اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-04-24-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-برکات ماه رمضان

-سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-برکات ماه رمضان

92/4/24

اي پاسخ بي چون و چراي همه ي ما اکنون تويي و مسئله هاي همه ي ما، کو آنکه در اين خاک سفر کرده ندارد سخت است فراق تو براي همه ي ما، اي گريه ي شب هاي مناجات من از تو لبخند تو آمين دعاي همه ي ما، اي ابر اگر از خانه ي آن يار گذشتي با گريه بزن بوسه بجاي همه ي ما، ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتيم اما تو بکش خط به خطاي همه ي ما، گر آتش عشق تو اگر مست نسوزيم سوزانده شدن باد سزاي همه ي ما.

سوال – در مورد برکات ماه مبارک رمضان توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – امام صادق (ع) مي فرمايد: کسي که در هواي گرم روزه بگيرد و تشنگي را تحمل کند،خداوند هزار فرشته مي فرستد که دست، روي صورت فرد روزه دار بکشند، او را نوازش کنند و تا موقع افطار بشارت بدهند.

روايت داريم که در هنگام افطار و هنگام ملاقات با خدا، براي مومن فرح و شادي بوجود مي آيد. کساني که از دستورات خدانافرماني مي کنند در دنيا وآخرت، تاريکي و نکبت آنها را مي گيرد و فرد روزه دار يک آرامش خاصي دارند. پدر و مادرها سعي کنند فرزنداني که سال اول شان است که روزه مي گيرند را زياد نوازش کنند تا حقيقت بندگي خدا در وجود آنها جاي بگيرد. انشاء براي تمام مردم برکات ماه رمضان جاري بشود.

سوال – راه کارهاي دوري از کبر و غرور چيست؟

پاسخ – يکي از راهکارهاي مهم دوري از کبر و غرور و شکستن بت مَنيت، توجه به خداي متعال است. هر چه انسان بيشتر خدا را ياد کند و خودش را کنار بگذارد، غرورش کم مي شود و بت نفسش شکسته مي شود. هر چقدر ما خدا را فراموش کنيم و به خودمان توجه کنيم، غرور و خودخواهي هاي مان بالا مي رود. علماي اخلاق مي فرمايند که افراط و تفريط خوب نيست و هر چيزي اندازه اي دارد اِلا ياد خدا. يادخدا اندازه و مکان و زمان ندارد. اُذکرالله ذکراَ کثيراَ. منظور از ياد خدا توجه قلبي به خداست. بايد ذکر و ياد خدا بي نهايت باشد. خدا به حضرت موسي فرمود: ياد من در هر حالي پسنديده است. پس توجه به خدا مهم است. اگر انسان خودش را درمقابل عظمت خدا گم کند، غرورش کم مي شود.

خدا به چهارده معصوم همه چيز داده است ولي آنها غرور ندارند زيرا جز خدا چيز ديگري نمي بينند و اظهار فقر مي کنند. اگر ياد و توجه خدا بصورت ذکر زباني و قلبي وجود انسان را فرا بگيرد، ذره اي غرور در انسان باقي نمي ماند. و وجود چنين فردي مي شود يدالله و وجه الله يعني ذوب در خدا مي شود و خودش را عبد مطلق مي داند. پس ما بايد توجه مان را به خدا زياد کنيم. در مثنوي داريم:

ما همه شيريم ولي شيرعلم/ حمله مان ازباد باشد دم به دم

حمله مان ازباد وناپيداست باد/ جان فداي آنکه ناپيداست باد

ما يک حيواني بنام شير داريم که شجاعت و عظمت زيادي دارد. حضرت علي(ع) بنام اسد ناميده شده است. يک شير هم هست که روي پرچم ها نقش بسته است. عکس شير حرکتي از خودش ندارد مگر اينکه باد آنرا حرکت بدهد. مثنوي مي گويد که ما شير روي پرچم ها هستيم و چيزي از خودمان نداريم و همه چيز براي خداست.

حضرت امير مي فرمايد: چرا فرزند آدم فخر بکند درحاليکه اولش نطفه ي گنديده است و آخرش هم مردار است؟ و در روايات ديگر داريم که در وسط هم حمال نجاسات و آلودگي هاست. اگر ما وجودمان را درک کنيم ديگر تفاخر نمي کنيم. حضرت اميرمي فرمايد: فرزند آدم مسکين است. همين شکم براي رسوايي ما کافي است.اگر چيزي به او ندهيد مي گويد شکم مرا پر کن.

. انسان در هنگام افطار از گرسنگي ضعف مي کند. و بعد از خوردن هم باز ضعف او را مي گرد. در قديم موقع قحطي همديگر را هم مي کشتند. مي گويند که معاش داشته باش تا معاد داشته باشي. پس اگر به ما غذا نرسد براي ما کافي است. و وقتي شکم را پر مي کني باز مي گويد که مرا خالي کن و اِلا تو را مفتضح مي کنم. پس وجود ما همه بيچارگي است. چه غذا بخوريم و چه غذا نخوريم.

پس ما بايد به باطن لاحول ولا قوة الابالله برسيم. هفت بار گفتن ذکر بسم الله الرحمن الرحيم لاحول ولا قوة الا بالله العلي العظيم بعد از نماز صبح و مغرب مستحب است. اين ذکر معاني بلندي دارد. از امام علي(ع) سوال کردند که معني اين ذکر چيست؟ حضرت فرمود: بين ما و گناه چيزي نمي تواند حائل بشود اِلا خدا و در بندگي هم بايد خدا به ما توفيق بدهد. خداوند بايد توفيق گناه نکردن را به ما بدهد. ما در نماز مي گوييم: اياک نعبدوا واياک نستعين را تکرار مي کنيم زيرا از خدا کمک مي خواهيم.

آيت الله بهاءالديني مي فرمود: اگر خدا ما را حفظ نکند ممکن است که پيرمرد نودساله هم آلوده بشود. در سوره يوسف سه آيه وجود دارد که مي فرمايد: نفس ما را به سمت بدي مي برد مگر اينکه خدا به ما کمک کند. آيه ديگري مي فرمايد: زليخا همت گمارد که به سمت يوسف برود ولي اگر خدا به يوسف کمک نمي کرد و لطف خدا نبود، او هم به سمت زليخا مي رفت. آيه ديگر مي فرمايد: خدا يوسف را از فحشاء و منکر بازداشت.

اگر ما از گناه به خدا پناهنده بشويم خدا ما را نجات مي دهد. در طاعت هم خدا بايد به ما کمک کند. اگر ما توفيق را از خدا ببينيم دچار غرور نمي شويم. اگر ما کار خير مي کنيم اينها براي خداست و براي ما نيست.

بشنو از ني چون شکايت مي کند/ از جدايي ها شکايت مي کند

ما ني هستيم و صدايي نداريم مگر اينکه نفسي در آن بدمد و صدايي از آن در بيايد البته بشرطي که ني خالي باشد. نفس ما دم الهي است و بدون خدا هيچ هستيم. اگر خدا به جسم ما هم عنايتي نکند باز پوچ هستيم. ما در نيستان پيش خدا بوديم، ما را جدا کردند و در غربت دنيا گرفتار شده ايم.

از نيستان تا مرا بُبريده اند/ از نفريم مرد و زن ناليده اند

معناي ديگر لاحول ولا قوة الا بالله العلي العظيم يعني ظاهرمان از ما نيست جز خدا و باطن و جان ما هم از خداست. کسي که همه چيز را خدا مي بيند احساس آرامش مي کند و غرور در او معنايي ندارد. قلب و مغز ما از کار مي افتد اگر عنايت خدا نباشد. آيت الله بهاء الديني مي فرمود: شيخ بهايي و فيض کاشاني دو عالم برجسته ي شيعه بودند و در علوم مختلف تبحر داشتند حتي درعلوم طبيعي و مهندسي مهارت داشتند. فيض کاشاني که اشعار عميق و پر محتوايي دارد:

گفتم که روي خوبت از من چرا نهان است/گفتا تو خود حجابي ورنَه رُخم عيان است

حضرت موسي به گفت: خدايا خودت را به من نشان بده تا تو را ببينم، خدا ندا داد: تا وقتي تو هستي مرا نمي بيني، اگر خودت کنار بروي مرا مي بيني. خدا به کوه تجلي کرد. بزرگان مي فرمايند که اين کوه مُنيت ماست اگر مَن ما کنار برود خدا عيان مي شود.

خدا مي فرمايد: اگر قرآن بر کوهي نازل بشود آن کوه متلاشي مي شود. در اينجا منظور از متلاشي شدن يعني ريز شدن و خرد شدن است. کوه مَنيت يک سدي بين ما و خدا شده است. اگر ما با کلام خدا مأنوس بشويم و مَنيت ما کنار برود خدا را خواهيم ديد.

گفتم از که پرسم جانا نشان کويت/ گفتا نشان چه پرسي آن کوه بي نشان است

گفتم مراغم توخوش تر ازشادماني/ گفتا در ره ما غم نيز شادمان است

گفتم فراق تا کي،گفتا که تا توهستي/ گفتم نفس همين است، گفتاسخن همان است

گفتم زفيض بگزيراين نيمه جان که داند/گفتا نگاهدارش غم خانه ي توجان است

مي گويند: خدا از رگ گردن به ما نزديک تر است، نمي گويند مثل رگ گردن است. ما بايد اين را درک کنيم که خدا از رگ گردن به ما نزديکتر است. پس اگر ما کنار برويم خدا را مي يابيم. و وقتي خدا بيايد ما کنار مي رويم. اين دو اتفاق با هم مي افتد. بزرگي مي گفت که خانه را بايد به صاحبخانه برگردانيم. بدن ما براي خداست آنرا به خدا برگردانيم. چون ما خودمان را مالک مي دانيم، غصه مي خوريم ولي اگر آنرا به صاحبخانه تحويل بدهيم صاحبخانه غصه مي خورد.

پشه ها نزد حضرت سليمان آمدند و گفتند که تو عادل هستي بايد داد ما را از اين ظالم (باد) بگيري. باد ما را به جاهاي مختلف مي برد. و براي ما آرامش نگذاشته است. اگر باد نباشد ما آرام هستيم. حضرت سليمان گفت: مدعي و متهم(باد) بايد در کنار هم حرف هايشان را بزنند و بعد من حکم بکنم. حضرت سليمان فرمان داد که باد بيايد ولي تا باد آمد، پشه ها را به طرف ديگري بُرد.

ما مثل پشه هستيم و هيچي از خودمان نداريم و حرکت مان از خداست. اگر ما باد واقعي را پيدا کنيم، در حرکت هم آرامش داريم. وقتي چرخ ماشين خيلي تند مي گردد ما فکر مي کنيم که ايستاده است. پس پشه ها مي دانند که اين باد لطف خداست. اگر باد نوزد آلودگي هوا همه را نابود مي کند. حتي باد ظاهري هم برکاتي دارد.

تواضع و فروتني ريشه ي همه ي خوبي هاست و تکبر ريشه ي تمام بدي هاست. مرحوم مجلسي در بحار دارد که يکي از شيعيان خالص امام صادق(ع) بنام عمار بود. او براي شهادت به دادگاه احضار شد. رئيس دادگاه از اهل سنت بود. عمار برحقانيت مظلومي شهادت داد. قاضي به او گفت که شهادت تو درست است. ولي چون من اهل سنت هستم و تو شيعه (رافضي)هستي، من شهادت تو را قبول نمي کنم. عمار بشدت شروع به گريه کرد. قاضي گفت که تو راستگو هستي و من تو را قبول دارم. عمار گفت: گريه ي من براي تو و خودم است. براي تو گريه مي کنم که فکر مي کني من شيعه واقعي هستم زيرا شيعه کسي است که از باطل جدا شده باشد ولي من لياقت نام شيعه را ندارم. او بخاطر نسبت دادن تشيع بشدت گريه مي کرد. اين داستان را نزد امام صادق(ع) گفتند. امام فرمود: خداوند عمار را مي آمرزد اگر به اندازه ي آسمان ها و زمين گناه گردنش باشد بخاطر تواضع و فروتني. خداوند به او هزار برابر دنيا حسنه و ثواب عطا کرد.

سوال – صفحه 389 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – ما شيطان جني و انسي داريم. شيطان انسي يعني انساني که کار شيطان را مي کند. هر کس کار شيطان را انجام بدهد مثل رفيق ناباب، شيطان است. پيامبر فرمود: ما شيطان جني و انسي داريم. شيطان جني که وسوسه هاي شيطاني مي کند با ذکر لا حول ولا قوة الا بالله از ما دور مي شود و شيطان انسي با صلوات بر محمد و آل محمد از ما دور مي شوند.

کسي که مداوم با صلوات محشور است نوري دارد که شيطان هاي انسي از او دور مي شوند و صلوات براي او سپر مي شود. پيامبر فرمود: اگر کسي در ماه رمضان زياد صلوات بفرستد خداوند ميزان حسنات او را سنگين مي کند زماني که ميزان حسنات سبک است.

در اين صفحه داستان حضرت موسي است که وقتي داماد حضرت شعيب شد، بعد از چند سال قصد کرد که به وطنش برگردد. در راه، همسر او درد زايمان گرفت. از دور شعله ي آتشي ديد و به همسرش گفت که نزديک شعله برويم تا گرم بشويم. وقتي موسي به آتش نزديک شد، ندا آمد که من خداي تو هستم و تو را به پيامبري برگزيدم. پس ما بايد در شدت نااميدي، اميدوار باشيم. کتاب چهار جلدي محبت و رحمت نوشته ي حاج آقا فرحزاد است.

خديا به حق محمد ما را از بهترين برکات اين ماه بهره مند بفرما، رفع گرفتاري و بيماري از همه بفرما، حاجت همه را برآورده به خير بفرما.