اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-09-18-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-زيبايي هاي نماز

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-زيبايي هاي نماز

920918

سوال- درخصوص نماز و زيبايي هاي آن توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ- جان، روح و مغز نماز، عشق به آن است. اگر عشق در وجود ما ايجاد شود خواه ناخواه به طرف ذکر و ياد خدا کشيده مي شويم. بايد جاذبه ها و زيبايي هاي نماز بيشتر مطرح شود تا عشق به نماز در افراد ايجاد شود. هر انساني به دنبال يک هدفي است و تلاش مي کند که به آن برسد. ما به دنبال آرامش و خوشي بوده و دوست داريم به آرزوها و خواسته هاي دنيايي و آخرتي خود برسيم. خداي متعال حلاّل همه ي مشکلات است. تنها او است که همه ي گره ها را باز مي کند. اگر همه ي انبياء و اولياء جمع شوند بدون خواست خداوند هيچ کاري را نمي توانند انجام دهند. آنها تنها واسطه هستند. اگر ما بتوانيم پل ارتباطي قلبي و معنوي را با خدا برقرار کنيم همه ي مشکلات ما حل مي شود. مضمون برخي از خطبه هاي نهج البلاغه دعا است. اما دعاهاي آن مانند مفاتيح ياصحيفه ي سجاديه طولاني نيست. در خطبه ي 218 نهج البلاغه دعاي زيبايي از اميرالمومنين است که مي فرمايد: خدايا تو از همه ي انيس ها(براي همه ي انسان ها)، انس بيشتري داري. يعني انيسي که آرامش مطلق به انسان مي دهد و تمام مشکلات را حل مي کند خداست. آنکه مي تواند تمام امور ظاهري و باطني و اضطراب هاي ما از بين ببرد تو هستي که از همه حاضر تري براي کساني که به تو توکل مي کنند. تو بر سِرّ ما آگاهي و ظاهر و باطن ما دست تو است. خدايا تو از اسرار دروني انسان ها خبر داري. اگر غربت اولياي تو را بگيرد، ذکر و ياد تو به آنها آرامش مي دهد. اگر باران بلا و ابتلا بر آنها ببارد، پناه به خدا مي برند. در واقع خداوند اين بلاها را آورده و بدون اذن خدا هيچ ابتلايي پيش نمي آيد. خدا مي خواهد راه ها را ببندد تا ما مستقيم به سوي او برويم. پناه مي برم به خدا چون يقين دارم که همه ي کارها دست او است. مشيت خدا بوده که گرفتاري ها پيش بيايد. البته اعمال ما هم در آن دخالت دارد. تمام دستورهايي که صادر مي شود بدون اذن خدا نيست. چون همه ي آنها از سوي خدا است، براي نجات نيز بايد به او پناه ببريم. از خدا بخواهيم که به ما کمک کند. هيچ کسي مانند امام حسين(ع) بلا و مصيبت نديده است. ما در زيارت عاشورا مي گوييم: بر اهل آسمان و زمين اين مصيبت ها سنگيني مي کند. امام حسين (ع) به خدا پناهنده مي شود و شب عاشورا را مهلت مي گيرد. و مي فرمايد: خدا مي داند که من نماز و دعا، استغفار و تلاوت قرآن را زياد دوست دارم.با وجود تمام بلايايي که براي امام حسين (ع) پيش آمده باز هم در ظهر عاشورا به در خانه ي خدايي مي آيد که همه ي ابتلائات را براي او قرار داده است. ايشان نماز جماعت برگزار کرده و ارتباط خود را با خدا برقرار مي کند . به همين خاطر آرامشي که امام حسين (ع) و اصحاب ايشان داشتند در لشکر مقابل ديده نمي شد. به قول ابن شبيب شاکري افراد کلاه و زره خود را بيرون مي آوردند تا نيزه و شمشير به پوست بدن آنها بخورد. وقتي ارتباط مستقيم با خدا برقرار شود بلاها باطل شده و فرد به آرامش مي رسد. به قول سعدي:

به جهان خرم ازآنم که جهان خرم ازاوست/عاشقم برهمه عالم که همه عالم ازاوست

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقي است/A  به ارادت ببرم که درمان هم ازاوست

غم و شادي بر عاشق چه تفاوت دارد/ساقيا باده بده شادي آن کين غم ازاوست

حلاّل همه ي مشکلات خداوند است يا او مشکلات را برطرف مي کند و يا ما با آن کنار مي آييم و از اين طريق آرامش مي گيريم. اين نگاه وقتي حاصل مي شود که ما ارتباط خود را با خدا حفظ کنيم. محبت و ياد خدا بلاها را باطل کرده و آرامش براي انسان به ارمغان مي آورد. اگر ما در پناهگاه خدا قرار بگيريم آرامش پيدا مي کنيم و بلاها باعث اضطراب و ناراحتي ما نمي شود. حافظمي گويد:

ما که داديم دل و ديده به طوفان بلا/ گو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببر

سرارادت و آستان حضرت دوست/ که هرچه برسرما مي رود اراده ي اوست

نيم ملول که کارم نکو نشد بد شد/ شود شود نشود، گو مشو چه خواهد شد

اگر ما دل و ديده را به اذن خدا بدهيم و بدانيم که تحت حمايت او هستيم ناراحتي ها از بين مي رود. آرامش اصحاب امام حسين(ع) در روز عاشورا مربوط به برکات نماز و پناهنده شدن به خداي متعال است. خواندن سوره ي مومنون براي حفظ ايمان درآخر الزمان بسيار سفارش شده است. شروع سوره ي مومنون با اين جملات است: مومنون رستگار شدند. مومنيني که نماز را با عشق و خشوع مي خوانند. بسياري از افراد دل پرست هستند. اگر در يک محيطي قرار بگيرند که همه بي نماز هستند، خجالت مي کشند نماز بخوانند. خاشع يعني کسي که منِ خود را کنار گذاشته و به طرف محبوب رفته است. هرچقدر دانايي شما بالا رود عمل بهتر مي شود. هرچقدرهم عمل کنيد علم شما بالا مي رود. شکستن من محبت را زياد مي کند و هرچقدر محبت بيشتر شود من زيادتر شکسته مي شود. نماز خوان واقعي کسي است که من خود را بشکند. شکستن من بلاها را باطل کرده و اضطراب ها را از بين مي برد. خاشع کسي است که عاشق نماز است و خود را مي شکند. خضوع و خشوع شکستن باطن و ظاهر است. درخصوص خضوع و خشوع گفته اند که اگر به تنهايي استفاده شوند به معناي شکستگي و ذلت است. اما اگر با هم استفاده شوند، خشوع مربوط به قلب و خضوع مربوط به اعضاء و جوارح است. البته اگر قلب خاشع شود، بدن نيز خاضع خواهد شد. اگر قلب و نفس مومن در مقابل خدا شکسته باشد ظاهر او نيز شکسته خواهد شد. قرآن مي فرمايد: واي به حال کساني که در نماز سهل انگاري مي کنند. البته همين افراد نيز بهتراز کساني هستند که اصلاً نماز نمي خوانند و يا منکر نماز هستند. بخش مجزايي در قرآن و روايات در خصوص کساني است که تارک الصلوة هستند. اين افراد پل ارتباطي خود را با خدا قطع کرده اند. خدا در قرآن مي فرمايد: سوال مي کنند چرا در آتش گرفتار شديم مي گويند که جزو نماز گزاران نبوديد. استمرار در نماز به انسان آرامش و روشنايي مي بخشد. در اين حال فرد خوشحال مي شود که حق خدا را ادا کرده است. خداوند لطف و عنايت خاصي به افرادي مي کند که سجده ي شکر بجا مي آورند و يا سجده ي خود را طولاني مي کنند. کسي که به حالت خشوع و از خود گذشتگي نماز بخواند قطعاً رستگار خواهد شد. قد افلح مومنون الذينهم في صلاتهم خاشعون. ما بايد تمرين کنيم و من خود را بشکنيم. اين شکستن انسان را به خدا نزديک مي کند.يکي از مشخصات نمازگزاران خاشع اين است که از لغو پرهيز مي کنند. يعني اين افراد به دنبال کارهاي غير ضروري نمي روند. بسياري از اوقات ما وقت خود را تلف مي کنيم و به دنبال حرف ها وکارهايي مي رويم که نه براي خودمان و نه براي ديگران کارآيي ندارد. لغو هر نوع عمل و گفتاري است که براي دنيا و آخرت ما کارآيي نداشتهAA  و ما را از ياد خدا غافل مي کند. اگر ما جلوي کارهاي بيهوده ي خود را بگيريم به ما کمک مي کند که در نماز خضوع و خشوع بيشتري بکار ببريم. خدا مي گويد که ما بايد از لغو پرهيز کنيم تا تمرکز، حضور قلب و خضوع و خشوع بيشتري داشته باشيم. مسجد گوهرشاد در کنار حرم حضرت امام رضا(ع) در شهر مشهد قرار دارد. اين مسجد از آثار باستاني بوده و بسيار نوراني و باشکوهي است. خانم گوهرشاد همسر شاهرخ ميرزا و عروس تيمور شاه بوده است. ايشان فردي بسيار مومن، باتقوا، اهل عبادت و با سخاوت بوده. ايشان کنيزي داشته بنام خانم پريزاد که او نيز بسيار باسخاوت بوده است. اين خانم از پول خود يک مدرسه ي کوچکي بنام پريزاد در رواق حرم ساخته است. خانم گوهرشاد آنقدر مقيد به عدالت و تقوي بوده که وقتي مسجد را مي ساختند شخصاً به کارگران سرکشي مي کرده است.در آن زمان با استفاده از چهارپا مصالح را حمل مي کردند. ايشان دستور داده بود که در راه ها علف و يونجه بگذارند تا آن حيوانات بخورند و خسته نشوند. اگر درک و فهم کسي بالا باشد به همه ي زواياي زندگي توجه مي کند. خانم گوهرشاد بسيار زيبا بوده و جاذبه هاي معنوي و روحي زيادي هم داشته است. يک روز جواني که در مسجد کار مي کرده شيفته ي اين خانم مي شود. البته خانم گوهرشاد عروس شاه بودند. آرام آرام عشق اين جوان به حدي مي رسد که بيمار شده ودر خانه بستري مي شود. فردي به يک طريقي به خانم گوهرشاد پيغام مي دهد که جواني با اين خصوصيات شيفته ي شما شده و عشق او به حدي است که نزديک است او را از پاي در آورد. خانم گوهرشاد آن جوان را مي خواهد و از او دلجويي مي کند. سپس به او مي گويد که من حرفي ندارم مي توانم از شوهر خود جدا شده و با شما زندگي کنم اما يک شرط دارد. شرط اين است که شما بايد چهل روز در جلوي محراب اين مسجدي که ما در کنار حرم امام رضا(ع) بنا کرده ايم نماز بخوانيد. اگر اين کار را بکنيد من هم از شوهر خود جدا مي شوم. آن جوان به عشق خانم گوهرشاد شروع به خواندن نماز مي کند. چند روزي که به پايان قرار مانده بوده خانم گوهرشاد پيغام مي دهد که من آمادگي دارم شرط را انجام دهم. اما آن جوان در جواب مي گويد که من ديگر با شما کاري ندارم. خانم گوهرشاد علت را مي پرسد. او مي گويد: لذتي از نماز در کام من نشسته که با هيچ گوهرشادي عوض نمي کنم. گفت: هردو عالم يک فروغ روي اوست، گفتمت پيدا و پنهان نيز هم. نماز ما را به زيبايي هاي مطلق مي رساند. اگر تمام دنيا در مقابل ما قرار بگيرند و ما را تأديب يا تشويق کنند در ما اثري نخواهد داشت. نماز پل ارتباطي ما با سرچشمه ي تمام زيبايي ها است.

سوال- درخصوص صفحه ي 536 قرآن کريم توضيح بفرماييد.

پاسخ – عافيت نعمت بسيار بزرگي است. سفارش شده که در دعاهاي خود درخواست عافيت کنيم. پيامبر فرمود: هرکسي يک بار برمن صلوات بفرستد خدا دري از عافيت را به روي او باز مي کند. سوره هاي واقعه، الرحمن و ياسين از سوره هاي مهم قرآن هستند و تلاوت آنها بسيار سفارش شده است. خداوند مي فرمايد: بدن همه ي انسان ها از يک آب درست مي شود.آيا شما اين آب را ايجاد مي کنيد يا ما آن را درست مي کنيم؟ آن خدايي که انسان را از يک آب مني درست مي کند، خالق است و مي تواند دوباره شما را زنده کند. يعني مي تواند شما را از دنيا ببرد و خاک کند و دوباره در قيامت با يک انشاي جديد احياء کند.

در تقويم ها فردا هم ولادت امام هفتم (ع) و هم شهادت امام حسن مجتبي(ع) عنوان شده است. در مورد ولادت پيامبر که مهمترين شخصيت عالم است نيز بين علما اختلاف نظر وجود دارد. مرحوم کليني ولادت پيامبر را روز دوازدهم ربيع الاول مي داند. بنابراين اينکه در مورد شهادت ها وتولد ها اختلاف نظر وجود داشته باشد يک امر طبيعي است. روايت معتبر داريم که ولادت امام هفتم (ع) در اواخر ذيحجه است. البته به يک قول نيز تولد ايشان هفتم صفر است. اينکه ما از ايشان تکريم کنيم اشکالي ندارد. اما طبق نظر فقها و مراجع چون ما در ماه صفر قرار داريم و اين ماه زمان حزن و اندوه اهل بيت و اسارت آنها است، زيبنده ي جشن وشادي نيست. بنابراين از افرادي که مسئوليت کارهاي فرهنگي و تبليغي دارند درخواست مي کنيم که با استفاده از نظر مراجع اين تقويم ها را اصلاح کنند.يعني ولادت امام را به قول صحيح آن که اواخر ذيحجه است انتقال دهند. در اين ماه صفر نمي توان حق تولد امام هفتم را به خوبي ادا کرد. شهادت امام حسن مجتبي (ع) در بيست و هشت صفر است. البته يک نظر هم وجود دارد که مي گويند شهادت ايشان فردا است. در دوازده منبع از کتاب هاي معتبر ما، شهادت امام حسن مجتبي در هفت صفر است. طبق تحقيق مراجع و بزرگان قول معتبر تر مربوط به هفتم ماه صفر است. از حدود هفتاد سال قبل، مرحوم حاج شيخ کريم حائري موسس حوزه علميه ي قم رسماً اعلام کردند که شهادت امام حسن(ع) در روز هفتم صفر است. الان هم در روز هفتم صفر قم تعطيل رسمي است. در منازل مراجع براي ايشان مجلس گرفته مي شود. در کشورهاي ديگر نيز اين روز جا افتاده است. در عراق، کويت و عربستان نيز روز هفتم صفر راAA  روز شهادت برگزار مي کنند. با توجه به اينکه وفات پيامبر نيز در روز بيست و هشت صفر است، شهادت امام حسن(ع) تحت الشعاع ايشان قرار مي گيرد. چه خوب است که دهه ي اول ماه صفر به نام امام حسن(ع) ثبت شود. شايد مظلوميت امام حسن (ع) در ميان پنج تن بي نظير باشد. همه ي عالم براي شهادت امام حسين (ع) اشک مي ريزند اما امام حسين (ع) براي غربت برادر خود گريه مي کردند. روزي فردي نزد امام حسين(ع) آمد و خواست درخصوص امام حسن(ع) چيزي به ايشان بگويد. امام حسين (ع) فرمود: مراقب باش ايشان امام من است. هيچگاه امام حسين(ع) در مقابل ايشان قدم برنداشت، خطبه نخواند و صحبت نکرد. امام حسن(ع) ده سال پيشواي امام حسين(ع) بودند. امام حسين(ع) فرمودند: واخي خيرٌ مني. برادرمن بهتر از من است. مظلوميت امام حسين(ع)، حضرت زهرا(س) و اميرالمومنين تا حدي براي همگان مشخص است. اميرالمومنين اولين مظلوم عالم هستند اما همسري مانند حضرت فاطمه (س) داشتند. اما امام حسن(ع) چقدر مظلوم هستند که با قاتل خود زير يک سقف زندگي کردند. اين مسئله را به هيچکس نگفتند. يعني قاتل خود را حتي به برادر خود هم معرفي نکردند. امام حسين(ع) ياران بسيار باوفايي داشتند و درشب عاشورا فرمودند: من اصحاب و ياراني بهتراز شما سراغ ندارم. ولي ياران امام حسن(ع) سجاده را اززير پاي ايشان کشيدند و قصد داشتند ايشان را به شهادت برسانند. آنها به معاويه نامه نوشتند و گفتند که هروقت بگوييد ما امام حسن(ع) را دست بسته تحويل شما مي دهيم. حضرت مجبور شدند صلح کنند. صلح امام حسن(ع) اگر بالاتر از قيام امام حسين (ع) نباشد کمتر از آن نيست. پيامبر فرمود: کسي که براي امام حسن (ع) اشک بريزد کور وارد صحراي محشر نمي شود. کسي که دل او براي امام حسن (ع) غمگين شود روز قيامت شاد و مسرور خواهد بود. کسي که به زيارت قبر او برود پاهايش بر روي پل صراط نمي لرزد و به راحتي عبور کرده و به بهشت مي رود. خوب است که مراسم شهادت امام حسن(ع) را در روز هفتم صفر برگزار کرده و دل حضرت زهرا(س) و اهل بيت را شاد کنيم.