اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-01-19-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد- کبر و غرور

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

-کبر و غرور

92/01/19

آري هوا خوش است و غزل خيز در بهار، باريده است خنده ي يک ريز در بهار ،از باد نوبهار حديث است تن مپوش بايد دريد جامه ي پرهيز در بهار ،اما خدا نياورد آن روز را که آه گيرد دلي بهانه ي پاييز در بهار، ديد و بازديد تو تبريک عيد چيست؟ چندين دروغ مصلحت آميز در بهار،مي بينم اي شکوفه که خون مي شود دلت از شاخه ي انار مياويز در بهار.

سوال- راهکارهاي مقابله با کبر و غرور چيست؟

پاسخ – خودخواهي و کبر ريشه ي تمام رذايل اخلاقي از جمله بداخلاقي هاست .امام هفتم مي فرمايد: اگر غرور و عُجب به قلب کسي وارد بشود، هلاک شده است. مرحوم دولابي مي فرمود که من خيلي مواظب غرور و تکبر هستم که عجب مرا نگيرد. غرور از گناه بدتر است . روايت داريم که گاهي اوقات مومن بخاطر غرور به گناه مي افتد.

روايت داريم که گاهي خدا خواب را بر افرادي که نماز شب مي خوانند مسلط مي کند که غرور آنها گرفته شود. روايت داريم: گاهي غرور مومن را مي گيرد و خدا حفاظت او را کم مي کند تا فرد به چاله ي گناه بيفتد تا غرورش کم بشود. اميرالمومنين در کلمات قصار در نهج البلاغه مي فرمايد: گناهي که غرور تو را در هم بشکند و تو را به شرمندگي و ناراحتي وا به دارد بهتر از حسنه اي است که تو را به عُجب و غرور آورد. پس گناه غرور بدترين گناه است. گناه مثل يک چاله است ولي غرور مثل يک چاه عميق است. خواجه عبدالله انصاري مي گويد: قربان آن معصيتي که مرا به عذر آورد ،گريزانم از آن طاعتي که مرا به عُجب آورد. بزرگان مواظب بودند که عُجب و غرور به آنها دست ندهد. اولين گناهي که در دنيا توسط ابليس انجام شد غرور و عجب بود.

خير خواهي و محبت به ديگران ما را از عُجب و غرور بيرون مي آورد. در پيامکي نوشته شده بود که غرور ارمغان شيطان است و محبت ارمغان خداست. ما ارمغان شيطان را به رخ همديگر مي کشيم يعني غرورهاي مان را به يکديگر نشان مي دهيم و دوستي و محبت را از هم دريغ مي کنيم. يکي از راههاي درهم شکستن غرور اين است که ما هم ديگران را دوست بداريم که در اين صورت مومن مي شويم و اگر ديگران را بيشتر از خودمان دوست بداريم ولي خدا مي شويم. پس من بايد تبديل به ما بشود. ما معمولا در کارها ،خير و منفعت خودمان را در نظر مي گيريم. يک کاسب برنامه مي ريزد که چقدر سود بکند نه اينکه چقدر به مشتري اش منفت برساند. يعني کاسب مي خواهد پول طرف را بگيرد نه اينکه خيري به او برساند.

مثلا در ازدواج خانواده ها نبايد فقط منفعت خودشان را در نظر بگيرند بلکه بايد منافع طرف مقابل را هم در نظر بگيرند و به او خير برسانند. دختر و پسر هم بايد خير شخصي به يکديگر برسانند. مرحوم دولابي مي فرمودند که خانواده اي که مي خواهد عروس بگيرد طرحي بريزد مثل اينکه دختري به خانواده ي آنها اضافه شده است. و مثل دخترشان به عروس محبت کنند. بعضي ها بين عروس و دخترشان فرق مي گذارند. اگر به عروس مثل دختر محبت بشود مشکلي ايجاد نمي شود. حتي مي توانند به عروس بيشتر از دختر محبت بکنند زيرا دختر جزو خودشان است ولي بايد به عروس بيشتر محبت کنند تا جزو خودشان بشود. خانوده ي دختر هم بايد نسبت به داماد محبت کنند. پس ما بايد به ديگران خير برسانيم. اگر مَنيّت ها و تبعيض ها کنار برود، مشکلات حل مي شود. در واقع مَن ها بايد ما بشود. چند نفر تاجر نزد مرحوم دولابي آمدند و گفتند که ما مي خواهيم در کارخانه ي آجرپزي شما شريک بشويم. نيت ما منفت بيشتر است. ايشان فرمود که هدف من به سر کار رفتن چند کارگر و خير رساندن به آنها است، هدف من با شما فرق مي کند.

کارفرمايي از پول خودش براي کارگران خانه تهيه مي کرد. حتما خدا حواسش به اينکارها است. استادي مي فرمودند که من با دوستان به مشهد مي روم و به امام مي گويم که اي امام هشتم، اگر حاجت رفقاي مرا برآورده بکني و حاجت مرا ندهي من ناراحت نمي شوم ولي اگر حاجت مرا بدهي و حاجت دوستان مرا روا نکني، من ناراحت مي شوم. بعضي ها به معرفت و ايثار رسيده اند. ايشان مي گفت که شبي در خواب ديدم که يک باغ در بهشت به من داده اند ولي من خوشحال نشدم و بعد به من گفتند که تو مي تواني دوستانت را هم شفاعت بکني و من از اين حرف خوشحال شدم. بعضي ها مَن محور هستند و به بقيه کاري ندارند. ما بايد در ضرر و غم ديگران شريک باشيم. اگر مسلماني صبح را به سر بکند و به فکر مسلمانان نباشد، او مسلمان نيست. کسي که من محور است مومن واقعي نيست. ما نبايد فقط خودمان را ببينيم و خير ديگران را هم بخواهيم. روايت داريم: اگر پشت سر مومني دعا کنيد، خدا صد برابر دعا را در حق خودتان مستجاب مي کند. بزرگي مي گفت که در زيارت ها بعد نماز و خواندن زيارتنامه ،با تسبيح اسم دوستان، پدرو مادر و ... را ببريد و همه ي آنها را دعا کنيد. آيت الله بهجت هر روز براي پدر،مادر و استادهاي شان نماز مي خواندند و دعا مي کردند. اين دعاها به خود ما برمي گردد. اين سيره ي خداست. روزي به ايشان گفتند که شما چقدر براي پدر و مادر و استادهاي تان دعا مي کنيد؟ ايشان فرمودند: اگر من بهجت شدم، همه بر گردن من حق دارند. دعاي پدر و مادر و استادهاي ما براي من راهگشا بوده است.

علت اينکه خداوند به پيامبران و ائمه مقام بلند عطا کرده است بخاطر ايثار و فداکاري آنها در راه خدا بوده است. آنها خودشان را فداي خلق کرده اند و از خودشان گذشته اند. در اصول کافي در باب "امام مي داند چه وقت از دنيا مي رود" از امام هفتم داريم: خدا به شيعيان( زمان امام هفتم) غضب کرد. من مخير شدم که سپر اين بلا بشوم يا شيعيان اين بلا را ببينند، به خدا قسم من با خدا معامله کردم که اين سختي و ابتلاء به من(موسي بن جعفر)برسد ولي به شيعيان نرسد.

اين بشارت بزرگي است که افرادي که از ما بالاتر هستند ما را بيشتر دوست دارند يعني پدر و مادر فرزندان را بيشتر دوست دارند تا فرزندان پدر و مادر را. بخاطر همين سفارش شده است که فرزندان به پدر و مادر برسند زيرا محبت پدر و مادر بيشتر است. معلم دانش آموزانش را بيشتر دوست دارد. امامان ما را خيلي دوست دارند. امام صادق(ع) مي فرمايد: به خدا قسم، ما امامان از شما به خودتان مهربانتر هستيم. صفات خدا در آنها وجود دارد. خدا مهربانتر از همه است و اين صفت در امامان تجلي پيدا کرده است. امامان فقط به فکر ديگران بوده اند و مَن نداشته اند.

امام صادق(ع) مي فرمايد: به خدا قسم، خدا بيشتر از ما( ائمه)، شما را دوست دارد.

چرا حضرت خديجه اين قدر مقام پيدا کرد؟ بخاطر اينکه ايشان از خودش گذشت. ايشان اظهار دوستي کرد به حضرت محمد که مال و ثروت نداشت ولي عزيز خدا بود. داريم که حضرت خديجه دايي داشت که يهودي بود و علامت محمد را در کتابها خوانده بود و به خديجه خبر داد که اين فرد، پيامبر مي شود. پس اگر کسي فداکاري بکند حتما خدا پاداش او را خواهد داد. حضرت خديجه فداکاري کرد و بهترين مرد همسر او شد، بهترين دختران، دختر او شدند و بهترين مرد، داماد ايشان شدند. از مَن بيرون آمدن در رحمت و برکت را باز مي کند.

حضرت فاطمه (س) فضائل زيادي را کسب کرده است. او را بخاطر ازدواج کردن با علي ملامت کردند ولي ايشان تحمل کردند. امام حسن مجتبي(ع) مي فرمايد: در شب جمعه اي در کنار مادرم بودند و شنيدم که براي مومنين و مومنات دعا مي کردند، اذان صبح شد .من به مادرم گفتم که شما فقط براي ديگران دعا کرديد. ايشان فرمود: اول همسايه بعد خانه يعني اول شکم همسايه را پر کنيم بعد شکم خودمان را پر کنيم. وقتي شما براي ديگران خير خواهي مي کنيد راه براي شما هم هموار مي شود. در کتاب عوالم العلوم(مشابه بحارالانوار است)داريم: وقتي حضرت اميرالمومنين با حضرت فاطمه (س)ازدواج کردند، مهريه حضرت را پانصد درهم( مبلغ خيلي کم) قرار دادند. (در روايات ما ،مهريه هاي سنگين مذمت شده است. اگر مهريه هاي سنگين راه کار خوبي بود حتما ائمه آنرا ارائه مي دادند. مهريه مشکل را حل نمي کند بلکه اخلاق و انسانيت است که مشکل را حل مي کند)حضرت فاطمه به پدرشان گفتند که اگر مهريه من درهم و دينار باشد پس فرق من با بقيه ي زنان چيست؟ پيامبر سوال کردند که فاطمه جان، دوست داري که مهريه تو چه چيزي باشد؟ ايشان فرمودند: خدا به من اجازه بدهد که من از گناهکاران امت، شفاعت کنم. حضرت درهنگام ازدواج به فکر شفاعت و امر معنوي بودند. پيامبر فرمود :چرا شفاعت را انتخاب کردي؟ حضرت فرمود :ديدم که نگراني شما امت است و شما به فکر امت هستيد، خواستم دغدغه ي شما را برطرف بکنم. وقتي حضرت فاطمه(س) اين درخواست را کردند ،جبرئيل از طرف خدا طاقه اي از حرير آورد که روي آن نوشته شده بود: قرار داديم مهريه فاطمه را شفاعت امت. اين سند را تقديم به حضرت زهرا(س)کردند و حضرت در آخرين روزهاي عمرشان ،وصيت کردند که اين سند را در کفن من قرار بدهيد تا با اين سند در قيامت گناهکاران امت را شفاعت کنم. ايشان در شب عروسي لباسش را به فقير داد. وقتي شما ايثار مي کنيد خدا هم خير و برکت به شما مي دهد. اگر انسان خدا را ببيند و طعم محبت را بچشد، مي تواند اين کارها را بکند. اگر ما به حرف خدا اعتماد داشته باشيم مشکلات حل مي شود.

سوال – صفحه 291 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – روايت داريم که پيامبر وقتي به ياد نعمت هاي خدا مي افتادند سجده مي کردند. حتي اگر روي مرکب بودند پياده مي شدند و سجده مي کردند. يک بار پيامبر سجده کردند و سوال شد که چرا سجده کرديد ؟ پيامبر فرمود: جبرئيل به من نازل شد و گفت: اي محمد، هر کس يک بار بر تو صلوات بفرستد خدا ده بار به او صلوات مي فرستد و هر کس يک بار به تو سلام بکند ،خدا ده بار به اوسلام مي کند. پيامبر همه ي هستي خودش را فدا کرده است و خداوند اين صلوات ها را براي او قرار داده است.

در اين صفحه داريم که (يکي از اعجازهاي قرآن آياتي است که آورده است) هيچ کس نمي تواند مثلA  آنها را بياورد و اگر جن و انس بخواهند مثل آيات قرآن بياورند نمي توانند اين کار را بکنند. تا امروز هم کسي نتوانسته است که نمونه اي از اين آيات را بياورند که اين حقانيت قرآن را مي رساند.

يکشنبه 4 فروردين، دوشنبه و سه شنبه فاطميه اول و فاطميه دوم در روزهاي شنبه 24 فروردين ،يکشنبه و دوشنبه است. در اين سه روز در مجالس شرکت کنيد.

اعجاز حضرت زهرا(س) خطبه ي فدکيه است. خوب است که مردم باني بشوند و اين خطبه ها را در مجالس پخش بکنند.(کتاب طوفان کوثر چاپ مجمع عاشقان بقيع ترجمه ي آقاي ميرشفيعي است)

اين ايام را حرمت نگه داريد و در مجالس شرکت کنيد. روايت داريم :شبي پيامبر بر حضرت زهرا(س) وارد شدند و فرمودند که قبل از خواب چهار عمل را انجام بده و بعد استراحت کن: ختم قرآن بکن ،همه ي انبياء را شفيع خودت قرار بده، همه ي مومنين و مومنات را از خودت راضي بکن و يک حج عمره بجا بياور. بعد پيامبر مشغول نماز شدند. بعد از نماز ،حضرت ايشان از پيامبر پرسيد چطور اينها را انجام بدهم؟ پيامبر فرمود :براي ختم قرآن سه بار سوره قل هوالله را بخوان، براي اينکه همه ي انبياء را شفيع خودت قرار بدهي بگو: اللهم صل علي محمد و آل محمد و صل علي جميع انبياء و المرسلين ، براي راضي کردن همه ي مومنان و مومنات از خودت براي آنها دعا کن و بگو: اللهم اغفر للمومنين و المومنات (روايت داريم که اگر کسي اين جمله را بگويد خدا به تعداد مومنين و مومنات به او درجه و حسنه مي دهد و گناهنش را پاک مي کند) و براي بجا آوردن يک حج عمره بگو : سبحان الله والحمدلله و لااله الاالله والله اکبر.A  اگر کسي اين ذکر را بگويد ثواب يک حج عمره را براي او مي نويسند. مستحب است که هنگام خواب تسبيحات حضرت زهرا را بگوييد.

خدايا به حق فاطمه ي زهرا(س)، قلب امام زمان(عج) را از ما راضي و ما را از ياران خالص آن حضرت قرار بده و به برکت محمد و آل محمد همه ي مشکلات ما حل بفرما.