صفحه 503 - سوره احقاف آیات 6 تا 14 وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ ﴿٦﴾ وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَٰذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿٧﴾ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ ۖ كَفَىٰ بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۖ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٨﴾ قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿٩﴾ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَكَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَىٰ مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ ۚ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَٰذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ ﴿١١﴾ وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ وَهَٰذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَىٰ لِلْمُحْسِنِينَ ﴿١٢﴾ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٣﴾ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١٤﴾ چون مردم را [در قیامت] جمع کنند معبودانشان دشمن آنانند، و عبادتشان را انکار میکنند (٦) زمانی که آیات روشن ما را بر آنان بخوانند کافران دربارۀ حقی که بهسویشان آمده میگویند: این جادویی است آشکار! (٧) بلکه میگویند: [دروغی] ساختگی است که [آن را] به خدا نسبت داده. بگو: اگر آن را ساخته و به خدا نسبت داده باشم [دچار عذابی سخت خواهم شد،] و شما نمیتوانید چیزی از [عذاب] خدا را [اگر بنا باشد به من برسد] از من دفع کنید، خداوند به سخنان باطلی که [دربارۀ حقی که چون قرآن آمده] میگویید داناتر است، خدا بس است که بین من و شما گواه باشد، او بسیار آمرزنده و مهربان است (٨) بگو: من از میان فرستادگانِ [خداوند، پدیدهای] نوظهور نیستم، [اینکه سرنوشت همهچیز را از من میخواهید در حیطۀ رسالتم نیست،] نمیدانم با من و شما [در آینده] چه خواهند کرد، من تنها از قرآنی که بهسویم وحی شده پیروی میکنم، و جز هشداردهندهای روشنگر نیستم (٩) بگو: به من خبر دهید چنانچه [این قرآن] از نزد خدا باشد و شما آن را انکار کنید درحالیکه شاهدی از بنیاسرائیل به مانند آن، [که تورات است،] شهادت داده باشد [که؛ تورات وحی خداست پس قرآن هم وحی خداست.] در نتیجه [به قرآن] ایمان آورده باشد و شما [از مؤمنشدن به آن] تکبّر کنید [آیا ستمکار نیستید]؟ یقیناً خداوند مردم ستمکار را هدایت نمیکند (١٠) کافران دربارۀ مؤمنان گفتند: اگر [آیین محمّد صلی الله علیه وآله طریقهای] خوب بود [این محرومانِ پابرهنه در شتافتن] بهسوی آن [و پذیرفتنش] بر ما پیشی نمیگرفتند! [اندیشۀ باطلشان این است که ردکردن و پذیرفتنِ این بتپرستان مِلاک حقانیت دین است،] اینان چون [به سبب عناد و تکبّرشان] بهوسیلۀ قرآن هدایت نیافتهاند پیوسته میگویند: این دروغی قدیمی است! (١١) [چگونه آن را دروغ میپندارید؟] درحالیکه پیش از این کتاب موسی پیشوا و رحمت بود، و این [قرآن نیز] کتابی است تصدیقکنندۀ [حقانیت] آن به زبانی روشن و گویا تا ستمکاران را [از عواقب کارشان] هشدار دهد، و برای نیکوکاران مژده باشد (١٢) بهراستی کسانی که گفتند پروردگارِ ما اللّه است، سپس [در میدان اعتقاد و عمل بر آن] استقامت کردند، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند (١٣) اینان اهل بهشتند، و در آن به سبب اعمال شایستهای که همواره انجام میدادند جاودانهاند (١٤)