تُسَلِّمهُ عِندَ شَديدَةٍ وَ تُقيلُ عَثرَتَهُ وَ تَغفِرُ ذَنبَهُ وَ تُعاشِرُهُ مُعاشَرَةً كَريمَةً (خصال، ج 2، ص 569) حق همسايه ات اين است که وقتي مسافرت ميرود غايب است يا در جلسهاي نيست او را حفظ بکن دفاع بکن وقتي که در حضور او را ميبيني احترامش بگذار ادب بکن اگر مظلوم قرار گرفت برو ياري اش بکن کمکش بکن دنبال عيب جويي و تجسس نباش يا يکي از چيزهايي که در روايات است افرادي هستند که سرک ميکشند چه کسي آمد چه کسي رفت از روزنههاي خانه همسايه را نگاه ميکنند بدترين گناه کبيره است تجسس عيوب يا زير نظر گرفتن زير ذره بين گذاشتن همسايهها يا يک نوعي از خانه زندگي آنها خبر داشته باشيم که آنها راضي نيستند اين حرام قطعي است جايز نيست بعد ميفرمايد اگر هم عيبي نقصي در همسايه ديدي بپوشاني اگر چيز خوبي قبول ميکند خيرخواهي شما را به او تذکر بده اگر گرفتاري براي همسايه ات پيش آمد حادثهي تلخي او را تنها نگذار برو کمکش بکن لغزش هايش را بگذر گناهانش را ببخش و يک رفتار کريمانه بزرگوارانه آقا منش با او داشته باش معاشرت مثل نفس خودت مثل حرمت مادر نه اين که از او هيچ خبر نداشته باشي احترام و اکرام خاص بکن چون فردا شب شب ولادت حضرت زهرا سلام الله عليها است ان شاء الله عزيزان جشن و شادي مفصل خواهد گرفت چون روز احترام بانوان است مادر خواهر همسر دختر روز زن است من خواهش دارم روايات ما خيلي خيلي سفارش کرده پيغمبر ما فرمود ما أَكرَمَ النِّساءَ إلاّ كَريمٌ و َلا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئيمٌ (نهج الفصاحه، ص472، ح 1520) آدمهاي با کرامت آدمهاي با شخصيت حرمت بانوان را ميگيرند سعي بکنيم اينها از ما راضي باشند حلاليت بطلبيم حالا لباسي خوراکي شيريني دسته گلي يک هديهي ناچيزي به نشانهي قدر داني تقديم کنيم اگر نداريم واقعا يک کاغذ تشکر و دل جويي و حلاليت طلبيدن يک کاغذ دو خطي بنويسيم همين دل مادر را شاد ميکند خوش اخلاقي مان را هديه بکنيم از حضرت زهرا سلام الله عليها پرسيدند بهترين مردها چه کساني هستند فرمود خِيَارِکُم الينکم مَناکبة وَ اَکرَمَهُم لِنِسَائِهم (کنزل العمال، ج 7، ص 225) آن مردهايي که نرم تر هستند ملايم هستند شاخ و شانه نميکشند زن مثل گل و ريحانه است لطيف و ظريف است آن مردهايي که از همه مهربان تر هستند و آن مردهايي که از همه بيشتر حرمت بانوان را نگه ميدارند ان شاء الله حرمت مادر و همسر را نگه داريم گفت مادرها روي سر ما جاي دارند همسرها در دل ما جاي دارند دختر و پسر و خواهر و برادر هم در آغوش ما هستند با اينها يگانه باشيم خوش باشيم خوشي آنها در کار ما زندگي ما در همهي امور زندگي مان موفقيت ايجاد ميکند.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.