اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-09-02- حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد -وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (حفظ زبان)

موضوع برنامه: وصيت نامه پيغمبر گرامي (ص) به حضرت علي (ع) - (حفظ زبان)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش
: 94/09/02

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


بگذار اين شاعر جواني کرده باشد *** با واژه‌ها نامهرباني کرده باشد
بگذار ما را باد با خود برده باشد *** تنهايي ما را جهاني کرده باشد
بگذار بين دوستان و دشمنانت *** خنجر فقط پادرمياني کرده باشد
مي داند احوال من بي برگ و بر را *** هرکس که عمري باغباني کرده باشد
کي ديده‌اي يک زنبق هفتاد و يک برگ *** بالاي ني شيرين زباني کرده باشد
اي گل ! نبينم نشنوم دست پليدي *** لب هايتان را خيزراني کرده باشد


شريعتي: سلام به همه‌ي شما دوستان خوب خيلي خوش آمديد به اين سمت خدا سلام عليکم حاج آقا فرحزاد.
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما و بينندگان عزيز و مهربان عرض سلام داريم آرزوي موفقيت و قبولي طاعات و عزاداري‌ها را داريم السلام عليک يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک بسيار خوشحاليم که بزرگ ترين راهپيمايي و همايش جهاني در رابطه با اهل بيت اتفاق مي‌افتد و يکي دو نکته‌ي کوتاه عرض مي‌کنم عزيزاني که عازم هستند براي کربلا خواهش داريم پدر مادر‌ها خانواده‌ها مانع نشوند چون خيلي مراجعه مي‌کنند که همسر يا پدر مادر اجازه نمي‌دهد قطعا آن‌ها هم در ثوابش شريک هستند مگر آن‌هايي که واقعا کار اورژانسي و ضروري دارند وظيفه دارند که نروند و قطعا در آن کارها شريک هستند آن‌هايي هم که مثل ما جا مانده هستند و نتوانستند برود دل هايشان را روانه بکنند و قطعا آن‌ها هم در ثواب‌ها شريک هستند حديث داريم نيت مومن بالاتر از عمل است آن‌هايي که با تمام وجود دوست دارند بروند پاي گيرنده‌ها اشک مي‌ريزند دل هايشان را روانه مي‌کنند و عذر براي رفتن دارند قطعا ثواب آن‌ها هم کمتر از آن‌هايي که مي‌روند نيست آن‌ها هم نيت بکنند قدم که برمي‌دارند به نيت عزيزان هم باشد يکي از نکته‌هايي که دغدغه‌ي خيلي از عزيزان است که بسياري چه در ايران چه عراق خدمتگزار زوار اهل بيت هستند من بشارت مي‌دهم ثواب اين‌ها از اصل زيارت بلاشک طبق روايات بالاتر است مرحوم آقاي دولابي هميشه اين را مي‌فرمودند که افرادي که با اهل بيت هميشه سر و کار دارند دو دسته هستند يک عده‌اي مهمان اند يک عده‌اي خدمتگزار مهمان‌ها هستند آن‌هايي که خدمتگزار هستند موکب مي‌زنند به هر نحوي خدمت مي‌کنند گذرنامه ويزا فراهم مي‌کنند جاروکشي مي‌کنند وسايل فراهم مي‌کنند اين‌ها دست و بازوي اهل بيت اند به يک معنا مِنَّا اَهلَ البَيت هستند رده‌ي نزديک به اهل بيت هستند که امام هشتم هر وقت فارغ مي‌شدند از برنامه‌هاي جلسه و کارهاي بيرون خدمه را جمع مي‌کردند سفره‌ي خصوصي پيش خودشان پهن مي‌کردند انس مي‌گرفتند آن‌ها در دستگاه خصوصي اهل بيت جا دارند ميزبان اند جزء اهل بيت اند دست و بازوي اهل بيت اند ان شاء الله اين‌ها قدر بدانند بعضي‌ها گاهي خدمتگزاري مي‌کنند مي‌گويند نتوانستيم برويم حسرت مي‌خورند هم در نيتي که دارند شريک اند هم بالاتر از آن زيارت جزء اهل بيت اند دست و بازوي اهل بيت اند اگر همه بخواهند بروند زيارت چه کسي تدارک بکند پذيرايي بکند خود امام حسين مي‌شوند و اين بشارت بزرگي است عزيزاني هم که مي‌روند همّ شان اين نباشد ما به قيمت ارزاني رفتيم سعي بکنند خدمتي بکنند به همراهان يا کمک مالي يا بدني مي‌کنند فقط به قول بزرگي فرمود بعضي‌ها همّ شان اين است که فقط بگيرند نه غير از گيرندگي دهندگي هم داشته باشند پيام بزرگ امام حسين اين است که من از صبح عاشورا تا عصر عاشورا هر چه داده بودند در طبق اخلاق گذاشتم دادم بعد از اين که انسان همه چيز را داد خدا همه چيز را به او برمي‌گرداند و بيشترش را هم برمي‌گرداند نظافت و بهداشت را رعايت کردن خدمت کردن يک کاري بکنند که آبروي اهل بيت بيشتر حفظ شود صدقه دادن براي زوار گوسفند کشتن را فراموش نکنند در پناه اهل بيت باشند خيلي عزيزان دعا و توسل داشته باشند که زوار با امنيت کامل و سلامت برگردند و دعاگوي همه باشند.
شريعتي: خوش به حال همه‌ي آن‌هايي که زائر کربلا هستند در اين ايام اربعين بحث مان را با حاج آقاي فرحزاد ادامه مي‌دهيم در جلسات گذشته فرازهاي بلند و نوراني وصيت نبي مکرم اسلام به حضرت علي را مرور مي‌کنيم و شرحش را مي‌شنويم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم قبل از اين که فراز جديد را شروع بکنيم در پيام‌ها سوال‌هايي بود که خيلي فراوان تکرار شده بود که زياد سوال کرده بودند ما هم بارها عرض کرديم که رد مظالم و مواردي که آدم مي‌تواند حقوق مالي يا عرضي را حلاليت بطلبد به طرف برگرداند اگر هم نتوانست با اجازه‌ي مراجع بزرگوار رد مظالم بدهد اين مي‌رود به حساب آن‌هايي که صاحبان حق هستند حتي آن‌هايي که قبل از بلوغ بوده چون ظلم اثر وضعي دارد قبل از بلوغ را هم شامل مي‌شود اگر در بچگي هم آدم خراشي به کسي وارد کرده مال کسي را خورده در باغ کسي رفته بايد جبران شود اين‌ها را جبران بکنند که با حساب شسته رفته بروند سعي هم بکنند در حلاليت طلبيدن‌ها آبرو ريزي و دعوا و اختلاف جديد نشود مسائل ناموسي خيلي حساس است هيچ لزومي ندارد بلکه گاهي هم حرام است اگر فتنه‌اي ايجاد شود که زن يا مرد قبلا يا بعدا کاري گناهي معصيتي کردند ناموسي هم است ابراز بکنند همان کلي بگويند که ما را ببخش حتي اگر به آن‌ها اصرار هم شود نگويند واقعيت‌ها را نگويند چون گفتن اصل آن گناه از آن گناه بدتر است شرّ به پا مي‌شود زندگي‌ها متلاشي مي‌شود و آبروي خانواده‌ها مي‌رود يکي از سوالاتي که زياد بود اين است که ما دعايي براي اداي حق الناس و رد مظالم عرض کرديم خيلي‌ها متوجه نشدند در همين مفاتيح وقتي مراجعه بکنند اول مفاتيح تعقيبات نماز است بعد از اين دعاي روزها است از يک شنبه شروع شده تا شنبه. دعاي روز دوشنبه است که روزهاي ديگر هم مي‌شود خواند من دعاي کاملي درباره‌ي حق الناس مثل اين نديدم که خدايا پولي مالي عصبيتي تندي بداخلاقي اگر بود من نمي‌توانم خدايا تو بيا جبران بکن و آن حق را ادا بکن از ته دل آن‌هايي که نمي‌توانند جبران بکنند بخوانند قطعا خدا جبران حق الناس مي‌کند. فراز بعدي از وصاياي پيغمبر عظيم الشان به حضرت علي سلام الله عليه اين است که وصيت قبلي اين بود که بالاترين جهاد‌ها اين است که کسي صبح بکند همت اش اين باشد که آزار و اذيتش به کسي نرسد من فکر مي‌کنم بين فرازهاي بعدي با قبلي هم ارتباطي است حالا ما مي‌خواهيم شروع بکنيم آزار و اذيت ما به کسي نرسد مهم ترين راه آزار رساندن اين زبان است که يک ذره گوشت است که اگر طعمه‌ي يک گربه شود شايد سيرش نکند ولي امان از زبان که پيغمبر خدا و اهل بيت درباره‌ي اين چه فرموده اند پيغمبر فرمودند يَا عَلِيُّ مَنْ خَافَ النَّاسُ لِسَانَهُ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ (بحارالانوار، ج 68، ص 286) يا علي هر کس زبانش يک زباني باشد که همه اش نيش مي‌زند آزار مي‌رساند اختلاف مي‌اندازد دعوا مي‌کند ديگران از دست زبان او در امان نيستند واقعا از زبان او مي‌ترسند او قطعا اهل آتش است پيغمبري که رحمة للعالمين است مي‌گويد دارد هشدار مي‌دهد حواس ما جمع باشد. کسي که طوري در جامعه زندگي مي‌کند که خانم فاميل دوست همسايه زير مجموعه از نيش زبان او همه مي‌ترسند مي‌گويند امان از زبان او اين قطعا اهل جهنم است رواياتي هم که درباره‌ي حفظ زبان و آثار شوم زبان است خيلي روايات عجيب غريبي است يک روايتي در کافي شريف داريم که بيشتر مردم که جهنم مي‌روند به وسيله‌ي زبان جهنم مي‌روند چشم ما گوش ما دست ما پاي ما قطعا اين قدري که زبان گناه مي‌کند گناه نمي‌کنند کسي که دزدي بکند به اين راحتي دم دست نيست يا خيانت‌هاي ديگر ولي زبان همه وقت و همه جا آمده است بيش از چهل گناه از گناهاني که جبرانش خيلي سخت است مثل تهمت، هتک حرمت، تحقير اهانت ملامت سرکوفت زدن غيبت دروغ که از شراب بدتر است راحت با زبان است راحت دروغ مي‌گويد نمي‌داند آفات و آثارش چقدر بد است اين داستان عجيبي است من مخصوصا پيگيري کردم واقعيت دارد يکي از مدرسين به نام قم که حتي در رسانه هم مدت‌ها سحر‌ها صحبت مي‌کردند فوت کردند خيلي معروف هستند من شنيدم يک بنده خدايي تلفني زده دختر ايشان بر اثر تلفن از دنيا رفته با يک حرف بيجا من از داماد ايشان پرسيدم گفت داستان درست است زماني که علما و مسئولين را ترور مي‌کردند ايشان هم نماينده‌ي خبرگان رهبري بود پدر ايشان مسافرت مي‌رود يک منافقي به منزل ايشان زنگ مي‌زند دختر بچه پنج شش ساله گوشي را برمي‌دارد مي‌گويد ما پدرت را کشتيم ديگر تو پدر نداري اين زبان بسته هم باور مي‌کند تب مي‌کند مريض سخت مي‌شود يک دو سه روزي مداوا مي‌کنند مي‌گويند پدرت است بيا صحبت بکن از فراق پدر و اين حرف دروغ دغ مي‌کند دامادش گفت بله يعني علت مريضي اين بچه با يک کلام بوده با يک کلام مي‌شود آدم بکشي بلکه خون‌ها جاري بکني لذا در روايت داريم زبان را خدا عذابي مي‌کند که هيچ عضوي از اعضاي ما اين قدر معذب نمي‌شود آتش افروزي‌هاي زبان بسيار زياد است آن آتش‌هايي که با دست و سلاح و شمشير است شروعش با زبان است يعني اول با جدال کشيده مي‌شود يعني اول بحث و گفتگو بگو مگو مي‌شود بعد عمل‌هاي فيزيکي اگر آن را کنترل بکنند به اين جا نمي‌رسد خيلي ساده عرض بکنم کفر ايمان بهشت جهنم با زبان درست مي‌شود يک کافر ملحدي که هزار بار در آب بزنند پاک نمي‌شود از نظر فقها نجس است با گفتن اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اقرار به واقعيت به خدا به توحيد به پيغمبران بگويد پاک مي‌شود کفر بگويد نجس مي‌شود اقرار به زبان و گفتن با زبان چقدر مهم است کفر مي‌آورد ايمان مي‌آورد ارتداد مي‌آورد مي‌تواند انسان را پاک ترين و نجس ترين انسان‌ها بکند اين زبان در آسمان‌ها و عرش کاربرد دارد تا قعر جهنم اين زبان مي‌تواند ما را تا بالاترين مراتب بهشت ببرد مي‌تواند در اسفل السافلين جهنم جا بدهد اين يک ذره گوشت چقدر مضر يا نافع است خدا رحمت کند آيت الله بهاء الديني را مي‌فرمودند بعضي‌ها زبان که باز مي‌کنند کوره‌هاي آتش جهنم است که فوران مي‌زند کوه آتش نشان ديديد فوران مي‌زند منطقه فرار مي‌کنند يک جنگ بين المللي مي‌تواند آتش افروزي بکند با اين زبان و اين زبان مي‌تواند آب رحمت شود همه‌ي آتش‌ها را خاموش بکند اين زبان مي‌تواند اصلاح بکند فتنه به پا بکند دل‌ها را به هم ربط بدهد آتش افروزي بکند آن‌هايي که تريبون دستشان است آن‌هايي که امکانات رسانه دستشان است يا مسئوليت دارند با يک حرف مي‌توانند مملکتي را آتش بزنند به هم بريزند اين فتنه‌هايي که درست شد غير از اين مناظره‌ها بود؟ با همين گفتگو‌ها شروع شد با همين زبان شروع شد اين زباني که مي‌تواند اين همه آرامش بياورد مملکت را آرام بکند آرامش و امنيت خيلي مهم است براي مملکت ما اين زبان خيلي خيلي مي‌تواند يک حرف‌هايي بزند که دو جناح را به جان هم بيندازد در هر خانه‌اي دو نفر را با هم دعوا بيندازد زبان مي‌تواند در همه‌ي دنيا نفوذ بکند آتش افروزي بکند يا آب مصلح باشد آتش خاموش کن باشد اگر ما بدانيم کاربرد اين زبان چقدر مهم است و عقوبتي هم که خدا از اين زبان مي‌کند از هيچ عضوي نمي‌کند حسابي که از اين زبان مي‌کشد چون بقيه‌ي اعضا در معرض اين قدر گناه نيستند ولي اين زبان است کنترلش خيلي کار سختي است ولي واقعا از خدا کسي کمک بخواهد خدا کمکش بکند.
شريعتي: بعضي‌ها مي‌گويند دست خود ما نيست.
حاج آقا فرحزاد: اين حرف غلطي است يک حکيمي مي‌گويد بچه‌اي که هنوز حرف نزده پدر مادر و اطرافيان چقدر دوست دارند به حرف بيايد يک ماه دو ماه تمرين مي‌کنند مامان بگو يا علي بگو در عرض دو سه ماه راه مي‌افتد ذوق مي‌کنند اين قدر حرف مي‌زند پر حرفي مي‌کند هفتاد سال بايد سکوت را به او ياد بدهند راه رفتن و حرف زدن را زود ياد مي‌گيرد اين که ساکت بنشين آرام بنشين را سال‌ها طول مي‌کشد اگر بتوانند آرامش بکنند يا نکنند انسان از خداي متعال کمک بکند پيغمبر عظيم الشان فرمودند مَنْ حَفِظَ لِسَانَهُ فَكَأَنَّمَا عَمِلَ بِالْقُرْآن (جامع الاخبار، ص 180) اگر کسي يک ذره گوشت زبان را حفظ بکند به تمام قران عمل کرده است يعني اساس کار اين زبان است مي‌گويند لقمان آدم حکيمي بود خيلي پخته بود غلام و برده بود اما بر اثر بندگي و تقوا و حفظ زبان به اوج کمال و حکمت رسيد اربابش گفت برو گوسفند را ذبح بکن بهترين جاي گوسفند را براي من بياور رفت گوسفند را ذبح کرد دل گوسفند و زبان گوسفند را براي صاحبش آورد از اين دل و زبان استفاده کرد بعد از مدتي گذشت گفت برو گوسفند بکش بدترين جايش را بياور رفت باز دل و زبان را آورد ارباب گفت آن دفعه هم همين را آوردي گفت اگر اين دل و زبان چون دل بايد فکر بکند عقل و فهم و دل انسان فکر بکند اين است که حضرت علي مي‌فرمايد لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ (نهج البلاغه، حکمت 40) انسان عاقل زبانش پشت دلش است اول با دلش قلبش عقلش حرف‌ها را برانداز مي‌کند خدا براي زبان ما دو مانع گذاشته يکي دندان‌ها يکي لب‌ها گوش دو تا داده چشم دست دو داده زبان يک دانه داده کمتر حرف بزنيم بيشتر گوش بدهيم اُذُن باشيم سکوت را مراعات بکنيم حرف حسابي گوش بدهيم گفت آدم عاقل زبانش پشت قلبش است اول خوب تامل مي‌کند بعد حرف پخته و به جا و صحيح مي‌گويد ولي آدم احمق و جاهل و نفهم زبانش پشت قلبش است اول حرف مي‌زند بعد مي‌نشيند فکر مي‌کند درست گفتم يا نگفتم بعد هم خيلي لغزش‌ها است که انسان با پا مي‌افتد بلند مي‌شود بسياري از جراحات بدن قابل التيام است ولي کسي که جگر آدم را آتش زد قلب آدم را آتش زد ما با آبرويمان داريم زندگي بکنيم اگر آقاي شريعتي فرحزاد آبرو نداشته باشد يک خانواده هم با او زندگي نمي‌کند مي‌گويد خائن است اکسيژن است که ما با آن زنده هستيم در معاشرت‌هاي عمومي با آبرو است تمام انسان‌ها با اعتماد و آبرو زندگي مي‌کنند ما با غيبت و تهمت اين آب را بريزيم مي‌شود برگردانيم؟ خيلي از جراحات قابل التيام است ولي با اين زبان نيشي که مي‌زني آبروي افراد را مي‌ريزي درست شدني نيست. از پيغمبر عظيم الشان سوال کردند إنّ فُلانَةَ تَصومُ النّهارَ و تَقومُ اللّيلَ، و هِي سَيِّئةُ الخُلقِ تُؤْذي جِيرانَها بلِسانِها ـ : لا خَيرَ فيها ، هِي مِن أهْلِ النّارِ (بحارالانوار، ج 71، ص 394) اسم يک خانمي را آوردند خيلي حديث عجيبي است گفتند يک خانمي است از نظر عبادت پيشي بر همه گرفته قابل توجه مسلمان‌ها ما از مسلمان‌ها متدين‌ها خيلي انتظار داريم که نماز و روضه و عبادات ما ما را از بدي‌ها باز بدارد از ما خيلي توقع بيشتر است سوال کردند فلاني خانمي است شب تا صبح ذکر عبادت مي‌کند روزها هم هميشه روزه است ما اين طور آدم شايد نداشته باشيم شب و روز عبادت مي‌کند دو اشکال دارد يکي اين که بداخلاق است عبادت مي‌کند ولي به شوهرش به بچه هايش به فاميل عروسش بد اخلاق است يکي هم اين که با زبانش نيش مي‌زند همسايه آزار است در کار مردم فضولي مي‌کند بعضي‌ها هستند خيلي فضول هستند يکي از آفت‌هاي زبان دخالت در کار ديگران است سخن چيني است دو به هم زني است شما باورت مي‌شود بسياري از اين پرونده‌هاي خانوادگي يا طلاق‌ها يا پيشامد‌ها بر اثر دخالت‌ها و سخن چيني‌هاي بيجا است؟ يعني اگر آن‌هايي که کارشان دو به هم زدن است از عروس به مادر شوهر از داماد به عروس و به عکس حرفي نقل مي‌کنند کارشان همين است يا با تلفن يا پيامک خيلي جنايت بزرگي است بالاترين آتش افروزي‌ها را همين‌ها انجام مي‌دهند اگر اين‌ها تعطيل شود بسياري از دعواها اختلاف‌ها تفرقه‌ها جدايي‌ها کدورت‌ها ناراحتي‌ها پرونده‌ها جمع مي‌شود اين‌ها آتش بيار معرکه هستند ميان دو کس جنگ چون آتش است سخن چين بدبخت هيزم کش است يعني هيزم جهنم اند خدا نه کارخانه‌ي هيزم افروزي و آتش افروزي دارد نه کارخانه‌ي توليد مار و عقرب اين سخن‌هاي چو مار و کژدمت مار و عقرب گردد و گيرد دمت اين زبان است که جهنم را شعله ور مي‌کند يا زبان است که توليد مار و عقرب مي‌کند نيش‌هايي که آدم مي‌زند برمي‌گردد به خودش همين جا هم داريم مي‌بينيم يک داستان عجيبي در سفينة البحار است از محدث قمي کلمه‌ي نمم نوشته بود کسي غلامي داشت مي‌خواست بفروشد يک نفر آمد گفت من مي‌خرم قيمتش مناسب بود گفت غلام تو مشکل ندارد گفت مشکل ندارد هم چيزش درست است فقط سخن چين است اين هم آدم نفهمي بوده ساده بود فکر نمي‌کرد اين سخن چيني از ميليون عيب بدتر باشد زندگي آدم‌ها را متلاشي مي‌کند گفت دو به هم زن است گفت باشد من مي‌خرم قيمتش مناسب بود خريد اين چند وقت آمد در خانه اعتماد‌ها را که جلب کرد آمد بين زن و شوهر کدورت ايجاد بکند آمد دروغي به خانم گفت تو خبر نداري آقايت يک کسي را زير سر کرده قرار است هوو بياورد گفت خبر ندارم گفت خبر مي‌دهم يکي را نشان کرده الکي به دروغ گفت و گفت من راه حلي بلد هستم من در سحر و جادو کار کردم بلد هستم شب که شوهرت خوابيده پشت گردنت تيغ مي‌کشي آب ولرم مي‌ريزي و اين آن سحر را باطل مي‌کند يکي او را سحر کرده اين از سرش مي‌رود گفت راست مي‌گويي گفت بله گفت باشد تيغ تهيه کرد آمد آرام به مرد هم گفت امشب خانمت قصد کرده تو را بکشد با يک آقاي ديگر رابطه برقرار کرده مي‌خواهد تو را از بين ببرد که با او ازدواج بکند گفت از کجا مي‌گويي گفت علامتش اين است امشب خودت را به خواب بزن ببين چنين بلايي به سرت مي‌آيد يا نمي‌آيد او هم خودش را به خواب زد او هم تيغ را آورد و آب ولرم بيدار شد گفت تيغ براي چه آوردي گفت من قصد بدي نداشتم گفت نه تو مي‌خواستي من را بکشي خلاصه درگير شد خانمش را کشت قوم و قبيله‌ي خانم آمدند که چرا اين را کشتي گفت چنين بوده قضيه گفتند بيخود کردي قوم و قبيله‌ي خانم مرد را هم کشتند بين دو طائفه‌ي زن و شوهر ساليان سال جنگ و دعوا شد اين فتنه را چه کسي به پا کرد؟ يک سخن چين از اين سلاح‌هاي هسته و اتمي و شيميايي خطرش بيشتر است ممکن است به کسي به بدنش خسارت شود ولي اين جنگ‌هاي بيروني هم از زبان شروع مي‌شود بگو مگو مي‌شود اگر آدم مصلحي بيايد آب روي آتش بريزد ديگر آن جنگ‌هاي بيروني هم اتفاق نمي‌افتد تمام دعواي بيرون از زبان شروع مي‌شود اگر بدانيم اين آفت زبان چقدر خطرناک است اگر کسي حفظ بکند واقعا به همه‌ي قرآن عمل کرده.
شريعتي: خيلي وقت‌ها اهميتش را متوجه نمي‌شويم آن کلام حکيمانه‌ي حضرت علي مي‌فرمايد مادامي که اين زبان رها نشده در بند تو است ولي اگر يک حرفي را که گفتي ديگر تو در بند تو هستي چه بسيار اوقاتي مي‌خواهيم حرفي را که زديم درست بکنيم آخرش هم درست نمي‌شود.
حاج آقا فرحزاد: همين طور است آب ريخته شده است خيلي مشکل است اين حديث در نهج البلاغه است اَللِّسانُ سَبُعٌ، اِن خُلّيَ عَنهُ عَقَرَ (نهج البلاغه، حکمت 60) حضرت تشبيه کرده زبان مثل حيوان درنده‌ي وحشي است اگر لجام نزني افسار نکني مي‌درد مثل يک گرگي که به گله مي‌زند گرگ فقط يک گوسفند را نمي‌گيرد بخورد کل گله را خوشش مي‌آيد لت و پار بکند اَلمُومِنُ مُلجَم (بحارالانوار، ج 75، ص 275) مومن زبانش بند است محکم سفت نگه مي‌دارد پيغمبر ما عقل کل بوده همه چيز را هم بلد بوده هزار‌ها برابر اين که حرف بزند گوش مي‌داده به او مي‌گفتند شما اُذُن هستي فقط گوش مي‌دهي کم حرف بوده بيشتر جلسه ساکت مي‌نشسته مثل بعضي‌ها که همه اش حرف مي‌زنند نبوده حضرت علي مي‌فرمايد إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْكَلَامُ (نهج البلاغه، حکمت 71) هر چقدر عقل انسان کامل تر شود حرف انسان کمتر مي‌شود آن‌هايي که پر حرف و وراج هستند کم عقل هستند روايات مي‌گويد آدمي که پخته است عاقل است حکيم است فکر مي‌کند حرف محکم بزند آيات فراواني آماده کردم اگر وقت باشد که شرايط حرف زدن را آورده حکيمانه و پخته و گزيده حرف بزنيم آدم کم حرف بزند ولي گزيده گويي بکند حرف حسابي داشته باشد خيلي آثار و برکات دارد ما چه دين قشنگي داريم اصلا سکوت عبادت است يعني چون خلاف نفس است جلوي نفس آدم را مي‌گيرد لَا يَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ يُكْتَبُ مُحْسِناً مَا دَامَ سَاكِتاً (کافي، ج 2، ص 116) روايات سکوت غوغا است فرصت نيست نمي‌خواهيم در هر بحثي مفصل صحبت بکنيم مادامي که انسان ساکت است برايش همه اش ثواب ثواب مي‌نويسند مي‌گويند اصلا حرف نزن يک موقع شوخي مي‌کنم با شما مي‌گويند اين مجري چرا اکثرا ساکت نشسته بعضي از مجري‌ها مي‌آيند به جنگ کارشناس بگو مگو حالت مناظره مي‌گوييم حق السکوت به شما مي‌دهيم اين روايت هم ضميمه شده سکوت مطلق هم البته خوب نيست بايد گاهي تاييد بکنيد همکاري بکنيد ولي اين که نسبت به بعضي مجري‌هايي که بيش از کارشناس حرف مي‌زنند کم حرف مي‌زنيد اين خودش يک امتياز بزرگي است و اين رعايت ادب و سکوت اگر ما محضر امام زمان يا ولي خدا برسيم سکوت و ادب بالاترين چيزي است که مي‌توانيم آن جا ارائه بدهيم يک بزرگي فرمود اگر امام زمان خانه‌ي بغلي باشد من نمي‌روم نمي‌دانم مي‌توانم آداب حضور را درک بکنم يا نه حرف بي ربطي بزنم سوال بي خودي بپرسم بعد از عمري که خدمت آقا رسيدم. بعضي‌ها آمدند در تشرفات داريم يک بنده خدايي مريض بود حالش بد بود خدمت حضرت رسيد سوال پيچ کرد شما از کجا هستيد اهل کجا هستيد يک حرف بي ربطي به امام زمان زد که تو از طايفه‌ي تريه هستي؟ تا آخر عمر مي‌سوخت که چرا من اين حرف ربط را به امام زمان زدم خب اين آدم نبيند بهتر است ادب حضور را درک نکند روايت خيلي زيبايي حضرت آقاي حسيني قمي خواندند که عبدالله بن مسکان درس عمومي امام صادق شرکت مي‌کرد ولي درس خصوصي حضرت نمي‌رفت گفتند چرا تو که جزء خواص هستي گفت مي‌ترسم ادب جلسه‌ي خصوصي را نداشته باشم رعايت نکنم پيغمبر ما طَوِيلُ السُّکُوت (شمائل النبويه، ص 100) بود عقل کل همه‌ي علوم و معارف در دلش بوده همه‌ي حکمت‌ها در نزدش بوده ولي سکوت طولاني داشتند اين هم روايت قشنگي است مرحوم فيض در محجه نقل کرده که حضرت آدم عليه السلام پدر همه‌ي ما أَنَّ آدَمَ ص لَمَّا کَثُرَ وُلْدُه‌ُ وَ وُلْدُ وُلْدِه‌ِ کَانُوا يَتَحَدَّثُونَ عِنْدَه‌ُ وَ هُوَ سَاکِتٌ فَقَالُوا يَا أَبَةِ مَا لَکَ لَا تَتَکَلَّمُ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ اللَّه‌َ جَلَّ جَلَالُه‌ُ لَمَّا أَخْرَجَنِي مِنْ جِوَارِه‌ِ عَهِدَ إِلَيَّ وَ قَالَ أَقِلَّ کَلَامَکَ تَرْجِعْ إِلَي جِوَارِي وقتي که بچه‌ها زياد شدند آن وقت بچه‌ها هم ازدواج کردند نوه دار شدند عمر طولاني کرده بود بچه‌ها زياد شدند دور حضرت آدم را مي‌گرفتند همين طور حرف مي‌زنند مثل الآن فاميل‌ها جمع مي‌شوند همه اش حرف مي‌زنند البته سکوت مطلق نبايد باشد بعضي‌ها مي‌گويند شما روايات سکوت را مي‌خوانيد ديگر شوهر ما حرف نمي‌زند خانم ما حرف نمي‌زند اين غلط است حرف بايد زد به جا اصلا زبان و گفتار وسيله‌ي انس و مذاکره است المُذاکرَةُ مِفتاحُ الاُنسِ استاد ما نقل مي‌کرده که مرحوم شيخ رجب علي خياط سوار درشکه شده بود برود مشهد گفت آن بنده خدا درشکه چي پيش آن نشسته بوديم جاي ما بهتر باشد تا گرمسار هيچ چيز حرف نزديم آخر گفت من يک گوني بار گذاشته بودم بهتر از تو بود اين که آدم اصلا حرف نزند که خوب نيست بعضي‌ها گفتند حرف‌هاي شما را مدرک مي‌کنند يا حرف نمي‌زنند يا قهر مي‌کنند اين که گناه است يک جايي نبايد سکوت بکني دفاع به جا بايد کرد درست حرف بايد زد حضرت آدم خيلي کم حرف مي‌زد ايشان خيلي ساکت و آرام بود جايي اگر بود حرف مي‌زد يکي از بچه‌ها گفت . چرا حرف نمي‌زني کم حرف مي‌زني فرمود فرزندم من يک خطا و اشتباه کردم گندم خوردم من را از آن بهشتي که البته بهشتي در اين دنيا بوده دور کرد گفتم خدايا چه کار بکنم برگردم در جوار تو با من خدا عهد کرد گفت اي. آدم اگر مي‌خواهي زود به کنار من برگردي حرف کم بزن يعني گزيده گويي بکن ولي پر حرفي تبعاتي دارد که چندين سال بايد تبعاتش را پس بدهيم يک وقت در عالم برزخ و قيامت گير مي‌افتيم اميدواريم اين کم حرفي و حفظ زبان که عموم گناهان از زبان است کم شود پيغمبر فرمود يا علي کسي که ديگران از زبان او بترسند در آتش است. آن خانم گفتند هر شب تا صبح عبادت مي‌کند روزها هميشه روزه مي‌گيرد الا اين که بداخلاق است و با زبان آزار مي‌دهد ما اگر بوديم سبک سنگين مي‌کرديم نمره‌ي متوسط مي‌داريم حضرت فرمودند لا خَيرَ فيها ، هِي مِن أهْلِ النّارِ خير نکره است در سياق نفي قرار بگيرد يک وقت مي‌گوييم در اين خانه فاطمه خانم نيست ممکن است زهرا خانم باشد يک وقت مي‌گوييم لا امرأة يعني جنس زن اصلا اين جا نيست جنس خير در اين خانم نيست او قطعا اهل آتش است آتش زبانش همه‌ي نماز روزه‌ها را آتش مي‌زند گفتند فلان خانم فقط نماز روزه‌هاي واجب را مي‌خواند و مي‌گيرد ولي خوش اخلاق است فرمود او اهل بهشت است زبان اگر حفظ شود بسياري از مشکلات خانواده‌ها حل مي‌شود.
شريعتي: خيلي ممنون مولوي گفت اي. زبان هم آتش و هم خرمني چند اين آتش در اين خرمن زني اي. زبان هم گنج بي پايان تويي اي. زبان هم رنج بي پايان تويي در نهان جان است و افغان مي‌کند گرچه هر چه گويي اش آن مي‌کند. صفحه‌ي 42 آيات 253 تا 256 سوره‌ي بقره را تلاوت مي‌کنيم.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّـهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَـكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَـكِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ?253? يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ?254? اللَّـهُ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ?255? لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ?256?
ترجمه:

از آن فرستادگان برخي را بر برخي برتري بخشيديم. از آنان کسي است که خدا با او سخن گفت، و برخي از آنان را درجات و مراتبي بالا برد. و عيسي بن مريم را دلايل و نشانه‌هاي روشن داديم، و او را به وسيله روح القدس توانايي بخشيديم. و اگر خدا مي‌خواست کساني که بعد از آنان [در طول قرون و اعصار] آمدند، پس از آنکه دلايل و براهين روشن به آنان رسيد، با هم نمي‌جنگيدند، ولي [درباره ايمان و کفر با هم] اختلاف کردند، پس برخي از آنان ايمان آوردند و برخي کفر ورزيدند، قطعاً خدا اگر مي‌خواست نمي‌جنگيدند، ولي خدا آنچه را مي‌خواهد [از روي حکمت و مصلحت] انجام مي‌دهد. (???)‌اي اهل ايمان! از آنچه به شما روزي کرده ايم انفاق کنيد، پيش از آنکه روزي بيايد که در آن نه داد و ستدي است و نه دوستي و نه شفاعتي؛ و تنها کافران ستمکارند. (???) خداي يکتا که جز او هيچ معبودي نيست، زنده و قائم به ذات [و مدّبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است، هيچ گاه خواب سبک و سنگين او را فرا نمي‌گيرد، آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست. کيست آنکه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را پيش روي مردم است [که نزد ايشان حاضر و مشهود است] و آنچه را پشت سر آنان است [که نسبت به آنان دور و پنهان است] مي‌داند. و آنان به چيزي از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حکومت، قدرت و سلطنت] ش آسمان‌ها و زمين را فرا گرفته و نگهداري آنان بر او گران و مشقت آور نيست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است. (???) در دين، هيچ اکراه و اجباري نيست [کسي حق ندارد کسي را از روي اجبار وادار به پذيرفتن دين کند، بلکه هر کسي بايد آزادانه با به کارگيري عقل و با تکيه بر مطالعه و تحقيق، دين را بپذيرد]. مسلماً راه هدايت از گمراهي [به وسيله قرآن، پيامبر و امامان معصوم] روشن و آشکار شده است. پس هر که به طاغوت [که شيطان، بت و هر طغيان گري است] کفر ورزد و به خدا ايمان بياورد، بي ترديد به محکم ترين دستگيره که آن را گسستن نيست، چنگ زده است؛ و خدا شنوا و داناست. (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: وقت در اختيار حاج آقاي فرحزاد است.
حاج آقا فرحزاد: پيغمبر عظيم الشان فرمود مَنْ صَلَّى عَلَيَّ مَرَّةً فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ بَاباً مِنَ الْعَافِيَةِ (بحارالانوار، ج 91، ص 63) نعمت عافيت نعمت خيلي بزرگي است سلامتي دين دنيا آخرت بدن فرمود هر کس يک بار صلوات بر من بفرستد خدا يک در عافيت به رويش باز مي‌کند ان شاء الله آن‌هايي که مي‌خواهند غرق عافيت باشند زياد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سوره‌ي مبارکه‌ي بقره ما حديث داريم که سيد قرآن است و بزرگ ترين سوره‌ي قرآن است و سيد و سرور اين سوره آيت الکرسي است که آياتي که الآن تلاوت شد است که خيلي خيلي از اين آيت الکرسي در روايات ما مدح و تعريف و ستايش شده شبيه سوره‌ي توحيد و حمد که سوره‌ي توحيد شناسنامه‌ي خداي متعال است اين جا هم بيشتر اوصاف ذات و صفات خداوند را بيان کرده کتابي است درباره‌ي آيت الکرسي مرحوم آيت الله فلسفي مفصل نوشته اند به خاطر آيه‌ي «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» اين را آيت الکرسي مي‌گويند کرسي يعني سيطره و احاطه‌ي خدا به همه‌ي هستي است ولي من بيشتر مي‌خواهم فضيلت اين آيه الکرسي را بگويم در روايت داريم حضرت رسول فرمودند يا علي اين را ياد بگير به بچه‌ها ياد بده حتي به همسايه‌ها ياد بده که اين آيه‌اي است که براي حفظ و براي سلامتي و براي دفع سحر و جادو و براي خيلي از موضوعات موثر است روايت داريم که حضرت علي فرمودند از وقتي که پيغمبر عظيم الشان سفارش آيت الکرسي کردند شبي نگذشت من اين آيه را نخوانم موقع خوابيدن موقع بيرون رفتن از خانه مسافرت يا غير مسافرت مستحب است بعد از نماز‌ها مستحب است اگر تا هم فيها خالدون مي‌خوانند بهتر اگر هم نشد اولي را بخوانند يعني آيه‌ي 255 در روايت داريم که خطر شيطان را تلاوت آيت الکرسي دور مي‌کند حضرت رسول فرمود هر کس از خانه بيرون برود و آيت الکرسي تلاوت بکند هفتاد هزار فرشته برايش دعا و استغفار مي‌کنند تا برگردد به خانه و اگر در خانه تلاوت بکند فقر را از آن خانه مي‌برد به برکت تلاوت اين آيه ان شاء الله عزيزان سعي بکنند جزء واجبات به بچه‌ها ياد بدهند جايزه بگذارند تشويق بکنند همان طور که حمد توحيد را ياد مي‌دهيم به بچه‌ها ياد بدهند شب‌ها صبح‌ها بعد از نماز‌ها بخوانند با آيت الکرسي مانوس باشند که برکاتش فوق العاده است.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.